واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: «قهوه تلخ»، شايد راهي ديگر سینمای ما- زهره نبي زاده: خبرهاي چند روزه اخير، حاکي از فروش فوق العاده سريال " قهوه تلخ" به کارگرداني و بازيگري مهران مديري است. مشاهده چنين رويدادي که هر از چند گاهي، در يکي از زمينه هاي فرهنگي، اجتماعي روي مي دهد ذهن هاي کنجکاو را به بررسي و تحليل و تفسير دعوت مي کند. نگارنده نيز در اين مورد ذهنيتي دارد که خلاصه وار آن را مطرح مي کند. رسانه هاي ديداري که اکنون به صورت قانوني، رسمي و پذيرفته شده در حال فعاليت هستند به ترتيب تقدم زماني شامل تئاتر، سينما، تلويزيون و ويدئو تصويرهاي خانگي هستند در اين ميان آخرين مورد يعني سينماي خانواده به عنوان مرجعي براي بازيافت آخرين چرخه سودآوري فيلم هاي اکران شده يا نشده و همچنين سريالهاي نمايش داده در صدا وسيما به حساب مي آمده است. اما آنچه نو و بديع است نمايش سريالي خارج از رويه معمول وعرضه آن قبل از نمايش تلويزيوني و قبول ريسک بالا در صورت عدم استقبال و شکستي سخت براي پديد آورندگان اين سريال است. عدم توافق صاحب اثر با صدا وسيما به هر علتي که باشد آن را بايد به فال نيک گرفت زيرا بن بستي که اين چند ساله اخير بر اثر مديريت انحصاري در اين عرصه فرهنگي به وجود آمده است را به گشايشي نزديک بشارت مي دهد. اکنون کمي بيشتر اين پديده را مورد توجه قرار مي دهيم. اولين موردي که به نظر نگارنده مي رسد، پيامي است که اين گونه حرکت هاي اجتماعي يا فرهنگي در بر دارد که شامل بسته اي از دو معني "نفي و اثبات" يا "نه و آري" است. براي روشن تر شدن اين مطلب به مثالي از تاريخ نزديک مي پردازيم و سپس به بحث اصلي باز مي گرديم. در 12 فروردين 1358، هنگامي که هنوز دو ماهي از عمر انقلاب نگذشته و هيچ کدام از ارکان نظام شکل نگرفته بودند و حتي مقوله اي به نام قانون اساسي وجود نداشت، رفراندومي در ايران برپا شد که سرآغاز پيدايش يک نظام مردمسالار بود، آنها که به ياد دارند رفراندوم شامل دو کلمه "آري" به معناي قبول جمهوري اسلامي و "نه" به معني نفي آن مي بود و بيش از نود و هشت درصد مردم به کلمه "آري" راي دادند. اما گزينه "آري" در بطن خود هم شامل نفي بود هم شامل قبول، نفي همه آن چيزهايي که مردم با تمام وجود خود آن را لمس کرده بودند و آن چيزي نبود جز ظلم و استبداد و در يک کلام، نظام شاهنشاهي و از سوي ديگر قبول عدالت و آزادي در لواي جمهوري اسلامي. بدين ترتيب هر انتخابي در زندگي فردي واجتماعي به معني قبول گزينه اي و دفع گزينه هاي ديگر است آنچنان که يک سکه مي تواند دو رويه با ظاهري متفاوت و در همان حال يک معنا داشته باشد. اکنون به بحث اصلي " قهوه تلخ" باز مي گرديم. استقبال عمومي از اين سريال، نوعي جواب مثبت به انتشار اين اثر تلقي مي شود. اين استقبال حاوي دو پيام همزمان است. اول آنکه مردم هنرمنداني را که سالها براي آن ها زحمت کشيده و آثار معني گرا يا سرگرم کننده و شاد را بوجود آورده اند دوست دارند و جزيي از خاطرات و حتي فرهنگ عامه مي دانند و خواستار ديدن و شنيدن آثار جديدشان هستند تا جايي که حک شدن نام اين اشخاص در کنار يک اثر مي تواند تفکرانگيز، آرام بخش يا نشاط آور باشد."ما با سينما مخالف نيستيم با فحشا مخالفيم" تجسم اين کلام، در تاييد مستقيم امام (ره) در جايي ديگر از فيلم گاو ساخته داريوش مهرجويي است که مهر تاييدي بر فعاليت هاي سينمايي محسوب مي شود. گاه تنها نام اين هنرمند و آثارش مي تواند يادآور سينماي تاثيرگذار و مردمي باشد. ربنا و دعاي سحر شجريان با روزه و رمضان و مسلماني ايرانيان در هم آميخته شده است مردم ما شجريان، ربنا و آوازهاي او را دوست دارند و همچنان آرزوي سلامت و خلق آثار جديد او را مي کنند. بنابراين يک روي استقبال از "قهوه تلخ " قدرداني و تشکر مردم از هنرمندان مورد علاقه اشان است و روي ديگر آن جنبه ناخشنودي از تصميمات مديران فرهنگي است. پنج سال پيش وزير ارشاد قبلي در مدت کوتاه چهار ساله خود قصد تغيير ريل سينما را کرد و مسيري ديگر براي آن رقم زد غافل از آنکه اسلاف بعدي اين راه را کج راهه اي مي دانند که بايد با دست تواناي خود در مدتي شايد کوتاه تر، کاري کنند کارستان و خدا مي داند که اين ريل زيگزاگ، مسافران اين قطار را به کجا خواهد رساند. بعد از آن در هر ايستگاهي تعدادي از سينماگران هر کدام به دليلي از اين قطار پياده شدند يکي از اين ايستگاه ها، ايستگاه صدا و سيما بود. سينماگراني که مجبور به گذران زندگي از راه همين حرفه هستند به اين ايستگاه وارد شدند اگر چه اين محيط کنترل شده است و همه عوامل، مجريان سياست هاي کلان آن رسانه هستند، اما مي توان اميدوار بود که پس از مدتي اين همه ورودي، خروجي همچون "قهوه تلخ" داشته باشد. اين تصميمات وزارتي که جنبه بازدارندگي در آن موج مي زند، همچنان ادامه دارد و شاهد آن نيز توقيف آثار دو هنرمند ارزشمند ديگر، اصغر فرهادي و کمال تبريزي است. اکنون معلوم مي شود آن همه ادعا در مورد رفع توقيف فيلم ها تنها حرکتي براي گريز از عواقب تصميمات غلط و سليقه اي مديران قبلي است و تصميمات جديد نشان از آن دارد که "در همچنان بر همان پاشنه قبلي مي چرخد". منبع : روزنامه مردمسالاری
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 135]