تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 1 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):تکمیل روزه به پرداخت زکاة یعنى فطره است، همچنان که صلوات بر پیامبر (ص) کمال نماز ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812114545




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

روایت ناظم دباغ از مذاکرات غیرمستقیم ایران و پژاک


واضح آرشیو وب فارسی:کورد نیوز: تاریخ انتشار : 15:13:31 , 1394/02/07
من فقط یک رابط بودم/
روایت ناظم دباغ از مذاکرات غیرمستقیم ایران و پژاک
ناظم دباغ نماینده اقلیم در تهران گفت: من در مذاکرات ایران و پژاک تنها یک رابط بودم اما همه مسائل را منتقل نمی‌کردم زیرا در دیدارهایی که با مسئولان دو طرف داشتم صحبت‌هایی مطرح می‌شد که ممکن بود اگر من آن را به طرف مقابل می‌گفتم، بین دو طرف درگیری شروع شود.


‌گفته مي‌شود او مخزن اسرار اقليم کردستان است. شايد اين عنوان براي ناظم دباغ نماينده اقليم کردستان در ايران مناسب‌ترين‌ واژه باشد. او يکي از در دسترس‌ترين ديپلمات‌هاي عراقي در ايران است و هماهنگي روابط ايران و اقليم کردستان از طريق او انجام مي‌شود.


ناظم دباغ 68 ساله و متولد شهريور سال 1947 ميلادي در شهرستان کويه (کويسنجق)‌ استان اربيل در عراق است. در سال 1991 و در زمان قيام مردم کردستان عليه رژيم بعث وي مسئول محور دهوک بود و در اين منطقه با نيروهاي بعثي روبه‌رو شد. پس از آزادسازي کردستان عراق در همان سال به‌ مسئوليت نمايندگي اتحاديه‌ ميهني کردستان در استان دهوک انتخاب شد. پس از آن در اتحاديه‌ ميهني کردستان مسئول اداره‌ دفتر سياسي در اربيل، معاون وزير آموزش و پرورش اقليم کردستان در کابينه‌ يکم و دوم، 3 بار ديگر مسئول دفتر سياسي، نماينده‌ «جلال طالباني» و اتحاديه‌ ميهني کردستان در کنگره‌ ملي کردستان در بروکسل بوده است.


ناظم دباغ ابتدا نماينده‌ اتحاديه‌ ميهني کردستان در امور اقتصادي و بازرگاني در جمهوري اسلامي ايران بود تا اينکه در سال 2002 نمايندگي نماينده‌ اتحاديه‌ ميهني کردستان در ايران به وي سپرده شد و از سال 2007 ميلادي نيز نمايندگي اتحاديه ميهني و مسئوليت نمايندگي‌ حکومت اقليم کردستان در ايران توامان به وي سپرده شد.


ايران در اين ميان چه نقشي داشت؟ آيا بحث بر سر مشارکت ايران بود؟
موضع ايران در قبال تحولات اقليم و دولت مرکزي عراق را بسيار مثبت ارزيابي مي‌کنم. البته بعد از توافق نهايي و احتمالي هسته‎‌اي با ايران احتمال بروز نگراني وجود دارد.


