واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: عمل به اسلام یا قانون جمهوری اسلامی؟ روزنامه عصر مردم چاپ شیراز امروز چهارشنبه سرمقاله خود را به قلم محمد عسلی مدیرمسوول این روزنامه به تبیین سخنان حجت الاسلام دکتر حسن روحانی رییس جمهوری پیرامون وظیفه نیروی انتظامی اختصاص داده است .
صحبت های اخیر ریاست جمهور جناب حجت الاسلام والمسلمین روحانی برای فرماندهان نیروی انتظامی کشور که گفتند: «پلیس موظف به اجرای اسلام نیست بی خود به مخمصه فکری فرو نرویم پلیس باید قانون را اجرا کند.» تعابیر و برداشت های مختلفی در بر داشت و بعضی از مراجع و محافل مذهبی نسبت به آن واکنش نشان دادند و در این باره تردیدها و اظهار نظرهایی متفاوت در محافل و مجالس مختلف و مطبوعات و رسانه ها قلمی شد که جای نقد و بحث فراوان دارد.و اما بعد.اگر به درستی قانون اساسی و دیگر قوانین مدنی و حقوقی که منبعث از آن است را تجزیه و تحلیل کنیم و سابقه 37 ساله آن بعد از پیروزی انقلاب اسلامی را مد نظر داشته باشیم قوانین جمهوری اسلامی به ویژه در مسایل کنونی که عملکرد نیروی انتظامی را می طلبد برگرفته از آیات قرآن، فقه، سنت، اجماع و عقل هستند مضافاً اینکه در مکتب تشیع به جز قیاس منصوص العله و مستنبط العله، هیچ قیاسی پذیرفته نیست.پس توجه دادن نیروی انتظامی به عمل به قانون در واقع به طور مستقیم و غیرمستقیم عمل به اسلام است و هیچ قانونی را در نظام جمهوری اسلامی سراغ نداریم که ضد اسلام، متناقض و یا مغایر با اسلام و سنت باشد. در باب قوانین حقوقی مانند قانون مطبوعات، قانون کار، قانون تجارت و امثالهم که بعضاً برگرفته از قوانین فرانسه یا انگلوساکسون است با توجه به الزامات زندگی ماشینی امروز تدوین شده و آنها هم مغایرتی با اسلام ندارند، زیرا مصوبات مجلس شورای اسلامی زمانی قابل اجراست که مورد تأیید شورای نگهبان باشد و فلسفه وجودی شورای نگهبان مطابقت قوانین مصوبه مجلس با دستورات و قوانین اسلام و عرف و سنت حسنه است.پس عمل به قانون یا عمل به اسلام است و یا عمل به قوانین و مقرراتی که با روح اسلام به لحاظ محتوایی و شکلی مغایرتی ندارد.اینکه ایشان صراحتاً گفتند نمی خواهد به اسلام عمل کنید، قطعاً منظور ایشان این نبوده که عمل اسلامی انجام ندهید، بلکه همان گونه که در سخنرانی بعدی شان گفتند نباید هر کس به خود اجازه دهد که صاحب اجتهاد باشد بدین معنی است که کسی جدای از قانون در مقام وظیفه دست به اجتهاد و اعمال سلیقه شخصی نکند. چرا که آقای رئیس جمهور فردی روحانی و مقید به اسلام است و سوابق ایشان حکایت از تقید آن جناب به اسلام و موازین اسلامی دارد.و اما بهتر بود به منظور گریز از تفسیر موسع از اظهارات و گفته هایشان، همان موقع توضیح می دادند، با توجه به اینکه قوانین جمهوری اسلامی ملهم از اسلام است عمل به قانون در واقع عمل به مقررات و ضوابط اسلامی است تا رفع شبهه شود.نکته دیگر اینکه بر اساس گزارشاتی که به ایشان رسیده بود بعضی از تخلفات نیروهای انتظامی ناشی از برداشت های غلط از اسلام بوده و این که بعضی ها به خود اجازه می دهند اجتهاد کنند هر چند اجتهاد امری تخصصی است و کار هر کسی نیست.بدیهی است مدت هاست در ابعاد مختلف اقتصادی، انتظامی، امنیتی، سیاسی و فرهنگی بعضی از ندانم کاری های افراد متدین و مدیران مؤمن ناشی از تصمیمات محفلی و حتی اجتهاد به نص است که مملکت و ملت از آن تصمیمات ضرر و زیان بسیار حیثیتی و خسارت های مالی دیده است.به عنوان مثال من شاهد بودم که وقتی یکی از طلاب همسایه خدمتگزار دبیرستان صورتگر سابق کارد را در پهلوی او جای داد و منجر به مرگش شد در برابر قاضی محکمه گفت: من به اسلام عمل کردم و تشخیص دادم این آدم باید بمیرد...شاید از این نمونه تصمیمات منجر به جرایم کیفری در موارد دیگری هم شاهد بوده ایم و یا از آن بی اطلاعیم.همگان به این مهم واقفند که برای حفظ وحدت، امنیت و تعاملات سالم احترام به قانون و عمل به آن یک اصل پذیرفتنی و تجربه شده ای است. اما متأسفانه امروز هم هستند کسانی که با استناد به سخن های وعاظ زمان شاه که می گفتند دولت شاه جائر است و نباید به آن مالیات داد معتقدند وقتی خمس می دهند نباید مالیات بدهند و مالیات را همان خراج می دانند که به نظرشان شرعی نیست. در صورتی که قانون مالیات های مستقیم و غیرمستقیم یک اصل پذیرفتنی است و هیچ مغایرتی با اسلام و اعتقادات اسلامی ندارد. اگر درست اجرا شود و همگان به آن مقید شوند دولت می تواند اقتصاد کشور را بر پایه مالیات بچرخاند و نیاز به فروش نفت و گاز خام و مشکلات ناشی از آن که استعمارگران پیش پای ما گذاشته اند ندارد.و در پایان همه می باید به گونه ای فرهنگ قانونمداری و قانون سالاری را تقویت کنیم که هیچکس به خود اجازه ندهد خلاف قانون رفتاری از او سر زند.و آنچه برای ما مسلمانان اصل است به ویژه در نظام مقدس جمهوری اسلامی عمل به واجبات و ترک محرمات و مکروهات است. یکی از واجبات عمل به قانونی است که هیچ مغایرت یا تناقض و ضدیتی با اسلام ندارد.هر چند عبادات پیوند دهنده رابطه مسلمان با خداست و نخست امری شخصی است که بعد اجتماعی یافته و جماعات اسلامی را در بر گرفته اما امر به معروف و نهی از منکر واجد شرایطی است که ذکر آن در کوتاه نوشتار نمی گنجد و قوانین اسلامی، عرف و سنت و حتی عقل برای اثربخشی آن محدودیت ها و شرایطی قایل شده است که تخطی از قانون را نمی طلبد.ک/15054
16/02/1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 144]