تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 25 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هرگاه نيت فاسد شود، بلا و گرفتارى پيش مى آيد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1853358509




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دانش آموزانی که عشق را معنا می کنند


واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: دانش آموزانی که عشق را معنا می کنند روزنامه محلی سیستان و بلوچستان در شماره 18969مورخ 22 اردیبهشت مطلبی به نقل از زهرا شاهی با عنوان "دانش آموزانی که عشق را معنا می کنند" منتشر کرده است.


در این مطلب آمده است: ناصر آباد یکی از روستاهای توابع بخش مرکزی شهرستان خاش است که در دهستان اسماعیل آباد قرار دارد و به گفته مسئولان 3هزارو700 نفر جمعیت دارد.
170 کیلومتر راه را پیمودم تا به روستای ناصری رسیدم. روستایی که در بسیاری موارد از داشتن حداقل ها هم محروم است. «صدیق ناصری»، تنها دبستان این روستا است که علیرغم همه کمبودها و مشکلات، عشق، شور و نشاط بین دانش آموزان آن موج می زند. صدای هیاهوی دانش آموزان در حیاط مدرسه به گوش می رسد وارد حیاط مدرسه که می شوم سنگ ریزه های کف مدرسه زیرپایم صدا می دهند و دانش آموزانی که در حیاط مشغول بازی هستند به سمت من برمی گردند و با خوشحالی دورم حلقه می زنند و سلام می کنند.
پس از دانش آموزان این دبستان مورد استقبال گرم مدیر و معلمان این مدرسه قرار می گیرم. شادی، شور و نشاط حتی بین معلمان نیز موج می زند. مرا به دفتر مدیر دعوت می کنند و با دانش آموزان موقتاً خداحافظی می کنم. وارد راهروی اصلی می شوم که چند کلاس در آن قرار دارد و روبروی آن نیز دفتر مدیر مدرسه قرار دارد. چند ساعتی را با معلمان و مدیر دبستان صدیق ناصری به گفت و گو می نشینیم. مدیر با علاقه و هیجان زیادی از مدرسه و دانش آموزان گفت که دانش آموزان این مدرسه علی رغم همه کمبودها جزو بهترین ها هستند.
فرشته گنگوزهی می افزاید: دانش آموزان این دبستان در همه کارها با هم همکاری دارند و حتی در همه زمینه ها به معلمان و مدیر خود کمک می کنند. این دبستان 280 دانش آموز دارد که شامل دختر و پسر می شوند. داخل اتاق مدیر به دیوارها که نگاه می کنی فعالیت ها و کارهای دانش آموزان با ذوق و علاقه به چشم می خورد. برنامه های کلاسی با طرح خاص و زیبایی به دیوار نصب شده، جمله های امید بخشی که در گوشه گوشه و جای جای اتاق معلمان به چشم می خورد نظرم را به خود جلب می کند.
از مدیر مدرسه می پرسم این نوشته ها چیست، می گوید: این جمله ها را دانش آموزان و معلمان نوشته اند و به دیوارهای کلاس و مدرسه نصب کرده اند تا امید در دل آنها زنده بماند.
به همراه مدیر مدرسه به سمت کلاس های درس می روم. اولین کلاسی که وارد می شوم داخل حیاط است و یک در آهنی دارد در را می زنیم و وارد کلاس می شویم و دانش آموزان پایه ششم از جای خود بلند می شوند و با خوشرویی سلام می دهند و بر جای خود می نشینند. نیمکت های زوار در رفته و دیوارهای خشت و گلی که بر روی آن رنگی آبی زده بودند و بعضی جاهای آن کنده شده بود در نظر اول توجهم را به خود جلب کرد اما چیزی که در میان این دیوارها خودنمایی می کند نوشته ها و کاردستی های این دانش آموزان است که با کمترین امکانات ساخته شده بود.
از مدیر مدرسه جریان این کارهای دستی را می پرسم که می گوید: دانش آموزان این مدرسه از استعدادهای زیادی برخوردار هستند و یکی از کارهایی که با کمک معلمان و دانش آموزان در این مدرسه بسیار مورد توجه قرار می گیرد انجام فعالیت ها و درست کردن کاردستی از وسایل و ضایعات دور ریز است.
در گوشه ای از کلاس جا شمعی هایی با قوطی های تن ماهی درست کرده بودند و شمع های بسیار زیبایی با پوست تخم مرغ که درون آن پارافین ریخته بودند درست کرده بودند و پوسته این شمع ها را رنگ آمیزی کرده و درون این جا شمعی ها قرار داده بودند و به دیوار کلاس آویزان کرده بودند.
واقعاً دانش آموزان با آن همه محدودیت و کلاس های درس فرسوده و قدیمی و نداشتن بهترین نیمکت ها و صندلی ها بهترین استعدادها را داشتند.
در وهله اول برایم عجیب بود که دانش آموزان در روستایی در بخش مرکزی خاش با آن همه امکانات محدود با شور و هیجان از کمترین چیزها بهترین و شادترین کلاس های درس را برای خود ساخته بودند.
از دانش آموزان آن کلاس خداحافظی می کنم و به همراه مدیر مدرسه وارد کلاس بعدی می شوم. دانش آموزان به محض دیدن و ورود من از جایشان بلند شده و شروع به خواندن سوره ای کوچک از قرآن و سپس ترجمه آن پرداختند و بعد از آن با خوشرویی شروع به سلام دادن کردند. دیوارهای این کلاس نیز با همان طرح های زیبا نقاشی و آراسته شده بود. هر کدام از کارهای دستی این دانش آموزان در گوشه ای از کلاس بود. برخی از کلاسها حتی یک کتابخانه کوچک هم برای خود داشتند. وقتی وارد کلاس پایه دوم شدم دانش آموزان مشغول نوشتن بر روی تخته های کوچکی بودند که نظرم را به خود جلب کرد به سمت معلم کلاس برگشتم و جریان این تخته ها را پرسیدم که گفت: با توجه به اینکه برخی از دانش آموزان این روستا از درآمد مناسب برخوردار نیستند و نمی توانند همیشه دفتر بخرند و همراه داشته باشند با هم اندیشی دانش آموزان تصمیم گرفته شد که تخته های کوچک وایت برد تهیه کنند و دانش آموزان از آنها استفاده کنند اما چون هزینه خرید این تخته ها نیز برای همه دانش آموزان مقدور نبود در بین تلق های بی رنگ، کاغذ سفید قرار دادیم و اطراف آن را با شیرازه پوشاندیم و از آن به عنوان تخته وایت برد استفاده می شود و دانش آموزان زنگ املا بر روی آن می نویسند.
حرف معلم که تمام می شود به سمت دانش آموزان برمی گردم به صورتشان نگاه می کنم با آن چهره های معصوم و دوست داشتنی خود و محروم بودن از آن همه امکانات ذهن های خلاقی داشتند و فعالیتشان بی نظیر بود.
دانش آموزان پایه اول دبستان با همان چهره های معصوم و شیرین خود به محض ورود من سلام دادند و بر جای خود نشستند دیوارهای شاد کلاسشان نشان از هیاهو و تلاش های مدیران و معلمان و دانش آموزان این مدرسه و کلاس داشت.
در سمت راست کلاس، تابلویی قرار داشت که هر کدام از حروف الفبا با طراحی و ظرافت خاصی به صورت نقاشی بر روی آن چسبانده شده بود و در کنار آن اسامی دانش آموزان بود که بعضی چندین ستاره و بعضی ها ستاره کمتری داشت که به گفته معلم کلاس هر بار که دانش آموزان فعالیت و کار جدیدی انجام می دهند یک ستاره در کنار اسم آنها قرار می گیرد.
به سمت دانش آموزان بر می گردم و به چهره معصومشان نگاه می کنم و به آنها می گویم، دوست دارید بزرگ شدید چکاره شوید که هر کدام با همان معصومیت و هیجان بچگانه خود می گفتند دکتر، معلم و ...
اما یک نفر از این دانش آموزان دست خود را بالا برد و با هیجان خاصی گفت خانوم اجازه من می خواهم روستای خودمون رو درست کنم.
چند ثانیه ای در مقابل حرفش سکوت کردم و با خود گفتم دانش آموزی با این سن کم و داشتن تنها 7 سال سن به فکر آبادانی روستای کوچک خود است. واقعاً جای بسی تبریک و خوشحالی دارد که دانش آموزانی با این امکانات محدود به بهترین آینده ها می اندیشند.
از دانش آموزان خداحافظی می کنم و به همراه مدیر مدرسه وارد راهروی اصلی مدرسه می شویم، مدرسه ای یک طبقه که تعدادی از کلاس های آن در حیاط و دو کلاس آن نیز در کانکس تشکیل می شود و چند کلاس هم در راهروی اصلی قرار دارد.
درون راهروی اصلی نیز همان نقاشی ها و کارهای دستی به چشم می خورد اما چیزی که بیشتر از همه نظر مرا به خود جلب کرد یک جعبه فلزی بر روی یک صندلی در گوشه ای از راهرو بود که بر روی آن نوشته شده بود «کمک به دوستانمان فراموش نشود، خدا کارهای ما را می بیند»
مدیر مدرسه در خصوص این جعبه گفت: یکی از دغدغه های دانش آموزان این دبستان کمک به دانش آموزانی است که از درآمد مالی کمتری برخوردار هستند برای همین دانش آموزان پایه ششم این مدرسه با همکاری هم تصمیم گرفتند که جعبه ای را طراحی کنند و از فواید و ثواب کمک به همنوع برای دانش آموزان توضیح دهند و هر کسی تمایل داشت در یک روز مشخص از هفته هزینه ای را درون این جعبه بیندازد و با هزینه آن هر ماه بدون اینکه کسی بفهمد برای یکی از دانش آموزان نیازمند مدرسه وسیله ای را که نیاز دارد، بخرند.
وی بیان می کند: در این راستا دانش آموزان پایه ششم این دبستان صندوقی را با کمک از جعبه های فلزی روغن درست کردند و روی آن طراحی کرده و این جمله زیبا را نوشتند.
سکوت می کنم واقعاً باید به این دانش آموزان گفت فرشته های معصوم دوست داشتنی که حتی کمک به همنوعان خود را با این سن کم فراموش نمی کنند و این کار جزو دغدغه فکری آنهاست.
مدیر مدرسه مرا به سمت اتاقی برد که بر روی آن نوشته شده بود کارگاه خلاقیت. به این کارگاه کوچک که وارد می شوی در گوشه گوشه آن کارهای دستی دانش آموزان پایه های مختلف به چشم می خورد.
مدیر مدرسه در خصوص این کارگاه می گوید: این کارگاه با تلاش های دانش آموزان ساخته شده و هر کدام از بچه ها حتی با مواد دور ریز و ضایعات این وسایل را درست کرده اند آنها حتی با استفاده از تراشه های مداد و کاغذهای کوچک دور ریز نقاشی کشیده و آنها را بر روی کاغذ چسبانده بودند.
سمت راست این کارگاه بر روی دیوار نیز یک تخته سیاه به همراه چند گچ قرار داشت که بر روی آن نوشته شده بود «ذهن خلاق من» و دانش آموزان زنگ های تفریح بر روی این تخته آرزوهای قشنگ خود را نقاشی می کشیدند.
مدیر مدرسه به کاردستی های دانش آموزان در این کارگاه اشاره می کند و می گوید: تولید برق از سیب زمینی، نقاشی با حبوبات و کاغذهای دور ریز، بافت دستبند دوستی، درست کردن مهره های سنتی، درست کردن آسیاب دستی، جعبه کمک های اولیه به وسیله جلد آب معدنی و ... همه از جمله فعالیت های دانش آموزان در این کارگاه است.
وی ادامه می دهد: دانش آموزان برای رنگ آمیزی از رنگ های طبیعی مانند آب سبزیجات، زعفران، زردچوبه، پوست انار و ... استفاده می کنند.
وی می گوید: هر کاری که در این مدرسه انجام می شود درباره آن از دانش آموزان هم نظرخواهی می شود و آنها نیز باید در این خصوص نظر خود را بیان کنند و به نظر آنها نیز اهمیت داده می شود.
گنگوزهی بیان می کند: دانش آموزان عضوی از این مدرسه هستند و حق دارند درباره محیطی که چند ساعت از روز خود را در آن می گذرانند نظر بدهند و به حرف ها و نظرات آنها توجه و اهمیت داده شود.
چند ساعتی که در آن مدرسه بودم خیلی زود گذشت و دلم می خواست هنوز در آن مدرسه و در کنار آن دانش آموزهای دوست داشتنی و مهربان بودم که با همه محدودیت ها بهترین ها را رقم زده بودند.
با دانش آموزان و مدیر مدرسه خداحافظی می کنم و به سمت در خروجی حرکت می کنم و با خود فکر می کنم بسیاری از دانش آموزان هستند که حتی با داشتن بهترین امکانات حوصله درس و مدرسه را ندارند و هر روز باید با اصرار آنها را راهی مدرسه کنی اما دانش آموزان این مدرسه با همه محدودیت ها و کمبودها، عشق و علاقه و امید به آینده در بین آنها موج می زند.



22/02/1394





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن