واضح آرشیو وب فارسی:فارس: حدادعادل مطرح کرد
ضرورت تدوین انسانشناسی فلسفی بر پایه فلسفه اسلامی
رئیس فرهنگستان زبان و ادب فارسی گفت: اگر میخواهیم به علوم انسانی اسلامی دست یابیم، در گام نخست باید یک انسانشناسی فلسفی بر پایه فلسفه اسلامی تدوین کنیم.
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، نشست فلسفه و علوم انسانی ساعتی پیش (یکشنبه 10 خرداد) با حضور سید حمید طالبزاده، عضو هیئت علمی فلسفه دانشگاه تهران، سید محمدتقی موحد ابطهی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، مالک شجاعی جشوقانی، سردبیر فصلنامه تخصصی نقد کتاب فلسفه، کلام و عرفان، محمد امین قانعیراد، رئیس انجمن جامعهشناسی ایران و حجتالاسلام عبدالحسین خسروپناه، رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در این موسسه برگزار شد. حدادعادل طی سخنرانی خود عنوان کرد: علم غربی نخستین بار که به صورت رسمی در دارالفنون وارد نظام آموزشی کشور ما شد، در قالب و هیأت علوم تجربی و فنی ـ مهندسی وارد شد. نکته دوم این است که علم غربی اعم از علوم تجربی و انسانی ریشه در فلسفه غربی دارد. نکته سوم این است که ما در ارتباط با غرب نخست با علم غربی و سپس با فلسفه غرب آشنا شدیم یعنی آشنایی ما با علم غربی بر آشنایی فلسفه غربی مقدم است. نکته چهارم این است که در کشور ما یک واقعیتی به نام فلسفه اسلامی وجود دارد، بهرحال ما ملتی بیفلسفه نیستیم قطع نظر از اینکه از فلسفه اسلامی خوشمان بیاید یا خیر! جامعه ای هستیم که صاحب سنت فلسفی به نام فلسفه اسلامی است. وی با اشاره به اینکه بیشتر اساتید و نمایندگان فلسفه اسلامی، ایرانی بوده و هستند، افزود: همین امروز در حوزه علمیه قم مدرسان علوم انسانی اسلامی به صدها نفر می رسند، بنابراین ما همین امروز تا هزار سال در گذشته می توانیم به عقب برگردیم و حلقه زنجیره استاد و شاگردی را بدون حلقه مفقوده ترسیم کنیم. حدادعادل با طرح پرسشی بدین صورت که آیا میتوان بر پایه فلسفه اسلامی علوم انسانی اسلامی داشت، عنوان کرد: فلسفه اسلامی عمدتاً حول محور وجود بما هو وجود شکل گرفته است، شما زمانی که متون کلاسیک فلسفه اسلامی را ملاحظه می کنید بحث وجود و ماهیت و الهیات را میبینید،درحالیکه در فلسفه غربی از رنسانس تاکنون ما شاهد یک فلسفه هستیم که به جای محور قرار دادن وجود بما هو وجود، انسان بما هو انسان را محور تفکر فلسفی قرار داده است. وی در ادامه توضیح داد: اگر ما میخواهیم به علوم انسانی اسلامی برسیم گام نخست باید یک انسان شناسی فلسفی برپایه فلسفه اسلامی تدوین کنیم، یعنی فلسفهای که زبانش زبان وجود است به زبانی که به وجود خاص انسان بپردازد، ترجمه بکنیم. انسان شناسی فلسفی اسلامی که مقدمه دستیابی علوم انسانی اسلامی است موضوعاتی از این قبیل را لازم دارد: نخست نفس و حقیقت آن، هویت انسانی و رابطه نفس و بدن، جبر و اختیار، فطرت و ... حدادعادل با اشاره به اینکه همت اصلی فلاسفه اسلامی را باید این بدانیم که آنها با طرح امور عامه و علم کلی به سمت اثبات موضوعات و مقاصد الهیات بالمعنی الاخص می روند، توضیح داد: فلسفه نزد فلاسفه اصلی یک نردبان برای صعود به آسمان است نه یک نردبان برای نزول به طبیعت! متافیزیک نزد فلاسفه اسلامی معطوف به طبیعت و به طریق اولی معطوف به علوم انسانی نیست. بنده تصور میکنم اگر فلسفه اسلامی بخواهد به علوم انسانی اسلامی منتهی شود باید این مسیر یک طرفه روبه بالا باید دو طرفه شود یعنی متافیزیک اسلامی که یک متافیزیکی مبتنی بر وجود و احکام آن است باید هم ناظر به اثبات خدا و حقایق علمی و ماورطبیعی باشد که اسلامی بودن در آن است و هم بر اصول و لوازم طبیعت شناسی و انسان شناسی مبتنی باشد. وی در ادامه یادآور شد: زمانی که ما مقالات و کتاب ها و اندیشه های فلاسفه را در طول تاریخ یکهزار و اندی ساله مقایسه میکنیم، میبینیم که منابع مربوط به طبیعت شناسی فوق العاده نسبت به مباحث الهیات بالمعنی الاخص محدود است. یک معرفت دیگر ما مقداری خلاء مباحث اسلامی را جبران میکرده و آن عرفان بوده است. عرفان اسلامی را ما گاهی بیشتر از فلسفه اسلامی انسانیتر میبینیم، چرا که موضوع عرفان، انسان است برخلاف فلسفه که موضوعش وجود است منتها عرفان اسلامی بیشتر به فرد و رابطه طولی فرد با خدا توجه دارد نه رابطه افقی فرد با جامعه یا تحول و تطور جامعه و فرد در طول تاریخ! وی گام دوم را در راستای توجه به علوم انسانی اسلامی توجه به فلسفه مضاف به شمار آورد و گفت: شئونات اخلاق، حقوق، فلسفه، اجتماعی و فرهنگ و ... را باید از نظر فلسفه اسلامی روشن کنیم مثلا اینکه آیا جامعه وجود حقیقی یا اعتباری دارد و رابطه فرد با جامعه به چه صورت است تا این مسائل را در فلسفه علوم اجتماعی اسلامی بحث کنیم. انتهای پیام/ک
94/03/10 - 16:43
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 184]