واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: سلام گلشيفته جان؛ اين روزها نام تو را از خيليها ميشنوم و در هر مجلس و مهمانياي نقل زبانهايي. شنيدهام رفتهاي به ينگه دنيا و حجابت را از سر برداشتهاي و... به گزارش خبرنگار "سرويس فضاي مجازي" خبرگزاري فارس، نويسنده وبلاگ "دلنوشتهها" در تازهترين پست وبلاگ خود موضوعي را با عنوان " متن نامه يك مادر به گلشيفته فراهاني" مطرح كرده است. برپايه اين گزارش در اين وبلاگ ميخوانيم: سلام گلشيفته جان؛ اين روزها نام تو را از خيليها ميشنوم و در هر مجلس و مهمانياي نقل زبانهايي. شنيدهام رفتهاي به ينگه دنيا و حجابت را از سر برداشتهاي و... گلشيفته جان، وقتي دو سال پيش با پسر بزرگم رفتم به سينما كه فيلم "ميم مثل مادرت" را ببينم، از بازي گرم و صميمانه تو همه صورتم از اشك خيس شد، آن لحظه شك نداشتم كه همه مادران ايراني شبيه گلشيفتهاند و گلشيفته، نقش پنهاني است از تصوير مادري كه هر ايراني در ضميرش دارد. مادري كه همه وجودش ايثار و از خود گذشتگي است، ميسوزد تا نور و گرمي و محبت و حيات ببخشد، "هست" براي آن كه فرزندش "باشد". مادري كه يك زيبايي آسماني در رخسارش موج ميزند و ترنم لبانش به ذكري الهي، در خانه نور ميپراكند. يادت هست هنگامي كه تو با مشت به شيشه كوبيدي و دستت غرق خون شد تا فرزندت نجات يابد، چگونه "رسول ملاقليپور" در پشت صحنه زار زار گريست؟ رسول، چهره مادر خودش را در تو ترسيم كرد. تو زني شدي به شكل مادر رسول، به شكل مادر همه ايرانيها. اين تاج افتخار را رسول بر سرت گذاشت پيش از آنكه آن حادثه، آن خبر شوم رخ دهد. اما حالا تو رفتهاي آنور دنيا و عوض شدهاي. ميگويند ميخواهي ستاره فيلمهاي هاليوود شوي. گلشيفته جان، نميدانم كه مادرت در قيد حيات هست يا نه، اما ميخواهم به عنوان يك مادر با تو حرف بزنم. دخترم،تو ميداني كههاليوود كجاست؟ ميدانم كه هنرپيشه هستي و به اندازه همه گيسهاي سفيد من در شباب عمرت فيلم ديدهاي، عمرت دراز باد مادر، اما خبر از دنياي هاليووديها داري؟ ميداني اين اختاپوس بر هر زني كه چنگ بياندازد تا چه منجلابهايي سقوطش ميدهد؟ دخترم، دنياي غربي كه تو اكنون به آنجا رفتهاي، ترمز بريده است. غرق شدن در تنعمات عجيب و تهوعآور جسمي، دارد مثل موريانه پايههاي خانوادهها را در غرب ميجود... ميدانم، ميدانم كه آنها پيشرفتهاند، اما اين پيشرفتها چشمت را كور نكند. دخترم، براي من كه مادرم قابل تصور نيست كه چگونه يك هنرپيشه زن غربي، در حالي كه از استوديو به خانه ميآيد و تنش به ننگ بوي مردي غريبه آغشته است، ميتواند آغوشي پر از عشق را به همسرش هديه دهد؟ چگونه چنين زني همراه فرزندش، در برابر پرده سينما يا تلويزيون مينشيند و صحنه هم آغوشي خود و هنرپيشهاي بيگانه را تماشا ميكند؟ گلشيفته جان، دنياي رسانه و تبليغات، خيلي پر هياهوست. مادر جان! مبادا زرق و برق هاليوود چشمت را كور كند كه گوهر عصمت و عفافت را بدزدند. شهرت، طعم خوشايندي دارد در شباب عمر. شهرت، يعني پول، احترام، فلشهاي پرنور دوربينهاي عكاسي و هلهله و هوراي ميليونها هوادار در سراسر جهان. دخترم، هاليوود ميتواند تو را به قله شهرت جهان برساند، ميتواند نام تو را در تاريخ سينماي جهان جاودانه كند، ميتواند حساب بانكي تو را با ارقام نجومي پركند، دستشان درد نكند، خيلي هم خوب است كه به اين چيزها ميرسي مادر. اما به ياد داشته باش كه حتي اگر لباسي از ياقوت برتنت كنند، تاجي از الماس بر سرت بگذارند و در قصري پر از جواهرات رنگين و افسانهاي ساكنت كنند، جاي خانهاي گرم از محبت و هلهله شادمانه كودكت را نخواهد گرفت. اين درسي بود كه رسول ملاقليپور به تو ياد داد، اما خيال ميكنم خوب اين درس را ياد نگرفتهاي. از تو خواهش ميكنم يك بار ديگر بنشين و فيلم "ميم مثل مادر" را ببين؛ ببين رسول ميخواسته در اين فيلم چه چيز را به تو و به همه دختران ما حالي كند؟ فراموش نكن گلشيفته جان كه تو اول يك مادر هستي، بعد يك هنرپيشه، اول يك مادر هستي بعد يك شهروند، اول يك مادر هستي بعد يك...حتي همسر. گلشيفته، هيچ چيز، هيچ چيز در دنيا وجود ندارد كه بخواهي براي آن لذت يك مادر پاك و نوراني بودن را از دست بدهي. تمام فرصتهاي درخشان هاليوود هم نميتواند لذت يك لحظه از تجربه شگفتي را كه امثال مادر ملاقليپور درك كردهاند به تو هديه بدهد. هنرپيشه باش گلشيفته جان، به فكر ترقي و پيشرفت باش عزيزم، اما قبل از هر چيز يك "مادر" باش. *تاكيد ميشود؛ انتشار مطالب وبلاگها در "سرويس فضاي مجازي" به معناي تاييد محتواي آنها نيست و صرفاً به منظور گسترش فرهنگ تعامل و نقد صورت ميگيرد. انتهاي پيام
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 501]