تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836096725
برای پیشنماز بودن خوبم ولی برای قضاوت پیر شدهام
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: برای پیشنماز بودن خوبم ولی برای قضاوت پیر شدهام آیتالله یزدی
آیتالله یزدی عضو شورای نگهبان و دبیر مجلس خبرگان در گفتوگو با نشریه قضاوت، گفته است که این روزها از یک مصاحبه طولانی خسته میشود، چه رسد به قضاوت کردن. او در این گفت و گو که در حاشیه برگزاری نمایشگاه دستاوردهای 30 سال قوه قضاییه انجام شده، ماجرای انتصاب خود به عنوان رییس قوه قضاییه در سال ها 68 تا 78 را تشریح کرد. در ادامه متن کامل این گفت و گو را می خوانید در زمان ریاست شما دو مسئله اتفاق افتاد. یکی، حذف دادسراها و دیگری، تشکیل پلیس قضایی که به تقریب مورد اعتراض همه قضات، از جمله من بود. اگر صلاح میدانید در این خصوص توضیح بفرمایید.اعتقاد من این بوده و هست که تکیهگاه قضا در هر کشور و حکومتی قاضی آن کشور است و اعتبار قاضی اعتبار قضای آن کشور را تعیین میکند و هرچه قاضی دارای اعتبار بیشتری باشد، دستگاه قضایی اعتبار بیشتری پیدا خواهد کرد. زیرا خروجی کار و محصول نهایی دستگاه قضایی به دست و قلم قاضی است. بنابراین باید قضات را حمایت و برای رشد و تعالی آنان اقدام کنیم. این یک اصل بود و از این رو، من سعی میکردم نسبت به تحصیلات، پیشرفت و اقدامهای قضات بر قانون تکیه کنیم. ملاک تشخیص توان و قدرت قاضی حکمنویسی اوست و مقید بودم برای ارزیابی توان قضات وضعیت و تعداد احکام آنها را به خصوص در دیوانعالی کشور بررسی کنیم تا بدین وسیله اعتبار و دقت قضات افزایش یابد. از جمله این موارد، تحصیل ضمن خدمت بود و معتقد بودم که قاضی باید بتواند در حین خدمت به ادامه تحصیل در رشته قضایی بپردازد. از این رو، نسبت به کارهایی که مربوط به رشد تحصیلی قضات بود، اهتمام داشتم. مثل تأسیس دانشکده قضایی و جذب قضات از طلاب حوزه علمیه قم که دلیل من برای تمایل به جذب طلاب آن بود که زیربناهای فکری و علمی طلبه که در حوزه علمیه تحصیل کرده، مستند به مبانی الهی و اسلامی است و نسبت به تحصیلکردههای دانشگاهی در رشته حقوق به امر قضاوت ارجحیت دارد. از این رو، در دستگاه قضایی تشکیلاتی هم دنبال و مصوبهای هم در این خصوص در مجلس تصویب شد که ملاک را مشخص کرد و در متن قانون، برگزاری امتحانها بر عهده جامعه مدرسین قم گذاشته شد و هیئت سه نفرهای وجود داشت که مرحوم تهرانی از جمله کسانی بود که در امتحانات سختگیری زیادی میکرد. و حاج آقا میرمحمدی هم حضور داشتند. دستگاه قضایی همیشه از نظر نیروی انسانی (قاضی و کارمندان مرتبط) دچار کمبود بود و بهطور طبیعی ممنوعیتهایی هم برای استخدام وجود داشت و دولت وقت با سهمیهبندی اجازه استخدام میداد. به هر حال در مدت حضور من هر سال تعدادی نیرو جذب و در دستگاه قضایی توزیع شدند. در مورد جذب، توزیع و تجلیل قضات و حفظ شخصیت قاضی مسایلی وجود داشت که بنده حساس بودم. به عنوان مثال، به این مسئله مقید بودم که وقتی یک قاضی مرتکب خطایی شده بود و به دادسرای انتظامی معرفی میشد، در فضای قوه قضاییه و حتی فضای