واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: قندی؛ روزنامه نگار نوین تهران-ایرنا-اغراق نیست اگر مهمترین ویژگی «حسین قندی» را «خلاقیت» او بدانیم؛ عاملی که باعث شد قندی خود را محدود به مباحث آکادمیک در حوزه روزنامه نگاری نکند و خود دست به ابتکارهایی در این زمینه بزند؛ عنوان «آقای تیتر» برای قندی بازتاب این ویژگی مهم او بود.
استاد حسین قندی که از فروردین ماه بر اثر سکته ی مغزی به کما فرو رفته بود، روز پنجشنبه سوم اردیبهشت ماه حوالی ساعت چهار بعدازظهر درگذشت. او یکی از برجسته ترین و تاثیرگذارترین روزنامه نگاران کشور بود که علاوه بر فعالیت حرفه یی در مطبوعات، سال ها بود که به تدریس رشته ی ارتباطات و روزنامه نگاری و تربیت دانشجویانی که بسیاری از آن ها اکنون از چهره های مهم و صاحبنظر در این عرصه به شمار می روند پرداخت.
استاد قندی در هنگام فوت تنها 64 سال داشت. شاید تلخ تر از دیدن جسم نحیف از بیماریِ قندی برای خانواده و دوستانش، ابتلای او به بیماری «آلزایمر» (زوال عقل) بود که طی 5 سال گذشته قندی را از تفکر خلاقانه و نوشتن و تدریس-کارهایی که به آن عشق می ورزید و به بهترین شکل انجام می داد-ناتوان و دوستداران و بویژه شاگردان او را از بهره مندی از حضور پرشورش محروم ساخته بود.
طی 2 روز گذشته دوستان و همکاران قندی بارها از جایگاه و وجه تمایز او در مقایسه با بسیاری از فعالان عرصه ی روزنامه نگاری گفته اند و نوشته اند؛ جایگاهی که به گفته ی آن ها چنان رفیع بود که قندی را به شخصیتی تکرار نشدنی تبدیل می کرد. در ادامه در قالب چند نکته، به بارزترین ویژگی و وجه تمایزهای استاد حسین قندی نگاهی خواهیم داشت:
1. قندی از کودکی به نوشتن علاقه مند بود و حتی از 15 سالگی سرودن شعر را آغاز کرد. شاید همین علاقه به نوشتن و ادبیات بود که باعث شد زمانی که در سال 1349 در 2 رشته ی زبان انگلیسی و روزنامه نگاری در کنکور قبول شد، روزنامه نگاری را انتخاب کند. همزمان با ورود به دانشگاه، قندی مشغول فعالیت در گروه تحقیقاتی بود که مسوولیت انتشار خلاصه ی مطلب های روزنامه ی کیهان طی دوره یی مشخص را بر عهده داشت. قندی همواره معتقد بود این دوره در باز شدن ذهنیت او از فعالیت روزنامه نگاری بسیار موثر بوده است. شاید به همین خاطر بود که همیشه بر فعالیت همزمان دانشجویان روزنامه نگاری درمطبوعات و رسانه ها تاکید داشت. او جزو نسل طلایی روزنامه نگارانی بود که علاوه بر داشتن تحصیلات آکادمیک و دانشگاهی در این حوزه، امکان استفاده از آموزه های تئوریک خود در مطبوعات را یافتند. این امر همچنین از افرادی نظیر او، استادانی خبره ساخت که برای از بین رفتن شکاف میان دانشگاه و رسانه تلاش های فراوانی را انجام دادند؛ شکافی که در کنار ایجاد نوعی بی اعتمادی در رسانه ها نسبت به دانشجویان این عرصه، طی سال های اخیر لطمه های فراوانی را به مطبوعات ایران وارد کرده است.