اين‌که گفته مي‌شود اقليم نگران دستيابي ايران و 5+1 به توافقي جامع است تا چه حد صحت دارد؟
من پيش از امضاي تفاهم سوئيس درباره گفت‌وگوهاي هسته‌اي لوزان، پيش‌بيني کردم که نتيجه اين مذاکرات در تعطيلات سال نو مشخص خواهد شد و عيدي به مردم ايران خواهد بود. اما بعد از توافق ايران و آمريکا و گروه 1+5 من خطر بيشتري را عليه کردها حتي بيش از آنچه پيش از انقلاب بود احساس مي‌کنم. يعني ترس دارم که در اين ميان يک توافقات ديگري عليه کردها به وجود بيايد.
هم حضور مالکي و هم برکناري وي نظر مشترک ايراني – آمريکايي بود
توافق ايران و 5+1 در نهايت به برقراري امنيت بيشتر در خاورميانه و امنيت منطقه به ويژه سوريه، لبنان و عراق کمک خواهد کرد.
براي مثال نفوذ داعش در عراق، باعث همکاري منطقه‌اي ايران و آمريکا به‌طور غير‌مستقيم شد. حتي تغيير دولت مرکزي در عراق و کنار گذاشته شدن نوري مالکي از قدرت هم به نوعي به اين دو کشور ارتباط داشت.
معتقدم هم حضور مالکي و هم برکناري وي نظر مشترک ايراني – آمريکايي بود. بنابراين اگر قرار باشد در آينده‌اي نزديک ميان دو کشور آشتي برقرار شود، چهار وزير امور خارجه با هماهنگي سياست‌مداران در راس قدرت اين 4 کشور، نقشه راه را ترسيم خواهند کرد. ايران، عراق، ترکيه و سوريه از کشورهايي هستند که درباره آينده تصميم خواهند گرفت.
اين چهار کشور اگر بخواهند مي‌توانند کشورهاي ديگر را هم شريک برقراري امنيت در منطقه کنند، اگر هم نخواهند شريک نخواهند کرد.
آنها عوامل ايجاد نا‌امني را بررسي مي‌کنند، يکي از دلايل نا‌امني داعش است اما تنها وجود اين گروه نيست. مساله کردها نيز به ناامني دامن مي‌زند. کردها در سوريه مشکلاتي دارند، در عراق و در ترکيه هم اوضاع به همين شکل است. البته شايد مساله کردها در عراق به پيچيدگي سوريه و ترکيه نباشد.
جمهوري اسلامي ايران تاکنون همکاري‌هاي گسترده‌اي با اقليم و کردها داشته است. در توافق الجزاير ميان صدام و شاه ايران، يکي از بندهاي توافق اين بود که نبايد هيچ کمکي به کردها صورت بگيرد اما ايران اين بند را فراموش کرد و همکاري و کمک‌ها از آن زمان ادامه دارد. البته ما هم از جمهوري اسلامي ايران چنين انتظاري را داريم.
ولي از آنجا که دوستي‌ها و دشمني‌ها در عرصه سياست مقطعي است ممکن است بسياري از توافقات ناديده گرفته شود.


اما آقاي دباغ اينکه اقليم کردستان تنها به صرف سابقه تاريخي کمک ايران به کردها فکر کند که سياست ايران در آينده هم تغيير نخواهد کرد، براي شما کافي است؟ اينکه امنيت اقليم صرفا متکي به سياست‌خارجي يک کشور ديگر باشد، براي شما ايجاد امنيت مي‌کند؟ يا اينکه به دليل همين نبود اطمينان، اقليم و آقاي بارزاني براي برقراي توازن حاضر به ايجاد ارتباط با اسرائيل و گشايش کنسولگري اسرائيل در اربيل خواهد شد؟
آقاي بارزاني دنبال اين نبوده است که کنسولگري اسرائيل در اقليم کردستان برپا کند يا فقط متکي به سياست يک کشور باشيم.
اما بارزاني در مصاحبه‌هاي خود به اين موضوع اشاره کرده است.
خير. اقليم کردستان همواره به قانون اساسي عراق پايبند است. سياست‌ خارجي اقليم کردستان بايد متوازن با سياست‌ خارجي دولت مرکزي عراق باشد اگر روزي اسرائيل در بغداد سفارت‌خانه‌اي داشت آن زمان حق دارد که کنسول‌گري خود را در اقليم برپا کند.