کاری فرد منتشر نشود. زیرا آثار سویی در افکار عمومی و قضات داشت. از این رو خودم گاهی در دادگاهها به خصوص در محکمه عالی انتظامی شرکت میکردم زیرا یکی از اعضای شرکتکننده رئیس قوه قضاییه است. طبیعی است که در هر دستگاه قضایی گاهی خطاهایی پیش میآید. به عنوان مثال، یک قاضی متخلفی پیش من آمد و من هم میخواستم بهنحوی قضیه را حل و فصل کنم. به او گفتم که اگر پیش من میآمدی و جریان را میگفتی من خودم چند برابر همین مبلغی که سبب محکومیت شما شده است، به شما میدادم و هم حیثیت شما و هم حیثیت دستگاه قضا حفظ میشد و برای رعایت قانون باید محکومیت خود را بکشی و کاری نمیتوانم بکنم اما باید در چنین حد پایینی مرتکب جرم میشدی. نمونه دیگری هم در حد جرم بسیار بالایی بود مربوط به یکی از قضات دیوانعالی کشور میشد مسئله را با مقام معظم رهبری در میان گذاشتم و با اجازه ایشان حکم ویژهای به یک نفر دادم تا این قضیه را پیگیری کند. حتی رئیس دیوانعالی کشور را هم در جریان این مسئله قرار ندادم. در پایان هم قاضی مزبور از دستگاه قضایی برکنار شد. قضات محور اصلی دستگاه قضایی هستند و باید به مشکلات آنها بهگونهای رسیدگی شود که آسیبی به آنها نرسد و باید از آنها مراقبت کرد. در موضوع حذف دادسراها، گزارشهای زیادی به ما میرسید که افراد در دادسرا اقرار اما در دادگاه آن را انکار میکنند و قاضی دادگاه اقرار نزد غیرقاضی را دارای اعتبار شرعی نمیداند و حکم نمیدهد. این مشکل به بحث گذاشته شد که چگونه باید آن را حل کنیم. بحثهای اولیه در دفتر رئیس دادگستری وقت، آقای دکتر حبیبی انجام شد و افراد زیادی از جمله قضات عالیرتبه، حقوقدانان و نمایندگان مجلس، برخی از اعضای شورای عالی قضایی سابق و... در آن شرکت کردند که مذاکرات آن جلسات در حال حاضر محفوظ است و با این مقدمات پایه لایحه تشکیل دادگاههای عمومی ریخته شد و کلیات آن به تصویب رسید. طرحی تهیه و در مجلس تصویب و برای اجرا به قوه قضاییه ابلاغ شد که حدود 10 سال اجرا شود. در اجرا، رئیسان دادگستریها امکان اجرا و عمل را اعلام کردند و در مدت کوتاهی در بخشهای زیادی اجرا شد. بهطور طبیعی اجرای هر قانونی میتواند توام با نقصها و ضعفهایی باشد. خوب است که این نقایص و ضعفها جمعآوری و به عنوان اصلاح قانون به مجلس ارایه شود. این کار هم شروع شد. دادسرا در کنار محکمه قرار گرفت و به تدریج امور پیش رفت. البته نظر آیتالله شاهرودی چیز دیگری بود. مزایایی که تهیهکنندگان لایحه در نظر گرفته بودند و نقائصی که جمعآوری شد از اموری است که دیگران باید در مورد آن بحث کنند. من تحقیقات هر دو طرف را دیدم. کتابها و مقالاتی که نوشته شد هم موجودات اما اجرا و عمل چیز دیگری بوده و در نهایت در دوره ما در سطح کل کشور اجرا شد. اکثر رئیسان هم معتقد بودند که کارها خود به خود بهتر پیش میرود و یکی از مزایای آن این بود که در نیروی انسانی دستگاه قضایی صرفهجویی میشد و با گسترشی که در دادسراها وجود داشت، مشکلات کاهش پیدا میکرد. در خصوص مزایا و معایب آن باید تحقیقات میدانی انجام شود. به هر حال اینها گذشت و آیتالله شاهرودی که تشریف آوردند لایحه دیگری ارایه شد و مجلس هم تصویب کرد. شما در قدم اول بر اجرای دقیق قانون و عدالت برای صغیر و کبیر و عالی و دانی اصرار داشتید. حضرتعالی در همین زمینه در مورد یک طرح دعوایی و موضوعی به دادسرا تشریف بردید اینکه رئیس قوه قضاییه با جایگاه علمی و منصبی که دارد در دادسرا مثل یک فرد عادی حاضر شود و به قاضی پاسخگو باشد، الگوی مناسبی است، در این خصوص توضیح بفرمایید.یک موردی پیش آمد؛ یکی از جراید یا کسی که متکی به یکی از مقامها بود به فردی از مقامهای قضایی اهانت کرده بود. این دعو ادامه پیدا کرد و من گفتم باید دادگاه به این موضوع رسیدگی کند. موضوع به دادگاه رفت و فرد مورد نظر متکی به یکی از مقامهای قضایی بود. چند بار احضار شده بود اما کسی نمیتوانست وی را جلب کند. من علت توقف پرونده را پرسیدم. گفتند ایشان صاحب منبعی نیستند و نمیآیند. گفتم این حرفها معنی ندارد. هر شخصیتی که به دادگاه برای توضیح احضار میشود؛ این به معنای متهم بودن وی نیست بنابراین باید حتماً بیاند برای اینکه مسئله حل بشود، گفتند چون شما هم شکایت کردهاید، تشریف بیاورید. من هم استقبال کردم و پس از تعیین وقت مانند افراد عادی به دادسرای مربوط رفتم. وقتی وارد دادگستری شدم دادستان به استقبال من آمد. گفتم که من برای بازدید نیامدهام و به عنوان یک مطلع توسط قاضی یکی از شعبهها احضار شدهام و به آنجا میروم. شما به سر کار خودتان تشریف ببرید. گفت من تنها به عنوان راهنما شما را به شعبه راهنمایی کنم. در نهایت با هم به شعبه مربوط رفتیم و نشستیم و آقای دادستان به درخواست من تشریف بردند. برای قاضی کمی مشکل بود که از من سوال کند اما با اصرار من ایشان پشت میزشان نشستند و من هم در جایگاه مطلع قرار گرفتم. قاضی بسیار احتیاط میکرد گفتم برادر عزیز هرطوری که با دیگران برخورد میکنید با من هم همانطور عمل کنید. شما قاضی هستید من هم یک مطلع در نتیجه وی کار را شروع کرد و سوالاتی پرسید و من توضیح دادم و امضا کردم. وقتی این جریان به گوش آن فرد رسید، در دادگاه حاضر شد و به شکلی آن پرونده را حل و فصل کردند. به نظر خود من این کار مهمی نبود اما فکر میکنم دستگاه قضایی باید چنان اعتباری داشته باشد که وقتی کسی را احضار کرد، تصور نکند که به عنوان متهم یا مجرم احضار شده است. محکمه اعتبار بالایی دارد. فرض کنید با توجه به تجارب و خلوص نیت و دید حکومتی که شما دارید، مقام معظم رهبری بار دیگر شما را به عنوان رئیس قوه قضاییه منصوب کنند. آیا با توجه به شرایط فعلی میپذیرید؟سوال عجیبی میکنید. من تعجب میکنم که چرا این سوال را میکنید؟ فراموش نمیکنم که روزهای آخر روزشماری میکردم که سریعتر تمام شود. خدا را شاهد میگیرم که در روزهای آخر وقتی در دفترم نماز میخواندم یکی از دعاهایم این بود که این چند روز به سلامتی بگذرد و من بتوانم از این مسئولیت کنار بروم. مسئولیت سنگینی است. زیرا پیش خود احساس میکردم که ممکن است کوتاهی در انجام وظیفه صورت بگیرد. گاهی فردی را از زندان در دفترم احضار میکردم و میگفتم دیشب کجا بودی؟ یادم نمیرود، میگفت خانه فلانی. آقای فلان و فلان هم بودند، نقشه هم این بوده است. میگفتم چه کسی به شما اجازه داد از زندان بیرون بروی؟ میگفت: آقای فلانی و فلانی. سعی میکردم گزارشها را از کانالهای مختلف، دوستان و... کسب کنم. پوشهای داشتم و انتقادهایی را که از خودم میشد در آن جمعآوری میکردم و در این اواخر 8- 7 تا برگه قیمتی در اختیارم بود که از روزهای اول این انتقادها را کرده بودند و من سعی میکردم هرچه را میتوانم استفاده و اصلاح کنم و هرچه را نمیتوانم بالاخره انتقادی بود و میتوانست مورد استفاده قرار بگیرد. من در دوره کاری خود برخی جریانها را نوشتم و راضی نیستم در زمان حیاتم در جایی منعکس بشود. من معتقد بودم هرکسی در دوران خاصی توان ابتکار، تفکر و خلق یک پدیده جدید را دارد اما وقتی تمام شد باید فرد دیگری با نیروی جوانی و ابتکار و قدرت جدید بیاید. تعارف هم ندارد هر انسانی همینطور است. من توجه دارم در آن شرایطی که آمدم هم کار قضایی انجام میدادم و هم سعی میکردم کارهای شوراهای مربوط و بعضی ملاقاتها و دیدارها و تماسها را انجام دهم. کاری که خارج از حوضه کاریام بود، میگفتم به نظر من اشکال شرعی دارد و انجام نمیدادم. کسانی بودند که اصرار میکردند حداقل در مورد این نوشتههایی که در فرصتهای تعطیلی دنبال میکنید، کلاس درس بگذارید؛ میگفتم در وقت اداری نمیشود در وقت غیراداری هم میبینم که کارهای الزامی وجود دارد. شرایط سنی آن موقع ایجاب میکرد و خداوند هم عنایت داشت و بالاخره کارهایی هم انجام شده بود. در هر کاری اینطور است. بعد هم حضرت آیتالله شاهرودی با یک نیروی جوان و تازهای آمدند و کارهایی را انجام دادند. اکنون اگر من و امثال من بخواهیم یک چنین مسئولیتهایی را بپذیریم به نظر من خیانتی به دستگاه قضایی است؛ یعنی من و امثال من در سنی هستیم که با یک گفتوگوی ساده خسته میشویم و نمیتوانیم کار کنیم. معنا ندارد کار به این سنگینی را بپذیریم. باید این کارهای سنگین در اختیار یک نیروی جوان قرار بگیرد. البته آن نیروی جوان هم باید شرایط لازم شامل اجتهاد، قدرت، مدیریت و ابتکار و خلاقیت را داشته باشد و بتواند مجموعه را یک گام به جلو ببرد. زیرا مجموعه متعلق به فرد نیست. من مطمئنم که چنین پیشنهادی را هرگز به کسی با سن و سال من نمیکنند. انشاالله امیدواریم در پایان دوره آیتالله شاهرودی و در شروع دوره جدید، کسی بیاید که با نشاط جوانی و در عین حال با شرایط قانونی و سنی بتواند قوه قضاییه را چند قدم به پیش ببرد. پس این پرسش درستی نیست که فرد مسنی برای رئیس دستگاه قضایی بیاید. ما برای نماز جماعت و آخوندی کردن خوب هستیم اما برای اداره قوه قضاییه افراد مسن را دعوت به کار نمیکنند. در جایگاهی که هستید به عنوان رئیس حوزه علمیه چه توصیهای به قضات و کارکنان دستگاه قضایی دارید؟