واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
«صحنههای خارجی»، تجربهای جذاب در گونه فیلم ـ مقاله است «وودی آلن» ایرانی میشود ما چگونه مردمی هستیم؟ صبور یا خشن؟ اجتماعی یا منزوی؟ آنچه هستیم چگونه بهدست آمده است؟ چگونه از طریق تاریخ میتوانیم بفهمیم آنچه شدهایم و هستیم چگونه چیزی است؟ دستکم در فضای علوم انسانی، سیاست، فرهنگ، روشنفکری و تا حدودی هنر این سوال که ما چگونه آدمهایی هستیم و کشور چگونه کشوری است به طور جدی مطرح بوده و هست؟
بازار کتاب پر از کتاب های تحلیلی درباره تاریخ ایران، پر از نظریه رشد و انحطاط و پر از ایده هایی درباره این سوال مهم است که «ما چگونه ما شده ایم؟» اما ادعای این نوشته این است که این سوال اساسا اگر هم سوال روشنفکرانه و خاصی باشد، فقط مربوط به روشنفکران و خواص نیست و مردم هم وقتی می گویند: اصلا ما همه مون اینجوری هستیم! یا می گویند: ایرانی جماعت فلان است و بهمان یا می گویند: ایرانی زیربار زور نمی رود و چنین است و چنان... دارند درباره همان سوال می اندیشند و چون ساده هستند و عجله دارند، پیش از تأمل درباره پرسش، با تجربه های ساده خود به آن جواب می دهند. فیلم «صحنه های خارجی» درباره همین سوالات همیشگی و همگانی است، پس برای همین این فیلم که در گروه هنر و تجربه نمایش داده می شود، فیلمی برای همه است هر چند که ظاهر و گروه اکرانش به نظر متفاوت از این حکم هستند. «صحنه های خارجی» داستان درسی است که باید صحنه های خارجی به آدم ها بدهد، اما نمی تواند، پس این درس را آدم ها از انزوا می گیرند. داستان ملتی که شهر دارد اما زندگی شهری ندارد، شهر می سازد اما به شهر نمی اندیشد، با فضای عمومی بیگانه است و به همین دلیل هرچه بیشتر آگاه می شود در انزوا و فردیت فرو می رود، هر چه بیشتر نیاز به آگاهی پیدا می کند بیشتر مجبور می شود خود را در تنهایی و انزوا حبس کند. داستان زندگی جمعی، شهروند بودن و ارتباطی که نوعی همسازی و هم کلامی را میسر می کند. روایت فیلم بسیار متفاوت و تازه است. تلفیقی از فانتزی، داستان، مستند و مقاله، که مقاله در سخنرانی ها و راوی محور بودن تبدیل به عنصری می شود که عناصر دیگر را به هم مربوط می کند و قوام می بخشد. فیلمی که بیشتر از هر چیزی در گونه ای است که ژان لوک گدار فرانسوی هم در آن گونه بسیار فیلم ساخته و اصلا آثار اخیرش همه در این گونه بوده است، فیلم هایی که به آنها «فیلم مقاله» (film essay) می گویند. اما صحنه های خارجی وامدار فیلمساز دیگری هم هست، «وودی آلن»، این که لحن فیلم در بیشتر مواقع شوخ و شنگ و سرحال است و مدام همه چیز را دست می اندازد و موقعیت های خنده دار در باب موضوعات جدی درست می کند از همین وامگیری از وودی آلن ناشی می شود. ادای دین به وودی آلن در فیلم علیرضا رسولی نژاد تا آنجا پیش می رود که آلن در فیلم او حاضر می شود و با همان صدای آشنای اصغر افضلی درباره ایران حرف می زند. درباره ما ایرانی ها که چگونه هستیم و دوست داریم باشیم. وودی آلن در صحنه های خارجی ایرانی می شود! داستان فیلم از این قرار است که مردی میانسال آپارتمانش را در اختیار شایان و شارلین (دو برادرزاده اش) قرار می دهد و برای آنها یک مسیر تعیین می کند با میزان زیادی یادداشت، کتاب و فیلم؛ با وودی آلن، سیدجواد طباطبایی، مراد فرهادپور، محمد قائد، موسی غنی نژاد و... شایان و شارلین درباره معماری، سینما، طبقه متوسط و بسیاری چیزهای دیگر می خوانند و به بینش می رسند، بینشی شاید درباره جهانی که ایرانی بودن برای آنها ایجاد کرده است و در نهایت تصمیم می گیرند، فیلمی تجربی براساس ایده های عموی خود بسازند. فیلمی به نام «صحنه های خارجی.» داستان غریبی است برای تماشاگری که عادت به الکی خندیدن و الکی گریه کردن دارد. برای ما ایرانی های ملودرام... اما این غریب بودن با توجه به ساختار و جاذبه تجربی و صمیمی فیلم و تلفیق نرم انواع ـ در ظاهر ـ تلفیق ناپذیر سینما، جذابش کرده است. تماشاگری را که شما باشید صحنه های خارجی از تجربه متفاوت خود پشیمان نمی کند. بعد از فیلم چیزی دست شما را می گیرد که مهم تر از همه آن چیزهایی است که تا به حال دست شما را گرفته است. علیرضا نراقی / چمدان (ضمیمه آخر هفته روزنامه جام جم)
 
چهارشنبه 9 اردیبهشت 1394 ساعت 20:36
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 106]