خب بارزاني هم همين را مي‌گويد.
ببنيد مگر سياست ايران در خاورميانه و در کل دنيا برپايه اين نبود که عليه آمريکا اقداماتي را انجام دهد؟ خوب اين سياست اکنون به مرحله‌اي رسيده است که ظريف وکري وزيران امور خارجه در خيابان‌هاي ژنو قدم مي‌زنند و پياده‌روي مي‌کنند. آيا اين سياست در نهايت به نفع ملت ايران و آمريکا خواهد بود يا خير؟
به نظر من سياستي که به منغعت مردم بر مي‌گردد، درست است و اگر سياستي در نهايت به دنبال نابودي و ويراني باشد آن سياست اشتباه است. ما در اقليم کردستان تلاش کرده‌ايم که سياست بي‌طرفي را دنبال کنيم و دشمني با هيچ طرفي هم نداشته باشيم. نامه اخير آقاي بارزاني به رئيس‌جمهوري ايران هم در اين راستا بود و در اين نامه تاکيد شد در طول تاريخ، جمهوري اسلامي ايران همکار و ياور اقليم کردستان بوده است و ما ادامه اين روند را انتظار داريم. اين سياست منطقي به نظر مي‌رسد و همين سياست را نيز در مقابل کشورهاي ديگر داريم.


در آينده‌اي نه‌چندان دور آيا ممکن است اقليم به سمت برقراري ارتباط رسمي با اسرائيل برود تا از اين طريق گزينه مقابل ايران را هم روي ميز داشته باشد و در روابط منطقه‌اي توازن به‌وجود آورد؟
خير، اقليم چهار مرز با چهار کشور دارد: عراق، ترکيه، سوريه و ايران. در حال حاضر ما با ايران ارتباط داريم و با شرايط فعلي منطقه نمي‌توانيم به فکر روابط سياسي با اسرائيل در آينده باشيم و همچنين حاضر نيستيم کشورهاي عربي يا مسلمان را با خود دشمن کنيم.
يهودي‌هايي هستند که در اقليم حضور دارند مانند اقليت يهودي‌هاي که در ايران حضور دارند اما اين به منزله حضور اسرائيل در اقليم کردستان نيست.
چندي پيش در شبکه تلوزيوني روداو، گزارشي را ديدم که در اورشليم خياباني به اسم بارزاني نام‌گذاري شده است. در ابتدا کسي ساده‌انگارانه به موضوع نگاه کند به نتيجه رابطه عميق اسرائيل و اقليم کردستان خواهد رسيد در حالي که واقعيت اين‌گونه نيست و نام اين خيابان به نام يک سرباز کرد يهودي بوده است که فداکاري‌هاي زيادي براي اسرائيل انجام داده است. براي تقدير از او اين خيابان اين‌گونه نام‌گذاري شده است.
بنابراين حضور يهودي‌ها در کردستان را تاييد مي‌کنم اما اين حضور تاييد اسرائيلي‌ها نيست. تاکيد مي‌کنم هيچ اسرائيلي در اقليم کردستان حضور ندارد.


مساله ديگري که وجود دارد مساله روابط اقليم کردستان با نيروهاي پ.ک.ک است. دولت ترکيه هم نشان داده که توسعه‌طلب است و گرچه در حال حاضر به دنبال حل مقطعي مساله کردهاست اما اگر به هر مناسبتي سياست ترکيه تغيير کند اقليم با پ.ک.ک چه خواهد کرد؟
ما متحد پررنگ پ.ک.ک نيستم و نخواهيم شد. زيرا زماني که متحد پررنگ شويم در کل بايد به فکر استقلال کرد باشيم. اما ما از هر راه‌حل صلح‌آميزي درباره دولت ترکيه و پ.ک.ک حمايت ‌مي‌کنيم. شرايطي در منطقه به وجود آمده است که مرز ترکيه و اقليم کردستان جايي است که پ.ک.ک حضور دارد و بنابراين اقدامات ترکيه در اين چارچوب اثرگذار خواهد بود.


برگرديم به شبي که داعش به سمت اقليم کردستان آمد. در آن شب با چه مقاماتي تماس گرفته شد؟ آيا با ايران نيز ارتباط برقرار شد؟
قبل از پاسخ به اين سوال در بايد به اين نکته اشاره کنم که تا به امروز و قبل از حمله داعش به اقليم کردستان، مسئولان و مشاورين ‌امنيتي ايران در اقليم حضور داشتند. اين همکاري از گذشته تا به الان وجود داشته است و مختص امروز نيست.
اين‌گونه نبود که پس از حمله داعش، ايران وارد مسائل شود. ايران حضور داشت ولي در زماني که داعش به اقليم کردستان حمله کرد در همان روز با مسئولان ايراني تماس گرفته شده بود. هرچند پيش از اين اتفاق نيز برخي مسئولان حضور داشتند.


گفته شده اولين تماس با سردار سليماني بوده است؟
من نمي‌توانم بگويم که با چه کسي در ابتدا تماس گرفته شد. سردار سليماني مسئول پرونده خاورميانه و عراق است. به هرحال مقامات اقليم با او در تماس بوده‌اند و تماسي که شب حمله داعش به اقليم کردستان با هر کسي در ايران برقرار شد، از آن طريق محتويات و درخواست اقليم به سردار سليماني نيز منتقل شده است.
در آن شب مقامات ايراني سريعا به درخواست اقليم براي همکاري پاسخ مثبت دادند. نامه آقاي بارزاني به رئيس‌جمهوري ايران و اظهارات وزير امور خارجه ايران در نشست با بارزاني در همين راستا و تاييد‌کننده همين مطلب است.


آيا همکاري‌ها با ايران همچنان ادامه دارد؟
همکاري‌ها تا به امروز، به صورت نظامي يا مشورتي ادامه داشته است. در اقليم، سنجار، الانبار، تکريت، سامرا و بغداد. از ساير فعاليت‌هاي ايران در عراق نيز که مطلع هستيد و در سطح بسيار گسترده رسانه‌اي شده است.


ماجراي هک شدن ايميل شما در چند سال قبل، رابطه خاص شما با سردار سليماني را آشکار کرد، آيا اين رابطه منجر به ادامه همکاري‌هاي گسترده ايران در اقليم شده است؟
من بارها گفته‌ام به دوستي و آشنايي‌‎ام با آقاي سردار سليماني افتخار مي‌کنم.
ارادت خاصي به سردار سليماني دارم


اولين ديدار شما با سردار سليماني در چه زماني بوده است؟
اولين باري که خدمت سردار سليماني رسيدم در سال 1991 ميلادي بود. در آن زمان من عضو جبهه ميهني کردستان عراق بودم و در سال 1374 خدمت آقاي حسن حبيبي معاون اول رئيس‌جمهوري وقت ايران و سردار سليماني رفتيم. اين‌گونه نبود که ديدار شخصي با ايشان داشته باشم. از آن زمان تاکنون من آقاي سليماني را مي‌شناسم و ارادت خاصي به ايشان دارم که در مصاحبه‌هاي مختلف به آن اشاره کرده‌ام.


از آخرين وضعيت کوباني بگوييد و اينکه اقليم همچنان به اين شهر کمک ارسال مي‌کند يا خير؟
هميشه اقليم کردستان به کوباني کمک مي‌کرد. چه در زماني که داعش حمله کرد چه پيش از آن.




بازسازي کوباني آغاز شده است؟
بازسازي شروع نشده است. در حال حاضر برنامه‌ريزي‌ها در حال انجام است. بايد ابتدا دقيق برنامه‌ريزي کرد چرا که کوباني تبديل به ويرانه‌اي شده است.


در زمينه کمک نظامي به کوباني چند سري پيشمرگه براي مبارزه به داعش به آن منطقه رفتند؟
سه سري نيروي پيشمرگه شامل سه گروه 150 نفره عازم کوباني شدند. يعني نيروهاي تازه نفس پيشمرگه‌ها جايگزين نيروهاي قبلي مي‌شدند.


