واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: سینماي ما- نزهت بادی: از همان نخستین روزهای نمایش فیلم «جدایی نادر از سیمین» بحث و گفتوگوهای مختلفی درباره آن مطرح شده که به ندرت درباره فیلم دیگری شاهد آن بودهایم. با اینکه تقریبا مدت نمایش فیلم تمام شده و فیلمهای تازهتری سر رسیده، اما میبینیم همچنان فیلم، موضوع داغ جامعه است. هنوز در مجلات، نشریات، سایتها و وبلاگهای مختلف به فیلم میپردازند و نقدها، یادداشتها، گفتوگوها و اظهارنظرها درباره فیلم ادامه دارد. جلسات و نشستها در دانشگاهها، فرهنگسراها و مکانهای فرهنگی و هنری پیرامون نقد و بررسی فیلم برگزار میشود و نخبگان، روشنفکران و هنرمندانی که در حوزه های خارج از سینما فعالیت دارند، درباره لایههای متفاوت فیلم نظر میدهند. هرچند مواجهه با همین بحث و نظرهای تخصصی نیز درباره یک فیلم اتفاقی کمیاب است اما شاید مهمتر از آن، گفتوگوهای عمومی باشد که میان مردم عادی شکل گرفته است. به طوری که این فیلم توانسته است برای مدتی بحث رایج در محافل خانوادگی و دوستانه را از مسائل سیاسی دور کند و به حرف زدن درباره سینما بکشاند. حتی کسانی که فیلم را دوست نداشتند، باز هم با آن ارتباط برقرار کردهاند و دربارهاش حرف میزنند. درواقع این فیلم موفق شده طیفهای مختلفی از جامعه را با جایگاه اجتماعی و سلیقه و دیدگاه متفاوت به سمت خود بکشاند و نظر نخبگان و افکار عمومی را توامان جلب کند و به موضوعی همگانی برای طرح پرسش و بحث و گفتوگو تبدیل شود. چه امتیازی بالاتر از این برای یک فیلم وجود دارد که بتواند بهانهای برای با هم به سینما رفتن، دور هم جمع شدن، جلسه راه انداختن و گپ زدن درباره سینما را فراهم آورد. فیلم فرهادی طلسم رکود و بیتفاوتی رایج در مخاطبان سینما را شکسته و یک شور جمعی و تب و تاب تازهای در جامعه ایجاد کرده است. مواجهه با چنین جریان فراگیری درباره یک فیلم که بعضیها آن را به سیاهنمایی و تلخگرایی متهم میکنند، در جامعه ای که اساسا سینما از دغدغه های اصلی آن نیست، خیلی عجیب به نظر میرسد و شاید کمتر کسی انتظار چنین مشارکتی از سوی مخاطبان نسبت به یک فیلم را داشت. ممکن است به نظر برسد حاشیههای زمان اکران، موضعگیری های خارج از فیلم و تقابل آن با فیلمی مثل «اخراجیها 3» بخشی از دلایل این جریان باشد، اما حتی اگر چنین چیزی را هم تا حدی در ماجرا موثر بدانیم، جالب است که میبینیم این اتفاق برای فیلم دیگر نیفتاد. فیلم دهنمکی با وجود استفاده از حواشی و جنجالهای خودساخته و هر چیزی که میتوانست مخاطب را برای دیدن فیلم وسوسه کند، هرچند مبتذل باشد، به فروش بالایی دست یافت، اما چنین توفیقی در جلب افکار عمومی نیافت و مثل تب تندی بود که خیلی زود سرد شد. موفقیت فیلم فرهادی در ایجاد این حس و حال جمعی که شامل آرا و نظرات متفاوت و گستردهای میشود، هیچ ربطی به تحریم و توطئه علیه فیلمهای دیگر و یا حمایتی که بعضیها آن را مشکوک میدانند و قومی و قبیلهای می خوانند، ندارد و بیش از هر چیزی از خود فیلم برمیآید که دیگران بارها به طور مفصل و با ارائه جرئیات به آن پرداختهاند که دیگر نیازی به تکرار آن نیست. مواردی مثل استفاده از قصهای که در دل ساختار معماگونهاش مخاطب را با پرسشهای اخلاقی گوناگونی روبرو میسازد، عدم قضاوت و بازخواست نسبت به شخصیتها و پرهیز از قطببندی خیر و شر در میان آنها و از همه مهمتر نزدیکی دنیای درونی فیلم به حس و حال زندگی مردم جامعه امروزمان. فقط امیدواریم این جریان مثبتی که با فیلم فرهادی به راه افتاده، با فیلمهای خوب دیگر ادامه بیابد و گفتمان سینمایی همچنان در جامعه باقی بماند. منبع : خبر آن لاين
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 231]