واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: اشاعه فحشاء ممنوع!
إِنَّ الَّذینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ (نور19) كسانى كه دوست دارند زشتیها در میان مردم با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناكى براى آنان در دنیا و آخرت است و خداوند مىداند و شما نمىدانید! اشاعه فحشاء چیست؟از آنجا كه انسان یك موجود اجتماعى است، جامعه بزرگى كه در آن زندگى مىكند از یك نظر همچون خانه او است، و حریم آن همچون حریم خانه او محسوب مىشود، پاكى جامعه به پاكى او كمك مىكند و آلودگى آن به آلودگیش.روى همین اصل در اسلام با هر كارى كه جو جامعه را مسموم یا آلوده كند شدیدا مبارزه شده است.اگر مىبینیم در اسلام با غیبت شدیدا مبارزه شده یكى از فلسفههایش این است كه غیبت، عیوب پنهانى را آشكار مىسازد و حرمت جامعه را جریحه دار مىكند.و اگر مىبینیم دستور عیبپوشى داده شده یك دلیلش همین است كه گناه جنبه عمومى و همگانى پیدا نكند.گناه آشكار اهمیتش بیش از گناه مستور و پنهان است تا آنجا كه در روایتى از امام على بن موسى الرضا (علیهما السلام) مىخوانیم: «المذیع بالسیئة مخذول و المستتر بالسیئة مغفور له»:"آن كس كه گناه را نشر دهد مخذول و مطرود است و آن كس كه گناه را پنهان مىدارد مشمول آمرزش الهى است" (اصول كافى، ج 2، باب ستر الذنوب)و در آیه مورد بحث (19 نور) هم موضوع اشاعه فحشاء با لحنى بسیار شدید و فوق العاده كوبنده محكوم شده است.اصولا گناه همانند آتش است، هنگامى كه در نقطهاى از جامعه این آتش روشن شود باید سعى و تلاش كرد كه آتش خاموش، یا حداقل محاصره گردد، اما اگر به آتش دامن زنیم و آن را از نقطهاى به نقطه دیگر ببریم، حریق همه جا را فرا خواهد گرفت و كسى قادر بر كنترل آن نخواهد بود.از این گذشته عظمت گناه در نظر عامه مردم و حفظ ظاهر جامعه از آلودگیها خود سد بزرگى در برابر فساد است، اشاعه فحشاء و نشر گناه و تجاهر به فسق این سد را مىشكند، گناه را كوچك مىكند، و آلودگى به آن را ساده مىنماید.در حدیثى از پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) مىخوانیم: من اذاع فاحشة كان كمبتدئها؛ "كسى كه كار زشتى را نشر دهد همانند كسى است كه آن را در آغاز انجام داده است." (اصول كافى، ج 2، باب التعییر)در حدیث دیگرى از امام موسى بن جعفر(علیهماالسلام) مىخوانیم كه مردى خدمتش آمد و عرض كرد: فدایت شوم از یكى از برادران دینى كارى نقل كردند كه من آن را ناخوش داشتم، از خودش پرسیدم انكار كرد در حالى كه جمعى از افراد موثق این مطلب را از او نقل كردهاند، امام فرمود: «كذب سمعك و بصرك عن اخیك و ان شهد عندك خمسون قسامة و قال لك قول فصدقه و كذبهم، و لا تذیعن علیه شیئا تشینه به و تهدم به مروته، فتكون من الذین قال اللَّه عز و جل إِنَّ الَّذِینَ یُحِبُّونَ أَنْ تَشِیعَ الْفاحِشَةُ فِی الَّذِینَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَلِیمٌ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ»:"گوش و چشم خود را در مقابل برادر مسلمانت تكذیب كن، حتى اگر پنجاه نفر سوگند خورند كه او كارى كرده و او بگوید نكردهام از او بپذیر و از آنها نپذیر، هرگز چیزى كه مایه عیب و ننگ او است و شخصیتش را از میان مىبرد در جامعه پخش مكن كه از آنها خواهى بود كه خداوند درباره آنها فرموده:" كسانى كه دوست مىدارند زشتیها در میان مؤمنان پخش شود عذاب دردناكى در دنیا و آخرت دارند" (كتاب ثواب الاعمال، طبق نقل تفسیر نور الثقلین ج 2 ، ص 582)(البته این مسئله استثناهایى دارد از جمله موضوع شهادت در دادگاه و یا مواردى كه براى نهى از منكر هیچ راهى جز پرده برداشتن از روى زشتكارى یك نفر وجود ندارد مىباشد.) البته " اشاعه فحشاء" اشكال مختلفى دارد:ـ گاه كسی دروغ و تهمتى را دامن می زند و براى این و آن بازگو میكند.ـ گاهی هم ممكن است فرد یا افرادی مراكزى كه موجب فساد و نشر فحشاء است به وجود آورند.ـ و گاهی هم ممكن است وسائل معصیت را در اختیار مردم بگذارند و یا آنها را به گناه تشویق كنند.ـ و بالآخره گاهی هم ممكن است كه پرده حیا را بدرند و مرتكب گناه در ملاء عام شوند.همه اینها مصداق" اشاعه فحشاء" است چرا كه مفهوم این كلمه، بسیار وسیع و گسترده است.گوش و چشم خود را در مقابل برادر مسلمانت تكذیب كن، حتى اگر پنجاه نفر سوگند خورند كه او كارى كرده و او بگوید نكردهام از او بپذیر و از آنها نپذیر، هرگز چیزى كه مایه عیب و ننگ او است و شخصیتش را از میان مىبرد در جامعه پخش مكن كه از آنها خواهى بود كه خداوند درباره آنها فرموده:" كسانى كه دوست مىدارند زشتیها در میان مؤمنان پخش شود عذاب دردناكى در دنیا و آخرت دارندنگاه به نامحرم ممنوع!
قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِما یَصْنَعُونَ (نور - 30)به مردان مؤمن بگو: از بعضى نگاههاى خود (نگاههاى غیر مجاز) چشمپوشى كنند و دامن خود را حفظ نمایند. این براى پاكتر ماندن آنان بهتر است. خداوند به آنچه انجام مىدهند آگاه است.در شأن نزول این آیه مىخوانیم: جوانى در بین راه، زنى را دید و به او چشم دوخت و دنبال او راه افتاد. طورى غرق نگاه بود كه صورتش به دیوار برخورد كرد و مجروح شد، نزد پیامبر (صلوات اللَّه علیه) آمد و ماجراى خود را نقل كرد. این آیه نازل شد. (تفسیر نمونه) روایاتى دربارهى نگاهحضرت على(علیه السلام) فرمود: «لكم اول نظرة الى المرأة فلا تتبعوها بنظرة اخرى و احذروا الفتنة» نگاه اوّل مانعى ندارد ولى ادامهى نگاه اشكال دارد، زیرا سبب فتنه مىشود. (تفسیر كنز الدقائق) در حدیثى مىخوانیم: تمام چشمها در قیامت گریان است مگر سه چشم: چشمى كه از ترس خدا بگرید و چشمى كه از گناه بسته شود و چشمى كه در راه خدا بیدار بماند. (تفسیر كنز الدقائق)در «صحیح بخارى» مىخوانیم كه پیامبر اكرم (صلوات اللَّه علیه) فرمودند: جلو راه مردم ننشینید. مردم گفتند: ما ناچاریم از نشستن. فرمود: پس حقّ آن را ادا كنید. پرسیدند حقّ آن چیست؟ فرمودند: «غض البصر و كف الاذى و رد السلام و الامر بالمعروف و النهى عن المنكر» ترك چشم چرانى و مردم آزارى، جواب دادن به سلام دیگران، امر به معروف و نهى از منكر.همچنین حضرت عیسى (علیه السلام) فرمود: از نگاه به نامحرم بپرهیزید كه بذر شهوت را در دل مىنشاند و همین براى دچار شدن انسان به فتنه كافى است. (تفسیر روح البیان)در حدیثى مىخوانیم: تمام چشمها در قیامت گریان است مگر سه چشم: چشمى كه از ترس خدا بگرید و چشمى كه از گناه بسته شود و چشمى كه در راه خدا بیدار بماندحضرت على (علیه السلام) فرمود: «العین رائد القلب» چشم، دل را بدنبال خود مىكشد.«العین مصائد الشیطان» چشم، قلّاب شیطان است. و چشمپوشى بهترین راه دورى از شهوات است. (غرر الحكم)پیامبر اكرم(صلوات اللَّه علیه) فرمودند: «النظر سهم مسموم من سهام ابلیس فمن تركها خوفا من الله اعطاه الله ایمانا یجد حلاوة فى قلبه» (بحارالانوار، ج 104، ص 38) نگاه بد، تیرى از تیرهاى مسموم شیطان است كه هر كس از ترس خدا چشم خود را فرو بندد خداوند به او ایمانى مىدهد كه از درون خویش شیرینى و مزهى آن را احساس مىكند.پیامبر اكرم (صلوات اللَّه علیه) فرمود: هر كس چشم خود را از حرام پر كند، در قیامت چشم او از آتش پر خواهد شد مگر اینكه توبه كند. (بحارالانوار، 76، ص 336)امام صادق (علیه السلام) دربارهى نگاه مجاز به زن نامحرم فرمود: «الوجه و الكفین و القدمین» یعنى نگاه به صورت و كف دستها و روى پاها جایز است، (لكن بدون شهوت). (تفسیر كنز الدقائق)پیامهای آیه1ـ لازمهى ایمان حفظ نگاه از حرام است. «قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ ... یَغُضُّوا» 2ـ جاذبههاى غریزى را باید كنترل كرد. «یَغُضُّوا» 3ـ گناه را از سرچشمه جلوگیرى كنیم و تقوا را از چشم شروع كنیم. «مِنْ أَبْصارِهِمْ» 4ـ چشم پاك مقدّمهى پاكدامنى است. «یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ» 5ـ پوشش، براى مردان نیز واجب است. «یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ» 6ـ چشمچرانى و بىعفّتى مانع رشد معنوى انسان است. «یَغُضُّوا یَحْفَظُوا- أَزْكى»7ـ چشمچرانى، در محضر خداست. (در محضر خدا معصیت نكنیم) «یَغُضُّوا ... إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ» نوشته آمنه اسفندیاری – گروه دین و اندیشه تبیانمنابع:1- تفسیر نور، ج 82- تفسیر نمونه، ج 143- غرر الحكم4- بحارالانوار، ج 765- تفسیر كنز الدقائق
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 214]