واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: تاریخ انتشار چهارشنبه 6 خرداد 1388 تعداد مشاهده : 91 يكي اين كتابها را ورق بزند جام جم آنلاين: از دهه 70 ميلادي كه مك لوهان، نظريهپرداز علوم ارتباطي، نظريه دهكده جهاني را مطرح كرد هر چه بيشتر ميگذرد دهكده جهاني با بسياري از زواياي زشت و زيبايش هر روز گوشههاي جديدتري از چهره خود را مينماياند. ستون اصلي اين دهكده ارتباطي كه به جاي كلبه و چراگاه و مرتع و مظاهر ديگر يك روستا، در آن تلويزيونهاي جهاني، رسانههاي گروهي، رايانه و فناوري اطلاعات نقش بازي ميكند، رسانههاي مكتوبي چون كتاب و مطبوعات است. كتاب و مطبوعات نه تنها خود رسانهاي مهم در موضوع انتقال فرهنگي هستند، بلكه ديگر رسانههاي گروهي كه مديريتكننده نيازهاي نو شونده و سبك زندگي به حساب ميآيند را تغذيه ميكنند. تجربه 40 ساله دهكده جهاني نشان داده عليرغم پيشرفتهاي ساخت فناوري اطلاعات، برتري فرهنگي و نبض رسانهاي در اختيار ملتي است كه بتواند مطالب مكتوب بهتر و تاثيرگذارتري بيافريند. در اين مجال، نگاهي داريم به امكانات و محدوديتهاي خلق كتابهاي جهاني و عرضه بينالمللي نويسندگان ايراني. امكانات و موفقيتها: اين موضوع را در 6 بخش قابل طرح و بررسي است. 1. قريحه ايراني: ّشايد مهمترين امتياز نويسنده ايراني براي جهاني شدن، قريحه ممتاز ايراني است.ايران داراي يك فرهنگ چند هزار ساله است كه خواه ناخواه داراي اثراتي ذاتي بر طبع نويسنده ايراني است. نگاهي به فروش آثار شعراي كهن ايراني مانند مولانا در ميان آثار روز جهان نشان ميدهد كه تفكر اصيل ايراني، راهحلهاي بسياري براي جهان معاصر و گرفتار كنوني دارد. شرط مهم استقبال از اين قريحه نيز همان است كه ايراني، ايراني بنويسد و به فكر هضم شدن فست فودي مطالبش نباشد. بسياري از نويسندگان جديد از اين نكته غفلت ميكنند كه هرچقدر هم سعي كنند غربي بنويسند نميتوانند مانند خود غربيها، غربي بنويسند و به همين دليل در عرصه جهاني، چيزي فراتر از يك اثر درجه چندم بيافرينند. به دليل بنيه ضعيف مالي اكثر ناشران هيچگاه براي حضور در نمايشگاههاي موفق جهاني و بازاريابي خوب فرصتي نداشتهاند2. داستانگويي و تصويرسازي: يكي از امتيازات مهم هنر ايراني در سالهاي اخير براي حضور در بازار جهاني، موفقيت داستانپردازان و تصويرسازان ايراني در جشنوارههاي جهاني به عنوان بهترين مبلغ و بازارياب اين آثار است. فريده خلعتبري، از ناشران كودك و نوجوان معتقد است از اين رهگذار توانسته بدون هيچ حمايت دولتي آثار داستاني ايراني را به همراه تصويرپردازيهايشان به بيش از 50 زبان زنده دنيا ترجمه كند و در برخي كشورها مانند تايلند اين كتابها بتوانند به عنوان كتاب درسي مطرح شوند. تجربه انتشارات ديگر نيز در عرصه كودك و نوجوان نشان ميدهد؛ امكان حضور قصهها و بازآفرينيهاي ايراني در خارج از كشور از ديگر زمينهها مناسب تر است. 3.كيفيت چاپ و نشر: هر چند در كشورهاي مختلف دنيا، قطع انتشارات كتاب داراي تفاوتهاي اندك است، اما از نظر بسياري از كارشناسان اين حوزه چاپ و انتشار در ايران بر بسياري از كشورها به خاطر نيروي كار متخصص بومي و... داراي مزيت است. يكي از مسوولان انتشارات سروش ميگويد: هم اينك به خاطر اين رقابت پذيري كه براي ما وجود دارد ميتوانيم سفارشات بسياري را نيز بگيريم. همانگونه كه انتشارات سروش در حال گرفتن سفارشاتي جهت چاپ كتب نفيس كشورهاي همسايه است. 4 . اهميت فرآيندهاي هماهنگ داستان نويسي: مسوول سابق بازرگاني انتشارات سوره مهر معتقد است: براي حضور در عرصه داستان نويسي و توليدات ادبي جهاني بايد سياستگذاران كتاب فرآيندهايي براي پيوند كتاب، نويسنده و مترجم آن صورت بگيرند كه اين عناصر بموقع همديگر را پيدا كنند. وي به انتشار برخي رمانهاي دفاع مقدس توسط اسپراكمن آمريكايي در ايالات متحده اشاره ميكند و معتقد است همه كارها را نبايد خود ما انجام دهيم، ولي لازم است فرآيند داستان را از بدو ايدهپردازي جهاني پيش برد و تا پايان ترجمه و عرضه بينالمللي دنبال كرد. 