به گفته برخي تحليل‌گران اعزام 150 پيشمرگه کرد به کوباني از سوي اقليم، وضع نظامي اين شهر را در مقابل داعش تغيير نمي‌داد و اعزام اين پيشمرگه‌ها براي اين بود که اقليم کردستان، ترکيه و آمريکا مي‌خواستند که اقليم همچنان دست بالا را در معادلات کردهاي منطقه داشته باشد و نمي‌خواستند کردهاي کوباني که گرايش‌هاي سوسياليستي پررنگ‌تري هم دارند هويت مستقلي بيايند. در اين باره چه نظري داريد؟
مساله کوباني، کمک کردن يا قدرت دست گرفتن ما در اين شهر نبود. در کل حکومت اقليم کردستان و خودم مردم کردستان عراق دنبال اين بودند که در هر شرايطي به کردهاي کوباني کمک کنند و شايد به همين دليل کوباني تبديل به نمادي براي مقاومت با حضور زنان در خط مقدم مبارزه با داعش شد.
در عين حال همين که خبر اعزام پيشمرگه‌ها منتشر مي‌شد به لحاظ معنوي در روحيه جنگجويان کوباني تاثير بسياري داشت. اعزام پيشمرگه‌ها به مناطق جنگي در حالي بود که آنها مجهز به سلاح‌هاي پيش‌رفته‌اي نسبت به مبارزان کوباني بودند.


در اين ميان مساله مهم اين بود کردهاي شمال سوريه برخلاف اقليم کردستان، متحد پ.ک.ک هستند؟
آنها براي خود مستقل هستند و دولت ترکيه نيز در ابتدا اجازه نمي‌داد که به کوباني کمک شود. آنکارا بر اثر فشارهاي بين‌المللي و به‎‌خصوص وضعيت بحراني خود کوباني رضايت داد اما براي تعداد پيشمرگه‌هايي که عازم کوباني بودند شرط گذاشت. يعني آنها شرط کردند تنها 150 پيشمرگه بايد به کوباني بروند. ما هم راه ديگري نداشتيم. به هرحال براي اعزام آنها بايد از مرز ترکيه استفاده مي‌کرديم.


گفته مي‌شد تعلل اقليم کردستان در کمک به کوباني، مانع اتحاد کردهاي شمال سوريه با پ.ک.ک مي‌شد؟
به نظر نمي‌رسد کرد در اقليم کردستان در اين زمينه تعلل کرده باشد.


يعني اقليم کردستان در اين مورد منافعي نداشت؟
دخالت نکردن در امور داخلي کشورها اولين موضع‌گيري اقليم کردستان در قبال هر تحولي است. اين اتحاد هم بستگي دارد که کنگره ملي کرد برگزار شود. شايد آنها تا حدي متحد شوند ولي قطعا در رهبري مشکلاتي خواهند داشت.
ما بايد تنش در روابط با همسايگان را به صفر برسانيم در حال حاضر ترکيه در اقليم کردستان پادگان نظامي دارد‌.


بحثي براي ايجاد پايگاه نظامي ايران در اقليم کردستان نشده است؟
نيازي به اين کار نيست. ما از ايران مي‎‌خواهيم مرزهاي خود را کنترل کند در مقابل نيز اقليم کردستان نيز از مرزهاي خود به ايران اطمينان خاطر خواهد داد.


شما نفود منطقه‌اي ايران را به ضرر کردستان مي‌دانيد؟
خير. امنيت منطقه، امنيت مشترک تمام کشورهاي منطقه است.
اگر منطقه امنيت نداشته باشد و امنيت کامل در مرزها نباشد دو طرف ضرر خواهند کرد. روزي که داعش به وجود آمد و هنوز پاي آنها به اقليم نرسيده بود به دليل ناامني در منطقه بسياري از شرکت‌هاي خارجي که سرمايه‌گذاري مي‌کردند، اقليم را ترک کردند.


گفته مي‌شود که شما هماهنگ‌کننده نيروهاي سپاه قدس و اقليم کردستان درباره کنترل کردهاي مخالف حکومت ايران بوده‌ايد؟
اگر اين طور بود که الان آمريکا به‌دنبال من بود. (مي‌خندد) من فقط نماينده اتحاديه ميهني کردستان در ايران بوده‌ام و از سال 2007 نماينده اقليم کردستان در تهران شدم. اما وقتي کسي نماينده يک منطقه‌اي به شمار مي‌رود به اين معني نيست که در دفتر خود بنشيند تا ماموريتش تمام شود، بلکه آن فرد نماينده هماهنگي‌هاي لازم در زمينه مسائل سياسي، اقتصادي، اجتماعي و امنيتي است. امنيت در سياست مانند وجود نمکدان در سفره است شايد از آن استفاده نشود اما وجودش لازم و ضروري است.
من از سال 1986 ميلادي وارد روابط با جمهوري اسلامي ايران شده‌ام. قبل از عمليات فتح، من يکي از مسئولان هماهنگي مرزي براي اجراي عمليات فتح يک بودم در آن زمان آقاي ذوالقدر فرمانده عمليات بود.
از آن زمان تاکنون من با ايران و مقامات جمهوري اسلامي در ارتباط بوده‌ام و تاکنون نيز اين روابط تاثير‌گذار بوده است تا بتوانيم پيام‌ها را زودتر منتقل کنيم. هماهنگي‌هاي که من انجام مي‌دهم در چارچوب دستورها و مقرراتي است که به من داده شده است. من به رابطه ايران و اقليم کردستان شديدا اعتقاد دارم. من کارمند نيستم بلکه به روابط مهم و اثرگذار اعتقاد دارم.


شما در در مذاکرات غيرمستقيم ايران با پژاک حضور داشته‌ايد يا خير؟
تا زماني که آقاي طالباني حضور داشت هيچ کاري بين ايران و حکومت اقليم کردستان و گروه هاي اپوزيسون ايراني بدون اطلاع من انجام نمي‌شد. شايد در اين مذاکرات حضور داشته‌ام شايد هم نه.
تا آنجا که من اجازه دارم و مي‌توانم اطلاعاتي را در اختيار شما قرار دهم، بله در اين مذاکرات حضور داشته‌ام و از اين مساله پشيمان نيستم.


بنابراين شما هماهنگ‌کننده تمامي مسائل در اين مذاکرات بوديد؟
بله.


ار توافقي که صورت گرفت راضي هستيد و آيا دو طرف به تعهدات خود عمل کردند؟
من سال‌ها است که به مبارزات مسلحانه اعتقاد ندارم. از زماني که در کنار آقاي طالباني وارد مبارزات سياسي شدم، به مذاکره و گفت‌وگو اعتقاد بيشتري پيدا کردم. حتي مساله پناهندگي من در سال 1996 ميلادي هم به اين دليل بود. زماني که در سرزمينم به من اجازه مبارزه سياسي داده نشد به پاريس و هلند رفتم، آنجا درخواست پناهندگي دادم و گفتم زماني که شرايط فراهم شد به اقليم بازخواهم گشت.
هيچ وقت، حتي در زماني که در هلند بودم نگفتم که مخالفان يا منتقدان يا بعثي‌ها قصد ترور من را داشتند يعني از اين مساله سوء استفاده نکردم.
من در مذاکرات ايران و پژاک تنها يک رابط بودم اما همه مسائل را منتقل نمي‌کردم زيرا در ديدارهايي که با مسئولان دو طرف داشتم صحبت‌هايي مطرح مي‌شد که ممکن بود اگر من آن را به طرف مقابل مي‌گفتم، بين دو طرف درگيري شروع شود. من ابتدا مسائل را با آقاي طالباني مطرح و نظر او را جويا مي‌شدم و پس از آن اقدامات بعدي را انجام مي‌دادم؛ اقداماتي که به نتايج مثبتي رسيد.
دليل اين هم که من واسطه شدم اين بود که به رابطه با ايران شديدا اعتقاد دارم؛ بنابراين وظيفه خودم مي‌دانم با برخي اقدامات، شرايط مبارزه مسلحانه را از جايي که به من سپرده شده بود، دور کنم.


شما در کنترل کومله هم نقش داشتيد؟
اين تعبير را اصلاح کنيد. کنترل کردن نيست. توافق بوده است. در سال 1985 اولين روابط ميان جمهوري اسلامي ايران و اقليم کردستان برقرار شد. فکر مي‌کنم پيش از آغاز عمليات فتح يک بود که هيات ايراني مهمان دفتر من بودند. در آن جلسه توافقاتي انجام شد.
اپوزيسون ايراني و گرو‌ه‌هايي مانند کومله، دموکرات، چريک‌هاي فدايي و مجاهدين يا به تعبير شما منافقين در منطقه حضور داشتند. بسياري از اينها نيز دقيقا در حوزه کاري من بود. زيرا در آن زمان مسئول اداره گمرک و ماليات منطقه صفره و زرون در منطقه ماوت بودم که خط عبور قاچاق از ايران به اقليم کردستان بود.
اولين توافقي که انجام شد اين بود اين گروه‌ها نبايد در اين منطقه حضور داشته باشند. همچنين ايران و گروه‌هاي اپوزيسيون در مناطق تحت نفوذ اقليم کردستان نبايد هيچ فعاليتي مي‌کردند؛ اين دومين توافقي بود که با ايران انجام شد.
بر اساس آن توافقات تا الان اين گروه‌ها به تعهدات خود پايبند بوده‌اند. گروهايي که به اين توافقات عمل نکردند مانند مجاهدين از اقليم کردستان اخراج شدند. تمامي اين مسائل باعث شد مرز ايران و اقليم کردستان امن باشد.


شنيده شده که بارزاني از اينکه شما در ايران هستيد، خوشنود نيست. اين خبر صحت دارد؟
شايد برعکس باشد.


يعني شما از حضور در ايران راضي نباشيد؟
شايد من راضي نباشم. من اينجا يک فرد نيستم بلکه نماينده اقليم کردستان در ايران هستم. نماينده رئيس و نخست وزير اقليم. با نظر آنها در ايران حضور دارم.


اما اين‌طور در خبرها بود که آقاي بارزاني خيلي تلاش کرد که شما ديگر حضور نداشته باشيد؟
من نه فرزند آقاي طالباني‌ام و نه از بستگان و خويشاوندان آقاي بارزاني. من يک فرد معمولي‌ام و اگر روزي آقاي نچيروان بارزاني يا اتحاديه‌ ميهني دستور بازگشت دهد در همان لحظه به اقليم باز خواهم گشت. مگر مي‌شود آنها نخواهند اما من در ايران حضور داشته باشم.


آيا علاقه شخص آقاي طالباني به شما باعث تداوم حضورتان در ايران شده است؟
بله، چنين بوده است. آقاي طالباني بزرگ من است و به من لطف دارد. من زماني که آقاي طالباني مشکل بيماري نداشتند به ايران آمدم و پس از اينکه اقاي نچيروان بر سرکار آمدند او هم حضور من را تاييد کرد.
بازهم تاکيد مي‌کنم اگر حکومت اقليم کردستان دستور دهد بازگردم، مشکلي ندارم و فورا به اقليم بازخواهم گشت. من در اينجا منفعت شخصي ندارم. حتي اگر نماينده اقليم کردستان در ايران نباشم حقوق ثابت با درجه بازنشستگي وزير دريافت مي‌‎‌کنم. بنابراين نگراني از هيچ مساله‌اي ندارم.
شايد تاييد حضور شما از سوي بارزاني به اين دليل است که کسي مانند ناظم دباغ در تنظيم روابط اقليم با ايران صاحب تجربه نيست.
البته اين نظر لطف شماست، شايد به همين دليل باشد و اگر هم کسي گله، انتقادي و مخالفتي با من دارد به دليل تجربه من از آنها چشم‌پوشي مي‌کند. يعني برآورد مي‌کند و متوجه مي‌شود که حسن‌ها بر عيب‌ها برتري دارد. البته کسان ديگري نيز شايسته اين جايگاه هستند.


شما شخص دومي را تربيت نکرده‌ايد؟
تلاشم را کرده‌ام ولي شايد نشده است. زماني که من به ايران آمدم جايي آموزش نديده بودم و تنها چيزي که آقاي طالباني به من گفت اين بود که در ايران هر کاري که صلاح است انجام بده.


به هر حال شما سفير کبير اقليم کردستان در ايران شده‌ايد.
من از نظر طول دوره ماموريت ديپلماتيک در حال رقابت با آقاي صلاح الزواوي سفير فلسطين در ايران هستم. (مي‌خندد)
...............
منبع: آنا


 



15:13:31 , 1394/02/07





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: کورد نیوز]
[مشاهده در: www.kurdnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سیاسی

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن