تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 14 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):براستى كه قرآن ظاهرش زيباست و باطنش عميق، عجايبش پايان ندارد، اسرار نهفته آن پايان نم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820634729




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

قباله ی خانه ای در فردوس برین


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: قباله ی خانه ای در فردوس برین
بهشت
مردی از اهل جَبَل ، علاقه و محبت شدیدی به حضرت امام جعفر صادق (ع) داشت . هرسال به قصد زیارت آن حضرت راهی مکه می شد و آقا از او پذیرایی می فرمودند . او به علت عشق و علاقه ای که به امام داشت، چند روزی در مدینه و در منزل امام می ماند .در یکی از سفرها ، خدمت امام صادق (ع) عرض کرد؛ آقا من سالهاست مزاحم شما هستم، دلم می خواهد خودم در مدینه خانه ای داشته باشم و هر سال که آمدم به آنجا بروم و مزاحم شما نباشم . بعد ده هزار دینار به امام (ع) داد و عرض نمود : از دوستانتان تقاضا نمایید که تا وقتی بر می گردم زحمتی را متقبّل شوند و برای من خانه ای بخرند که وقتی آمدم به خانه ی خود بروم  ودیگر مزاحم شما نشوم .امام پول را دریافت کرد و او رفت . وقتی سال بعد برگشت ، خدمت امام صادق (ع) رسید . امام (ع) فرمود : خانه خریداری شد. آنگاه نوشته ای به دست او دادند و فرمودند : این هم قباله اش. مرد آن را گرفت و خواند .بسم الله الرحمن الرحیم . این قباله ی خانه ای است که جعفربن محمد ، آن را برای (اسم مرد جبلی ) در فردوس برین تهیه کرده است که 4 حدّ دارد ؛ یک حدّش خانه ی رسول خدا (ص) ، حدّی به خانه ی علی (ع) ، حدّی به خانه ی امام حسن (ع) و حدّی به خانه ی امام حسین (ع) ؛ خدا انشاءالله مبارک کند .آن مرد وقتی آن را خواند ، گریه اش گرفت . بعد گفت: آقا من راضی شدم ، به من خیلی عنایت فرمودید . امام (ع) فرمودند : آن ده هزار دیناری که به من دادی ، به مصرف مستحقّّان رساندم و ضامن شدم که این خانه را در بهشت به تو بدهند. مرد خیلی خوشحال شد و رفت. وقتی به خانه اش در جَبَل رسید ، همه ی اهل خانه اش را جمع کرد و گفت : من از شما خواهش می کنم وقتی مُردم، این قباله را در کفنم بگذارید . مدتی گذشت و او از دنیا رفت وآن قباله را در کفنش گذاشتند. روز بعد که سر قبرش رفتند ، دیدند آن قباله روی قبر افتاده و پشت آن نوشته شده : امام صادق (ع) به وعده شان وفا کردند .این داستانی که ذکر شد درس های آموزنده ای را درخود فرا گرفته که خوب است با هم مرور کنیم :علاقه ی قلبی به ائمه ی اطهار و معصومین ، نتیجه اش آن است که روزی دست ما را خواهند گرفت و ضامن ما خواهند شد .فقط ابراز علاقه ی ظاهری کافی نیست ، چرا که برای اینکه محبّتمان را به کسی نشان دهیم علاوه بربیان لفظی و زبانی، در عمل نیز باید دوست داشتن ، ظهور پیدا کند .کرم و محبّت معصومین به پیروانشان ، آنقدر زیاد است که حاضر هستند محبّی را با اشتیاق کامل پذیرایی کنند ودرعوض در برابر حبِّ حقیقی آنان ، بهشت برین را تضمین کنند .باشد که انشاءالله جزء محبّین خاص و حقیقی آنان باشیم .   زهرا اجلال – گروه دین واندیشه تبیانبر گرفته از کتاب منتهی الآمال / ص 89





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 341]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن