تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):زكات عقل تحمّل نادانان است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812833040




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

طنز؛ کولرها برای که به صدا در می آیند؟!


واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
طنز؛ کولرها برای که به صدا در می آیند؟!




دقت کرده‌اید که کلا یک روز مرد داریم که آن روز هم با روز کارگر و معلم و بقیه مشاغل یکی است ولی یک روز زن داریم که با هیچ روز دیگری مصادف نیست و تا یک هفته دیگرش هم هیچ روز دیگری نیست و هیچ جوره با روزهای دیگر جمع نمی‌شود و....





آیدین سیار سریع در روزنامه قانون نوشت:

دقت کرده‌اید که کلا یک روز مرد داریم که آن روز هم با روز کارگر و معلم و بقیه مشاغل یکی است ولی یک روز زن داریم که با هیچ روز دیگری مصادف نیست و تا یک هفته دیگرش هم هیچ روز دیگری نیست و هیچ جوره با روزهای دیگر جمع نمی‌شود و تازه با روز دختر و روز مادر هم فرق دارد؟ آیا این اتفاقی است؟ آیا این توطئه‌ای علیه مردان است؟ آیا این مقدمه به ادامه متن ارتباط دارد؟ خیر ارتباطی ندارد. در ادامه دیالوگ‌هایی را به مناسبت روز مرد یا پدر خواهید خواند:

یک)

«چند روز قبل از روز پدر»
فرزندان: پدر! چی دوست داری تو روز پدر واست بخریم؟
پدر: همین که شما سلامت باشید برای من بهترین هدیه است.
فرزندان: باشه.
«روز پدر»
پدر: خب فرزندانم! چی هدیه گرفتین واسم؟
فرزندان: پدر چشماتو ببند.
پدر: باشه.
فرزندان چند برگ کاغذ کف دستان پدر می‌گذارند.
پدر (با چشمان بسته، خوشحال): چکه؟
فرزندان: نه
پدر (خوشحال): سند زمینه؟
فرزندان: نه
پدر (خوشحال): بیمه نامه رو تمدید کردین؟
فرزندان: نه پدر. چشمات رو باز کن خودت ببینی.
پدر (چشمانش را باز می کند): این چیه دیگه؟
فرزندان: اینا برگه آزمایش خون ماست. پدر سلامتی ما بهترین هدیه برای توست.
فرزندان پدر را که دارد با انزجار به آنها نگاه می‌کند درآغوش می‌کشند. پدر لابه لای فرزندان در حالی که دارد له می‌شود،  می‌گوید «تو روحتون» که متاسفانه کسی نمی‌شنود.

 دو)

مرد: خانوم دستت درد نکنه. به به ... بازم جورابه که. چرا زحمت کشیدی؟
زن: خواهش می‌کنم عزیزم، قابلتو نداره.
مرد: بسیار عالی. یکیش جوراب شلواریه نه؟
زن: دیگه گفتم امسال تنوع بشه.
مرد: آخه این که مناسب من نیست.
زن: خب اگه دوست نداشتی من می‌پوشم.
مرد: به هرحال پای من و تو نداره. حالا چه اصراری به جوراب هست هر سال؟
زن: عزیزم دانشمندا میگن پا قلب دوم انسانه. پس جوراب مهمه.
مرد: خب اگه پا قلب دومه چرا هیچوقت کفش نمی‌خری؟
زن: خب ... چیزه ... ببین عزیزم کفش یکی دو روز میاد و میره. این جورابه که واسه آدم می‌مونه.
مرد: واقعا از جهل و ناآگاهی درم آوردی، ممنونم ازت. فقط یه چیزی ... اون دویست تومنه چی شد؟
زن: کدوم دویست تومن؟
مرد: همون که دیروز اومدی گفتی عزیزم پول بده برم واست هدیه روز مرد بخرم.
زن: جوراب خریدم دیگه.
مرد: دو تا جوراب دویست هزار تومن؟
زن: واااا ... جورابش مارکه. ماسیمو دوتیه.  
مرد: مگه ماسیمو دوتی جوراب می‌زنه آخه؟
زن: حالا که زده. به من چه؟ جای تشکرته؟ خجالت نمی‌کشی؟ اصلا من قهر.
مرد: عزیزم ...
زن: بله؟
مرد: به نظر می‌رسه این مانتویی که تنت هست رو هم تازه خریدی.
زن: هیچم این طور نیست. اصلا این جورابا رو بده. خودم می‌پوشم. خیلی نامردی. واقعا دلم شکست.

سه)

اولی: چی شده داداش؟ خدا بد نده.
دومی: سینه پهلو کردم آقا. دارم می‌میرم.
اولی: برای چی سینه پهلو کردی؟
دومی: به مناسبت روز پدر.
اولی: چه ربطی داره آخه؟
دومی: دیروز به پدرمون گفتیم چیکار کنیم واست خوشحال بشی؟ گفت این کولر رو روشن کنین من خاموش کنم. یه بار روشن کردیم اومد خاموش کرد و دیگه خوشش اومد. تا شب ما کولر روشن می‌کردیم ایشون با خنده‌های مرموزانه کولر رو خاموش می‌کرد. لذت خاصی می‌برد از این کار. تا جایی که مادرمون هم حسودیش شد.
اولی: ایشالا خدا شفا بده. به همه تون. ‌








تاریخ انتشار: ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۱





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 172]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سرگرمی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن