واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نسیم روح بخش حجسفر به خانه خدا در آیینه ادبیاتهر کبوتر کز حریم کعبه جان آمده...
آنچه از ادبیات کهن پارسی پس از ورود اسلام به ایران به دست ما رسیده است نشان از این دارد که "حج" و مفاهیم مرتبط با آن همواره مورد توجه ادیبان ایرانی بوده و این رویکرد گرچه در هر دوره متفاوت بوده ولی تا امروز به حیات خود ادامه داده است. نوشتن از حج و درباره حج موضوعی نیست که در هیچ دورهای از ادبیات ایران پس از ورود اسلام به این کشور مورد غفلت قرار گرفته باشد و این رویکرد در سفرنامهها، خاطرهنویسیها و از سوی دیگر در شعر پارسی به ویژه شعر عرفانی نمود و بروز داشته است که اگر بازه زمانی بررسی و تحلیل خود را بر ادبیات کهن قرار دهیم این توجه را در حوزه نثر بیش از نظم مییابیم که این رویکرد در ادبیات معاصر حالت عکس به خود می گیرد.به جرات میتوان گفت از شاعران سرشناس ادبیات کهن پارسی چهره شاخصی نیست که در آثارش به نمادهایی از سفر معنوی خانه خدا اشاراتی نداشته باشد. چگونه میتوان در غزلهای حافظ سیر و سفر کرد و به ابیاتی چون "ثواب روزه و حج قبول آن کس برد/ که خاک میکده عشق را زیارت کرد" و یا "در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم/ سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور" و یا در نظم و نثر مولانا جلال الدین بلخی غور کرد و به نمادهایی از معنا و مفهوم حج نرسید؟اولین شاعر پارسیگویی که نام "کعبه" در اشعار وی آمده است "ابومحمد منصور علی منطقی رازی" شاعر قرن چهارم هجری است. عوفی در "لباب االالباب" و نظامی عروضی در "چهار مقاله" او را از شاعران مشهور آل بویه میدانند. از احوال او چیز زیادی در دست نیست و تنها هشتاد و چهار بیت شامل سه قصیده و شش قطعه و یازده بیت مفرد از وی باقی است.نوشتن از حج و درباره حج موضوعی نیست که در هیچ دورهای از ادبیات ایران پس از ورود اسلام به این کشور مورد غفلت قرار گرفته باشد و این رویکرد در سفرنامهها، خاطرهنویسیها و از سوی دیگر در شعر پارسی به ویژه شعر عرفانی نمود و بروز داشته است .همچنین منابع مکتوب همانطور که از سفرنامه حج ناصر خسرو خبر میدهند نخستین شعر بلندی را که درباره حج سروده شده است، قصیدهای از آن ناصر خسرو میدانند که بندهایی از آن اینگونه است: "حاجیان آمدند با تعظیم/ شاکر از رحمت خدای کریم/ آمده سوی مکه از عرفات/زده لبیک عمره از تنعیم/ یافته حج و عمره کرده تمام/ بازگشته به سوی خانه، سلیم" .و اما در میان شاعران پارسی زبان و پارسیسرا افضلالدین خاقانی بیشترین رویکرد مستقیم به موضوع حج را داشته و نزدیک به 10 قصیده درباره کعبه سروده است. خاقانی آنقدر شیفتهوار درباره کعبه میسراید و آن را به مدح حضرت رسول اکرم(ص) پیوند میزند که مشهور است که یکی از قصاید او را به آب زر نوشتند و بر دیوار کعبه آویختند. این شاعر در این ستایشها تا بدانجا شهرت یافته است که او را "حسّان العجم" نامیدهاند، یعنی او را از این حیث در شعر فارسی، هم پایه حسان بن ثابت در شعر عربی دانستهاند. چند بیت از یک قصیده او را در وصف کعبه میخوانیم: "شبروان در صبح صادق کعبه جان دیدهاند/ صبح را چون محرمان کعبه عریان دیدهاند/ از لباس نفس، عریان مانده چون ایمان و صبح/ هم به صبح از کعبه جان روی ایمان دیدهاند/ کشتگان کز کعبه جان باز جانور گشتهاند/ ماهی خضرند گویی کآب حیوان دیدهاند/ برگذشته زین دِه و زان شهر و در اقلیم دل/ کعبه جان را به شهر عشق، بنیان دیدهاند/ کعبه سنگین مثال کعبه جان کردهاند/ خاصگان این را طفیل دیدن آن دیدهاند/ هر کبوتر کز حریم کعبه جان آمده/ زیر پرّش نامه توفیق پنهان دیدهاند/ عاشقان اول طواف کعبه جان کردهاند/ پس طواف کعبه تن فرض فرمان دیدهاند".ادیب دیگری که لازم است به نقش او در زمینه موضوع بحث اشاره شود، نظامی است که گرچه بیشتر آثار او به طور تلویحی به این مضمون پرداخته ولی جایی در داستان لیلی و مجنون تنها دوای درد عاشق را سفر حج می داند تا در آنجا از خدای لیلی طلب درمان درد کند.از دیگر چهرههایی که اشاراتی غیرمستقیم به سفر حج و تاثیر معنوی آن داشتهاند عطار و سنایی هستند و سپس در سیری تاریخی به مولانا میرسیم که چه در نظمش و چه نثرش از این موضوع غافل نبوده است و میتوان یکی از زیباترین شعرها درباره سفر حج را این اثر مولانا دانست: "ای قوم به حج رفته کجایید کجایید/ معشوق همین جاست بیایید بیایید/ معشوق تو همسایه و دیوار به دیوار/ در بادیه سرگشته شما در چه هوایید/ گر صورت بیصورت معشوق ببینید / هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید / ده بار از آن راه بدان خانه برفتید / یک بار از این خانه بر این بام برآیید / آن خانه لطیفست نشانهاش بگفتید / از خواجه آن خانه نشانی بنمایید /یک دسته گل کو اگر آن باغ بدیدید/ یک گوهر جان کو اگر از بحر خدایید / با این همه آن رنج شما گنج شما باد/ افسوس که بر گنج شما پرده شمایید".در بوستان و گلستان سعدی نیز چون سیر کنیم نمونههایی از اشارات مستقیم و غیرمستقیم به موضوع حج را میتوان یافت و سعدی شیراز حاصل سفر خود به کعبه را در روایتهایی شیرین بیان میکند. انوری، سنایی، خواجوی کرمانی، محمود دهلوی، اوحدی مراغهای، عبدالرحمان جامی، ابن یمین، هلالی جغتایی، شیخ بهایی، عطار نیشابوری، عبید زاکانی، خیالی بخارایی.... همه و همه از چهرههای ادبی ایران هستند که در جای جای آثار آنها میتوان ردپایی از موضوع حج یافت که این توجه هم در قالب توصیف مناسک حج و هم توجه به معنای عمیق سفر به خانه خداست.نشانههایی چون حجرالاسود، چشمه زمزم، ناودان طلا، سعی صفا و مروه، قربانی کردن، مقام ابراهیم، آنچه بر هاجر و فرزندش گذشت و ... بارها و بارها دستمایه نوشتن و سرودن برای ادیبان فارسی قرار گرفته است. مساله حج و مفاهیم وابسته بدان حتی در ادبیات عامیانه ایران از کنایهها گرفته تا ضربالمثلها مورد استفاده قرار دارد و موضوعی نیست که بتوان در چند سطر به بحث درباره آن پرداخت و این تنها اشارهای اجمالی به توجه ادبیات فارسی به مسئله حج است.از ادبیات کهن که فاصله گرفته و به ادبیات معاصر نزدیک میشویم.حالا رویکرد ادبی به حج تغییر چهره داده و از نظم به نثر وارد میشود. در ادبیات معاصر این بار سفرنامهها هستند که به سفر خانه خدا ادای دین میکنند. نمیتوان درباره ارتباط ادبیات معاصر و سفر خانه خدا نوشت و از "خسی در میقات" جلال آل احمد و یا "حج" علی شریعتی نام نبرد. سفرنامه های دیگر چون "ای قوم به حج رفته" جواد مجابی" و سفرنامه حج شهید آوینی از دیگر آثاری است که در این زمینه شاخص هستند.نوشتن سفرنامه حج از جمله دستنوشتههایی است که افراد زیادی پس از بازگشت یا در طول این سفر بدان دست یازیدند و در طول تاریخ ایران از این دست آثار بسیار دیده میشود که برخی از آنها هم به زنانی منسوب است که به این سفر نائل شده اند. طبق آثار رسیده به ما نوشتن سفرنامههای حج از دوران قاجار رونق بیشتری گرفته و آثار قابل توجهی در این زمینه در دسترس است.هر میزان که به امروز نزدیک میشویم تعداد سفرنامهها و گزارشهای حج بیشتر میشود و یک ویژگی خاص بدانها افزوده میشود که در مواردی شرح حال این سفر از سوی رزمندگانی که در دوران جنگ هشت ساله عراق علیه ایران حضور داشتهاند، با روزهای جبهه و جنگ پیوند میخورد. تاثیر انقلاب اسلامی و دیدگاههای امام خمینی(ره) بر فریضه حج مسئله ای نیست که بتوان از آن صرف نظر کرد و نویسندگان شاخص ادبیات پس از انقلاب که دست به نگارش خاطرات و یادداشتهایی از سفر حج برده اند غالبا تحت تاثیر این موضوع بودهاند. همچنین برپایی برنامههای رقابتی و غیررقابتی ادبی با موضوع حج نیز باعث شده است نوشتن و سرودن درباره حج در سالهای اخیر رونق بیشتری گیرد گرچه نقد و تحلیل این حرکتها خود مجالی دیگر میطلبد.یکی دیگر از اتفاقات مهمی که امروزه رخ داده است ورود چهرههای مذهبی از جمله روحانیون به مسئله نوشتن خاطرات و سفرنامههای حج است که با توجه به تخصص و اشراف آنها به موضوع از منظر مذهبی، این آثار نیز به نوبه خود جای توجه دارد. البته آنچه در اینجا اشاره شده است تماما در حوزه ادبیات است و متون پژوهشی و تخصصی دینی مدنظر نبوده است که آن شاخه خود نیاز به بررسی جداگانه دارد.در یک نگاه کلی و اجمالی میتوان بدین نتیجه رسید که عرصه ادبیات ایران زمین هرگز نسبت به مسئله حج بیتفاوت نبوده و در هر دوره زیرشاخههای متفاوتی از ادبیات به موضوع توجه داشته اند. گرچه انتظار میرود در شرایط امروز که شرایط و امکانات برای پرداختن به مفاهیم مذهبی بیش از هر دوره ای فراهم است این رویکرد همه جانبه شده و تمامی شاخههای ادبی از شعر تا سفرنامه، خاطره، رمان و ... را دربرگیرد. به ویژه انتظار میرود حوزه ادبیات داستانی بیش از پیش در این زمینه وارد شود و کمکاریهای گذشته را نیز جبران کند.در عصر امروز که عصر تکثر و تنوع رسانهها است انواع مختلف رسانهها به ویژه رادیو و تلویزیون به تولید محتوا درباره حج پرداخته اند و متونی که در این رسانه ها مورد استفاده قرار میگیرد به آمار مطالب نوشته شده درباره حج میافزاید ولی رویکرد رسانههای صوتی و تصویری هرگز نباید کمیت و کیفیت آثار مکتوب را تحت شعاع قرار دهد.نوشتن درباره حج و معنای عمیق نهفته در آن که بسیار از صورت اعمال فراتر است نه در این سطور میگنجد و نه در آنها به پایان میرسد که بحری است دلپذیر و غور در آن خستگیناپذیر ولی مجال محدود. نغمه دانش آشتیانیتهیه و تنظیم: مهسا رضایی- بخش ادبیات تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 318]