تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 9 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خير دنيا و آخرت با دانش است و شرّ دنيا و آخرت با نادانى. 
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1813238595




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

جستاري درباره نظم(2)


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
جستاري درباره نظم(قسمت دوم و پاياني)
جستاري درباره نظم(2) استفاده منظّم از درس:بهترين استفاده از وقت ،هنگامي است که انسان به کلاس درس برود.چنانکه در اسلام به درس خواندن سفارش بسيار شده است .پيامبر گرامي (ع)فرمود:«علم را بجوييد اگر چه اين علم در کشور چين باشد».(1)بسياري از دانش آموزان و دانشجويان از درس بهره ئ کافي را نمي برند ،زيرا روي درسي که گوش مي کنند يا سخنراني که مي شنوند ،کاري انجام نمي دهند حتّي گاهي از کلاس يا جلسه ئ درس که بيرون مي آيند فراموش مي کنند که استاد چه گفته است؟!استفاده ئ درست و منظّم از درس به اين صورت است که انسان وقتي درسي را گوش مي کند مطالب مهم آنرا بنويسد،زيرا بهترين روش در يادگيري نوشتن است.در حديث نيز آمده است که:«علم را با نوشتن به بند کشيد »(2)وقتي انسان مطالب مهم را بنويسد آنرا فراموش نمي کند ضمن اينکه اين نوشتن بايد منظّم باشد.اگر انسان پول بيشتري بابت دفتر بپردازد ارزش دارد،زيرا مي تواند مطالب را طوري بنويسد که چندين سال از آن استفاده کند.تقريرات درس بعضي از اساتيد توسط دانشجويان به همين ترتيب نوشته مي شود،بعد مي شود اين نوشته ها را تصحيح و دسته بندي کرد ودر استفاده ئ ديگران قرار داد.اين نمونه اي از استفاده ئ صحيح از وقت و منظّم درس خواندن است .اين نظم دردرس خواندن به انسان انگيزه و عشق و علاقه مي دهد و انسان تشويق به درس خواندن و آگاهي بيشتر مي شود.اما اگر انسان سر کلاس بنشيند و مطالب را ننويسد و از درس ووقت خود استفاده ئ درست و مفيد نکند زيان کرده است که بعدها متوجّه ئ اين ضرربزرگ مي شود.مطالعه منظم:انسان بايد در مطالعه کردن نيز منظّم باشد،آنچه انسان در مطالعه مي آموزد ،نزد سلولهاي مغز به بايگاني سپرده مي شود .براي استفاده ئ به موقع و منظم از آنچه سلولها فرا گرفته اند بايد مطالعه،منظم باشد.چنانچه اگر فردي ناواردي به بايگاني برود ،همه چيز را در هم مي ريزد و چيزي هم پيدا نمي کند .مثال آدمي هم که بي نظم مطالعه کند به همين گونه است .گاهي کتب رياضي ،گاهي کتب تاريخ ،گاه عقايد ،گاه روانشناسي،گاه لغت،و هر لحظه يک کتاب را مي خواند .اين نوع خواندن ،سر در گم کردن سلولهاي بايگاني مغز است و آنها هر چه مي کنند ،چون مطالعه منظّم نيست،چيزي در بايگاني نمي توانند جمع آوري کنند .لذا شايد در آن لحظه انسان بفهمد که چه مي خواند ولي بعداً يادش برود ،زيرا مطالعه ئ منظّم نيست.وقت منظّم:عوض کردن ساعتهاي مطالعه و دروس ،امري مطرود است.حتّي در آموزش و پرورش هم سعي مي شود که يک برنامه ئ منظّم و حساب شده تا آخر سال اجرا شود،زيرا اگر ساعت درس عوض شود،اين جابجايي ،تا بخواهد منظّم شود،دانش آموز ضربه مي خورد به طور مثال 10 روز سر ساعت 9 صبح کتاب تاريخ بخوانيد.روز يازدهم ،سر ساعت 9مي بينيد که در مغز شما صفحه ئ تاريخ گشوده مي شودو يک سري مطالب از ده روز گذشته به ياد شما مي آيد .اين نظم در مطالعه به انسان کمک مي کند که از آموخته ها بهتر استفاده کند.تسلّط برسلولهاي بايگاني مغز فقط به وسيله نظم به دست مي آيد.مکان منظم:در مطالعه بهتر است مکان منظّم باشد لذا در کلاسهاي درس از ابتدا تا آخر سال هر کس جاي معّين مي نشيند .اين نظم در مکان ،به يادگيري کمک زيادي مي کند .اگر درسي براي حفظ کردن خوانده مي شود ،در وقت استفاده از اين آموخته ها ،شکل ايجاد شده و مطالب درست به ياد نمي آيد ،چون مکان يادگيري متغّير بوده است.مقدار مطالعه:مقدار مطالعه در هر وقت بايد منظم باشد ،اگر فردي از کتابي خوشش بيايد و آنرا فوراً در يک جلسه بخواند استفاده ئ او از مطالب کتاب کم است زيرا بهتر است بعد از يک ربع مطالعه ،5 دقيقه در مطالب خوانده شده فکر شود .مطالعه ئ بيش از يک ساعت و پشت سر هم مشکل آفرين است در ضمن زياد خواندن و بي برنامه خواندن ،نتيجه اي ندارد.نظم در نوشتن:انسان بايد در نوشتن منظّم باشد،اگر مي خواهد از مطالبي که مي نويسد ،بعدها استفاده کند بهتر است آنرا روي يک کاغذ ،يک خط در ميان بنويسد،تا اگر بعدها خواست مطلبي اضافه کند ،جاداشته باشد.شايد مطلبي در ابتدا کم محتوا باشد،اما وقتي سطح آگاهي انسان بالا مي رود،مي تواند مطالب ديگري را به آن اضافه کند و همچنين مطلب بايد طوري نوشته شود که به محض احتياج ،دسترسي به آن آسان باشد.نظم درنگاه:نگاه انسان بايد منظّم باشد.اکثر افراد نگاهها يشان نامنظّم است.از خياباني شايد صدها بار عبور کنند ولي اگر آدرس مغازه يا محلي را در همان خيابان از ايشان بپرسيد ،نمي دانند ،شايد مغازه ئ کتاب فروشي يا لوازم منزل يا فروشگاه کفشي را بارها مي روند و نگاه مي کند ،اما چون تصويري در ذهن ندارند.لذا اگر از آنها راجع به همين مغازه سؤالي شود،در جواب حيران مي مانند.از هر نگاه ،بايد تصويري در حافظه بماند ،زيرا مغز در هنگام نگاه کردن ،در حال فيلمبرداري است و مرتّب فيلم مي گيرد .خاطره ها به همين وسيله در ذهن جاي مي گيرند .هر چه نگاه دقيقتر باشد استفاده ئ از فيلم نگاه ،آسانتر است .نگاه بايد با حساب و منظّم باشد قابل توجّه است که ،نگاه توحيدي ،بهترين نگاه هاست.نظم در غذا خوردن:انسان در غذا خوردن ،بايد منظّم باشد.ساعت غذا خوردن بايد منظّم باشد اگر اين طور شد،سر همان ساعت منظّم،معده خود را براي پذيرش غذا آماده مي کند.انسان روزانه به 2800تا3000کالري براي دوام و رشد احتياج دارد.اين کالري بايد از منابعي مثل :پروتئين ،ميوه و املاح ،آب وويتامين فراهم شود.انسان بايد بداند که به چه چيزهايي براي تغذيه احتياج دارد.چه چيزهايي بايد بخورد واز خوردن چه چيزهايي بايد صرف نظر کند.چگونه خوردن نيز خود علمي است،انسان چگونه غذا بخورد که جذب بدن شود.نه اينکه آنچه مي خورد،بي کم و کاست دستگاه گوارش بيرون بفرستد،بدون اينکه نتيجه اي از اين همه تلاش براي هضم غذا بگيرد.گاهي بد خوردنها اين گونه است که انسان آن چه مي خورد به جاي جذب ،دفع شده و ضايع مي شود.انسان بايد خوب بخورد و قدرت پيدا کند تا عبادت کرده و درس بخواند و...آزمايش کنيد يک هفته تمام کارهاي خود را روي نظم انجام دهيد .خوابيدن سر ساعت مشخص،غذا خوردن ،درس خواندن،حمام کردن و ساير کارهاي روزمره راسر ساعت انجام دهيد .آن وقت ببينيد که چقدرموفق هستيد و از نظر روحي نيز احساس آرامش مي کنيد .انسان بايد مطابق با فطرت ،اخلاق و اجتماع منظّم باشد و اگر چنين نباشد،احساس ضعف و نگراني مي کند .چون بي نظمي با فطرت و غريزه و تکوين و تشريع درتضا د و تعارض است.بي نظمي موجب اختلال دروني و رواني است و اين به خاطر اين است که عمل انسان هماهنگ با نظام حاکم در جهان نيست.نظم در لباس:لباس بايد مرتب و اتو کشيده و تميز باشد .جورابها هرروز شسته شوند ،بدن،دندانها و موها بايد مرتّب و منظّم باشند.انسان مؤمن بايد منظّم باشد روايت مي فرمايد :«اگر کسي از خانه بيرون بياييد و خود را در آينه نگاه نکرده باشد،از بي عقلي اوست».(3)نظم در روابط:روابط انسان بايد منظّم باشد.رسيد گي به فاميل ،سر کشي به پدر و مادر لازم است.در روابط اجتماعي،دوستيها و الفتها بايد مطابق با شئونات اسلامي باشد .رابطه با افراد متديّن و مؤمن ودر کنار آن چسبيدن به ضد اسلام و بي دين و لا اُبالي،با هم تضاد دارند مگر اينکه روابط براي اصلاح کردن آنها باشد .اگر هدف اين نباشد .گاهي همين روابط آلوده روي انسان تأثير منفي گذاشته و انسان رااز مسير هدايت و رشد باز مي دارد قرآن مي فرمايد :«روز قيامت عدّه اي مي گويند ،کاش فلاني را به عنوان دوست نگرفته بودم.»(4)اين افسوس خوردن هنگامي است که روابط نامنظّم هم در دين و هم دنياي انسان را نابود کند.بس نظمي در روابط ،آفت رشد است.عبادت منظم:از نظر معنوي نيز انسان بايد منظّم باشد.وقت مشخص براي عبادت داشته باشد .درعبادت کندروي يا تند روي نکند ،کم کاري يا زياده روي هر دو مطرود است .در هر کاري ميانه روي بهترين روش است و قرآن نيز به آن سفارش مي کند :«و شما امت ميانه رو باشيد.»(5)افراط و تفريط هر دو ناپسند است.در هر حال اگر همه کارهاي انسان روي نظم باشد،از اوقات خود بهترين استفاده را مي کند و هيچ وقت افسوس نمي خورد.نظم براي چه؟راستي چقدر دور از منطق و عقل است که نظم را نوعي قيد و بند بدانيم و بگوئيم ،خوشبخت کسي است که در زندگي آزاد است و هيچگونه قيدي ندارد.اين منطق انسانهاي سهل انگار و تنبل است که براي فرار از مسئوليتهاي فردي و اجتماعي به اين عقيده پرداخته اند.عوامل تفرقه و نابساماني که از بي نظمي سر چشمه مي گيرد ،موجب از هم پاشيدگي است.نگاهي به زندگي مردان خدا و پيشوايان بزرگ دين ،مارا در قبول اين حقيقت راسختر مي کنند.البته اشتباه نشود،مانه تنها از نظم خشک و بي جا طرفداري نمي کنيم بلکه با آن نيز مخالفيم.هدف از نظم،نظمي است که به کمک آن هم به زندگي دنيوي و مادي خويش برسيم و هم از زندگي انساني و معنوي و اخروي خود باز بمانيم و هيچ يک را فدا ي ديگري نسازيم.همانطور که مي دانيم ،دنيا زود گذر و بي دوام است و انسان بايد در اين فرصت کوتاه (عمر)براي تأمين نيازهاي مادي و بهبود زندگي اين جهاني خود و ديگران تلاش کند و در عين حال از جهان ديگر غافل نماند و براي زندگي جاودانه ئ آخرت -که هدف اصلي است -حداکثر کوشش و بهره گيري را بکند.رسيدن به اين دو هدف در اين فرصت کوتاه و زود گذر جز با داشتن يک برنامه ئ منظم امکان پذير نيست .آنچه در اين صفحات خوانديم (آثار نظم و تدبير در بهترين زيستن و خوشبختي )،با توکّل منافاتي ندارد زيرا مفهوم صحيح توکّل آنست که انسان تا آن جا که قدرت دارد،جزئيات کار را پيش بيني کند،مقدّمات ،علل و اسباب ظاهري را فراهم سازد ،پي آمد و نتيجه اش رابررسي کند و سر انجام با اتّکا به نيروي ايمان و به اميد پشتيباني خدا،دست به کار شود و براي جلوگيري از اضطراب ،دو دلي ،نگرانيهاي وسوسه زا،يا حوادث احتمالي ،به خدا توکّل کند.آري انسان وقتي همه پيش بيني هاي لازم را کرد و مقدّمات ووسايل را فراهم کرد و تصميم گرفت (منظّم باشد)آنگاه با توکّل اقدام کند که :«فاذا عزمت فتوکّل علي الله ،ان الله يحب المتوکلين».(6)پي نوشتها :1- اطلبواالعلم ولو باالصين ،مجمع البحرين ،ج4.2- قيدوا العلم باالکتابه ،مينه المريد،ص267.3- روضه ئ کافي ص303.4- يويلتي ليتني لم اتخذ فلاناً خليلاً،فرقان /28.5- و کذلک جعلنا کم اُمه وسطاً ،بقره /143.6- پس زماني که تصميم گرفتي ،با توکل برخدا انجام ده محققاً خدا توکل کنندگان را دوست دارد ،آل عمران /159. /خ
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3709]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن