واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: هموطن سلام , شنبه 5 شهريور 1384 - ساعت 16:48 گاهی حاشیهها از متن مهمترند! سال گذشته در جشنواره فیلم فجر، یکی از آثار بحثانگیز و پرسر و صدا "گل یخ" بود. فیلمی که زمینههای زیادی برای حاشیه سازی داشت.
"نوک برج"؛ ستارهها در نقش نجات بخش در سالهایی نه چندان دور، رسم بود که فیلمهایی که در طول سال تولید شدهاند (هر چند تا که باشند) اول در جشنواره فجر نمایش داده میشدند و سپس در طول سال بعد، در نوبت اکران قرار میگرفتند. ظاهرا این نکته جزو قوانین سینمای ایران بود که شرط اکران عمومی فیلم، نمایشاش در جشنواره بود. این روند از اول انقلاب تا حدود 10 سال پیش ادامه داشت. در اواسط دهه 70، تعدادی از فیلمها بدون شرکت در جشنواره، نمایش داده شدند و این قانون خود به خود، به هم خورد. شاخصترین فیلمی که در آن سالها، این قاعده را به هم زد "مرد عوضی" بود. این فیلم کمدی با بازی پرویز پرستویی، عنوان پرفروشترین فیلم سال را به خود اختصاص داد. رفته رفته این قضیه باب شد. در این سالها، موقع گفتوگو، از کارگردان یا تهیه کننده یک فیلم میپرسند: "آیا منتظر میمانید تا فیلمتان در جشنواره نمایش داده شود یا پیش از جشنواره آن را اکران میکنید؟" و کارگردان یا تهیه کننده چیزهایی میگویند که حکایت از اختیار آنها دارد. یعنی انگار این اختیار را دارند که هر موقعی که دلشان خواست فیلمشان را نمایش بدهند. سال گذشته در جشنواره فیلم فجر، یکی از آثار بحثانگیز و پرسر و صدا "گل یخ" بود. فیلمی که زمینههای زیادی برای حاشیه سازی داشت؛ مثلا بازسازی "سلطان قلبها" بود؛ یا این که کیومثر پوراحمد آن را پس از سالها ساخته بود، پس از کلی طرح و فیلمنامه به مشکل برخورده؛ یعنی بعد از "خواهران غریب" یک بار دیگر میخواست ثابت کند که قدرت این را دارد که یک فیلم پرفروش بسازد. بنابراین دست گذاشت روی یکی از معروفترین فیلمهای تجاری دهه 40 و از محمدرضا گلزار استفاده کرد که فیلمهای اخیرش خوب میفروختند. اما همه پیشبینیها غلط از کار درآ " روزهای زیادی به برگزاری جشن سینمای ایران باقی نمانده. جشنی که چند سالی است در اواخر شهریورماه به مناسبت «روز ملی سینما» برگزار میشود و در آن از برگزیدگان یک سال سینمای ایران تقدیر میشود... " ?د؛ "گل یخ" در جشنواره با واکنش بسیار سرد تماشاگران و منتقدان روبهرو شد، عدهای آن را ضعیفتر از فیلم فردین ارزیابی کردند و بسیاری پس از دیدن یک عالمه آگهی تجاری در فیلم، برای پوراحمد دست گرفتند. پوراحمد هم جابهجا حرفهای ضد و نقیضی میزد. یک جا میگفت "گل یخ" بهترین فیلمی است که کارگردانی کرده و یک جا میگفت به دلیل مشکلات و گرفتاریها نتوانسته آن جور که دلش میخواسته فیلم را بسازد. اکران "گل یخ" همزمان شد با شروع تولید فیلم دیگری از کیومرث پوراحمد. وقتی این فیلم داشت ساخته میشد، بعضیها از خودشان میپرسیدند: پس چگونه است که این کارگردان، همهاش از مشکلاتی حرف میزند که سر راه فیلم ساختن اوست؟ در حالی که فیلم قبلیاش در حال اکران است و اتفاقا فروش بسیار ناامید کنندهای هم دارد، چطور است که همان تهیه کننده راضی میشود تا دوباره تن به چنین ریسکی بدهد؟ این سوالها مطرح بود تا این که مشخص شد، فیلم پس از اتمام مراحل تولیدش، بدون شرکت در جشنواره نمایش داده خواهد شد. انگار بد و بیراههایی که منتقدان در جشنواره سال گذشته، نصیب "گل یخ" کرده بودند، تاثیر نامطلوب در فروش فیلم داشته. کیومرث پوراحمد رفت سراغ دوتا چهره تجاری و پولساز سینمای ایران، یعنی محمدرضا فروتن و نیکی کریمی. معروفترین فیلمی که تا حالا این دو بازیگر در آن در کنار هم بازی کردهاند، "دو زن" است به کارگردانی تهمینه میلانی. بعدش در فیلمی به نام "بر باد رفته" هم بازی کردند که اصلا معلوم نشد که سرنوشتش به کجا کشیده شد. حالا "نوک برج" از راه رسیده و کیومرث پوراحمد، کارگردان خوب سینمای ایران را در کمتر از 5 ماه، یک بار دیگر در معرض قضاوت مردم و کارشناسان قرار داده. مطمئنا اگر این فیلم هم مثل "گل یخ" باشد، آن وقت تواناییهای کیومرث پوراحمد به طور جدی زیرسوال خواهد رفت. او در کارنامهاش فیلمها و سریالهای متعددی دارد. مثلا سریالهای "قصههای مجید" و تا حدودی "سرنخ" جزو کارهایی بودند که هم مردم آنها را دوست داشتند و هم منتقدان از آنها یاد میکردند. فیلمی مثل «به خاطر هانیه» اگر چه نتوانست به فروش خوبی دست پیدا بکند اما خیلیها آن را اثر مطلوبی دانستند و «خواهران غریب» اگر چه نسبت به کارهای قبلی کارگردانش حرف چندانی برای گفتن نداشت، اما مایه آبروریزی هم نبود! بر اساس همین تجربههاست که پوراحمد را در سینمای ایران یک چهره تاثیرگذار و مهم میدانیم. اما او در یک سال گذشته، پس از سالها ناکامی در ساخت فیلم مورد نظرش، دست به کارهای عجیب و غریبی زده. قطعا اگر «نوک برج» با بازیگران " بدون شک فیلم «خیلی دور، خیلی نزدیک» قربانی اصلی سیاستهای اکران امسال بود... " مطرحی که دارد نتواند به فروش مناسبی دست پیدا کند، یا با آرای منفی منتقدان روبهرو شود، آن وقت باید نگران آینده یکی از محجوبترین کارگردانان سینمای ایران باشیم. «اسپاگتی» غذای مناسبی نیست اواسط دهه هفتاد، وقتی رامبد جوان در سریالها و فیلمهای ایرانی میدرخشید، خیلیها فکر میکردند که یک بازیگر با استعداد ایرانی پا به عرصه گذاشته که میتواند جای تام هنکس و جیم کری را در سینمای ایران پر کند! سریال معروف «خانه سبز» مشتاقان زیادی پیدا کرد که این بار در سریال محبوب شان به جای بازیگران معروف و کارکشته، دنبال بازیگر جوانی بودند که شیطنتهای خا ص خودش را داشت. این سریال گرفت و رامبد جوان به چهره مطرحی تبدیل شد. چند تا فیلم و سریال پرطرفدار دیگر بازی کرد و یکهو غیب شد. دیگرکمتر نامی از او شنیده میشد. در این فاصله گاهی پیش میآمد که در فیلمی مثل «سیندرلا» بازی کند یا جایی صحبتی از او نقل شود. واقعیت این بود که به دلایل نامشخص، رامبد جوان استعداددرخشان بازیگری، از سینمای ایران فراموش شد. یک بار فریدون جیرانی از او در فیلم «صورتی» استفاده کرد که جواب داد و مورد توجه قرار گرفت و شاید مهمترین و بهترین تجربه رامبد جوان تا به حال هم همین فیلم باشد. مدتی گذشت و باز خبری از او نبود. تا این که یکی دو سال پیش، او را دیدیم که مجری یک برنامه تلویزیونی بود. این برنامه که مثل یک مسابقه بود شرکتکنندگانی داشت که در زمانی مشخص