تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 3 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس مى‏خواهد خداوند او را از زبانيه (فرشتگان عذاب) نوزده‏گانه برهاند، بسم الل...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1843501115




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دومین نشست سوژه‌یابی از تاریخ معاصر برگزار خواهد شد


واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: دومین نشست سوژه‌یابی از تاریخ معاصر برگزار خواهد شد
دومین جلسه نشست سوژه یابی از تاریخ معاصر با حضور دكتر یعقوب توكلی مورخ و كار‌شناس مسائل سیاسی، دوشنبه 4 خرداد در حوزه هنری برگزار می‌شود.


به گزارش پایگاه خبری حوزه هنری پس از برگزاری نشست اول و مرور دوره‌ رضاخان پهلوی، دكتر توكلی در مرحله دوم به دوره پهلوی دوم خواهد پرداخت.
جلسه دوم از ساعت ۱۶ روز یاد شده در سالن امیرحسین فردی در محل حوزه هنری واقع در انتهای خیابان سمیه برگزار خواهد شد. آخرین مرحله نشست سوژه‌یابی تاریخ معاصر نیز دوشنبه‌ هفته آینده با اختصاص به موضوع فرح پهلوی برگزار خواهد شد.
شایان ذكر است در این نشست‌ها ورود برای عموم مخاطبان آزاد خواهد بود. توكلی: منابع تاریخ‌نگاری درباره پهلوی متعلق به پهلوی‌هاست
توكلی در نشست نخست سوژه‌یابی از تاریخ معاصر با بیان چرایی توجه دوباره به این برهه از تاریخ كشورمان گفت: در سال‌های اخیر شاهد گسترش بازخوانی عصر پهلوی هستیم و عده‌ای در این مسیر تلاش بسیاری می‌كنند. ضمن اینكه ما هم معتقدیم كه باید درباره این دوره بازخوانی جدی صورت بگیرد. چرا كه منابعی كه ما درباره این دوره داریم عمدتا توسط پهلوی‌ها نوشته شده و كمتر این موارد نقادی شده است. ۴ دوره تاریخ نگار پهلوی
وی افزود: پهلوی‌ها چهار دوره تاریخ نگاری دارند. دوره اول تاریخ نگاری پهلوی‌ها دوره تلاش‌های گسترده آن‌ها برای اثبات پیوندهای فرضی و خیالی با پادشاهان باستانی هخامنشی و ساسانی پیش از اسلام است. لذا در این دوره همه استنادات و ارجاعات به ایران باستان است. اگر به نطق محمدعلی فروغی در تاجگذاری رضاشاه دقت كنیم، می‌بینیم كه وی به رضاشاه می‌فهماند كه شما از نسل كوروش و داریوش و پادشاهان ساسانی هستید. جالب است كه این هزار و چهارصد سال مابین دوره باستان و معاصر را دارای نسبتی با رضاخان نمی‌بیند. كتاب‌های این دوره هم در دانشگاه‌ها و مراكز علمی به ایران باستان می‌پردازند و مستشرقانی هم كه در دوره پهلوی به ایران آمدند مثل رومن گریشمن و كریستین سن هم به این باور كمك كردند. تا آنجا كه می‌بینیم در دهه ۱۳۵۰ تاریخ ایران از هجری شمسی به شاهنشاهی تغییر می‌كند. آثار شاخص این دوره مثل ایران باستان پیرنیا تا نوشته‌های پورداوود و تقی‌زاده بر مبنای نگاه باستان گرایانه است.
توكلی ادامه داد: دوره دوم تاریخ نگاری پهلوی‌ها بعد از تحولات افزایش قیمت نفت و اصلاحات ارضی است. در این دوره پهلوی‌ها وارد ادبیات تمجیدی می‌شوند و تلاش می‌كنند تا یك نقش بسیار شكوهمند برای خود در فرایند تاریخ ایران منظور كنند. شما در این دوره به آثار فراوانی مثل پیش به سوی دروازه‌های بزرگ تمدن، عظمت بازیافته و ماموریت برای وطنم برمی‌خورید كه بسیار تمجیدآمیز است و با واقعیت‌های‌‌ همان زمان هم مطابقت ندارد.
وی افزود: دوره سوم تاریخ‌نگاری پهلوی‌ها دوره‌ای است كه پس از شكست و فرار از كشور، آن‌ها در صدد پاسخ‌گویی برآمدند و تلاش كردند تا اتفاقی را كه در ایران افتاد فاجعه‌نمایی بكنند. در آثار این دوره انقلاب اسلامی به عنوان یك فاجعه بزرگ نمایانده شده و برای این فاجعه بزرگ به دنبال مقصر هستند.
این پژوهشگر تاریخ معاصر در ادامه گفت: با مطالعه منابع، من حدود ده مقصر مختلف را در این آثار پیدا كردم. مثلا شاه در كتاب پاسخ به تاریخ می‌گوید كه دشمنان مردم ایران، اشرف می‌گوید كه آمریكایی‌ها، فریدون هویدا می‌گوید كه شخص خود شاه مقصر بود و خود هویدا در محاكمه‌اش سیستم را مقصر معرفی می‌كند یا جهانگیر تفضلی كه اطرافیان شاه را فاسد معرفی می‌كند كه باعث سقوط شاه شدند. شروع تاریخ نویسی بعد از انقلاب پهلوی‌ها با كتاب پاسخ به تاریخ است و كتاب‌های این دوره چه به صورت تحقیق یا خاطره یا مقاله می‌خواهد بگوید كه ما در وقوع انقلاب اسلامی مقصر نبودیم. اما جالب این است كه در این كتاب‌ها اساسا پدیده‌ای به نام مردم دیده نمی‌شود و مردم ایران نقشی در آنچه كه واقع شد، ندارند و معتقدند كه یك دست توطئه گر خارجی این حوادث را به وجود آورد.
وی ادامه داد: دوره چهارم تاریخ نویسی پهلوی‌ها طی سال‌های اخیر آغاز شده است. این دوره با پیوند بین نویسندگان چپ (ماركسیست‌های سابق) و پهلوی‌ها شروع می‌شود. در این دوره ادبیات پهلوی‌ها به گونه‌ای طلبكارانه تغییر شكل پیدا می‌كند. مثل كتاب «قوام السلطنه» حمید شوكت یا كتاب «معمای هویدا» عباس میلانی. یا مثلا مستند انقلاب ۵۷ كه این نگاه را جدی‌تر عرضه می‌كند.
در سال‌های اخیر جریانی مردم را بخاطر وقوع انقلاب محاكمه می‌كند
توكلی افزود: تنها جریانی كه به صورت جدی منتقد پهلوی‌ها بوده، جریان تاریخ نگاری معتقد به انقلاب اسلامی است. در آثار تاریخی چپ‌ها و ملی گرایان در بعد از انقلاب ما انتقاد جدی را به حكومت پهلوی نمی‌بینیم. اما آنچه كه تا به حال بیشتر مستند شده و مورد اشاره قرار گرفته از زبان خود پهلوی‌ها روایت شده. در سال‌های اخیر نیز جریانی آمده كه تلاش می‌كند مردم را به خاطر وقوع انقلاب به بهانه‌های مختلف محاكمه كنند و زیر سوال ببرند.
وی با بیان اینكه برای این بحث باید به ایران بعد از مشروطه و همچنین به برشی از دوره قاجار و مواجهه تمدنیمان با غرب هم بپردازیم، گفت: در اوایل قاجار ما شكست‌های سنگینی از غرب خوردیم كه علتش هم عقب ماندگی داخلی و هم عقب ماندگی نظامی، سیاسی و علمی و پیشرفتی بود كه در غرب صورت گرفت و به واسطه این پیشرفت‌ها ما شكست خوردیم. بعد از شكست در جنگ‌های ایران و روس، انگلیسی‌ها هم به‌‌ همان صورت با ما رفتار كردند و با فشارهای دیپلماتیك و ارعاب و فریب بخش هایی، از ایران را جدا كردند. ما در دوره قاجار شكست‌های بسیار داشتیم و به خاطر این شكست‌ها روحیه عمومی ایرانیان درهم شكست. و بعد در پی آن قراردادهای اقتصادی متعدد می‌آید.
توكلی ادامه داد: در شرایط انقلاب مشروطه ما با سوالی جدی هم روبه‌رو بودیم. اینكه ما چرا عقب ماندیم و راز عقب ماندگی ما چه بود؟ اینجا دو پاسخ عمده مطرح می‌شد. یك پاسخ از طرف جریانی است كه قدرت و تمدن غرب را باور كرده و می‌خواهد در مسیر تبعیت از تمدن غرب گام بردارد. حرف اساسی این گروه این است كه علت عقب ماندگی ما مسلمانی ماست و قواعد و احكام دینی دست و پای ما را بسته است.
وی افزود: طیف دیگری كه مخالف این جریان بود دلیل عقب ماندگی را نه به خاطر مسلمانی بلكه به این خاطر می‌دانست كه ما از اسلام فاصله گرفتیم. می‌گفتند كه اسلام تاكید بر جهاد و علم و نظافت می‌كند و ما همه این‌ها را‌‌ رها كردیم. نفی استعمار هم در اینجا به طور جدی معنا پیدا می‌كند. برخلاف طیف اول كه معتقد به تبعیت از الگوی غرب در داخل است این گروه قائل به الگوهای داخلی و بومی سازی است. البته نه به معنای اینكه مزایای تمدنی را نادیده بگیرند.
