واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: فيلم «گرگ و ميش» در سال گذشته، با وجود حضور چهرههاي تازه و هزينه اندك توليد، فروش خوبي در گيشه كشورهاي مختلف جهان داشت و سبب رقابت تهيهكنندهها براي توليد فيلمهايي با حضور قهرمانان خون آشام شده است. پس از حضور دراكولا، كنت خون آشام رومانيايي در سري فيلمهاي ژانر وحشت در دهه 1960و1970 اين موج تازه نشان از ظهور دوباره اين قهرمانان اشرافي بر پرده سينماها دارد. بهنظر ميرسد ديگر كسي حريف خون آشامان نيست و آنها بدون وحشت از نورخورشيد و شكارچيانشان به سينما و شبكههاي تلويزيوني هجوم آوردهاند. شايد خود كنت دراكولا هم تصور نميكرد اين ميزان استقبال از داستانهاي خون آشامان را در عرصه هنر و فرهنگ كشورهاي مختلف شاهد باشد اما اين موج جديد روزهاي خوب و پرطرفداري را ميگذراند. قسمت دوم فيلم «گرگوميش» با عنوان ماه جديد كه اقتباسي ازسري رمانهاي مشهوري به همين نام است در ماه آينده به اكران درميآيد و قسمت سوم آن نيز در ماه ژوئن سال آينده اكران خواهد شد. همچنين سريال «خون واقعي» از شبكه تلويزيوني «اچ بياو» كه بيشترين بيننده را از زمان پخش سريال خانواده سوپرانو براي اين شبكه رقم زده است به تازگي پخش دومين فصل خود را پشت سر گذاشته است و يكي ديگر از شبكههاي تلويزيوني به نام «سي دبليو» با پايان يافتن پخش سريال خون واقعي، پخش سريال ديگري به نام «خاطرات خون آشامان» را آغاز خواهد كرد. كوين ويليامسون، يكي از نويسندگان اصلي سريال و خالق سري جيغ در كنار وس كريون درمورد شهرت روزافزون خون آشامان ميگويد:خون آشامان خطرناك هستند ولي در عين حال ميتوانند نگهبان شما باشند يا اينكه شما توانايي به چالش كشيدن آنها را داريد. زندگي آنها به شكل غيرقابل باوري اسطورهاي است و البته همه مردم هم دوست دارند زندگيهايي اسطورهاي داشته باشند.او تاييد ميكند كه در ابتدا نسبت به اين موضوع ترديد وجود داشت كه همه سريال را با فيلم «گرگ و ميش» مقايسه كنند و البته شباهتهاي زيادي هم بين آنها وجود دارد؛ دختري از شهري كوچك با خون آشام خوش قلبي آشنا ميشود و از همين جا ماجرا آغاز ميشود. اما ويليامسون معتقد است روند ماجراها پس از آشنايي كاملا با آن فيلم متفاوت است و خلاقيتهايي براي بهوجود آوردن هر چه بيشتر تفاوتها اعمال شده است هر چند داستانهاي خون آشامان هميشه در چند موضوع مشترك هستند. اين روند تازه به اين زوديها پايان نخواهد گرفت و دورنماي حضورش حداقل تا سال 2012 به چشم ميخورد. فيلم جديد تيم برتون به نام «سايههاي تاريك» با بازي جاني دپ براي اكران در سال 2011 در نظر گرفته شده است و همچنين صحبت از نسخه سينمايي سريال Buffy the Vampire Slayer براي سال 2012 است. از سوي ديگر گيلرمو دل تورو، كارگران و نويسنده مكزيكي و همكار نويسندهاش چاك هوگان كتابهاي دوم و سوم سري the strain را در دست نگارش دارند.كتاب اول اين سري در اوايل امسال با استقبال فراوان كتابخوانها مواجه شد. البته در دهههاي اخير اين نخستين بار نيست كه خونآشامان فرهنگ پاپ را مورد تهاجم قرار دادهاند و در اواخر دهه 1970 و اوايل دهه 1980 كتابهاي «آن رايس» باعث شهرت آنها شد. قهرمانان خون آشام فيلمها و سريالهاي جديد را عموما مردان خوش قيافه و ثروتمند تشكيل ميدهند و كتابهاي آن رايس در اين نكته با اين آثار تازه مشترك بود. توماس گرازا، استاد دانشگاه تگزاس كه بيش از 12 سال است موضوع خون آشامان در فرهنگ اسلاو را تدريس ميكند درمورد استقبال از اين شخصيتهاي تاريخي ميگويد: اگر شما اهريمني بد قيافه را كه در گوشهاي مخفي شده ببينيد هر گز به سوي او نخواهيد رفت اما اهريمني رمانتيك و ثروتمند هميشه انگيزه آشنايي را ايجاد ميكند. به عقيده مت ريوز كه نسخه بازسازي شده او از فيلم سوئدي «به فرد مناسب اجازه ورود بده» در سال آينده اكران خواهد شد، يكي از رمزهاي ماندگاري اين ژانر ميتواند امكان فرار از خودي باشد كه به تماشاگر ميدهد. اين فيلم سوئدي ماجراي پسر نوجواني بود كه به شكلي ناخواسته با خون آشامي طرح رفاقت ميريزد. به عقيده ريوز اين ژانر اجازه ميدهد تا تماشاگر به شكلي امن رويكردي به نيمه تاريك ذهنش داشته باشد و در هر كدام از فيلمها، كتابها و سريالهاي پرطرفدار خون آشامان به يكي از وگزينههاي مورد علاقه تماشاگران پرداخته شده است.براي مثال گرگ و ميش در مورد رمانتيسم است ولي فيلم سوئدي به دردهاي جوانان در آغاز زندگي جديد اشاره دارد و جالب است كه فيلمسازان و تماشاگران و هنرپيشهها ديد مشابهي به اصول زندگي خون آشامان دارند ولي هر كدام برداشتي متفاوت از ماجرا دارند. در همين حال مليزاروزنبرگ، نويسنده فيلمنامه سري فيلمهاي «گرگ و ميش» براي حضور پرتعداد خون آشامها دليل خوبي دارد: شبيه ديگر ژانرهاي سينمايي وقتي يكي از داستانهاي خون آشامان موفق باشد همه با هم دست به كپي ميزنند و اين شيوه كار استوديوهاست. همه چيز در كسب درآمد بيشتر خلاصه ميشود و ايدههاي خلاقانه در اين ميان از بين ميروند ولي اين بار نسل تازهاي از جوانان با داستان جذاب خون آشامها مواجه شدهاند و شايد اين تازگي براي آنها اين قدر دوام داشته باشد كه به ايدههاي تازه مجال خودنمايي بدهد. اما ترديدها در مورد تداوم استقبال اين علاقهمندان كه نسل «گرگ و ميش» ناميده ميشوند وجود دارد و اينكه چه زماني تماشاگران، فيلمهايي از اين دست را پس خواهند زد، امري است كه بايد منتظر ماند و ديد. ويليامسون كه از طرفداران سريال خون واقعي است هم اين موضوع را بعيد نميداند و ميگويد: آيا فضاي مناسبي براي يك فيلم يا سريال خون آشامي ديگر در دستگاههاي پخش خانگي وجود دارد؟ جواب من مثبت است اما بايد ديد آستانه تحمل تماشاگران تا چه حد است و قهرمانان خون آشام تا كي محبوب ميمانند. همشهری
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 207]