تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 13 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):بهترین چیزی را که دوست دارید درباره شما بگویند ، درباره مردم بگویید.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820606517




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

فرق لعن و دشنام در قرآن وروایات


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: فرق لعن و دشنام در قرآن و روایات
فرق لعن و دشنام
لعن در لغتلعن به معنای راندن  ، دور کردن از روی غضب  و نفرین کردن بیان شده است  . راغب اصفهانی می گوید :"  اللعن : الطرد والإبعاد على سبیل السخط ، وذلك من الله تعالى فی الآخرة عقوبة ; وفی الدنیا انقطاع من قبول رحمته وتوفیقه، ومن الإنسان دعاء على غیره ؛ لعن دور كردن و راندن كسی به حالت ناراحتی است كه در قیامت از جانب خدا یك نوع عقوبت محسوب میشود ، ولی در دنیا از طرف خداوند دوری از رحمت وسلب توفیق عبد و از جانب بندگان دعا بر دیگری است . 1به طوری که در مورد شیطان نیز گفته شده : « طردوه و أبعدوه و هو لعینٌ طریدٌ و قد لعن الله ابلیس: طرده من الجنّه و أبعده من جوار الملائکه » .خداى بزرگ در قرآن، شیطان را لعن نموده و این لعن به معناى دور کردن او از بهشت و همسایگى فرشتگان است . سب و شتم در لغتابن أثیر: « السبّ : الشتم »2سب همان شتم (ناسزا و فحش ) است . در قرآن نزدیک به 40 آیه واژه ی  " لعن " در مصادیق گوناگون بیان شده است اما واژه ی " سبّ " (دشنام زشت ودردناک )  دو مورد آن هم در یک آیه بیان شده است که در آنجا بیان می کند که " معبودهای مشرکان را  دشنام نگویید زیرا که آنها هم از روی جهل معبودهای شما را دشنام می گویند . "3البته باید توجه نمود که این آیه نشانگر لزوم رعایت احترام به مقدسات دیگران و حتى بت هاى مشرکان نیست ; بلکه نهى و جلوگیرى  « سبّ » ، بدین جهت است که دشنام گفتن به مقدسات بت پرستان ، موجب مى شود که آنان نیز خداوند را دشنام گویند ; چرا که اگر احترام به مقدسات مشرکان لازم بود ، حضرت ابراهیم (علیه السلام) و پیامبر اسلام ، بت ها را نمى شکستند و قرآن عمل حضرت ابراهیم را فضیلت نمى دانست . از برخى آیات قرآن مى توان مصادیق سبّ را استفاده نمود ، نظیر : " وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ ; داستان او به سگ مى ماند ".4 و در جایى دیگر مى فرماید : " مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَّوْرَاةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا كَمَثَلِ الْحِمَارِ ; مثل آنانى که تورات را به دوش گرفته و به آن عمل نمى کنند مانند داستان الاغ است " 5 . و درباره ابولهب مى فرماید : " تَبَّتْ یَدَا أَبِی لَهَبٍ وَتَبَّ ; بریده باد دو دست ابولهب " 6. و درباره اصحاب اخدود مى فرماید : " قُتِلَ اصحابُ الاُخدود ; مرگ بر اصحاب اخدود " 7آیه: " لاَّ یُحِبُّ اللّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوَءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلاَّ مَن ظُلِمَ وَكَانَ اللّهُ سَمِیعًا عَلِیمًا ; خداوند بانگ برداشتن به بد زبانى را دوست ندارد ، مگر کسى که بر او ستم رفته باشد " 8، می توان استفاده کرد که  خداوند غریو و بانگ بد را دوست ندارد جز درباره کسى که مورد ظلم قرار گرفته باشد . از این آیات مى توان تجویز سبّ و شتم را در مواردى ، برداشت نمود .مرحوم شیخ انصارى مى فرماید : اصل در دین ، احترام مؤمن است و جز در مواردى که به طور یقین ثابت نشده ـ کسى را ـ نمى توان از این اصل استثنا و جدا کرد ; نظیر غیبت کسى که آشکارا فساد انجام مى دهد. چنان که در سب و دشنام بدعت گذار و متجاهر به فسق این استثنا وجود دارد .  بنابراین سبّ و شتم همیشه مذموم نیست و از آیه (لا تسبّوا) حکم مذمت کلی  سبّ فهمیده نمى شود ، بلکه آیه یاد شده تصریح دارد که در شرایط خاص نباید موجب تحریک احساسات مخالفان را فراهم آورد .بنابراین واژه سبّ و لعن از نظر مفهوم در دو مقوله جداگانه قرار دارد و از جهت حکمى  ، هر یک در برخى از شرایط و موقعیت ها روا مى باشد .لعن موجب بازدارندگى و عبرت آموزى است ، به عبارت دیگر موجب گرایش به سوى خوبى ها و ابراز بیزارى از بدى ها مى شودفلسفه لعننخستین پرسشى که ذهن هر جستجوگر با آن روبرو مى شود این است که چرا لعن و دشنام ؟ مگر لعن و دشنام چه ویژگى یا فایده اى دارد؟ در تبیین فلسفه سبّ و لعن  از مجموعه آیات چنین به دست مى آید که محوریّت ایمان و توحید دو چیز است ؛ یکى پذیرش ولایت الهى ـ تولّا ـ و دیگرى برائت و تنفر . فلسفه لعن را مى توان در چند اصل بیان نمود :
دعوا
1- لعن مظهر تبرّى و برائت جستن از کافران و ستمگران است . چرا که یکى از واجبات که در قرآن و سنّت به آن سفارش شده محبت دوستان خدا و بغض دشمنان خداست، و از سویى حب و بغض براى خدا نشانه کمال ایمان است ; « من أحب الله و أبغض لله و اعطى لله فهو ممن کمل ایمانه » ; کسى که براى خدا دوست بدارد و براى خدا دشمنى ورزد و براى خدا بخشایش کند ایمانش کامل است 9 . روشن است که دشمنى با دشمنان خدا از راه هاى گوناگون ممکن است که یکى از آنها لعن و نفرین است .2- لعن یک نوع مبارزه با ستمگران است ; در زمانى که گروهى مورد ستم قرار گرفته و نمى توانند از حقوق خود دفاع نمایند ، راهى جز نفرین و لعن ستمگران ندارند . امروزه مسلمانان جهان از آمریکا به راه هاى گوناگون از جمله لعن و نفرین و یا به عبارت دیگر با شعار مرگ بر آمریکا ، ابراز تنفر مى نمایند و این خود افزون بر آن که یک نوع مبارزه است ، موجب انسجام و اتحاد مسلمانان مى شود . 3- لعن و نفرین موجب شناخت حق از باطل مى گردد .      4- لعن موجب بازدارندگى و عبرت آموزى است ، به عبارت دیگر موجب گرایش به سوى خوبى ها و ابراز بیزارى از بدى ها مى شود .از این رو مردم با لعن و نفرین نه تنها سردمداران شر و بدى را از خود دور مى سازند بلکه راه و روش آنان را نیز مذمّت نموده و در مقابل راه حق ، عدالت و تقوا ترویج مى شود .قرآن کریم از قول ابراهیم خلیل مى فرماید : " وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ لِأَبِیهِ وَقَوْمِهِ إِنَّنِی بَرَاء مِّمَّا تَعْبُدُونَ  ; و هنگامى که ابراهیم به (نا) پدرى خود و قومش گفت : من از آنچه شما مى پرستید بیزارم " . 10در جاى دیگر مى فرماید : " فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ أَنَّهُ عَدُوٌّ لِلّهِ تَبَرَّأَ مِنْهُ إِنَّ إِبْرَاهِیمَ لأوَّاهٌ حَلِیمٌ ; چون براى ابراهیم روشن شد که او دشمن خداست از او بیزارى جست چرا که ابراهیم شخصى بردبار و خداترس بود ". 11آیات قرآن  از یک سو مردم را به قرار گرفتن در لواى خدا و رسول که از آن به « ولایت » یا « تولّا » تعبیر مى شود فرا مى خوانند و از سوى دیگر یک نوع هشدار را در بر دارد ،  یعنى به مسلمانان گوشزد مى کنند که نباید به دشمنان خدا و رسول روى آورند و از خدا و رسول روى برگردانند ، از این اصل به « تبرّى » یاد مى شود . بنابراین پذیرش ولایت خدا و رسول از ویژگى هاى مؤمنان به شمار مى آید چنان که برائت و بیزارى با استفاده از راه هاى مناسب نیز از ویژگى هاى مؤمن است  . برخى از مصادیق کسانى که بیزارى از آنان واجب است :  مغضوبان خداوند"  یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَوَلَّوْا قَوْمًا غَضِبَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ  ; اى مؤمنان هرگز قومى را که خدا بر آنان غضب کرده یار خود مگیرید " .12 ستمگران بر مسلمانان" إِنَّمَا یَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ قَاتَلُوكُمْ فِی الدِّینِ وَأَخْرَجُوكُم مِّن دِیَارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَى إِخْرَاجِكُمْ أَن تَوَلَّوْهُمْ وَمَن یَتَوَلَّهُمْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ  ; خداوند شما را ـ از عدالت و نیکى ـ با کسانى که شما را از وطن خود بیرون نموده و با شما جنگ کردند و با یکدیگر همدست شدند نهى مى کند و هر کس آنان را دوست بگیرد ، ستمکار است . "13 کافرانآیات قرآن که اوصاف کافران را بیان می کند ،در آخر آنان را مورد لعن قرار داده و بیان می کند که مقدمات بدبختی  به دست خود انسان است و آنها مورد لعن و قهر خداوند قرار می گیرند و این به خاطر کفر و لجاجتشان است  نه اینکه خداوند با  آنها دشمنی داشته باشد . 14 زهرا اجلال – گروه دین و اندیشه تبیان 1-المفردات /ص 4512- النهایة /ج 4 /ص 3303- انعام / 1084-  اعراف /1765- جمعه /56- مسد / 17- بروج / 48- نساء /1489- کافی /ج 3 /ص 18910- زخرف /2611- توبه /11412- ممتحنه /1313- ممتحنه /914- بقره /88 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 302]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن