تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم(ص):هیچکس حقیقت ایمان را کامل نمی کند مگر اینکه جدال لفظی را رها کند، هر چند حق با او باش...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805258226




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

بابا، من با دوستم فرار کردم!(طنز)


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: ...او واقعاً معرکه است، اما می‌دونستم که تو اون رو نخواهی پذیرفت، به خاطر تیزبینی‌هاش، خالکوبی‌هاش، موتور سواریش و به خاطر اینکه سنش از من خیلی بیشتره...   پدر در حال رد شدن از کنار اتاق خواب پسرش بود، با تعجب دید که تخت خواب کاملاً مرتب و همه چیز جمع و جور شده. یک پاکت هم به روی بالش گذاشته شده و روش نوشته بود «پدر». با بدترین پیش داوری‌های ذهنی پاکت رو باز کرد و با دستان لرزان نامه رو خوند:پدر عزیزم، با اندوه و افسوس فراوان برایت می‌نویسم. من مجبور بودم با دوست دخترم فرار کنم، چون می‌خواستم جلوی یک رویارویی با مادر و تو رو بگیرم. من احساسات واقعی رو با Stacy پیدا کردم، او واقعاً معرکه است، اما می‌دونستم که تو اون رو نخواهی پذیرفت، به خاطر تیزبینی‌هاش، خالکوبی‌هاش، لباس‌های تنگ، موتور سواریش و به خاطر اینکه سنش از من خیلی بیشتره.اما فقط احساسات نیست، او به من گفت ما می‌تونیم شاد و خوشبخت بشیم. اون یک تریلی توی جنگل داره و کُلی هیزم برای تمام زمستون.ما یک رؤیای مشترک داریم، برای داشتن تعداد زیادی بچه.Stacy  چشمان من رو به روی حقیقت باز کرد که ماریجوانا واقعاً به کسی صدمه نمی‌زنه. ما اون رو برای خودمون می‌کاریم و برای کمک به تمام کوکائینی‌ها و اکستازی‌هایی‌ها.در ضمن، دعا می‌کنیم که علم بتونه درمانی برای ایدز پیدا کنه و Stacy بهتر بشه. اون لیاقتش رو داره. نگران نباش پدر، من 15 سالمه و می‌دونم چطور از خودم مراقبت کنم. یک روز، مطمئنم که برای دیدارتون بر می‌گردیم، اونوقت تو می‌تونی نوه‌های زیادت رو ببینی.با عشق، پسرت، John پاورقی : پدر، هیچ کدوم از جریانات بالا واقعی نیست، من بالا هستم تو خونه Tommy . فقط می‌خواستم بهت یادآوری کنم که در دنیا چیزهای بدتری هم هست نسبت به کارنامه مدرسه که روی میزمه. دوسِت دارم! هروقت برای اومدن به خونه امن بود، بهم زنگ بزن. مطالب جالب دیگر:سیر تکامل دختران در تاریخ!!؟یه خانم بعد از تصادف چی کار می‌کنه؟سوء تفاهم دخترانه!!




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 249]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن