واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: بخش نخست/امام على(ع) مثل اعلاي قرآن
گروه خبرنگاران افتخاري / جمشيد غضنفري: على، انسانى هزار بعدى است كه صدها سال است، نظم و نثر، تفسير و فقه، كلام و حقوق، رياضيات و ادبيات و ... همه و همه از ريزش عظمت او روزىخوارند.
گنجينههاى گرانقدر تمدن و فرهنگ يك كشور در آثار باستانى، نوشتار علمى و پديدههاى كهن آن به چشم مىخورد و انديشمندان فرهنگى جامعه از جمله يادگاران ماندگار يك مرز و بوم و يا آيين به شمار مىروند كه گاه ارزش يكى از آنان، برتر از تمامى آثار و بناهاى تاريخى محسوب مىشود. فرهنگنامهها، دائرةالمعارفها و يا كتابهاى مقدس و آسمانى مردم، آينهاى شفاف در معرفى چنين الگوهاى شايسته به ديگران بوده و بيانگر ويژگيهاى روحى، ارزشهاى معنوى و يا حماسههاى كمنظير و گاه بىنظير هستند.
قرآن را كه مىگشاييم، دهها و حتى صدها آيه روشنگر و الگوبخش مىيابيم كه نشان از رادمردى جاودانه دارد، والا گوهرى كه افزون بر مقام عصمت كه ارزشي بس گرانبهاست فضايل كيمياگون او در آينه آيات به خوبى بيان شده است و اكنون كه چهارده قرن از زمان حيات وى مىگذرد، گويى او، انسان امروز جامعه ماست و يكايك ويژگيهاى وى به مثال آفتاب عالمتاب تمامى افراد را از ظلمتهاى زندگانى رهايى مىبخشد.
على، انسانى هزاربعدى است كه صدها سال است، نظم و نثر، تفسير و فقه، كلام و حقوق، رياضيات و ادبيات و ... همه و همه از ريزش عظمت او روزىخوارند. امام على بن ابيطالب(ع) است كه تنها خداى او ياراى بيان صفات او را دارد و يا رسول حق كه سفير خداوندى است توان يادآورى ويژگيهاى وزير و پسرعم خود را داراست. اينك كه در ماه رمضان نسيم روحبخش سخنان خداوند، رواق وجودمان را با عطر خود، معنويتى ديگر مىبخشد، برخى از آيات قرآن كريم را درباره اميرمؤمنان با نگاه دل مىبينيم و سيماى على را در آينه قرآن نظاره مىكنيم.
«و من الناس من يشرى نفسه ابتغاء مرضات الله و الله رؤف بالعباد: و از ميان مردم كسي است كه جان خود را براي طلب خشنودي خدا ميفروشد و خدا نسبت به (اين) بندگان مهربان است.» (بقره/207)
مفسر معروف اهل تسنن، «ثعلبى» در ذيل اين آيه مينويسد: «هنگامى كه پيامبر اسلام تصميم به هجرت از مكه به مدينه گرفت، براى تحويل امانتهاى مردم و پرداخت پولهاى آنان، على(ع) را بجاى خود قرار داد و شب هنگام كه به سوى «غار ثور» حركت كرد و مشركان اطراف خانه او را محاصره كرده بودند، دستور داد على(ع) در بستر پيامبر بخوابد و پارچه سبز رنگى (برد خضرمى) كه مخصوص خود پيامبر بود، روى خويش بكشد.
در اين هنگام خداوند به «جبرئيل» و «ميكائيل» وحى فرستاد كه من بين شما برادرى ايجاد كردم و عمر يكى از شما را طولانىتر قرار دادم، كداميك از شما حاضر است ايثار به نفس كند و زندگى ديگرى را بر خود ترجيح دهد. هيچيك حاضر نشدند. به آنان وحى كرد اكنون، على(ع) در بستر پيامبر(ص) خوابيده است و آماده فدا كردن جان خويش است. به زمين رويد و حافظ و نگاهبان او باشيد. هنگامى كه جبرئيل بالاى سر و ميكائيل پائين پاى على(ع) نشسته بودند، جبرئيل مىگفت: «بهبه! آفرين بر تو اى على! خداوند به واسطه تو بر فرشتگان افتخار مىكند.»
ناگاه آيه «و من الناس...» نازل شد و در آن صفات على(ع) بيان شد. ابن ابىالحديد معتزلى از اهل سنت كه درباره تفسير اين آيه بر اين باور است كه حماسه على(ع) در ليلةالمبيت شب خوابيدن به جاى رسولالله(ص) مورد تأييد همگان است و غير از كسانى كه مسلمان نيستند و افراد سبكمغز، آن را انكار نمىكنند.
«و اذان منالله و رسوله الىالناس يومالحج الاكبر ان الله برى من المشركين و رسوله فان تبتم فهو خير لكم و ان توليتم فاعلموا انكم غير معجزى الله و بشرالذين كفروا بعذاب اليم: و اين اعلامى است از جانب خدا و پيامبرش به مردم در روز حج اكبر كه خدا و پيامبرش در برابر مشركان تعهدي ندارند با اين حال اگر توبه كنيد آن براي شما بهتر است، و اگر روي بگردانيد پس بدانيد كه شما خدا را درمانده نخواهيد كرد؛ و كساني را كه كفر ورزيدند از عذابي دردناك خبر ده.» (توبه/3)
«احمد حنبل» پيشواى معروف اهل سنت از ابنعباس نقل مىكند كه پيامبر سوره توبه را به حضرت علي(ع) داد تا به مردم هنگام حج ابلاغ كند، فرمود: ابلاغ اين سوره تنها به وسيله كسى بايد باشد كه او از من است و من از اويم.
«ان الذين اجرموا كانوا من الذين آمنوا يضحكون. و اذا مروا بهم يتغامزون: بدكاران در دنيا پيوسته به مؤمنان مىخنديدند و هنگامى كه از كنار آنها مىگذشتند، آنان را با اشارات مورد سخريه و استهزا قرار مىدادند.» (مطففين/ 30-29) پارهاى از مفسران اهل سنت در تفسيراين آيه، چنين نوشتهاند كه: روزى على(ع) و جمعى از مؤمنان از كنار جمعى از كفار مكه گذشتند، آنها به حضرت و مؤمنان خنديدند و آنها را استهزا كردند، اين آيات نازل شد و سرنوشت مسخره كنندگان را درقيامت روشن ساخت.
«فمن حاجك فيه من بعد ما جاءك من العلم، فقل تعالوا ندع ابناءنا وابناءكم و نساءنا و نساءكم و انفسنا و انفسكم ثم نبتهل فنجعل لعنت الله على الكاذبين: پس هر كس در اين باره پس از دانشي كه تو را حاصل آمده، با تو محاجه كند، بگو: بياييد پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و ما خويشان نزديك و شما خويشان نزديك خود را فرا خوانيم؛ سپس مباهله كنيم و لعنت خدا را بر دروغگويان قرار دهيم.» (آل عمران/61)
مباهله به معناى رها كردن و قيد و بند را از چيزى برداشتن يعنى بنده را به حال خود گذاشتن و عاقبت كار او را به دست خدا سپردن است. انبوه بىشمارى از مفسران اهل سنت «ابناءنا» در آيه را اشاره به حسن و حسين(ع)، نساءنا را فاطمه و انفسنا را اشاره به على(ع) دانستهاند. كه نشان از چشمگيرى مقام على(ع) در عرصه نفرين كردن دشمنان و آشكار شدن حق و در كنار رسول خدا و حتى همانند جان او گرديدن، بيان شده است.*
ادامه دارد...
*منبع: پايگاه اطلاعرساني تبيان
دوشنبه 1 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 196]