باید غذا درست میکردند و بعد نفر برنده کسی بود که کارش را بهتر انجام داده بود. پس از این برنامه خبردار شدیم که رامبد جوان قصد کارگردانی اولین فیلم بلندش را دارد؛ فیلمی به نام «اسپاگتی در هشت دقیقه». این فیلم ساخته شد و هم اکنون در حال نمایش است. ساخته شدن و نمایش این فیلم، دو اتفاقی است که کمتر کسی آن را باور میکرد. رامبد جوان پس از مدتها بیخبری و حاشیه و بازی در نقشهای ضعیف و سطحی، سرانجام توانست اولین فیلمش را در مقام کارگردان، با خوش شانسی جلوی دوربین ببرد و پس از مدتی کوتاه اکران کند. در آستانه «جشن سینمای ایران» روزهای زیادی به برگزاری جشن سینمای ایران باقی نمانده. جشنی که چند سالی است در اواخر شهریورماه به مناسبت «روز ملی سینما» برگزار میشود و در آن از برگزیدگان یک سال سینمای ایران تقدیر میشود. در چند سال گذشته، جشن خانه سینما، همواره با بحثها و حواشی بسیاری همراه بوده. از نحوه قضاوت درباره فیلمها تا شرکت در مراسم و... فیلمهایی که به هر دلیل در جشنواره فجر شرکت نکردهاند، در این جشن حضور می یابند و دربارهشان داوری میشود. مهمترین حسن جشن خانه سینما این است که یک بار دیگر اهمیت سینما را در تحولات فرهنگی ایران یادآور میشود و بزرگترین انتقادی که به آن وارد است این است که چنین برنامهای تا حدود زیادی میتواند جشنواره فیلم فجر را تحت الشعاع قرار بدهد. جشن خانه سینما در دولت خاتمی آغاز به کار کرد و تا حالا پیش آمد. مراسم امسال در زمانی است که دولت جدید آغاز به کار کرده و وزیر ارشاد منتخب قطعا تا آن زمان معاون سینمایی خود را برگزیده است. این جشن فرصت خوبی است تا در آن به سیاستهای جدید سینمایی هم پرداخته شود. تاکنون حرف تازهای درباره آینده سینمای ایران مطرح شده که اکثرا امیدوارکنندهاند؛ حسین صفار هرندی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی درسخنرانی خود در مجلس از اهمیت سینما سخن به میان آورده و فعالان سیاسی و فرهنگی دولت جدید در موضعگیریهای خود نشان دادند که به این حوزه توجه ویژهای دارند. سیاستهای نادرست «اکران» بدون شک فیلم «خیلی دور، خیلی نزدیک» قربانی اصلی سیاستهای اکران امسال بود. این فیلم که در جشنواره فجر تحسین شد و جایزه گرفت و به عنوان یک اثر نمونه در سینمای معناگرا معرفی شد، در حالی به اکران خود ادامه میدهد که با یک دوراندیشی و تدبیر درست میتوانست ارتباط بهتری با مخاطبان برقرار بکند. نکته حائز اهمیت این است که این فیلم به رغم همه مشکلات، توانسته از مرز صد میلیون تومان فروش بگذرد. توجه داشته باشیم که اکران «بید مجنون» باعث شد که بسیاری از سالنهای این فیلم به فیلم مجیدی اختصاص داده شود. در سینما استقلال و چند سینمای دیگر که به حوزه هنری تعلق دارند، همزمان با نمایش «خیلی دور، خیلی نزدیک» (که تهیهکنندهاش حوزه هنری است) «شارلاتان» نمایش داده میشد و مسائلی از این دست نشان میدهد که تماشاگران جدی سینما، حتی در بدترین شرایط هم فیلم مورد علاقه شان را میبینند، حتی اگر فیلمی فقط چند سالن محدود در اختیار داشته باشد و از امکانات معمولی فیلمهای دیگر هم برخوردار نباشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 241]