ایجاد دولت‌های محلی به جای دولت‌های تحت الحمایه سیاست انگلیس بعد از جنگ اول بود
این پژوهشگر تاریخ معاصر ادامه داد: بعد از تحولات مشروطه، حكومت قاجار ضعیف می‌شود. نیروی نظامی هم كه در مملكت وجود نداشت و قزاق‌ها هم تحت نفوذ روسیه بودند. در پی این تحولات كشور عملا بی‌صاحب می‌شود. این دوره مصادف است با قدرت گیری حداكثری بریتانیا در جهان. در این زمان جنگ جهانی اول باعث می‌شود كه امپراتوری عثمانی از هم بپاشد. در پی انقلاب روسیه و فروپاشی عثمانی در جنگ دوم منطقه بلاصاحب ماند و انگلستان به عنوان پیروز جنگ كه هزینه بسیار سنگینی نیز برای پیروزی پرداخته بود باید به فكر اداره این سرزمین‌ها می‌بود. اولین كار دستگاه سیاست خارجی بریتانیا اجرای قرارداد تحت‌الحمایگی (۱۹۱۹) است. این قرارداد ابتدا در عراق اجرا می‌شود. اما اجرای این قرارداد در ایران و عراق هزینه سالانه سنگینی بر دوش بریتانیا می‌گذاشت و انگلستان پس از جنگ توان پرداخت آن را نداشت. بنابراین یك راه حل جایگزین پیش‌بینی كردند كه بجای ایجاد دولت‌های تحت‌الحمایه كه همیشه در نزد ملت‌های خود منفورند، دولت‌های محلی ایجاد كنند كه از راه‌هایی بغیر از شیوه‌های معمول به قدرت رسیدن بر سركار آمده باشند. ضمن اینكه این دولت‌ها در كشور خود پایگاه نظامی و سیاسی محكمی نداشته باشند و اتكایشان به ما باشد. در ایران رضاخانی بر سر كار آمد كه هیچ پشتوانه خانوادگی و ایلی و پایه اجتماعی نداشت. رضاخان قبل از سلطنت در جلسات مخفی گروه‌های بابی شركت داشت
وی افزود: فرایند روی كار آوردن رضاخان هم جالب توجه است. وی كه از پانزده سالگی وارد خدمت قزاقخانه شد، هم در محاصره تبریز در دوره استبداد صغیر به عنوان تیربارچی حضور داشت و هم در اكثر جنگ‌های آن دوره شركت داشت. در تهران و در زمان دسته بندی‌های سیاسی در جلسات مخفی گروه‌های بابی شركت دارد. لذا در فرایند انتخاب او شاهد پیدا شدن شخصی به نام عین‌الملك هویدا هستیم كه هم در فلسطین با انگلیسی‌ها ارتباط دارد و هم مسئول دفتر و همه كاره عباس افندی، رهبر بهائیان است. بنابراین در بهائی بودن عین الممالك تردیدی نیست. كسی كه رضاخان را به اردشیر جی معرفی می‌كند عین‌الملك هویدا پدر امیرعباس هویداست. سپس رضاشاه توسط اردشیر جی به ژنرال آیرونساید معرفی می‌شود. اینجا ما با ظهور شخصیتی به عنوان رضاخان سردار سپه مواجه می‌شویم. با اعتراض قزاق‌ها به دلیل عدم دریافت حقوق و آمدنشان به تهران كودتای ۱۲۹۹ بوقع پیوست. با وقع كودتا جمعی از سران سیاسی را در تهران دستگیر كردند و به زندان فرستادند. سیاستمداران آن دوره خطر رضاخان را متوجه شدند و تلاش بسیاری صورت گرفت تا قدرت او شكل نگیرد. اما پادشاه در آن زمان جوانی است كه همه از او عدم دخالت در حكومت یعنی پادشاه مشروطه می‌خواهند. از طرف دیگر شاه به علت بیماری توان درگیری با این چهره جدید كه قوای نظامی را نیز در دست دارد ندارد. هدف انگلیس مبنی برتجمیع قدرت در ایران با رضاخان شكل می‌گیرد
وی افزود: در اینجا آن هدف انگلستان مبنی بر تجمیع قدرت در ایران، آرام آرام توسط رضاخان شكل می‌گیرد. پلیس جنوب و قوای چریكی شرق و قزاق‌ها كه تابحال از بریتانیا حقوق می‌گرفتند در ساختار قوای متحدالشكل جدید قرار می‌گیرند و هزینه‌ی آن‌ها بر دوش ایران قرار می‌گیرد، در حالی كه وظیفه‌اش حفاظت از چاه‌ها و لوله‌های نفت ایران برای انتقال به بریتانیاست. در سال‌های ۱۲۹۹ تا ۱۳۰۴ قدرت رضاخان شكل می‌گیرد. در طی این مدت انگلستان بسیار حساب شده عمل می‌كند. یكی از موفقیت‌های بریتانیایی‌ها شكست مدرس و رحیم‌زاده خوئی و شیخ خزعل در بازگرداندن احمد‌شاه است.
توكلی ادامه داد: مسئله‌ای كه پس از ورود انگلیسی‌ها به خلیج فارس در رقابت با پرتغالی‌ها همیشه وجود داشت این بود كه آن‌ها اجازه تشكیل نیروی دریایی به ما را نمی‌دادند. حتی در زمان رضاشاه نیز نیروی دریایی ما ایتالیایی بود. بعد فرمانده نیرویی دریایی، بایندر چندین جزیره متروكه خلیج فارس را پرچم می‌زند كه چند نامه تند از رضاشاه دریافت می‌كند كه علت آن اعتراض انگلستان است و در آغاز جنگ دوم جهانی بایندر در دریا حضور ندارد و او را در خشكی به تله می‌اندازند و می‌كشند.
پیوند رضاشاه با شاهان باستان كار روشنفكران برای حذف اسلام از تاریخ ایران بود
این استاد تاریخ در ادامه گفت: در دوره ۱۶ ساله رضاشاه ما با پادشاهی روبرو هستیم كه خود را شاه ایران می‌داند و هویت گذشته‌اش را در شاهان باستان می‌بیند. این مسئله دغدغه تنها خود شاه نبود. ما در اینجا با جریان روشنفكری طرف هستیم كه قبل از رضاشاه و قبل از جریان مشروطه به دنبال احیای ایران باستان و اندیشه‌های مربوط به ایران پیش از اسلام است. این رویه هم در نوشته‌های آقاخان كرمانی است و هم در نوشته‌های ملكم خان آمده و هم جریان روشنفكری به صورت جدی به دنبال این مسئله است. چون با این پرسش روبرو هستند كه وقتی اسلام را از ایران حذف كردند چه چیزی را باید جایگزینش كنند. پاسخ ایران باستان و توجه دادن به آیین‌های باستانی است. لذا در این دوره عناصر فكری و كلامی زرتشتی به صورت جدی مطرح می‌شود و ما با نشانه‌های زرتشتی بسیاری در این دوره برخورد می‌كنیم. لذا وقتی رضا خان به قدرت رسید متوجه شد عناصر روشنفكری كه او را به قدرت رساندند، مانند فروغی وتیمورتاش و اعضای كمیته آهن، این افراد معتقد به حذف اسلام هستند پس شما می‌بینید كه رضاشاه هیچ نشانه‌ای از اینكه بر ایرانی حكومت می‌كند كه مساله سرزمینی‌اش در اینجا پدیده‌ای به نام اسلام و تشیع است بروز نمی‌دهد. در حالی كه از زمان صفویان تا پایان قاجار پادشاه مظهر حمایت از كشور شیعه است و سمبل حفاظت از دین و مذهب كشور. اما رضاشاه فراموش می‌كند كه حافظ مرزهای كشور است هم در برابر كفر و هم در برابر افراطی‌گری مذهبی و مردم این مطالبه را از او دارند. هرچند محمدرضا در اواخر به یادش آمد و در آخرین سفری كه به مشهد می‌كند به آقایانی كه به دیدنش آمدند گفت كه اگر سلطنت برود مذهب تشیع هم می‌رود. اما در اینجا رضاخان خود را نماینده چنین جریانی نمی‌داند. وی بعد از تثبیت قدرت به سمت تسویه حساب‌های سیاسی رفت. عموم مخالفینش را یا تبعید كرد یا خانه نشین.
كارهایی را كه به رضاشاه نسبت می‌دهند مانند تأسیس مدارس جدید و... تصویب مجلس قبل از رضاشاه بود
وی افزود: بحث جدی دیگر در زمان رضاشاه پیشنهاداتی است كه اجرایی می‌شود. بسیاری تصور می‌كنند كه این‌ها ایده رضاشاه بود. كتابی هست با عنوان قانون ادوار مجلس. در این كتاب قوانین تصویب شده در ادوار مختلف مجلس آمده. در این كتاب ما شاهد این هستیم كه قانون تشكیل قشون متحدالشكل، قانون تبدیل لباس، قانون تاسیس دانشگاه، قانون تاسیس مدارس جدید و همه آنچه كه به عنوان مجموعه تلاش‌های رضاشاه در كشور ما تلقی می‌شود در مجلس سوم یا چهارم توسط اجتماعیون عامیون و قبل از روی كار آمدن رضاشاه تصویب می‌شود و مجموعه این ایده‌ها هیچ ارتباطی با رضاشاه ندارد. اما بخش زیادی از این ایده‌ها در زمان رضاشاه اجرا شد.
توكلی ادامه داد: یكی از این ایده‌ها كه اجرا شد بحث تغییر لباس است. جریانی كه گفت ما باید برویم به سمت غرب و از آن‌ها تبعیت كنیم و مثل سخن تقی‌زاده كه گفت ما باید از فرق سر تا ناخن پا فرنگی شویم اعتقادش این بود كه حجاب در جامعه هم باعث شده كه ما هم یكسری هزینه‌های اضافی به خانواده‌ها تحمیل كنیم و هم اینكه وقتی شما وارد جامعه می‌شوید خیمه سیاه متحرك می‌بینید ولی وقتی شما به اروپا می‌روید هم میزان لباس خانم‌ها كمتر است و وضعیتی است كه نشاط در جامعه حاصل می‌شود. این را تنها روشنفكر‌ها هم نگفتند بلكه فمنیست‌ها هم آمدند و این را گفتند و عناصر اشرافیت قاجار هم به این مسئله كمك كردند. بعد مدارس مسیحی كه در ایران شكل گرفتند مثل مدارس آلیانس. قشون متحد الشكل هم از زمان رضاشاه آغاز بود
وی گفت: یكی از اقدامات رضاشاه تشكیل قشون متحدالشكل بود. كه در مجالس قبل تصویب شده بود. بحث دیگر ساختن مدارس است كه البته جریان مدرسه سازی هم از زمان رضاشاه آغاز نشد. از قبل از مشروطه و در زمان مشروطه و بعد از آن جریان‌های مختلفی شروع به مدرسه سازی كردند و مدارس پسرانه و دخترانه ساختند. جریان دیگر ساخت زیرساخت‌های اقتصادی است كه عمده آن‌ها هم توسط آلمانی‌ها ساخته می‌شود. تجربه تاریخی ثابت كرد كه انگلیسی‌ها در تمام مناطقی كه سیطره داشتند تقریبا چیزی نساختند. یعنی مثلا شما یك بنای عام‌المنفعه در ایران ندارید، در كشورهای دیگرهم ندارید جز چیزهایی كه نیاز خودشان بوده. در این دوره بناهایی ساخته شد. اما ما باید ببینیم كه هزینه ساخت از طرف دولت بوده یا مردم هم مشاركت داشته‌اند. در دوره رضاشاه حتی بخشی از وظیفه قوه قضائیه به ارتش سپرده شد
توكلی ادامه داد: مسئله دیگری كه ما در این دوره با آن مواجه هستیم بحث نوسازی ارتش است. ارتش در این دوره با ادغام نیروهای مختلف به صورت متحدالشكل درآمد و همه در نیروی زمینی قرار گرفتند. بعد یك نیروی هوایی كوچكی تاسیس شد. بعد قرار بر تاسیس نیروی دریایی شد كه انگلیسی‌ها راضی نبودند و نیرو‌ها را به ایتالیا فرستادند برای آموزش و نیروی دریایی ایران با افسرانی كه سابقه شركت در نیروی زمینی دارند تشكیل شد. اتفاقی كه در اینجا افتاد این بود كه آمدند و ارتش را كه در همه جا وظیفه‌اش دفاع از سرزمین در برابر بیگانگان بود را وظیفه‌ای به آن اضافه كردند و آن دفاع از امنیت داخلی بود. با افزوده شدن این وظیفه، ارتش به عنوان ابزار حكومت در درگیری‌های داخلی مورد استفاده قرار گرفت. در كنار این كار، بخشی از وظایف قوه قضائیه را نیز به ارتش دادند. لذا مخالفین و فعالین سیاسی را به ارتش سپردند و نتیجه‌اش قضایایی مثل كشتار مسجد گوهرشاد بود. پس در اینجا وظیفه‌ای به ارتش داده شد كه این خود باعث شد كه به ضدش تبدیل شود. از این زمان ارتش در تمام مسائل و مناقشات داخلی شركت داده شدو این تا سال ۵۷ ادامه داشت. یعنی تا سال ۵۷ هر مخالف سیاسی كه باید به دادگستری سپرده می‌شد حواله شد به دادگاه نظامی. و شرایط دادرسی نظامی بر او حاكم می‌شد. ارتش ایران در دوره رضاخان حافظ منافع انگلیس شد
وی گفت: شما در این دوره شاهدید كه تمام كارهایی را كه بریتانیا برای حفظ امنیت تاسیسات نفتی ذیل قرارداد ۱۹۱۹ می‌خواست و با تشكیل پلیس جنوب و تصرف قوای قزاق انجام داده بود حالا توسط ارتش ایران انجام می‌شود، اما این بار با پول و بودجه دولت ایران.
توكلی ادامه داد: اتفاق مهم دیگر در این دوره بحث راه‌آهن است. بحث راه‌آهن در ایران از زمان قرارداد روی‌تر در ایران مطرح بوده. یعنی چیزی حدود ۶۰- ۷۰ سال از طرح قضیه راه‌آهن در ایران می‌گذشت و این ایده شكل گرفته بود. در ایران هم ما حدود چهارده قطعه راه‌آهن كوتاه داشتیم. مثلا در بوشهر یا محمودآباد به آمل و در مناطق دیگر. در دوره قاجار هم این مساله بسیار مورد بحث بوده. از طرفی راهآهن در این زمان به عنوان یك وسیله استراتژیك در حوزه نظامی مطرح بود. لذا مثلا وقتی كه بحث راه‌آهن برلین- بغداد مطرح می‌شود بلافاصله همه دولت‌های اروپایی بر علیه‌اش موضع می‌گیرند.
راه آهنی كه در زمان رضاشاه كشیده شد مصدق سال‌ها قبل تأسیس آن را خائنانه می‌دانست
وی افزود: در جریان جنگ اول جهانی، نقل و انتقال نیرو برای انگلستان بسیار مشكل بود و هنگامی كه خواستند به روسهای سفید كمك بكنند امكان دسترسی به آسانی می‌سر نبود. اما در اینجا دو بحث بسیار جدی در مورد راه‌آهن وجود دارد. یكی اینكه راه‌آهن ما شرقی- غربی باشد یعنی زاهدان را به خانقین متصل كند. نتیجه این بود كه جمعیت عظیم چین و هند به بازار اروپا وصل می‌شد و ترانزیت عظیمی در اینجا اتفاق می‌افتاد. این كار منافع اقتصادی عظیمی برای ایران داشت و می‌توانست اروپا را به آسیا وصل بكند. در سال ۱۳۰۷ دكتر مصدق در موافقت با راه‌آهن شرقی- غربی در مجلس سخنرانی می‌كند. وی به صراحت می‌گوید كه هر كس به راه‌آهن شمال به جنوب رای بدهد به كشور خیانت كرده. اما راهآهن شمال به جنوب تحت فشار رضاشاه تصویب می‌شود و به اجرا درمی‌آید. راه‌آهن ساخته شد و نقل و انتقال كالا از طریق آن روزانه ۱۵۰ تن بود. اما با اشغال ایران در طی جنگ دوم جهانی برای رساندن كالا به روسیه این نقل و انتقال ناگهان به ۶۰۰۰ تن می‌رسد! انگلیسی‌ها با ایران قرارداد می‌بندند كه هرچقدر شما پیش از جنگ از راه‌آهن درآمد داشتید ما به شما می‌دهیم و در آمد می‌شود یك سوم قبل از جنگ لذا در ‌‌نهایت این راه‌آهن بجای اینكه وسیله‌ای بشود برای حل مشكلات ما، هزینه‌ای می‌شود كه نهایتا انگلیسی هادر شرایط خاص از آن استفاده كردند. بنادر جنوب وصل می‌شود به بندر تركمن كه بند تركمن الان هم یك شهر كوچك است. اهمیت اقتصادی ندارد جز اینكه دسترسی به مرز‌های روسیه رافراهم می‌كند. ۴۴۰۰ پارچه از زمین‌های بسیار وسیع به نام رضاشاه سند خورده بود
وی افزود: گام مثبتی كه در دوره رضاشاه می‌توان دید بحث امنیت است. تردیدی وجود ندارد كه در زمان رضاشاه این امنیت شكل گرفت. با سركوبی افراد مختلف در كشور یك اقتدار مركزی در كشور شكل گرفت. امنیت ولو اینكه قاهرانه باشد می‌تواند آسایش را برای مردم شكل بدهد. بعد از یك دوره طولانی مدت ناامنی این امنیت شكل گرفت.
توكلی گفت: صرف نظر از مسائل مربوط به كودتا، شاهد این واقعیت هستیم كه مشروعیت نظام سیاسی در این زمان به درستی واقع نشد. انتقال حاكمیت با زور انجام شد و این نوع انتقال با سنت جابجایی قدرت سیاسی در ایران هم معمول نبود. بلكه این انتقال قدرت با حمایت قدرت خارجی بوده است و این در حالی بود كه سیاست مداران آن روز ما متوجه این واقعیت بودند. پس یك بحث مسئله مشروعیت است. مسئله دیگری كه متوجه رضاشاه است مسئله تصاحب اموال است. شما از شرق كشور تا غرب كشور هر جا كه می‌روید می‌بینید كه یك بخش وسیعی به نام اعلی حضرت سند خورده. ۴۴۰۰ پارچه سند به نام رضاشاه وجود دارد و خیال نكنید كه این‌ها زمین‌های چندصد متری و یا ۱۰۰۰ یا ۲۰۰۰ متری هست. بلكه مثلا یك نمونه‌اش در منطقه روستای فیروزكلای آمل، پنج شش روستای اطراف است. وقتی به ناصرالدین شاه گفتند ما به شما زمین بدهیم گفت همه جای ایران مال من است من زمین می‌خواهم چه كنم؟ درواقع پادشاه مملكت آمد به مالی كه در دست مردم بود طمع ورزید. بعد اینكه نیروی نظامی و ارتش در خدمت این طمع مرزی شاه قرار گرفته و یك حجم بی‌حد و مرزی از مظالم بر جامعه ایران رفت كه اصلا معقول هم نبود كه پادشاه بخواهد به مردم ظلم كند.