2. قندی یک استاد به تمام معنی بود. محبوبیت او به عنوان یک استاد تنها به آگاهی و دانش او از ارتباطات و روزنامه نگاری محدود نمی شد. او یک معلم اخلاق برای دانشجویان خود بود. فردی که با داشتن نزدیک به 4 دهه فعالیت در مطبوعات و و وارد کردن این تجربه به محیط دانشگاه، کلاس های درسی را می آفرید که به دانشجویان فرصت بهره مندی از هر 2 تجربه را می داد. کلاس های او از حالت خشک و انتزاعی خارج بود و با استفاده از نمونه های حقیقی خبر و گزارش و مقاله و ... که در اختیار دانشجویان قرار می داد، به نوعی کلاس را به کارگاه روزنامه نگاری عملی تبدیل می کرد؛ سبکی که بدون شک الگوبرداری سایر استادهای بسیاری از رشته های علوم انسانی از آن بسیار مفید خواهد بود. جای خالی قندی به عنوان استادی دلسوز، دانشمند، آراسته و مهربان، بدون شک همواره در قلب دانشجویانش باقی خواهد ماند.
3. یکی از نکته هایی که طی 2 روز گذشته در مصاحبه ها و یادداشت های منتشر شده در وصف قندی بازگو شده است، تاکید همواره ی او بر رعایت اخلاق در روزنامه نگاری بود؛ اصلی که قندی علاوه بر رعایت آن در فعالیت حرفه یی خود، همواره آن را به شاگردان خود توصیه می کرد و باوجود سپری کردن فراز و نشیب های فراوان در مطبوعات ایران هرگز آن را زیر پا نگذاشت. اخلاق مداری که با رویکرد حرفه یی و ویژه ی او گره خورده بود و باعث می شد باوجود داشتن اطلاعات و آگاهی های وسیع در همه ی زمینه ها از جمله سیاست و ...، هرگز وارد وادی های پیش پا افتاده و به دور از ادب رسانه یی که امروزه خوراک برخی رسانه ها در کشور را تامین می کنند نشود. قندی با دقتی استادانه در نگارش و آموزش و تالیف و...، به مخاطبان و دانشجویان خود احترام می گذاشت. او در تلاش بود شاگردانی را تربیت کند که نه یک مقاله نویس، خبر نویس یا مصاحبه گر، بلکه روزنامه نگار باشند و همه ی این مهارت ها را در کنار توجه به اخلاق حرفه یی دارا باشند.
4. یکی از نکته هایی که در قلم قندی برجسته بود و سبب تمایز او به عنوان یک روزنامه نگار و مولف می شد، خلاقیت و نگاه خاص او بود. خلاقیتی که برای بسیاری از خوانندگان مطالب قندی، با تیترهای جذاب و گاه حتی نامتعارف او بارز بود. اعمال این خلاقیت در کنار تلاش خستگی ناپذیر قندی برای یادگیری و افزایش سطح آگاهی های فردی را شاید بتوان یکی از بهترین آموزه هایی دانست که قندی برای بسیاری از فعالان رسانه یی باقی گذاشت. در شرایطی که سرانه ی مطالعه ی مطبوعاتی و ادبی در میان مردم ایران کاهش چشمگیری یافته وشمارگان مطبوعات نیز از رونقی قابل توجه برخوردار نیست، حرکت در مسیر رسانه با الگوبرداری از بزرگانی نظیر قندی قادر خواهد بود به ایجاد اصلاحات و حتی تحول در این حوزه بینجامد.
5. قندی عمرکوتاه ولی پرثمر خود را صرف آموزش کرد؛ آموزشی که از طریق قلم، منش و رفتار و حتی ظاهر همیشه آراسته و صورت همواره خندان او صورت گرفت. تامل در زندگی و آثار قندی بخوبی جایگاه او به عنوان یک الگوی فرهنگی بزرگ را مشخص خواهد کرد. او امروز در حالی بر روی دستان دوستدارانش تشییع شد که خانواده ی داغدارش آخرین درس قندی یعنی بخشش را به مردم یادآوری کردند و با اهدای چشم های او، از قندی خاطره یی تا ابد جاودانه ساختند. به این امید که یاد افرادی چون او هرگز فراموش نشود و منش انسانی و حرفه یی او همواره سرلوحه قرار گیرد.
*از: عطیه میرقراچولو (گروه پژوهش و تحلیل خبری)
پژوهشم**442**2054
05/02/1394
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 89]