واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: همشهری-فيلم شفا داده شده به كارگرداني و نويسندگي «مونتي لاپيكا» كه در فيلم نقش «آندره اريكسون» را هم بازي ميكند روايتي دراماتيك درباره مادري معتاد به مواد مخدر است كه پس از مدتي درمييابد پسرش نيز مانند او دچار اعتياد به مواد و الكل شده است. مادر تلاش ميكند تا پسر را به زور به مركز بازپروري بفرستد تا از اين گرداب نجات پيدا كند.از اولين نمايش فيلم در جشنواره «لاس وگاس» تاكنون، «شفا داده شده» توانسته است مجموعهاي از جوايز را از جشنوارههاي مختلف از شهر ممفيس تا رم كسب كند. اين فيلم تاكنون بر طبق آمار، موفق به دريافت 39 جايزه از جشنوارهها شده كه نسبت به ساير فيلمهاي مستقل كه در سال 2006 ساخته شدهاند، ركورد قابل توجهي محسوب ميشود.با توجه به اين پيشينه و با در نظر گرفتن نكات مثبت فيلم احتمالاً در ادامه همين روند فيلم «شفا داده شده» جوايز بيشتري را نيز با شركت در جشنوارههاي بعدي به دست خواهد آورد. شفا داده شده داستان جالبي دارد ولاپيكا چه در نوشتن و چه كارگرداني به خوبي توانسته است احساس شخصي خودش را تصوير كند. اين فيلم در ميان اكثر منتقدين نيز با استقبال روبهرو شده است. منتقد «هاليوود ريپورتر» درباره مونتي لاپيكا كارگردان فيلم مينويسد: لاپيكا با ساختن اين فيلم حضوري جسورانه را در پشت و جلوي دوربين تجربه كرد. فيلم داستاني روشن و سرراست درباره مصرف مواد مخدر و اعتياد در مدارس در سالهاي اخير است و روند ترك اعتياد و بازتواني معتادين را در مراكز درماني تصوير ميكند. وجودعناصر و جزئيات واقعي در فيلمنامه و ساخت فيلم «شفا داده شده» ويژگيهاي خاص و برجستهاي به فيلم بخشيده است. تا جايي كه در اولين نمايش جهاني فيلم در جشنواره فيلم «سينه وگاس» (سينما وگاس) در شهر لاس وگاس، اين فيلم نسبت به ساير درامهاي موضوعي درباره مشكلات جوانان و نوجوانان، در جايگاه برتري قرار داشت. فيلم «شفا داده شده» سبب شد تا «لاپيكا» (كارگردان فيلم) به عنوان يك فيلمساز و حتي يك بازيگر برجسته در بسياري از جشنوارهها به خوبي شناخته شده و تثبيت شود. مادر «آندره اريكسون» كه نقش او را «ديانا ونورا» به طرزي تأثيرگذار بازي ميكند. به رغم اينكه به شدت معتاد است اما اعتياد خود را انكار ميكند تا سرانجام درمييابد كه پسرش نيز به سختي معتاد شده است و تلاش ميكند تا پسر را نجات دهد. لاپيكا در نقش آندره هر چند چندان جوان محسوب نميشود اما در ايفاي اين نقش و در بروز احساساتش كاملاً واقعي است. و به گفته منتقد هاليوود رپيورتر، بازي لاپيكا بسيار تأثيرگذار بوده و به نوعي سبب موفقيت فيلم است. هنگام نمايش فيلم همه منتظر بودند تا ببينند يك فيلمساز تازهكار تا چه حد ميتواند استقبال مخاطب را از پروژهاي اينچنيني مثل فيلم شفا داده شده تضمين كند و البته بايد گفت فيلم با استقبال خوبي هم روبهرو شد. راجر ابرت منتقد شيكاگو سان تايمز هم درباره سكانس ابتدايي شفا داده شده كه افتتاحيه تأثيرگذاري براي فيلم است چنين مينويسد: سكانس ابتدايي فيلم بهويژه نمايش رفتارهاي ناهنجار و ضد اجتماعي آنقدر واقعي است كه نااميدكننده است. عدهاي از جوانان سركش و هنجارشكن و ناآرام در كلوپي در لاسوگاس با شليك اسلحههاي پخش كننده رنگ به سمت توريستها سبب هرج و مرج و قانونشكني ميشوند، اين عمل در لاسوگاس مثل استفاده از نشانهگذارهاي ليزري، غيرقانوني است. يكي از اين پسرها آندره است؛ نوجواني 17 ساله كه مدرسه را رها كرده است و در خيابان و در ملاء عام مواد مخدر مصرف ميكند و به نظر ميرسد از مرگ پدرش كه عاشقانه او را دوست ميداشت به شدت سوگوار است. آندره اريكسون كه قابل كنترل نيست به زور به مراكز درماني و تربيتي و توانبخشي و معتادين فرستاده ميشود. مضمون اصلي فيلم درباره مصرف مواد مخدر در سنين نوجواني است و نگاهي منتقدانه و واقعي به مراكز توانبخشي معتادين دارد. مشاوران مصرف مواد مخدر در اينباره ميگويند مصرف مواد و الكل موضوعي هميشگي است و بايد آن را از ساير مشكلات جدا كرد چرا كه هميشه كساني هستند كه امروز و ديروز مواد مصرف ميكردهاند و در آينده هم مصرف خواهند كرد، مثل پسري كه وقتي از او ميپرسند چرا الكل و مواد مصرف ميكني ميگويد ميخواهم شاد باشم چون امروز روز كريسمس است و وقتي چند روز ديگر باز هم او را در حال استفاده از اين مواد ميبيند ميگويد: من از اين مواد استفاده ميكنم تا شاد باشم چون امروز كريسمس نيست! اين دلايل بيمنطق خيلي از جوانهاست. ماجراي فيلم براساس اتفاقاتي واقعي است و به نوعي بازتاب زندگي شخصي كارگردان است. و تلاش ميكند وضعيت و روحيه نوجوانان و جوانان معتاد را در اين سنين به خوبي و با جزئيات نشان دهد و از سويي هم اوضاع ناخوشايند اين مراكز را تصوير ميكند. اين مراكز توانبخشي و بازپروري با بيماراني مثل آندره مانند زندانيان خطرناك رفتار ميكنند و فيلم تصويري نفرتانگيز از اين بيمارستانها را نشان ميدهد. در اين مراكز به جاي ملايمت و ملاطفت درماني و روانپزشكي با اين نوجوانان، رفتارهاي پليسي و خشني با آنها ميشود تا جايي كه مشاوران مركز مدام آنها را تهديد ميكنند كه در صورت تخلف از قوانين براي كار اجباري به جزايري در جنوب اقيانوس آرام فرستاده خواهند شد. تصويري كه اين فيلم از مراكز درماني نشان ميدهد، بسيار واقعيتر از فيلم «ديوانهاي از قفس پريد» است و بيشتر از اينكه «شفا داده شده» فيلمي داستاني باشد ساختاري مستند داشته و مبتني بر وقايعي حقيقي است. در اين مركز «آندره» تحت نظر مشاوري به نام «دان» (با بازي ميشل بوئن) قرار ميگيرد. دان كسي است كه از معتادها (به الكل و مواد مخدر) بيزار و متنفر است و فكر ميكند به كمك همين نفرت ميتواند آنها را معالجه كند. اما در مقابل او مشاور ديگري به نام كيت (با بازي گرك جرمن) وجود دارد كه رفتارش كاملاً متفاوت است او روش و ديدگاه ملايمي نسبت به معتادين دارد و با رفتارهاي «دان» مخالف است. «دان» سبب ميشود «آندره» 17 ساله كه تا به حال به خاطر بيزاري مدرسه را ترك كرده بود اين مكان را بسيار نفرتانگيزتراز مدرسه بداند. در اين ميان مردي به نام «گپ» كه مردي بيخانمان است و چيزي براي از دست دادن ندارد به «آندره» كمك ميكند و سبب ميشود او ديدگاه جديدي پيدا كند. نوان فيلم شفا داده شده تا حدي گمراه كننده است و اين تصور را به وجود ميآورد كه آندره و مادرش از مصرف مواد خلاصي پيدا كرده و شفا داده ميشوند. ساخت اين فيلم توسط مونتي لاپيكا، نقطه درخشاني در كارنامه كاري اين كارگردان 24 ساله خواهد بود. فيلمي تأثيرگذار با مضموني كاملاً ملموس و واقعي كه توسط خود او نوشته و بازي شده است. فيلم «شفا داده شده» به نوعي فيلمي كاملاً فرافكنانه است و به نظر نميآيد ارزش درماني چنداني براي مخاطبين داشته باشد. امتياز عمده فيلم واقعي بودن آن، براساس تجربه شخصي لاپيكا ست.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 520]