واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران: امام موسی کاظم (ع) پاسخ می دهد؛
تفاوت "سادات هاشمى" و "سادات عبّاسى" چیست؟
حضرت ابو الحسن ، امام موسى بن جعفر علیهما السلام در جمع بعضى از اصحاب خاصّ، فرمود:روزى هارون الرّشید مرا احضار كرد و چون بر او وارد شدم سلام كردم...
به گزارش خبرنگار قرآن و عترت باشگاه خبرنگاران،حضرت ابو الحسن ، امام موسى بن جعفر علیهما السلام در جمع بعضى از اصحاب خاصّ، فرمود:روزى هارون الرّشید مرا احضار كرد و چون بر او وارد شدم سلام كردم ، وى پس از آن كه جواب سلام مرا داد؛ گفت : آیا ممكن است دو خلیفه از مردم مالیات دریافت نمایند؟!
گفتم : مواظب باش و تقواى الهى را رعایت نما، مبادا سخن بى محتواى دشمنان ما را بپذیرى ، اگر صلاح مى دانى حدیثى از رسول خدا صلى الله علیه و آله بخوانم !
هارون گفت : مانعى نیست .
اظهار داشتم : پدرم از پدران بزرگوارش ، از جدّم رسول خدا صلوات اللّه علیهم نقل فرمود: همانا چنانچه بدن خویشان با یكدیگر تماس پیدا كنند، تحریك و آرامش به وجود مى آورد؛ بنابر این دستت را در دست من قرار ده ؛ و سپس جلو رفتم و هارون دست مرا گرفت و كنار خود نشانید و گفت : دیگر وحشتى نداشته باش ، راست گفتى و نیز جدّت راست گفته است ، سكون و آرامش پبدا كردم و دوستى تو در دلم جاى گرفت ، اكنون سئوال هایى را مطرح مى كنم كه كسى پاسخ آن ها را نمى داند، چنانچه جواب صحیحى دادى ، تو را آزاد مى گذارم و پس از این ، سخن هیچ كسى را بر علیه تو اهمیّت نمى دهم .
گفتم : آنچه مى خواهى سئوال كن ، اگر در امان بودم پاسخ مى گویم .
هارون اظهار داشت : چناچه راست گفتى و جواب از روى تقیّه نبود در امان خواهى بود.
و سپس گفت : به چه دلیلى شما بر ما ترجیح داده شده اید؛ و بر ما برترى دارید؟ و حال آن كه ما و شما از نسل عبدالمطّلب هستیم و پسر عمو خواهیم بود.
در پاسخ گفتم : به جهت آن است كه عبداللّه و ابوطالب از یك پدر و مادر بوده اند؛ ولى عبّاس ، مادرش غیر از مادر آن دو نفر بود و فقط از جهت پدر یكى هستند.
آن هنگامى كه رسول خدا صلوات اللّه علیه خواست با نصارى مباهله نماید، اظهار داشت : فقط پسران و زنان و خودمان باشیم و درباره یكدیگر نفرین نمائیم ؛ و تنها حسن ، حسین ، علىّ و زهراء علیهم السلام را همراه برد؛ پس همانطور كه امام حسن و حسین را فرزند خود نامید، ما هم فرزند و ذرّیّه او هستیم
سپس گفت: چگونه به خود اجازه مى دهید كه مردم شما را پسران حضرت رسول بنى الرّسول نامند و حال آن كه شماها فرزندان علىّ بن ابى طالب علیه السلام هستید و انسان از ناحیه پدر به اجداد خود منسوب مى شود و مادر نقشى ندارد؟در جواب هارون چنین اظهار داشتم : چنانچه رسول اللّه صلى الله علیه و آله زنده گردد و دختر تو را براى خود خواستگارى نماید، آیا قبول مى كنى؟
پاسخ داد: بلى .
گفتم : ولى چنانچه از من خواستگارى نماید، نمى پذیرم .
هارون گفت : چرا؟
جواب دادم : چون من توسّط او متولّد شده ام ، لیكن تو از دیگرى به دنیا آمده اى .
پس از آن ، هارون الرّشید پرسید: چگونه خود را ذرّیّه رسول اللّه مى نامید؛ و حال آن كه ذُرارى (و نسل) شخص به وسیله مرد شناخته مى شود و شماها فرزندان دختر رسول اللّه مى باشید؟
از او خواستم تا از جواب این سئوال مرا معذور دارد، ولى او نپذیرفت و اصرار ورزید تا پاسخ گویم ؛ و نیز افزود: شما فرزندان علىّ ابن ابى طالب علیه السلام هستید؛ چرا خودتان را رئیس و رهبر مسلمین و ذرارى رسول اللّه - صلوات اللّه علیه - معرّفى مى كنید؟!
در جواب گفتم : به خدا پناه مى برم از شرّ شیطان ، خداوند عیسى علیه السلام را از ذرّیّه حضرت ابراهیم و داود و موسى و سلیمان علیهم السلام معرّفى كرده است ، اكنون بگو كه عیسى كیست ؟
هارون پاسخ داد: عیسى پدر نداشت .
گفت : به چه دلیلى شما بر ما ترجیح داده شده اید؛ و بر ما برترى دارید؟ و حال آن كه ما و شما از نسل عبدالمطّلب هستیم و پسر عمو خواهیم بود. در پاسخ گفتم : به جهت آن است كه عبداللّه و ابوطالب از یك پدر و مادر بوده اند؛ ولى عبّاس ، مادرش غیر از مادر آن دو نفر بود و فقط از جهت پدر یكى هستند
گفتم : بنابر این از طریق مادرش ، مریم ، از ذُرارى انبیاء علیهم السلام قرار گرفته است .
و همچنین ما نیز از طرف مادر ذرّیّه پیغمبر خدا مى باشیم ، آیا كفایت مى كنى یا بیفزایم ؟
گفت : توضیح بیشترى بده ؟
گفتم : آن هنگامى كه رسول خدا صلوات اللّه علیه خواست با نصارى مباهله نماید، اظهار داشت : فقط پسران و زنان و خودمان باشیم و درباره یكدیگر نفرین نمائیم ؛ و تنها حسن ، حسین ، علىّ و زهراء علیهم السلام را همراه برد؛ پس همانطور كه امام حسن و حسین را فرزند خود نامید، ما هم فرزند و ذرّیّه او هستیم .
در پایان ، هارون الرّشید مرا تحسین كرد و گفت : مشگلات و خواسته هاى خود را مطرح نما كه برآورده خواهد شد.
گفتم : اوّلین خواسته من این است كه اجازه دهى پسز عمویت به حرم جدّش ، كنار اهل عیالش باز گردد؟
در جواب اظهار داشت : بررسى كنیم .
در ادامه روایت گفته شده است كه هارون دستور داد تا حضرت را نزد سندى بن شاهك محبوس نمایند.
منبع : عیون أخبار الرّضا علیه السلام ، ج 1، ص 81
انتهای پیام/
اخبار مرتبط
اعدام "شیخ نمر" مهر مرگ را بر پیشانی سازمان ملل حک میکند
اعدام شیخ نمر، آثار سوئی برای این جمعیت قاتل خواهد داشت
در حکم اعدام شیخ نمر باید تجدید نظر شود/کجای دنیا دیده شده که مدعی و قاضی یک نفر باشد
قرآنهای حزبی را از بازار جمعآوری کنید
بیش از 80 درصد جامعه قرآنی را بانوان تشکیل میدهند
امام کاظم علیه السلام از دیدگاه اهل سنت + دانلود کتاب
اماكن غير مستند در كربلاي معلي کدامند؟ + بروشور
داستان کوتاه: آيا به شما برنمي خورد، سراغ يک دکتر يهودي بروم؟!
تاسف بار بودن آمار پایین حافظان قرآنی در کشور
آیا دلیل نقلی بر وجود ولایت فقیه داریم؟/ ماجرای زیبای جوانی که در نماز حضور قلب نداشت
۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۰۵:۳۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 34]