واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
خبرگزاري فارس: اصغر نعيمي ميگويد: «سلام بر عشق» يك فيلم سينمايي ملودرام ـ تريلر است با زمينههاي اجتماعي. داستان آن درباره شخصيتي است كه از گذشته خود فرار ميكند ولي مجموعه اتفاقاتي باعث ميشود كه اين شخصيت با گذشته خودش دوباره روبرو شود. گفتوگو با كارگردان «سلام بر عشق» در آغاز اكران نوروز89؛ نعيمي: «سلام بر عشق» طنز نيست، يك ملودرام اجتماعي است خبرگزاري فارس: اصغر نعيمي ميگويد: «سلام بر عشق» يك فيلم سينمايي ملودرام ـ تريلر است با زمينههاي اجتماعي. داستان آن درباره شخصيتي است كه از گذشته خود فرار ميكند ولي مجموعه اتفاقاتي باعث ميشود كه اين شخصيت با گذشته خودش دوباره روبرو شود. به گزارش خبرنگار سينمايي فارس، اصغر نعيمي به عنوان منتقد و نويسنده سينمايي، مدتها در متن و حاشيه سينماي ايران حضور داشته است. نقد نوشته، دستيار كارگردان فيلمهاي متعدد بوده، حتي در ستاره ميشود (فريدون جيراني) بازي كرده است. ساخت دو فيلم كوتاه «دير وقت» و «بن بست» نشان از آشنايي او به سينما و مؤلفههاي آن دارد. فيلم اولش «بي وفا» كمدي آبرومندي است كه بيآنكه توهين كند يا حرمتها را از بين ببرد، مخاطب را با خود همراه ميكند و باعث تفريح و سرگرمي است. اين فيلم در گيشه توانست موفقيت خوبي كسب كند و امكان حضور كارگردان در اين نوع از سينما را بيش از پيش مهيا نمود اما نعيمي با وجود امكان حضور در سينماي كمدي، سينماي جدي را براي ساخت فيلم دومش «سلام بر عشق» انتخاب ميكند اما در اين فيلم نيز، مخاطب عام را در نظر گرفته است. او اميدوار است كه بتواند اين بار نيز بتواند مخاطب را با سينماي ملودرام ـ تريلر همراه كند. * كمي درباره حال و هواي فيلم بگوئيد. فيلمي كه ظاهرا كمدي نيست... - «سلام بر عشق» فيلم سينمايي ملودرام ـ تريلر است با زمينههاي اجتماعي. داستان آن درباره شخصيتي است كه از گذشته خود فرار ميكند ولي مجموعه اتفاقاتي باعث ميشود كه اين شخصيت با گذشته خودش دوباره روبرو شود. * فيلمنامه كار دوم را چگونه انتخاب كرديد؟ - طرحي به نويسنده سفارش داديم كه با حضور من و تهيه كننده، فرآيند نوشتن فيلمنامه حدود 7 يا 8 ماه به طول انجاميد و كار نوشته شد. * با توجه به ساخته اول شما (بي وفا) كه مايههاي طنز داشت بود و توانست با مخاطب ارتباط خوبي برقرار كند، به نظر شما اين كار ميتواند نظر مخاطب را به خود جلب كند؟ به ويژه كه خوشبختانه اكران خوبي هم نصيب فيلم شده است... - به نظرمن زمان اكران فيلم خيلي نميتواند در موفقيت فيلمها تعيين كننده باشد و صرف اينكه يك فيلم در نوروز يا تابستان اكران ميشود، خيلي نميتواند در دستيابي فيلم به موفقيت سرنوشتساز باشد. در نهايت آنچه كه در زمينه موفقيت يك فيلم با مخاطب ارتباط مستقيم دارد، وضعيت خود فيلم خواهد بود. ما فيلمهايي را داشتهايم كه در فصل زمستان هم اكران شدهاند و موفقيت گستردهاي داشتهاند. همينطور بالعكس فيلمهايي كه در عيد يا تابستان روي پرده رفتهاند اما موفق نبودهاند. صرف اكران نوروزي دليل كافي براي اطمينان از موفقيت فيلم نيست. من خيلي اهل پيشبيني فيلم و موفقيت آن نيستم، براي اين كه اين فيلم، به لحاظ حال و هوا و لحن با فيلم قبلي من (بيوفا) متفاوت است. فيلم قبلي يك فيلم كمدي رومانتيك بود و در دورهاي ساخته شده بود كه اطمينان خيلي زيادي به موفقيت اين گونه فيلمها بود. «سلام برعشق» در واقع فرم، داستان و لحن متفاوتي دارد. يك فيلم كاملاً جدي است و به همين دليل، نميتوانم واكنش مخاطب را پيشبيني كنم. ما احساس كرديم كه شايد تماشاگر از ديدن فيلمهاي كمدي به يك دلزدگي رسيده باشد و اين كار با لحن جديد، ميتواند برايش جالب باشد اما به هرحال اين را هم كتمان نميكنم كه فيلم با نگاه به مخاطب گسترده ساخته شده و اميدوارم تماشاگر آن را بپسندد. * گفتيد به اين نتيجه رسيديد كه ممكن است مخاطب از ديدن فيلم كمدي دلزده شده باشد. خودتان به اين نتيجه رسيديد يا با مشورت با تهيهكننده، اين تصميم گرفته شد؟ به ويژه آن كه كار قبلي آقاي فرحبخش (فيلم آقاي هفترنگ) در گيشه چندان موفق نبود. - البته با مشورت با تهيه كننده به اين نتيجه رسيديم، اما علت عدم موفقيت «آقاي هفت رنگ» در گيشه، دليل اين نتيجه گيري نبود. زماني ما براي اين داستان و اين نوع سينما با تهيه كننده به توافق رسيديم كه «آقاي هفت رنگ» در مرحله فيلمبرداري بود. ما زماني كه به نتيجه ساخت فيلم «سلام برعشق» رسيديم، فيلمبرداري «آقاي هفت رنگ» به نيمه هم نرسيده بود. * پس پيامدهاي اكران فيلم «آقاي هفت رنگ» باعث اين تصميم نشد؟ 0- نه اصلاً اين طور نبود. زماني كه فيلم «آقاي هفت رنگ» اكران شد، ما همانروز فيلمبرداري را آغاز كرديم. اين تصميم به موفقيت يا عدم موفقيت آن فيلم ارتباطي ندارد و يك تحليل كاملاً متفاوت با سرنوشت اين فيلم بود. تحليل ما ربطي به فروش و گيشه «آقاي هفت رنگ» نداشت. * در كارنامه كاري شما، فيلمهاي كوتاه خوش ساختي ديدهايم، قصد ساخت فيلم كوتاه در آيندهاي نزديك نداريد؟ - دو كار كوتاه ساختم كه به انگيزه محك زدن خودم براي ورود به سينماي حرفهاي ساخته شد. در آن كارها تلاش كردم مؤلفههاي سينماي حرفهاي را در كارهاي كوتاهم تمرين و امتحان كنم. الان ديگر مناسبتي براي ساخت فيلم كوتاه نميبينم و موضوعيتي براي من وجود ندارد كه كار كوتاه بسازم. * چرا نميتوان ردپايي از دغدغههايي كه در فيلمهاي كوتاه شما ديده ميشد، در ساختههاي بلند سينمايي شما پيدا كرد؟ - عملي كردن آن دغدغهها ارتباط مستقيم با سياستگذاريهاي كلان سينما دارد. الان سينماي ما به لحاظ سياستگذاري چه در دوره جديدي كه از آن خيلي نگذشته و چه در زماني كه من قصد ساخت فيلم بلند داشتم و چه در زماني كه تصميم گرفتم فيلم دوم را بسازم، به نحوي بود كه امكان بروز و جلوه آن نوع دغدغهها را به شكل كامل نميداد و احساس ميكنم هنوز هم همين طور است. پس از اكران فيلم «بيوفا» كه فيلم پرفروشي بود امكان ساخت آثار مشابه را داشتم، اما بين ساخت فيلم اول و فيلم دوم (سلام برعشق) سه سال فاصله افتاد. اين سه سال صرف تلاش براي ساخت فيلمي بهتر از فيلم اول شد. همين كه ما به فيلمي مانند «سلام برعشق» برسيم، يك مقوله پيچيده و دشوار است كه به وقتش حتماً توضيح خواهم داد. سينماي ايران متاسفانه به دليل نوع سياستگذاري مديران فرهنگي و شكل سرمايهگذاري كه براي سينماي مستقل وجود ندارد، به كارگردانهايي كه مثل ما به جايي وابسته نيستند امكان چنين عرض اندامهايي را نميدهد. فيلم «ديروقت» را با همكاري عوامل سازندهاش ساختم و پس اندازي كه از كار دستياري جمعآوري كرده بودم. پروسه نمايش همان فيلم يك سال طول كشيد و به ما اجازه نمايش نميدادند. حالا چگونه ميتوان در قالب سينماي حرفهاي به دغدغهها و تعلقات شخصي خود پرداخت. به هرحال نه مسئولان موافق سينماي مستقل هستند و علاقه به سينماي تجربي دارند و نه مكان و نهادي وجود دارد كه براي اين نوع سينما سرمايهگذاري كند. فيلم ساختن نياز به سرمايه دارد و من هم آدمي نيستم كه براي خوشايند اهداف اين و آن سناريو بنويسم. ترجيح ميدهم، دغدغههاي شخصي خودم را حفظ كنم و حداقل فيلم براي مردم بسازم چون احساس ميكنم اين رويكرد شريفتر و صادقانهتر است. * اين فيلم چه جايگاهي را در كارنامه كاري شما دارد؟ - من هنوز نميتوانم ارزيابي كنم. زماني مي توانم از كار ارزيابي كنم كه تكليف فيلم در نمايش عمومي روشن شده باشد. هر فيلم براساس محاسباتي توليد ميشود و تا اين فيلم تكليفش در نمايش عمومي مشخص نشود من نميتوانم بگويم چقدر به اهدافم رسيدهام. براي اين ارزيابي، كمي زود است قدر مسلم اين است كه فيلمي كه ساختم به آن علاقمندم و به آن اعتقاد دارم و حالا اين فيلم چقدر در رسيدن به اهداف تعيين شده موفق بوده، اين را نميتوانم دربارهاش قضاوت كنم. * به عنوان منتقد، ساختار فيلم را چگونه ارزيابي ميكنيد؟! - اين را هم نميتوانم بگويم! بايد كمي زمان بگذرد تا بتوانم قضاوت درستتري ارايه دهم. * زمان اكران را مناسب فيلم ميدانيد؟ - بله زمان بسيار خوبي است اميدوارم فيلم بتواند از اين زمان مناسب بهره كافي را ببرد. گفتوگو: زهرا قزيلي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 337]