واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ترسیم چهره معاویهمـعـاویـه فـرزنـد ابـوسـفـیـان رئیـس مـشـركـان مـكـه و دشـمـن دیـرینه اسلام بود.مـعـاویـه در اواخر حكومت ابوبكر به همراه برادرش یزیدبن ابى سفیان براى فتح شام به آنجا فرستاده شد و در سال 18 یا 19 كه برادرش در طاعون عمواش از دنیا رفت ، از سـوى عـمـر بـه امـارت شـام مـنـصـوب گـردیـد، و از آن سـال تـا پـایـان خـلافـت عـثـمـان والى شـام بـودیكی از علل صلح امام حسن شرایط داخلی امت اسلامی بود. بـراى بـررسـى ایـن علل لازم است چهره اى از دشمنان حضرت را در آن زمان بدانیم :معاویه
مـعـاویـه فـرزنـد ابـوسـفـیـان رئیـس مـشـركـان مـكـه و دشـمـن دیـرینه اسلام بود. وى در سال هشتم هجرى یعنى دو سال قبل از رحلت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله در فتح مكه به نـاچـار اظـهار اسلام نمود و در شماره طلقاء (آزاد شدگان) در آمد. او در احادیث بسیارى از زبـان رسـول خـدا صـلّى اللّه عـلیـه و آله مـورد لعـن و نـفـریـن قـرار گـرفـتـه اسـت(1) و او و سایر بنى امیه در عالم رؤ یا به صورت بوزینگانى كـه بـر مـنـبـر پیامبر مى جهند به پیامبر نمایانده شدند و این خـاندان در قرآن كریم شجره ملعونه (درخت نفرین شده ) نامیده شده است.(2)مـعـاویـه در اواخر حكومت ابوبكر به همراه برادرش یزیدبن ابى سفیان براى فتح شام به آنجا فرستاده شد و در سال 18 یا 19 كه برادرش در طاعون عمواش از دنیا رفت ، از سـوى عـمـر بـه امـارت شـام مـنـصـوب گـردیـد، و از آن سـال تـا پـایـان خـلافـت عـثـمـان والى شـام بـود و مـدت بـیـسـت انـدى سـال بـه هـمـراه سـایـر بـنـى امـیـه در حـكـومـت اسـلامـى ریـشـه دوانـد. در طول چهل سال امارت و حكومت جنایاتى از وى سرزد كه روى تاریخ را سیاه كرده است . او بـود كه شكایت ابوذر (رحمة اللّه ) را از شام به عثمان نوشت و سبب تبعید آن مظلوم تنها به ربذه و در نهایت ، مرگ غریبانه وى شد.معاویه پس از به خلافت رسیدن على علیه السلام از بیعت با آن حضرت سر برتافت و بر آن حضرت یاغى شد. جنگ صفین را به راه انداخت و موجب كشته شدن بسیارى از اصحاب اخیار از جـمـله عـمـار یاسر گردید، علاوه آنكه با حیله و تزویر، مردان بزرگى چون محمد بن ابـى بـكـر و مالك اشتر را به شهادت رساند. در هنگامى كه على علیه السلام سرگرم قتال خوارج و امور دیگر بود چپاولگرانى امثال بسر بن ارطاة و سفیان بن عوف غامدى را مـى فرستاد و بر شهرهاى مكه ، مدینه ، یمن ، كوفه و بصره حمله مى كردند و دست به كـشتار و غارت مى زدند. وى یاران على علیه السلام را با مبالغ زیادى رشوه مى خرید و به سوى خود جلب مى كرد.چـنـدان مـردم را بـه تـبـلیغات سوء خود فریفته بود كه برخى از آنان گمان مى كردند پـیامبر صلّى اللّه علیه و آله خویشاوندى جز معاویه و دستیارانش ندارد(4). خـود را كـاتـب وحـى مـحـمـدى جـا زده بـودپـس از صـلح با امام حسن مجتبى علیه السلام ، همه مفاد قرارداد را زیر پا نهاد، بر روى مـنـبـر و در خـطـبـه هاى جمعه و جماعات و اعیاد آشكارا على علیه السلام را دشنام مى داد، از شـیـعیان آن حضرت پى جویى مى كرد و هر كس را گمان تشیع در او مى برد دستگیر مى كرد و به قتل مى رساند، از جمله حجربن عدى و یاران با وفایش را به شهادت رساند. امـام مـجـتـبـى عـلیـه السلام را مسموم كرد، یزید را به خلافت گمارد، اشرار بنى امیه را ولایـت بـخـشـیـد، و در از بـیـن بـردن نام مبارك رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله و سنت آن حضرت لحظه اى از پاى ننشست(3). آشكارا شراب مى خورد، ربا مى گرفت ، احكام اسلام را زیر و رو مى كرد حتى نماز جمعه را در روز چهارشنبه خواند و كسى بر او اعتراض نكرد.چـنـدان مـردم را بـه تـبـلیغات سوء خود فریفته بود كه برخى از آنان گمان مى كردند پـیامبر صلّى اللّه علیه و آله خویشاوندى جز معاویه و دستیارانش ندارد(4). خـود را كـاتـب وحـى مـحـمـدى جـا زده بـود و بـه دلیـل آنـكـه خـواهـرش ام حـبـیـبـه هـمـسـر رسـول خـدا بـود خـود را خـال المـؤمـنین (دایى مؤ منان ) مى نامید، ولى به فرمان او محمد بن ابى بكر را كه او هم برادر عایشه و دایى مؤ منان بود كشتند و جنازه او را در پوست الاغى كرده آتش زدند!
با آنكه خود عملا دمى از عثمان حمایت نكرد و با آنكه مى دانست انقلابیون مدینه قصد كشتن عثمان را دارند به یارى او نشتافت ، همین كه عثمان كشته شد علم مخالفت برداشت ، پیراهن عثمان را بر نیزه كرد و به خونخواهى او برخاست و با این تزویر مردم شام را بر ضد على علیه السلام شورانید!البته در تاریخ از سیاستمدارى ، بردبارى ، انجام امور عبادى ، هـمـت و پـشـتكار وى سخنها رفته است ، ولى باید یادآور شد كه وى همه اینها را در خدمت شیطنت و حقه بازى و حق ستیزى و خودمحورى قرار داده بود و به آنـهـا تـا آنـجـا پـایـبـند بود كه به سود وى تمام شود وگرنه جنایات ، بى رحمى ها، دروغها، تحریفها و اعمال شرك آلود و نفاق انگیز او و خاندانش به حدى است كه كتابهاى تاریخ و حدیث را سیاه كرده است . به قول حكیم سنایى : داستان پسر هند مگر نشنیدى كه از او و سه كس او به پیمبر چه رسید پدر او در دندان پیمبر بشكست مادر او جگر عم پیمبر بمكید او به ناحق، حق داماد پیمبر بستاد پسر او سر فرزند پیمبر ببرید بر چنین قوم تو لعنت نكنى شرمت باد لعن اللّه یزیدا و على آل یزید حسین استادولیبخش عترت و سیره تبیانپی نوشت ها:1. الغدیر 10/139 ـ 148.2.سـوره اسـراء:آیه60 و روایات در ذیل آن و نیز روایات ذیل سوره قدر.3.الغدیر 10/284 كه به مغیرة بن شعبه گفت : از پاى نخواهم نشست تا نام محمد را دفن كنم !منبع: حسن بن علی علیهماالسلام، بیدارترین سردار
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 573]