واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: درباره «سلام بر عشق» سلام بر ایدههای دمدستی
![«سلام بر عشق»](http://img.tebyan.net/big/1389/02/2971131197813913922422168222399617657206.jpg)
در این سالها عادت كردهایم كه هر زمان صحبت از فیلمهای محصول «پویافیلم» به میان میآید، ناخواسته یاد كمدیهایی بیفتیم كه با سطحیترین موقعیتها هدفشان فقط خنداندن تماشاگر است. از «كما» به این طرف، اغلب تولیدات این شركت كمدیهایی بودهاند كه هم به فروش خوبی دست یافتهاند و هم نظر منتقدان دربارهشان یكسان بوده است. حسین فرحبخش مدتی قبل در برنامه «دو قدم مانده به صبح» درباره نظر منتقدان و بازتابهای فیلمهایش گفت كه «روزی كه منتقدان از فیلم من تعریف كنند، روز نابودی من است.» به این ترتیب مشخص میشود كه فرحبخش و عبدالله علیخانی كه نامشان به عنوان تهیهكننده درشتتر از نام كارگردان (اصغر نعیمی) در پوسترها و سردرهای فیلم «سلام بر عشق» آمده است، هیچ اهمیتی به نظر و دیدگاه منتقدان نمیدهند. این به خودی خود اشكال ندارد اگر آدمی از فرجام كاری كه میكند اطمینان داشته باشد و این اعتماد به نفس، دلیل و منطقی هم داشته باشد. مثلا داریوش مهرجویی هم بارها گفته كه چندان به نقدهایی كه روی فیلمهایش مینویسند توجهی ندارد. بنابراین این یك ویژگی اخلاقی و حرفهای یكسان و مشابه میان فرحبخش و مهرجویی است. اما درباره نتیجه محصولاتشان خودتان میتوانید قضاوت كنید.بنابراین طبیعی است كه نوشتههای پیرامون «سلام بر عشق» هم تماشاگران فیلم را مخاطب قرار میدهند و هم كارگردان جوانش را كه در ابتدای راه فیلمسازی قرار دارد و پس از كمدی «بیوفا» این بار قصهای شبهنوآر را دستمایه كارش كرده است. بدیهی است كه هر كارگردان یا تهیهكنندهای با مطالعه نقدهای گوناگون، میتواند تشخیص دهد كه كدامها بیواسطه به خود فیلم پرداختهاند و كدامها حاصل اغراض شخصی است. پس اگر منتقدی از فیلمی تعریف میكند، مخاطبش ابتدا تماشاگرانی است كه فیلم را دیدهاند و سپس فیلمسازی كه تصور میشود تصاویر و ماجراهای فیلم حاصل ذوق و تلاش او هستند، نه فرد دیگر. پس اگر تهیهكننده همان وظیفه مشخص و تعریفشده خود را داشته باشد، آنگاه نمیتواند از این نقطهنظر مدعی باشد. قهرمان قصه ما آوازهخوان یك رستوران است و دنبال نان حلال میگردد و میكوشد ماجرای زندان رفتن و سابقهاش تأثیری در روابط كاریاش نداشته باشد. اما كسی كه با آوازخوانی روزگار میگذراند چگونه میتواند در چنان خانه مجللی زندگی كند و اتومبیلی به آن گرانقیمتی زیر پایش باشد بحث درباره سینمای تجاری و اهمیت گیشه، میتواند دروازه خوبی برای ورود به بحث این فیلم باشد. یكی از اشكالهای این فیلم و اساساً محصولات «پویافیلم» در این است كه سازندگان تصور میكنند دعوت از بازیگران سرشناس میتواند ضمانت فروش فیلمهایشان باشد. بنابراین حضور امین حیایی، الناز شاكردوست، نیكی كریمی و آتیلا پسیانی میتواند برگ برنده «سلام بر عشق» باشد. اما آیا واقعا این طور است؟ ممكن است در مواردی، حتی با داشتن یك قصه خوب نیاز به بازیگری سرشناس باشد اما تراكم این چهرهها در یك فیلم نمیتواند خلاء یك قصه خوب را جبران كند. قصه «سلام بر عشق» خوب نیست. البته طرح كلیاش درست است؛ مردی كه سعی در پاك ماندن دارد، در اثر فشارهای ناخواسته مجبور میشود بار دیگر به گذشته ننگینش بازگردد. اما زمانی كه صحبت از قصه میكنیم، منظورمان این است كه پاك بودن در چه موقعیتهایی نمود دارد، وسوسه بازگشت به گذشته از چه نیروهایی سرچشمه میگیرد و در این راه چه مسیرهایی را باید پیمود.
![«سلام بر عشق»](http://img.tebyan.net/big/1389/02/96217115413798160133227197922663139108186.jpg)
قهرمان قصه ما آوازهخوان یك رستوران است و دنبال نان حلال میگردد و میكوشد ماجرای زندان رفتن و سابقهاش تأثیری در روابط كاریاش نداشته باشد. اما سوال: كسی كه با آوازخوانی روزگار میگذراند چگونه میتواند در چنان خانه مجللی زندگی كند و اتومبیلی به آن گرانقیمتی زیر پایش باشد (ممكن است بپرسید اتومبیل مال خودش نیست. خب، دست او چه میكند؟) سوال دوم: چنین فردی پس از بیكاری، چگونه همه چیزش را از دست رفته میبیند؟ آیا هیچ شغل دیگری برای او نیست و تنها راه ادامه زندگی، تن دادن به نقشه برادرش برای دزدی است؟ اما این هم پایان كار نیست. قصهنویس و فیلمساز برای این كه انگیزههای مرد را برای دزدی قویتر كنند، همسرش را جوری وارد ماجرا میكنند كه حس غیرت شوهرش تحریك شود. ماجرا از این قرار است كه همسر جوان و زیبا به شوهرش وانمود میكند كه خصوصی درس میدهد، اما در واقع به كلفتی میپردازد. در حین كلفتی متوجه مزاحمتهای پسر جوان صاحبخانه میشود اما وقعی نمینهد و كار به جایی میرسد كه پسر جوان بیپروا میشود و برای تصاحب زن به دم در خانه او هم میآید. آیا این پسر جوان فكر نمیكند كه همسر این خانم ممكن است او را دیده و دمار از روزگارش درآورد؟ پاسخ این است كه میدانسته، اما این كار را كرده تا تردیدهای مرد را برای سرقت برطرف كند. كاری به این نداریم كه همسر این آقا چگونه حاضر میشود به كلفتی، آن هم در شرایطی كه به نظر میرسد دختر تحصیلكردهای است و چنین كارهایی در شأن او نیست. «پویافیلم» تصور میكنند دعوت از بازیگران سرشناس میتواند ضمانت فروش فیلمهایشان باشد. بنابراین حضور امین حیایی، الناز شاكردوست، نیكی كریمی و آتیلا پسیانی میتواند برگ برنده «سلام بر عشق» باشد. اما آیا واقعا این طور است؟ این قصه شما را به یاد فیلمهای پلیسی و جنایی فرانسوی میاندازد چون مانند آثار درخشان ژانپیر ملویل یا هانری ورنوی، ابتدا شرایطی ترسیم میشود كه ظاهری عادی دارد. سپس قهرمانان در چالش با زندگی روزمره، به سمت جرم و جنایت پیش میرود و در پایان هم سرنوشتی تلخ پیدا میكنند. با وجودی كه گفتیم در نوع قصهگویی و شخصیتپردازی اشتباهات فراوانی صورت گرفته، اما گناه نابخشودنی از جایی رقم میخورد كه سازندگان فیلم، به رسم عادت، فیلشان یاد هندوستان كرده و خواستهاند «سلام بر عشق»شان را بیخنده و شادی نگذارند. به همین دلیل در میانه فیلم كه تماشاگر نگران سرنوشت شخصیتهاست و دارد درامی پرتعلیق (طبق خواست و اراده فیلمساز) را نگاه میكند، ناگهان سر و كله احمد پورمخبر پیدا میشود كه با شیرینكاریهایش تماشاگر را به خنده بیندازد. آیا واقعا لازم است كه بگوییم این شخصیت و قصه مربوط به او هیچ ربطی به فیلم ندارد و از اساس بیمعنی است؟
![«سلام بر عشق»](http://img.tebyan.net/big/1389/02/548349159315183254191281569623020711298.jpg)
پس تهیهكننده فیلم حق دارد از منظر دانای كل درباره فیلمش صحبت كند چون انگار حضور احمد پورمخبر و صحنههای آواز خواندنش به اراده تهیهكننده بوده تا در میانه یك ماجرای پرتعلیق، آنتراكت و فرصتی برای تنفس ایجاد كرده باشد. خب باز هم قضاوت را به تماشاگران میسپاریم تا مبادا چنین تصور شود كه منتقد جماعت با شادی و خوشی مخالف است و چشم دیدن پیرمردهای بامزه را ندارد. اما اگر الگوی كارگردان، فیلمهای پلیسی و جنایی فرانسوی بوده، الگوی تهیهكننده تعدادی فیلم ایرانی مربوط به دههها پیش است كه ناگهان در آن پیرمردهای بامزهای سبز میشوند و شوخیهایی مشابه نمایشهای تختحوضی میكنند. این دو الگو در «سلام بر عشق» با هم گاهی قاطی میشوند و خودتان پیشبینی كنید كه چه فاجعهای به بار میآید.نحوه هدایت بازیگران تفاوت زیادی با دیگر فیلمهای تجاری ایران ندارد. مثلا نیكی كریمی این فیلم هیچ فرقی با «دو خواهر» یا «آقای هفترنگ» ندارد، همچنان كه الناز شاكردوست همان ویژگیهایی را دارد كه در فیلمهای دیگرش تاكنون داشته و البته امین حیایی كه سالهاست بازیگر ثابت فیلمهای اینچنینی است. اینجا باید از بازیگری صحبت كرد؟ این كه بازیگر میتواند با یك درخشش تا سالها در ذهن مخاطبان بماند؟ این كه ممكن است بازیگر با هنرش بتواند فیلمی را به نام خودش رقم بزند؟ این سوالها درباره «سلام بر عشق» جواب میدهد؟ این طور فكر میكنید؟ بهتر است به آتیلا پسیانی اشاره كنیم كه حضور موفقش در سریال سیروس مقدم را اخیرا دیدیم، همچنین بهزودی نمایشی به كارگردانی او با بازی رضا كیانیان و هانیه توسلی به روی صحنه میرود. زمانی كه چنین بازیگر سرشناس و معتبری در فیلم «سلام بر عشق» آنقدر ضعیف بازی میكند، دیگر چه انتظاری از دیگران است و چه جای بحث درباره بازیگری...نویسنده: امان جلیلیان- جام جم آنلاینتنظیم از محمد نبوی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 315]