وی افزود: داستان دیگری كه در زمان رضاشاه اتفاق افتاد داستان مصادره اوقاف است. تا آن زمان تنها پادشاهی در ایران كه احترام زمین‌های وقفی را نگه نداشت نادر شاه بود. در زمان رضاشاه قانون گذرانده بودند كه اداره املاك شاهنشاهی بتواند این املاك وقفی را مصادره بكند.
یكجا نشین كردن عشایر در زمان رضاشاه اقتصاد ما را ناتوان كرد
این استاد دانشگاه ادامه داد: مسئله دیگری كه در این دوره لطمه بسیاری به ایران زد و واقعا ما را در اقتصاد ناتوان كرد و در جنگ دوم جهانی باعث مرگ و میر بسیار مردم ایران شد سیاست تخت قاپو كردن (یكجا نشین كردن) عشایر بود. جامعه ما دو اقتصاد شبانی و كشاورزی داشت. كشاورزی هم با ابزار آن دوره و شخم زنی با احشام بسیار مشكل بود. كشاورزان هم باید تحت نظام ارباب رعیتی كشت می‌كردند كه در ‌‌نهایت یك درآمد بخور و نمی‌ری داشتند. جریان دیگری كه آزاد‌تر بود و می‌توانست بهتر زندگی كند عشایر بودند. مزیت برای گله دار علفی است كه بر روی زمین می‌روید و او به دنبال این علف گله خود را حركت می‌دهد. ما در ابتدای دوره رضا شاه چندین میلیو ن راس دام در ایران داریم. چون عشایر جابه‌جا می‌شدند توسط ساختارهای سیاسی و نظامی قابل كنترل نبودند. برای كنترل كردن این‌ها را تخت قاپو كردند. تخت قاپو كردن از زمان گذشته یك نوع مجازات بود. یكجا نشینی عشایر كه گله دار بودند باعث می‌شد كه گله كه وابسته به علف بود با كمبود آن پس از مدتی مواجه شود و كم‌كم بر اثر بی‌غذایی مجبور می‌شدند دام خود را ارزان بفروشند یا بكشند یا اینكه تلف می‌شد. بعد از مدتی دست عشایر كه وابسته به این دام‌ها بودند خالی می‌شد. در واقع سخت‌ترین مجازات یك قبیله تخت قاپو كردن بود. اگر قبیله‌ای شورش می‌كرد پادشاه با تخت قاپو كردن آرام آرام آن قبیله را نابود می‌كرد. نتیجه‌اش اینكه یكی از دلایل قحطی در ایران در زمان جنگ دوم جهانی همین تخته قاپو كردن عشایر است كه دام‌ها به چیزی حدود هفتصد تا هشتصد هزار راس كاهش پیدا كرده بود. پول نفت در دوره رضاشاه به حساب شخص وی واریز می‌شد
وی گفت: بحث بعدی در زمان حكومت رضاشاه مسئله انتقال پول نفت است به حساب شخصی رضاشاه. طبق قرارداد دارسی یك دوازدهم پول نفت به ما داده می‌شد. بعد و در جریان قرارداد ۱۹۳۳ (۱۳۱۲) كه این تمدید شد، سهم نفتی ما به یك شانزدهم تقلیل پیدا كرد. به علاوه اینكه قرارداد تا سال ۱۳۷۲ تمدید شد و مهم‌تر اینكه در قرارداد تصویب شد كه ایران باید تمام تاسیساتی را كه شركت نفت انگلیس ساخته و طبق قرارداد دارسی به ایران می‌رسید را باید از شركت بخرد. این بند هم اضافه شد كه نیروی دریایی سلطنتی حق دارد از نفت ایران سهمیه خود را ببرد. در واقع نیروی دریایی انگلستان از نفت ایران مجانی استفاده می‌كرد. سهمیه ایران به داخل نیامد بلكه چیزی حدود ۶۰ میلیون دلار از سال‌هایی كه سهم ایران بود در بانك‌های انگلستان جمع شد و در جریان جنگ دوم جهانی انگلیسی‌ها پیشنهاد كرد كه این مبلغ را به آمریكا منتقل كنید. این پول كه تبدیل به شمش طلا شده بود به یك كشتی منتقل شد و بعد انگلیسی‌ها گفتند كه این كشتی را هم آلمان‌ها زدند و این مبلغ هم از بین رفت. باج گیری نظامیان از مردم از اتفاقات ناگوار دوره رضاشاه است
توكلی گفت: مورد دیگر در این دوره این است كه ما شاهد تصرف اموال مردم توسط نظامیان هستیم. وقتی نظامیان می‌آمدند و از رضاشاه تقاضای بودجه می‌كردند به آن‌ها می‌گفت كه مگر در منطقه شما افراد ثروتمند نیستند كه شما از من بودجه می‌خواهید. این حق را دادند به نظامیان كه بتوانند از مردم در مناطق مختلف پول بگیرند و باج‌خواهی بكنند. چون در ادامه نظامیان در انتخابات دخالت كردند و لیست‌های انتخاباتی مورد نظر را تنظیم می‌كردند و در مركز یكی از افرادی كه توسط نظامیان معرفی شده بود انتخاب می‌گردید، این ماجرا به یك فرصت دیگر برای نظامیانی شد كه بیشتر می‌توانستند باج بگیرند در نتیجه نظامیان ارشد ثروتمند‌تر شدند مثلا سپهبد امیر احمدی كه مشهور به سپهبد كنتوری است ۷۰۰ عدد قبض كنتور برایش می‌آمد. جریان روشنفكری و رضاشاه در مسائل فرهنگی همراه هم بودند
وی افزود: در زمینه فرهنگی ما مواجه با چند مسئله عمده هستیم. یك مسئله بسیار مهم سیاست‌های حذف اسلام در ایران هست. زمان كشف حجاب برمی‌گردد به ضعف مرجعیت در قم. چرا كه در آن زمان حوزه‌ها را بسیار محدود كرده بودند. كشف حجاب زمانی اتقاق می‌افتد كه حوزه‌ها و روحانیت شیعه قدرت خود را از دست داده بود. مثلا وقتی در مشهد یك مرجعی مثل حاج‌آقا حسین قمی به بحث تغییر لباس اعتراض می‌كند او را تبعید می‌كنند و تقریبا هیچ اتفاقی نمی‌افتد و بعد مسئله كشتار گوهرشاد اتفاق افتاد كه باعث رعب و وحشت گسترده شد. البته جریان روشنفكری هم در مسیر غلبه بر علیه اسلام و سنت‌های مردمی بسیار تلاش كرد و بسیار تعصب داشت و بعد ما با جریان بابیه و بهائیه مواجه‌ایم كه یكی از مدعا‌هایشان بحث حقوق زنان بود. و گروه‌های فمنیستی و مدارسی كه توسط مسیحیان تبشیری در ایران ایجاد شد. نماینده رضاشاه برای اعتراض به تخریب بقیع یك بهایی بود!
توكلی ادامه داد: یكی دیگر از مسائل دوره رضاشاه كه فوق العاده اهمیت دارد مبارزه وی با جریان عزاداری امام حسین (ع) است. لذا اینجا است كه من معتقدم رضاشاه بهایی و یا حداقل بابی است. صرف نظر از اینكه اسناد رفت و آمد رضاشاه به محافل بابیه به صورت محدود بدست آمده. وقتی سیاست مجازات و تعقیب در برابر عزاداری سیدالشهدا در داخل كشور به اجرا در می‌آید اینجا بحث سیاست حذف اسلام به طور جدی معنا پیدا می‌كند. شاهد دیگر ماجرای تخریب بقعه‌های قبرستان بقیع است. قبل از بقیع وهابی‌ها قبر حضرت ابوطالب و خدیجه را در مكه تخریب كردند. پس از این حادثه علمای شیعه و سنی اعتراض كردند. چون اعتراضات جدی شد قرار شد كه ایران هم اعتراض بكند. نماینده اعزامی از ایران كه برای مخالفت با تخریب قبور فرستاده شد، عین الملك هویدا است. پدر امیرعباس هویدا و رئیس دفتر عباس افندی. كه بهائی بودن او مسجل است. مرحوم آیت الله صاحب فصول در خاطراتش می‌گوید: ملك عبدالعزیز می‌گوید كه نماینده ایران بیش از ما و وهابی‌ها اصرار داشت این قبور تخریب شود و اطمینان داد كه علمای ایران نمی‌توانند كاری انجام دهند. سلسله نشست‌های سوژه یابی از تاریخ پهلوی اول، دوم و فرح پهلوی به همت مركز مستند سوره حوزه هنری از ۲۸ اردیبهشت آغاز و به مدت ۳ هفته در روزهای دوشنبه از ساعت ۱۶ الی ۲۰ در سالن امیرحسین فردی حوزه هنری واقع در انتهای خیابان سمیه برگزار خواهد شد.




تاریخ انتشار: ۰۳ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۳۰





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[مشاهده در: www.javanonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 92]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن