واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: سینمای ما- بیانیه هیات داوران سینمای جوان که در اختتامیه جشنواره فیلم کوتاه تهران توسط کمال تبریزی خوانده شد، جزو بهترین، دقیق ترین و کاراترین تحلیل هایی بود که این روزها می شود درباره اوضاع و احوال سینمای کوتاه و تجربی خواند و شنید. لطفا شما هم با دقت بخوانیدش:... «به نام خداي سينما دوست جوان من! آيا تاكنون به فيلمي برخورد كردهاي كه هيچ جايزهاي از هيچ جشنوارهاي نبرده باشد، اما ديدن هر تصويرش جشنوارهاي در جانت برپا كند؟ يا برعكس، ديدن فيلمي پر جايزه از آينده سينما نااميدت كرده باشد؟ سينما سرشار از تصاوير زشت و زيباست. اما يكي از غم انگيزترين تصاويري كه اين سالها تكرار ميشود، ديدن چهره جواناني است كه انگار تنها براي بالا رفتن از چند پله كوتاه فيلم ساختهاند و گذشته و آينده اين لحظهها را از ياد بردهاند. شايد آنها فراموش كردهاند كه زمان موفقيت، از زمان فيلم كوتاهي كه ساختهاند به مراتب كوتاهتر است. جشنوارهها به سرعت ميآيند و ميروند؛ اما جشنوارهي انديشيدن و آموختن و دوست داشتن، تعطيلي برنميدارد. اگر فيلمهايمان دلي را نميلرزاند، شايد به اين دليل است كه حسابگري را بر عشق، سرهم بندي را بر آموزش درست، و تئوري "فيلم ساختن به هر قيمت" را به "فيلم خوب ساختن" ترجيح دادهايم. جايزه هيچ جشنوارهاي نميتواند فيلمهاي مرده را به زندگي بازگرداند. و با چند فيلم نيمه جان، نميتوان از سينما توقع زندگي داشت. هيئت داوران چند پيشنهاد دارد براي بهتر شدن فيلمها: 1ـ فيلم كوتاه اساساً با فيلم بلند متفاوت است. ايدههاي فيلم بلند نيازمند گسترش شخصيت و روايت است. بنابراين، ساختن موقعيتهاي نمايشي يك فيلم بلند طي نيم ساعت، لزوماً به يك فيلم كوتاه منجر نميشود. در سينماي حرفهاي، بسيار به فيلمهاي كوتاهي برميخوريم كه بيش از حد كش آمده و به فيلمي بلند تبديل شدهاند. و در اين جشنواره، فيلمهاي بلندي ميبينيم كه با كنار گذاشتن قسمتهاي دشواري مثل خلق موقعيتهاي دراماتيك يا گستردگي شخصيت و روايت، به عنوان فيلم كوتاه به نمايش درميآيند. پيشنهاد ما اين است كه به فيلم كوتاه، به عنوان تمرين ساختن فيلم بلند نگاه نكنيد. اين دو گرايش سينمايي؛ تعاريف مجزا و متفاوتي دارند. 2ـ لطفا فيلمنامههاي خود را به زمان استاندارد فيلم كوتاه نزديك كنيد و بعد وارد مرحله فيلمبرداري شويد. به بيان ديگر، تدوين فيلم را براساس ديالكتيك تصاوير انجام دهيد نه براساس مقررات زمانبندي در فرم تقاضاي شركت در جشنواره. 3- هر كس گفته كه فيلم مستند يعني سرهم كردن يك سري تصاوير بيربط و بدرنگ، با خودش و سينما شوخي داشته. اين جور شوخيها را جدي نگيريد. 4- لطفاً پيش از شروع فيلمبرداري، لنز دوربينتان را تميز كنيد. جاي انگشت شست و سبابه در بعضي از فيلمهاي امسال، ديدن تصاير را مشكل كرده بود. 5- فيلمهاي چند سال اخير سينماي ايران نشان ميدهد كه انقلاب ديجيتال هم مثل خيلي از چيزهاي ديگر، نيازمند پارهاي اصلاحات است. كاستيهاي تكنيكي در بسياري از فيلمها، براي اهل فن اين شبهه را به وجود آورد كه دفترچه راهنماي استفاده از دوربينهاي ديجيتال را دور انداختهايم. تصويربرداري ويديويي به رغم فريبندگي ظاهري و سادگي در استفاده، بسيار دشوارتر از فيلمسازي 16 و 35 ميليمتري است. اگر قواعد نور و حركت در كار با دوربين ديجيتال رعايت نشود، ميتوان جشنواره فيلمهاي عروسي، جشن تولد و پايان دوره برگزار كرد و نام هر تصويري را كه با كيفيت پايين، توسط هندي كم گرفته شده، فيلم كوتاه گذاشت. 6- استفاده نادرست از تمهيدات تصويري مثل ديزالو، فيد و جامپ كات، نشان ميدهد كه فرار از تجربه مچ كردن دو نما، و به دست آوردن بر شيء دقيق و رسيدن به مفهوم تداوم، چه نتايج تأسفآوري به دنبال خواهد داشت. فراموش نكنيد كه برخلاف تصور عمومي، برشهاي سريع و ديزالوهاي پياپي در شكل نابهجا، زمان رواني ديدن فيلم را بالا ميبرد و كسالت بيننده را تشديد ميكند. 7- بيتوجهي به ادبيات نمايشي و شكلهاي متنوع گفتوگو در زندگي روزمره، به ديالوگنويسي فيلمها بسيار لطمه زده است. بيگانگي با مطالعه و تيراژ بسيار پايي كتابهاي سينمايي، اين موضوع را تاييد ميكند. گفتارهاي پرطمطراق و لحن تقليدي گويندگان در فيلمهاي مستند و فرم تصنعي و جعلي ديالوگها در بعضي از فيلمهاي داستاني نيز، اين نكته را تأييد ميكند. براي تأثيرگذاري بر بربيننده، راههاي ديگري هم وجود دارد. ضمناً سيگار كشيدن مداوم و بيجهتِ آدمهاي شهري و زحمت كشيد بينتيجه روستاييان، عواملي غيرنمايشياند كه تكرارشان ملالانگيز به نظر ميرسد. 8- بيتوجهي به سكوت، حجم ناهنجار صوتي واستفاده مداوم از موسيقي و آواز به شكل گسترده، آفت مشترك سينماي حرفهاي و آماتور است. به عارت ديگر، وقتي فيلمها حرفي براي گفتن ندارند، فريادها در حاشيه صوتي، صرفاً مايه مزيد ملال است. 9- به دانش و فرهنگ و پشتكار خود، بيش از نظر سفارش دهنده اعتماد كنيد. چون او ممكن است پشيمان شود و سفارشاش را پس بگيرد. اما كسي نميتواند دانشي را كه براي به دست آوردناش رنج فراوان بردهايد از شما بگيرد. 10- به هر قيمت فيلم نسازيد. هنر مقولهاي كيفي است و با كميت سرو كار ندارد. 11- از رياكاري جاري در فرهنگ عمومي برحذر باشيد و عشق به سينما را از ياد نبريد. سينما به كسي كه دوستش ندارد، روي خوش نشان نخواهد داد. فيلمهاي شما را با عشق ديديم و در آرزوي عشق بيشتر در آثار بعديتان به انتظار مينشينيم. در روزگار تنگي و سكوت، تنها عشق به فريادمان ميرسد. با چشمي به زندگي بنگريم و با چشمي ديگر به هنر، تا ميان اين دو هرگز جدايي نيفتد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 135]