من توفیق پیدا کردم یک دوره در آموزش قضات شرکت و بحث احکام قضا و آداب قضا را در آن دوره بیان کنم که البته این مباحث به ظاهر چاپ شده است. در درجه اول تفاوت بین احکام و آداب را بیان کردم. حکم قضایی عبارت است از آن چیزی که اگر رعایت نشود قضا غلط و باطل است و قابل اجرا نیست اما ادب قضایی چنین اثری ندارد. اگر ادب قضایی رعایت شود زیبایی قضا است و اگر رعایت نشود اشکالی ندارد و قاضی به وظیفه عمل کرده است. در آداب قضا هیچکس نمیتواند به اندازهای که امیرالمومنین(ع) برای شریح و کسان دیگر فرمودهاند این قبیل مسایل و آداب را بگوید و همین آداب باید سرمشق همه ما باشد. در درجه اول، قاضی باید بین خود و خدا به صلاحیت خویش مطمئن باشد و به نمره، مدرک، اجازه و... توجه نکند. قضاوت چه حقوقی و چه کیفری، یعنی جاری کردن حکم خدا. اگر قاضی به این نکته توجه داشته باشد که به قول عوام در جایگاه امیرالمومنین(ع) قرار دارد، باید مواظب باشد که احکام خدا را جابهجا نکند و خداوند را ناظر بر اعمال خود بداند و در حقیقت حق خدا را رعایت کند. همه در همه احوال زندگی باید خداوند را در نظر داشته باشیم اما قاضی به خصوص در لحظه صدور حکم و نوشتن کلمهای که مربوط به جان و مال کسی یا در مورد جمعی است باید حق خدا را رعایت کند. اگر این کار را بکند خداوند تنهایش نمیگذارد. در یکی از روایات تصریح شده است که اگر قاضی در صدد رعایت حق براید خداوند فرشتگانی را به کمک او میفرستد که فضای اطراف او را پاک میدارند تا و او بتواند به درستی قضاوت کند و اگر خدای نکرده این را فراموش کند و در صدد جانبداری از دوستان و اقوام خود برآید خداوند او را به حال خود وامیگذارد و بلافاصله شیطان فضا را در اختیار میگیرد و هرگونه که حکم کند شیطان در آن حکم نقش دارد. من در مقام توصیه نیستم اما قاضی باید بداند بالاترین مقام و حساسترین کاری که در حکومت وجود دارد، کار قضاوت است و خدا هم بر حکم قاضی ناظر است. بهطور طبیعی کار سختی است و شیطان به سراغ انسان میآید. گاهی مدیران دفاتر یا برخی دوستان در کار انسان دخالت و توصیه یا سفارشی میکنند. خطر بزرگی که در دستگاه قضایی وارد میشود و هر مدیری باید مراقبت بکند، پیشگیری از توصیه و توصیهگران است. گاهی ممکن است، فلان آیتالله یا مرجع عظیمالشأن توصیه کند. آن مرجع که در جریان پرونده نیست و به خاطر خدا چیزی نوشته است اما قاضی اشراف به قضیه دارد و باید به خاطر خدا فارغ از توصیه مرجع یا هر دوست و رفیقی حکم خدا را انجام بدهد و از کسی هم نترسد. قاضی باید اینگونه باشد. گاهی شنیده میشود که میگویند ممکن است ما را کنار بگذارند مگر روزی ما دست انسانهاست؛ کنار بگذارند کار دیگری که نمیتوانند بکنند. بنابراین اگر قاضی این روحیه شهامت و جرأت را داشته باشد بهطور حتم در دستگاه هم پیشرفت میکند و قاضی برجستهای میشود و خداوند هم کمکش میکند و از طرفی دستگاه قضایی هم رشد خواهد کرد. بهحمدالله در طول 30 سال گذشته دستگاه قضایی به تدریج رشد خودش را داشته است و انشاالله بعد از این هم خواهد داشت
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 270]
صفحات پیشنهادی
برای پیشنماز بودن خوبم ولی برای قضاوت پیر شدهام
برای پیشنماز بودن خوبم ولی برای قضاوت پیر شدهام آیتالله یزدی آیتالله یزدی عضو شورای نگهبان و دبیر مجلس خبرگان در گفتوگو با نشریه قضاوت، گفته است که ...
برای پیشنماز بودن خوبم ولی برای قضاوت پیر شدهام آیتالله یزدی آیتالله یزدی عضو شورای نگهبان و دبیر مجلس خبرگان در گفتوگو با نشریه قضاوت، گفته است که ...
شاهرودی: قضات با افکار جدید قضاوت کنند
برای پیشنماز بودن خوبم ولی برای قضاوت پیر شدهام برای پیشنماز بودن خوبم ولی برای قضاوت پیر شدهام-برای پیشنماز بودن خوبم ولی ... زیرا آثار سویی در افکار ...
برای پیشنماز بودن خوبم ولی برای قضاوت پیر شدهام برای پیشنماز بودن خوبم ولی برای قضاوت پیر شدهام-برای پیشنماز بودن خوبم ولی ... زیرا آثار سویی در افکار ...
10 قدم براي جذب انسانها فرصتهاي عالي
برای پیشنماز بودن خوبم ولی برای قضاوت پیر شدهام برای پیشنماز بودن خوبم ولی برای قضاوت پیر شدهام-برای پیشنماز بودن خوبم ... مثل تأسیس دانشکده قضایی و ...
برای پیشنماز بودن خوبم ولی برای قضاوت پیر شدهام برای پیشنماز بودن خوبم ولی برای قضاوت پیر شدهام-برای پیشنماز بودن خوبم ... مثل تأسیس دانشکده قضایی و ...
انتصاب عجيب: دو رئيس براي يک نمايشگاه!
برای پیشنماز بودن خوبم ولی برای قضاوت پیر شدهام آیتالله یزدی آیتالله یزدی عضو ... برگزاری نمایشگاه دستاوردهای 30 سال قوه قضاییه انجام شده، ماجرای انتصاب خود ...
برای پیشنماز بودن خوبم ولی برای قضاوت پیر شدهام آیتالله یزدی آیتالله یزدی عضو ... برگزاری نمایشگاه دستاوردهای 30 سال قوه قضاییه انجام شده، ماجرای انتصاب خود ...
نمایندگان مجلس: کوتاه نمیآییم
برای پیشنماز بودن خوبم ولی برای قضاوت پیر شدهام آیتالله یزدی عضو شورای نگهبان و دبیر مجلس خبرگان در گفتوگو با نشریه قضاوت، ... از جمله قضات عالیرتبه، ...
برای پیشنماز بودن خوبم ولی برای قضاوت پیر شدهام آیتالله یزدی عضو شورای نگهبان و دبیر مجلس خبرگان در گفتوگو با نشریه قضاوت، ... از جمله قضات عالیرتبه، ...
موش در کاخ سفید (عکس)
برای پیشنماز بودن خوبم ولی برای قضاوت پیر شدهام · 10 سال است عضو سازمان هستم، چرا من مجری نشدم؟ کاریکاتور/ لنکرانی نفتی میشود! فاطمه رجبی: تفسیر هاشمی ...
برای پیشنماز بودن خوبم ولی برای قضاوت پیر شدهام · 10 سال است عضو سازمان هستم، چرا من مجری نشدم؟ کاریکاتور/ لنکرانی نفتی میشود! فاطمه رجبی: تفسیر هاشمی ...
گزارش دیار کهن از سردرگمی معلمانی که قرار بود خانه دار شوند!
موش در کاخ سفید (عکس)... برای پیشنماز بودن خوبم ولی برای قضاوت پیر شدهام... 10 سال است عضو سازمان هستم، چرا من مجری نشدم؟... کاریکاتور/ لنکرانی نفتی میشود!
موش در کاخ سفید (عکس)... برای پیشنماز بودن خوبم ولی برای قضاوت پیر شدهام... 10 سال است عضو سازمان هستم، چرا من مجری نشدم؟... کاریکاتور/ لنکرانی نفتی میشود!
شاه مهره ای که سعودی ها دوست نداشتند به دام بیفتد!
برای پیشنماز بودن خوبم ولی برای قضاوت پیر شدهام · 10 سال است عضو سازمان هستم، چرا من مجری نشدم؟ کاریکاتور/ لنکرانی نفتی میشود! فاطمه رجبی: تفسیر هاشمی ...
برای پیشنماز بودن خوبم ولی برای قضاوت پیر شدهام · 10 سال است عضو سازمان هستم، چرا من مجری نشدم؟ کاریکاتور/ لنکرانی نفتی میشود! فاطمه رجبی: تفسیر هاشمی ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها