تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 14 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نزديك‏ترين شما به من در قيامت: راستگوترين، امانتدارترين، وفادارترين به عهد و پي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820861436




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نگاهي به فيلم «آواتار» ساخته‌ جيمز كامرون


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: جام جم آنلاين: «آواتار» داستان تقابل كفر و ناسپاسي ناشي از تكثرگرايي و بي‌ايماني و بي‌ثباتي تمدن جديد است با ايمان و اعتقاد ناشي از نگرش وحدت وجودي انسان قديم. همين مضمون كافي است براي اين‌كه فيلم قرباني سياست‌ورزي‌هاي هميشگي آكادمي اسكار شود و برخلاف اقبال گسترده‌ عمومي و نيز برخلاف اقبال فراگير منتقدان و صاحب‌نظران مقوله‌ تكنيك و محتواي سينمايي، در اين رقابت هر ساله‌ جهاني فيلم، آن‌طور كه بايد مورد توجه و تحسين قرار نگيرد . و به جاي جوانب مضموني بلندش تنها جايزه‌ طراحي صحنه و فيلمبرداري و جلوه‌هاي ويژه دريافت كند. جيمز كامرون در اين آخرين فيلمش هم مثل «ترميناتور 2» مركز توجه خود را نقد مدرنيته‌اي قرار مي‌دهد كه با دست‌اندازي حريصانه در طبيعت و جهان هستي، روز به روز انسان را بيشتر در معرض نابودي و حقايق وجودي‌‌ انسان را بيشتر در معرض فراموشي قرار مي‌دهد و مي‌رود به سمت و سويي كه بشر را بنده و سپس قرباني تكنولوژي و دست‌ساخته‌هاي ماشيني بي‌حدوحصر خودش كند. نوك پيكان انتقاد فيلم «آواتار» به سوي تمدن جديد غرب است. تمدني كه داعيه‌ بلوغ و انسانيت و شناخت و انديشه و صلح و در يك كلام «پيشرفت» دارد اما در حقيقت چيزي جز پوسته‌اي خوش رنگ و لعاب براي دروني متعفن و نابودگر نيست و نه فقط «پسرفت»ي آشكار در شناخت حقيقي انسان و هستي است بلكه به اين هم اكتفا نمي‌كند و جنگ‌افروزانه در پي حذف همه‌ مخالفان يعني همه‌ كساني است كه مانع تحقق آرزوهاي نفساني اقليت زياده‌خواه غربي هستند و در اين راه باطل از هيچ سبعيتي هم دريغ نمي‌كند. در «آواتار» ما اشاره‌ قرآني «بل هم اضل» را كه ناظر به امكان پست‌تر شدن بشر انساني از موجودات حيواني است ديگرباره باور مي‌كنيم و درمي‌يابيم كه واقعا گاهي درنده‌ترين حيوانات، از متأخرترين انسان‌ها كه بنا به تئوري تكامل داروين مي‌بايست كامل‌ترين‌هاي اين نسل وجودي باشند بهتر و والاترند. در راستاي همين ايده و مضمون محوري است كه ما در اين فيلم جانب انسان‌هايي را مي‌گيريم كه بدوي و بي‌تمدن هستند و به لحاظ فيزيكي به نسل حيوانات نزديك‌ترند تا انسان‌هاي خوش‌ظاهر و مدعي ولي از درون مسخ‌شده‌اي كه خود را مركز كائنات مي‌پندارند و خداوندگار هستي. دنياي اين انسان‌هاي بدوي به دليل يكپارچگي و وحدتي كه با طبيعت پيرامون دارند، به مراتب متعالي‌تر از دنياي انسان‌هاي متمدن و مدرني است كه غايت زندگي‌شان تسخير بي‌چون و چراي طبيعت در راه ارضاي خواهش‌هاي نفساني‌شان است. انسان‌هاي باصطلاح پيشرفته‌اي كه به تصريح فيلمساز، پايين آمدن ارزش سهام سهامداران در نظرشان امر مهم‌تري است تا با خاك يكسان شدن يك سياره‌ زيستي زيبا و به خاك و خون كشيده شدن ساكنان بومي آن. بدين ترتيب «آواتار» نظام سرمايه‌داري غرب را هم به چالش مي‌كشد و بخصوص تفكر مصرفي و منش پروپاگاندايي (تبليغاتي) آن را هم آشكارا زير سوال مي‌برد آنجا كه در قالب ويدئوي خاطرات «جيك سالي» به ما مي‌فهماند كه آمريكايي‌ها براي هر قوم و تباري كه فريبا و آرماني باشند براي ناوي‌ها (بومي‌هاي سياره‌ پاندورا) نه فقط اينچنين نيستند بلكه اساسا هيچ متاعي ندارند كه به وسيله‌ آن بخواهند با ناوي‌ها وارد معامله بشوند و همان بلايي را سرشان بياورند كه با اليناسيون (ازخودبيگانگي) برسر جوامع بشري كره‌ زمين آورده‌اند. بومي‌هاي پاندورا به بيان ريشخندگونه‌ جيك سالي نه نيازي به آبجو! و شلوار جين! آمريكايي‌ها دارند و نه نيازي به هيچ‌كدام از باصطلاح پيشرفت‌هاي علمي و فرهنگي آنها. ناوي‌ها به داشته‌هاي خود قانع‌اند و هنوز اسير بلاي ويرانگر «نياز كاذب» كه بشر جديد را در حد مرگ گرسنه و تشنه‌ محصولات جامعه‌ مصرفي جديد كرده، نشده‌اند. ناوي‌ها در پيوندي ناگسستني با طبيعت پيراموني‌شان هر آن‌چه مي‌خواهند از آن به‌دست مي‌آورند بدون آن‌كه همچون انسان‌ها با زياده‌خواهي و حرص و آز و در يك كلام ارضاي نيازهاي كاذب، نامسوولانه به تخريب و نابودي اين منابع طبيعي غني دست‌ يازند. اما «آواتار» به تمام معنا هم در نقد مدرنيته و ستايش بدويت نيست چنانچه در حقيقت امر هم نه مدرنيته سراسر باطل است و نه بدويت سراسر حق. جيمز كامرون با پيشرفته‌ترين امكانات تكنولوژيك روز دنيا اين فيلم را در تقبيح تكنولوژي ساخته. چه‌طور مي‌تواند از اساس با همه‌ دستاوردهاي مدرنيته مخالف باشد. آيا اين قضيه به لحاظ منطقي حاوي تناقضي آشكار نيست؟ پاسخ نخستي كه مي‌توان به اين پرسش داد اين است كه كامرون هم مثل بسياري ديگر از منتقدان مدرنيته و تكنولوژي ملازم با آن، با اصالت اين دو مفهوم در زندگي بشر و يا به عبارت ديگر با تعلق و وابستگي بشر به اين دو است كه مخالف است نه با همه‌ مظاهر آنها. چنانچه هربرت ماركوزه از مهم‌ترين منتقدين مدرنيته، تكنولوژي و نظام سرمايه‌داري غرب، در كتاب «انسان تك ساحتي» راه رهايي از آسيب‌هاي مناسبات اجتماعي انسان مدرن را تحول و دگرگوني مي‌داند نه حذف و سانسور. او تكنولوژي و صنعت و توليد را به كلي نفي و رد نمي‌كند بلكه به مزاياي غيرقابل انكار آن تصريح دارد و حتي براي تكنولو‍ژي، شايستگي آزادي بخشي به بشر قائل است منتها زماني كه دگرگوني كيفي لازم در نظام توليدي و صنعتي تكنولوژيك صورت پذيرد. بدين‌سان غايت نقد ماركوزه و نيز بسياري ديگر از منتقدان مدرنيته، اصلاح مناسبات امروزي زندگي انسان است نه براندازي اين مناسبات و بازگشت منفعلانه به بدويت. نقد مدرنيته در فيلم جديد كامرون از دايره نقدهاي پسامدرن مي‌گذرد و رنگي ديني به خود مي‌گيرد؛ تقابل در اين فيلم در اصل ميان علم و ايمان نيست بلكه تقابل اصلي، تقابل كفر و ايمان است اما پاسخ ديگر را از موقعيت‌ها و ديالوگ‌هاي خود فيلم مي‌گيريم. «آواتار» اگرچه تعريض‌هاي واضحي به اصل تفكر علمي در مقابل تفكر فلسفي و معرفتي دارد اما اساسا تمركز خود را بر موضوع تقابل كفر و ايمان قرار داده نه تقابل علم و ايمان. كامرون در اين فيلم، دانش و انديشه را تقبيح نمي‌كند بلكه به سوء‌استفاده‌هاي غيرانديشمندانه از يافته‌هاي علمي مي‌تازد و به جاي اين‌كه طبق روال مرسوم و البته سطحي خرد را در مقابل ايمان قرار بدهد، انحرافات پديد آمده در غايات علمي و به دنبال آن فراهم شدن امكان سوء‌استفاده‌ ويرانگر انسان‌نماهاي درنده‌خو از فرآورده‌هاي علمي را مقابل خداباوري و تفكر ايماني و وحداني قرار مي‌دهد و به‌جاي اين‌كه كفر را ماحصل عقلانيت علمي معرفي كند آن را نتيجه‌ بندگي هواهاي نفساني و عبور از مرز اخلاق عنوان مي‌كند. و اين نگرش معتدل و غيرافراطي كه به‌جاي اصرار بر دوگانگي عقل و عشق يا همان علم و ايمان، بر وحدت آنها تكيه دارد تا اندازه‌اي همخوان با آموزه‌هاي دين مبين اسلام است كه نه با تحجر سازگاري دارد و نه با تجدد. شاهد بر اين مدعا در فيلم، دفاع «گريس» (كه پس از مرگ برادر «جيك»، دانشمند درجه اول پروژه تحقيقاتي آواتار است) از درخت مقدس ناوي‌هاست كه از ديرباز زيارتگاه آنها و محل راز و نيازشان با خدا بوده و به نوعي نماد باورها و اعتقادات آنها محسوب مي‌شود كه البته در نظر گريس توجيه بيولو‍ژيكي هم دارد. گريس با بيان اين‌كه درخت ناوي‌ها يك جادوي كفرآميز بي‌ارزش نيست و رابطه‌اي الكتروشيميايي با محيط پيرامون دارد اولا مخالفت خود را با ايمان بي‌پايه و غلط كه از آن با تعبير «جادوي كفرآميز» نام مي‌برد ابراز مي‌كند و ثانيا به توجيه عقلاني اين باور اشاره مي‌كند كه نمايانگر وابستگي او به رهيافت‌هاي علمي در قبول يا رد نگرش ايماني است. بدين معنا شايد موضع گريس يا به عبارتي تفكر علمي، كاملا مطابق با موضع ناوي‌ها و حتي موضع «جيك» كه با عشق به ايمان رسيده نه با علم نباشد اما معارض و معاند با آن هم نيست. حتي در مواردي مكمل آن نيز هست. حال آن‌كه سرهنگ و دار و دسته‌ او بدون دليل و منطق و انديشه و فقط از روي هواپرستي و زياده‌طلبي و غرض‌ورزي كمر به مخالفت با باورهاي اعتقادي ناوي‌ها بسته‌اند و حتي با افيوني خواندن گريس و جيك آنها را به‌خاطر دفاع از اين ايمان مسخره مي‌كنند. گريس اگرچه دانشمند است و بيش از آن‌كه ايمان قلبي داشته باشد، به محاسبات علمي و آزمايشگاهي وابسته است اما ناتوان از تجربه‌ ايماني نيست. چنانچه مي‌بينيم هم‌اوست كه در لحظه‌ مرگ، خداي پاندورا، «ايوا» را مي‌بيند و با شهادت و اعتراف به وجود و حتي زيبايي اين آفريننده‌ لايزال، جان مي‌سپارد. در تعريف واژه «آواتار» نوشته‌اند آواتار به معناي حلول روح يك رب‌النوع در قالب خاكي و انساني و همچنين تجسد نيكي‌هاست. يا به عبارت ديگر، تجسم زميني يك وجود آسماني. در فلسفه‌ آيين هندو، آواتارا (Avatara) حكايت از تناسخ و تجسد روحي برتر در قالبي خاكي و زميني دارد كه با هدف انجام ماموريتي مهم از آسمان به قلمرو خاك هبوط كرده است. اين تعاريف موجود از واژه‌ آواتار صراحتا نمايانگر صبغه‌ ديني آخرين فيلم جيمز كامرون است. كامرون در اين فيلم خود ديگر به رسم پسامدرنيست‌ها به نقد تكنولوژي و ماشينيسم و مدرنيته و يا به رسم سمبوليست‌ها به تقدير از عشق زميني (بدون اشاره به رابطه‌ عشق زميني با سرچشمه‌ ايماني) اكتفا نمي‌كند و صراحتاً تنها راه رهايي عصر جديد از چنگال آسيب‌هاي مدرنيته را ايمان به خدا عنوان نموده و ثابت مي‌كند كه سينما عاجز از بيان درونمايه‌هاي مستقيم ديني نيست و به هيچ وجه چنين نيست كه تنها راه چاره براي پرداختن به معنا در سينما توسل به مجاز و استعاره‌ تام، با پرهيز از اشاره به مستعارمنه باشد. آواتار فيلمي صرفا معناگرا و مرتبط با عوالم فراطبيعي نيست بلكه اساسا درباره اصل ايمان و باور به خداست و كامرون براي اين منظور تقابل ايمان با كفر را محور كار خويش قرار داده و پيروزي نهايي را نيز از آن ايمان دانسته؛ است. از آن ايمان و از آن وحدت وجودي حاكم بر جهان هستي. آزاد جعفري / گروه انديشه




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 198]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


سینما و تلویزیون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن