واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: تاریخ انتشار شنبه 18 آبان 1387 تعداد مشاهده : 76 انديشهديني و خردورزي جام جم آنلاين: قرآن كريم در موارد متعدد، آدميرا به انديشيدن فرا ميخواند. بر اساس اين آيات عقل به عنوان نيروي موهبتي الهي در درون انسان مورد تاكيد واقع شده و علاوه بر آن در موارد متعدد، دعوت به انديشه، خردورزي و ژرفنگري در جاي جاي قرآن مشاهده ميشود. آيه 164 سوره بقره اين نظر گاه قرآني را چنين بيان ميدارد: «در آفرينش آسمانها و زمين و در پياپي آمدن شب و روز و در كشتي كه به سود مردمان در دريا روان است و در آبي كه خدا از آسمان فرو فرستاد و با آن زمين را پس از مردگي زنده كرد و هرگونه جنبنده را در آن پراكنده ساخت و در وزيدن بادها ازهر سوي، در ابرهاي گمارده ميان آسمان و زمين، در همه اينها نشانههايي است (از دانايي و توانايي خدا) براي كساني كه خرد خويش را به كار اندازند.» خردورزي در تعريف ديگر قرآني به عاقبت انديشي تعبير شده است. در سوره ملك آمده است: «(دوزخيان گفتند:) كه اگر ما ميشنيديم يا خرد خود را بهكار ميانداختيم، اكنون در شمار دوزخيان نبوديم.» (آيه 10) قرآن مجيد به فعالسازي عقل، چه در عرصه حيات فردي و چه در عرصه حيات اجتماعي تاكيد ميورزد. اشاره به مشورت در امر، توجه و احترام به خرد جمعي و بها دادن به محصول خرد آدميان توسط خالق آنهاست؛ يعني اين كه استفاده از خرد و آگاهي اثرات بسيار مثبت و سازندهاي در بناي يك جامعه مردمسالار ديني خواهد داشت. بر پايه همين گونه تأكيدات است كه در سوره زمر، خداوند ميان كساني كه ميدانند و كساني كه نميدانند تفاوت قائل ميشود و باز در جاي ديگري در همين سوره ميفرمايد: «بگو بندگان من، آنان كه هر سخن را گوش ميدهند و از بهترينش پيروي ميكنند، بشارت ده كه آنها كساني هستند كه خداي تعالي هدايتشان كرده و خردمندانند.» (آيه 18) غير از اين موارد، فهم آيات و مفاهيم مجرد قرآني و مباحث جهانشناختي قرآن نياز به تفكر و تعقل دارد و بر پايه اين سخنان كه گوشهاي از بحر بيكران دعوت حق تعالي به تفكر است شالوده مكتب اسلام بر بهكارگيري عقل و بهرهوري از تعقل بنا شده است. نهيبهاي قرآني«آيا نميانديشيد» نشان اين است كه اساس كار در ابتدا و انتها بر اساس فهم عقلي است. يكي ديگر از وجوه استناد به عقل در قرآن مجيد، استكمال انسان است. يعني با وجود تعقل و خردگرايي، جامعه بشري به كمال راه مييابد. قرآن دعوت به بينه مينمايد: «آيا جز خدا خداي ديگري هست؟ بگو برهانتان را بياوريد اگر راستگو هستيد.» (نمل 64) و يا «ليهلك من هلك عن بينه» (انفال 64) نيز: «اي پيامبر، مردم را با حكمت و موعظه و جدال احسن به راه پروردگارت فرا خوان.» (نحل 126) پذيرش عقل توسط قوه عاقله انسان واقع ميشود. يعني عقل آدمي به اقتضاي آنكه در فهم حقايق ميكوشد بهواسطه پاكي فطري خود مباني اصيل وحي را كه با خود تطابق دارند ميپذيرد و پس از آن با چراغ وحي در مسير تعقل متعالي تري قرار ميگيرد. وحي در دشواريهاي مسير، عقل آدمي را ياري ميدهد، زيرا شناخت و جهاننگري كلي را به او اهدا كرده است. وحي و عقل در انديشه قرآني به پيوندي معنادار و شگرف ميرسند تا آنجا كه در مكتب قرآن تفكر خود يك عبادت است. قرآن دعوت به تفكر ميكند و بنا بر اين الزامات آن را نيز ميپذيرد، چرا كه گاه عقل و خرد انساني خطا پذير نيز هست و اين ناهمساني بايد به گونه اي حل شود. برخي گفتهاند: «آدمي را به تعقل فرا ميخوانند، معنايش اين است كه نتايج اين تعقل را در كل مطلوب ميدانند و بر آنند كه اگر آدميان به تفكر و تعقل واداشته شوند و عقول بر هم جمع شوند و آدميان از سركشيهاي عقل و چون و چراهاي آن نترسند و در راه تفكر جسارت ورزند، بشريت مجموعا سود خواهد كرد نه زيان. عقلي را كه خداوند به آدميان بخشيده است بر همين نهج سير ميكند و اگر آدميان آن را محترم نشمارند، هيچ جايگزيني براي آن نخواهند يافت.» البته در اين سخن به مباني تعقل قرآني اشاره اي نشده است، اما ميتوان گفت كه در روش تعقل قرآني، جامعه بشري هر چه بيشتر با ژرفيهاي خلقت و عظمت آفرينش و تتبع در آثار حيات بپردازد به طريق اولي در حيات فردي و اجتماعي خويش نيز آن را بهكار ميگيرد. هدف از بعثت انبيا نيز فرا آوردن انديشههاي انساني به ساحتي متعالي است والا اگر حكم به تعطيل عقل بود، ديگر چه نيازي به قرار دادن اين غريزه در وجود آدميبود. جان لاك در باره احياي خرد توسط وحي چنين مينويسد: «خدا وقتي پيامبر را ايجاد ميكند، عقل بشر را اعدام نميكند. او همه قواي بشر را در وضع طبيعي باز مينهد تا ياريش دهد. در باره الهامات خود ارزيابي كند كه آيا منشاء الهي دارد يانه؟» در انديشه قرآن، خردورزي علاوه بر احياي عقل، پرورش خرد نيز است. خدا با فرستادن وحي عقل را تعطيل نميكند، بلكه او را در جهت صواب به حركت و پويش واميخواند. حضرت علي(ع) در خطبه آغازين نهج البلاغه چنين ميفرمايد: «خداوند در ميان مردم فرستادگانش را بر انگيخت و پيدرپي پيامبرانش را فرستاد تا پيمان خلقتش را از آنان بستاند و نعمت فراموش شده الهي را به آنان يادآوري كنند و به تبليغ با آنان احتجاج كنند و حجت را بر آنان تمام كنند و جواهر افكار و نفايس انظار را كه در سرشت عقول نهفته است، برانگيزند.»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 227]