5. كارنامه نشر بينالملل ايران: بجز كارهاي شاخص نسل قديم نويسندگان ايراني كه در بسياري كشورها منتشر شده (مانند آثار هدايت، آل احمد، علوي، دولتآبادي و...) در مجموع نميتوان كارنامه پرباري براي ترجمه و انتشار آثار ايراني در خارج كشور سراغ گرفت. بجز آثار كودك و نوجواني كه به لحاظ جذابيت تصويرپردازي آن ترجمه ميشوند و آثاري كه به سفارش حوزه هنري توسط اسپراكمن به انگليسي منتشر شده، كارنامه بخش غيردولتي در اين زمينه درخشان نيست. 6. سرمايه مشترك فرهنگي: كشور ما از لحاظ توليد محتواي فرهنگي براي فرهنگ مشترك كشورهاي منطقه يعني اسلام و تشيع داراي پتانسيل بسياري است و توانايي تسلط بر طبع كتب ديني در منطقه خاورميانه را دارد. در اين زمينه چند سالي است كه ايران توانايي توليد و عرضه كارهاي عربي ديني را از مصر و لبنان نيز فراتر برده است. محدوديتها و مشكلات در زمينه مشكلات صدور كتاب و واگذاري حق چاپ 2 نوع مشكل وجود دارد. برخي مشكلات ناظر بر نرم افزار و محتواي غير جهاني آثار توليدي و نداشتن شخصيت آثار محسوب ميشود و برخي ديگر نيز مشكلات سخت افزاري و صوري اين امر است. ضعف قوانين: محمدرضا وصفي، مديركل دفتر مجامع و فعاليتهاي فرهنگي وزارت ارشاد و مدير بخش بينالملل نمايشگاههاي بينالمللي كتاب، پيش از اين از ضعف قوانين براي صادرات كتاب خبر داده است. اين در حالي است كه برخي ناشران اين دليل را قبول ندارند و معتقدند آنچه در صادرات كتاب مورد نظر و منطقي است فروش حق رايت و نشر كتاب به خارج از كشور است، نه صدور كتاب چاپ شده. اين ناشران معتقدند امروز فروش و نقل و انتقال كتابهاي چاپ شده براي كشورهاي ديگر بيمعناست و ارزش نشر هر كتاب به ارزش تكثير آن است،نه ساختار مرتبط با جلد و صفحه آن. محدوديتهاي مالي و اعتباري: از سويي، بازار جهاني كتاب داراي مشكل اقتصادي براي ناشران است. در بازار جهاني كتاب فارسي براي فارسيزبانان،عمده مشكل ناشران فروش اينترنتي و خريد و فروش مجازي است. استفاده و گشايش اعتبارات ارزي و كارتهاي اعتباري خارج از كشور در ايران امري غيرمتعارف و غيرقانوني است و ناشران به هيچ وجه با حسابهايي مانند ويزا كارت، تعامل ارزي و مالي ندارند. محدوديتهاي زبان فارسي: از سوي ديگر، مشكل اساسي در كشورهاي فارسي زبان نبود اسلوب و الفباي واحد براي ارائه داستانهاي ايراني به كشورهاي غير ايراني، اما فارسي زبان است.زبان فارسي متاسفانه فراگير نبوده و الفاظ آن در كشورهاي مختلف فارسي زبان از قاعده و روشي منحصر به فرد پيروي ميكند. موضوعات سياسي: مشكلات و ناهماهنگيهاي سياسي نيز بر بحران ارائه محصولات فرهنگي دامن ميزند.در بسياري از موارد ناشران ايراني در حالي كه مجبورند آثار ارزان قيمت و نازل آمريكاي جنوبي را در كشور ترجمه و عرضه كنند، هيچ دسترسي و همكارياي براي حضور فعال ايشان درآن سرزمينها انجام نميشود. اصل اين موضوع را بايد در تعامل غير پاياپاي ما در عرصه فرهنگ با بسياري از كشورهاي دوست خودمان جستجو كنيم. بنيه ضعيف مالي: بنيه ضعيف مالي ناشران بخش خصوصي و محدوديتهاي بخش دولتي، هيچگاه به اين ناشران براي حضور در نمايشگاههاي موفق و بازاريابي خوب براي حضوري مقتدرانه در بيرون از كشور اجازه حضور نداده است. بازهم كپي رايت: نبود امنيت همكاري متقابل به خاطر عدم اجراي قوانين كپيرايت نيز يكي از مهمترين مشكلاتي است كه زمينه را براي حضور ناشران ايراني تنگ كرده است. شايد به همين دليل امكان همكاري دو جانبه بسيار محدود تصور ميشود. اعتماد، مهمترين عنصر همكاريهاي فرهنگي است كه در اين فرآيند وجود ندارد. در عين حال نبايد فراموش كرد كه برخي آرزو دارند محصولات فرهنگي و انتشاراتي بتواند با حضور موفق و بدون جهتگيري خاص يارانههاي دولتي در خارج از كشور معرفي شود. شايد با اين نگاه بعد از اتمام نفت بتوانيم به ادبياتمان كه مايه مباهات ما در طول تاريخ بوده براي اقتصاد، اقتدار و هويت ايران در افق دهكده جهاني اميدوار باشيم. محمدصادق دهنادي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 398]