تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 18 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس چهل روز خود را براى خدا خالص كند چشمه هاى حكمت از قلب وى بر زبانش جارى مى شو...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805541973




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

با شکوه‏ترین شب زندگی


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: با شکوه‏ترین شب زندگیمرد تا دیر وقت بیدار بود. درباره تصمیمی که گرفته بود فکر می‏کرد. از پنجره چوبی کوچک اتاقشان به ستاره‏ها نگاه کرد. چشمش به ماه افتاد که همچون سینی نقره‏ای در دل آسمان قل می‏خورد و به جلو می‏رفت. انگار از میهمانی ستاره‏ها برمی‏گشت. نسیمی خنک، شاخه سبز درخت همسایه را به آرامی تکان می‏داد، مرد رو به همسرش کرد و گفت: بیداری؟
با شکوه‏ترین شب زندگی
زن پلک‏هایش را گشود و گفت: اگر هم نبودم حالا هستم.- می‏دانی که دیشب‏ امیرالمومنین علیه‏السلام میهمان همسایه‏مان بوده است؟- می‏دانم اما چرا می‏پرسی؟مرد سکوت کرد. فکر کرد، چگونه فکری که او را خوشحال کرده بود، به همسرش بگوید.- راستش به فکرم رسید ما هم یک شب او را به خانه‏مان دعوت کنیم.زن با تعجب پرسید: اما این روزها اندوخته‏ای در خانه نداریم؛ چگونه از او دعوت کنیم؟ تازه مگر امیرالمومنین علیه‏السلام دعوت آدم‏های فقیری مثل ما را می‏پذیرد؟مرد چند لحظه ساکت شد و درباره حرف‏های همسرش فکر کرد. بعد گفت: شاید! شاید بپذیرد!زن گفت: این آرزوی ماست. اگر بپذیرد، از هر جا که باشد بهترین غذاها را برایش خواهیم پخت. بهترین پذیرایی‏ها را از او خواهیم کرد.مرد و زن وقتی چشم گشودند، سپیده صبح سرزده بود. ستاره‏ها یکی‏یکی در دریای آبی آسمان ناپدید می‏شدند. سر از بستر برداشتند.مرد چشمش را مالید و گفت: عجب خوابی دیشب دیدم. امام علیه‏السلام از کوچه‏مان می‏گذشت. دستش را گرفتم و به خانه‏مان آوردم. چه صفایی داشت!زن خمیازه‏ای کشید و گفت: از بس به او علاقه‏ داری، در خواب هم رهایش نمی‏کنی.خورشید به میان آسمان رسیده بود که مرد به مسجد کوفه رسید. فریاد اذان ظهر مردم کوفه را به مسجد می‏کشاند. مرد با عجله خود را به مسجد رساند. صف‏ها تشکیل شده بود. مرد، نمازگزاران را ورانداز کرد. از میان صف‏های به هم فشرده، چشمش به عبای قهوه‏ای رنگ و دستار سبز مردی افتاد که وقت برخاستن و نشستن پیدا و پنهان می‏شد. یک لحظه ایستاد و زیرلب گفت: «آیا می‏پذیرد؟» و به نماز ایستاد.پس از نماز، دستان گرم امام علیه‏السلام به نمازگزاران حرارت و امید می‏بخشید. مرد نگاهی به چهره‏ زیبایامام علیه‏السلام انداخت؛ اما چیزی نپرسید.دور امام علیه‏السلام شلوغ بود. امام علیه‏السلام از میان جمعیت نگاهی به مرد انداخت و در چشمانش سوسوی نیازی را دید. ایستاد تا مردم رفتند و مسجد خلوت شد. مرد جلو آمد و در چهره امام علیه‏السلام نگاه کرد. آنقدر صمیمی بود که می‏توانست بی‏هیچ مقدمه‏ای خواسته‏اش را بگوید.- علی‏ جان! زمان درازی است من و همسرم آرزویی داشته‏ایم که به دست شما برآورده می‏شود. مرد لحظه‏ای ساکت شد و دوباره ادامه داد: من و همسرم از شما دعوت می‏کنیم که امشب به خانه ما بیایید و میهمان ما باشید. این آرزوی ماست.
با شکوه‏ترین شب زندگی
امام علیه‏السلام به چهره مرد نگاه کرد. صفا و سادگی را در آن دید. مرد منتظر پاسخ امام علیه‏السلام ماند.- می‏پذیرم اما با سه شرط.- با سه شرط؟ هر شرطی باشد می‏پذیرم. بگو چه شرطی؟- شرط اول آنکه، هر چه در منزل داری بیاوری و از بیرون خانه چیزی تهیه نکنی.دوم آنکه، چیزهایی را که در منزل داری از میهمان پنهان نکنی.امام علیه‏السلام ساکت شد. به چهره مرد نگاه کرد. مرد نگاهش در نگاه امام علیه‏السلام دوخته شد. تبسمی کرد و خندید. می‏دانست کهامام علیه‏السلام با این مزاح می‏خواهد او را به خود نزدیک کند.- چشم، آنچه در منزل داریم از میهمان عزیزمان پنهان نمی‏کنیم.- سوم آنکه، برای پذیرایی از میهمان، بر همسر و فرزندات سخت نگیری. اگر این شرایط را بپذیری من هم دعوت تو را خواهم پذیرفت.مرد با خوشحالی گفت: می‏پذیرم، می‏پذیرم.امام علیه‏السلام گفت: من هم میهمانی تو را پذیرفتم.آن شب، خدا دنیا را به زن داده بود. از خوشحالی سر از پا نمی‏شناخت. در بین اتاق‏های گلی و حیات کوچک خانه، مرتب در رفت و آمد بود. گاه آب می‏پاشید. زمانی جاروب می‏کرد؛ انگار شب عروسی آنها بود و هر دو جوان شده بودند.مرد هم مرتب به کوچه سرک می‏کشید. چند لحظه به انتظار می‏ماند و به خانه برمی‏گشت.زن پرسید: نیامد؟- می‏آید! می‏آید!با هر صدایی، قلب مهربان زن و مرد به تپش در می‏آید.انتظار به سر رسید. مرد به خانه آمد و مژده آورد که: امام علیه‏السلام آمد.شاخه سبز درخت همسایه، به خانه مرد سرک کشیده بود. نسیمی خنک برگ‏هایش را نوازش می‏داد. مرد سفره پارچه‏ای کوچکشان را کنار دیوار زیر فانوس ماه گسترد. همسرش آمد. به امام علیه‏السلام سلام کرد و با شرم گفت: سفره را همان‏طور که گفته بودید چیدیم. نه چیزی از بیرون خریدیم و نه چیزی را که در خانه داشتیم، پنهان کردیم.امام علیه‏السلام لبخندی بر لب‏ها داشت.- من هم با همین شرط‏ ها پذیرفتم.زن به اتاق رفت. همه چیزهایی را که در خانه بود، یک‏جا آورد و در سفره گذاشت: چند دانه خرما، چند بوته سبزی، دو سه قرص نان، کمی نمک و مقداری آب. این، همه سفره آنها بود. آن شب مرد و همسرش با شکوه‏ترین لحظه‏های زندگی خود را در کنار سفره ساده‏شان با پذیرایی از امیرالمومنین‏علیه‏السلام در زیر فانوس ماه به سر بردند.گروه کودک و نوجوان سایت تبیانمطالب مرتبطدوستت دارم! هفده شتر و سه برادر





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 419]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن