تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 25 دی 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):براى هر چیزى زکاتى است و زکات بدنها روزه است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1853467571




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد. مردم سالاري: قرقيزستان، روح ايوان مخوف و ضرورت وحدت ملي ما«قرقيزستان، روح ايوان مخوف و ضرورت وحدت ملي ما» عنوان سرمقاله‌ روزنامه‌ مردم سالاري به قلم امير مدني است كه در آن مي‌خوانيد؛پرزيدنت مدودف اظهار مي دارد که مساله قرقيزستان مي تواند در جاهاي ديگر نيز اتفاق بيفتد. پيش از اين مدودف بدون رعايت اين امر که قرقيزستان کشوري مستقل است، حاکمانه از باقي اف خواسته بود تا  براي پيشگيري از تبديل قرقيزستان به افغانستاني ديگر کشور خود را ترک کند.  تقريبا همگان مي دانند که تغيير قدرت در قرقيزستان با چراغ سبز و برنامه ريزي روسيه انجام پذيرفته است. باقي اف که بر موج  انقلابهاي رنگي و با حمايت غرب به قدرت رسيده بود، با واگذاري پايگاههاي نظامي (ماناس و...)  نتوانسته بود از کمکهايي در حد انتظار برخوردار شود تا بتواند پايگاه هاي اجتماعي را براي قدرت خود در راستاي "دموکراسي شکلي" بيافريند. باقي اف که بر موج انقلابهاي رنگي آقايف را از کار برکنار کرده بود در طول پنج سال حتي نتوانسته بود يک دموکراسي شکلي باب ميل نومحافظه کاران دولت بوش را اجرايي کند،  بدون هر نوع مبارزه اي   با فساد فراگير و اقتصاد قاچاق و بي هرگونه   پايگاه اجتماعي با اعتراضاتي چند روزه از قدرت به زير کشيده شد. تغيير کنوني نيز نه بر پايه تغييرات  دموکراتيک که نوعي جابجايي قدرت است که گروهي نزديک به  روسيه جاي گروهي نزديک به آمريکا را گرفته است. به ديگر سخن همه چيزبراي قدرتها تغيير کرده است تا هيچ چيزي براي مردم تغيير نکند. مردمي همواره تحت فشار اميال قدرتهاي بزرگ و بيروني و بدون حقوق دموکراتيک دنيوي، طعمه گروههاي خاصي از قدرت طلبان مي شود که در برابر اطاعت مطلق وعده و حق رستگاري را در جهان ديگر مي دهند.در جمهوريهاي تازه پا که بر خاکستر شوروي سابق شکل يافته اند قدرت اساسا در دست کادرها و بقاياي حزب کمونيست ادوار پيشين است که به سرمايه داران  و بورژوازي جديد تبديل شده اند و به کمک نيروهاي امنيتي - نظامي و دلالان جديد، اقتصاد قانوني و غيرقانوني و قدرت سياسي را به شکلي بسيار خشن اداره مي کنند.  قدرتهاي جديد اگرچه نهادهايي چون پارلمان، احزاب، مطبوعات ... را ايجاد مي کند اما روح اصلي آن در دست محافل سنتي  حزبي - نظامي  اغلب مرتبط با روسيه  باقي مي ماند که همچون گذشته با  قساوت خاني  بي توجه به حقوق شهروندي عمل مي کند.روسيه پس از فروپاشي شوروي به دليل بحران هايي بسيار عميق مالي، حضور غرب مشتاق  بازارهاي جديد و منابع بکر را به شکلي در حوزههاي  سلطه و نفود خود  تحمل کرده بود. حاکميت در روسيه پس از توافق  تقريبي  بر بحران اقتصادي  با بازسازي  قدرت خود بر پايههاي جديد به ظاهر دموکراتيک  در پي بازپس گرفتن فضاها و کشورهايي  بر آمده است که  علي رغم  به رسميت شناختن استقلال آنها در ظاهر،  آنها را بخشي از حوزه حضور، نفوذ و سلطه خود مي داند.قدرت جديد در روسيه  که پرزيدنت مدودف جلوه بيروني و کنوني آن و پوتين تزار با چشمان يخين معمار آن و ديوان سالاري روح دروني آن است بر کمپلکس نظامي - صنعتي- مالي استوار مي باشد. در شوروي سابق روسيه با تکيه بر اصل برابري خلقها در نظام کمونيستي،  به عنوان عضو  بسيار برابر تر، داراي اين حق بود که کنترل قدرت و تمامي منابع را در دست داشته باشد. پس از فروپاشي شوروي و بحرانهاي آغازين،  پس از فترت دوره يلتسين، پوتين توانست  با تکيه بر نهادهاي امنيتي و بهره گيري از سرکوبي چچنها به قدرت  رسيده و منشا هر قانوني شده، ديوان سالاري دولتي را در چارچوب ميراث تزاريسم و احياي روح  ايوان مخوف بازسازي کند. پس از به سامان رساندن قدرت دروني، پوتين در انتخاباتي مطابق نسخه مدودف را به انتخاب رساند و با تبديل انرژي به ماده استراتژيک و تکيه بر تسليحات جديد  خود را در لباس بازيگر جديدي معرفي مي کند که خواستار گسترش نفوذ و حضور مسلط در پهنه جغرافياي شوروي سابق و حتي الامکان فراتر از آن است.حضوري که الزاما به سوي جنوب و منابع بکران است. در سالهاي گذشته رهبري کرملين به اطلاع مقامات ترکمنستان مي رساند که خواستار خريد گاز ترکمنستان به بهايي بالاتر از قيمت جهاني است. وقتي مقامات ترکمنستان آمادگي خود را براي فروش بخشي از گاز خود اعلام مي دارند، کرملين به روشني اظهار مي دارد که گاز ترکمنستان را از قيمت بازار جهاني بيشتر خواهد خريد بدان شرط که بتواند تمامي آن را خريده و آن را در انحصار خود داشته باشد. کرملين در چارچوب گفت وگوها به ترکمنستان که  داراي 30درصد منابع گازي شناخته شده جهاني است مي فهما ند که خريد آن گاز حق روسيه است که به هر شکل  جامه عمل خواهد پوشيد  (راه حل قرقيزي؟).خطوط انرژي " سوس ستريم " و نورس ستريم " قرار دادهايي هستند که در پي انحصاري کردن بازار ثروتمند اروپا و دور نگاه داشتن  رقبا و از جمله  ايران از اين بازارها مي باشند. روسيه که از سيبري تا الجزيره در همه جا در کمپانيهاي نفتي و گازي دست و سهم دارد، با بهانه عدم پرداخت بهاي گاز توسط اوکراين تمام اروپا را در اوج زمستان بي انرژي مي گذارد تا به همگان بفهماند که داراي نقش تعيين کننده در تمامي معادلات است. رويدادهاي قفقاز و حرکت روسيه  به سوي  جنوب و حمايت از "استي"ها در آبخازيا اگرچه تا حدي محصول خطاهاي بسيار سنگين رهبري وقت گرجستان بوده  است  اما نمي تواند ميل وافر توسعه طلبانه روسها را به سوي جنوب و با چشمداشت به آبهاي گرم  را پنهان نگاه دارد.سياستي که مي توان آن را نوتزاريسم دانست.  برکسي پوشيده نيست که  روسيه پس از فروپاشي شوروي حقوق ايران را در درياي مازندران همچون ادوار پيشين و بيش از آن رعايت نکرده  و در قفقاز و در آسياي مرکزي با ملاحظه و گاه تحريک و تغذيه ايراني ستيزي، حضور اقتصادي ايران و حتي گسترش زبان فارسي را بر نمي تابد.   در حالي که روسيه سود سرشاري از بازار ايران را در تمام زمينهها با فروش تکنولوژي فرسوده و سراسر نيازمند مي برد. تحولات قرقيزستان و رويدادهاي قفقاز روسيه را به مرزهاي ايران نزديک مي سازند. گفتار پرزيدنت مدودف و کردار سياسي - نظامي روسيه  به روشني مقاصد جديد روسيه را آشکار مي سازند.  بر همگان روشن است که در معادلات جهاني فراسوي گفتهها و حسن نيتهاي شکلي هر کشور براساس وزن ژئو پوليتيک خود سخن مي گويد.  به هر حال  اين پرسش مطرح مي شود که  فرزانگي معيار ايراني که چراغ  و راهنماي عمل باشد، کدام است؟ پايه  انديشه و گفتار و کردار ابوعلي سينايي و ابو نصري و  ابوريحاني،.. جز خرد ورزي ناب و  ميانه گزيني  کرداري نيست. با نگاه به تجربه همگان، تکيه بر فرزانگي فرهنگ ملي پاسخ تمام پرسشها را بدست مي دهد.کافيست به اندرز نامه‌ها نگريست و به متدولوژي تفکر غزالي و شور اشراقي همواره عقلاني سهروردي و ميرداماد و ملاصدرا و به تفکر علماي بزرگ دين چون ملا محسن فيض کاشاني که  هدف غايي فرايض ديني را باهم بودن از بهر حصول محبت مي داند.  سخن سراي بزرگ توس آيين فتوت و پهلواني و شيوه دفاع از خويش و خردمندانه زيستن  را مي آموزد. نگاهي به خرد ورزيهاي خيام در ذکر ناپايداري حيات انساني به شناخت ارزش عمر و رعايت هستي همگان مي انجامد. تاملي از تاملات ژرف مولانا آينه همزيستي بي خشونت است. حکمت عملي سعدي يگانگي  گوهر آفرينش را مي نماياند. در مروت و مدارا سخن حافظ چنان مي کند که ايراني بتواند بي آنکه در پي آزار باشد در بين ملت ها، اقوام، فرهنگ هاي ديگر حضور داشته باشد. ريشه  دفاع مدني فرهنگ و مدنيت ايراني در برابر هجوم اقوام ديگر ارايه نمونه‌هاي همزيستي مبتني بر اعتدال از طريق آفرينش  قوانين  مدني (عهد باستان) و شور  و تحمل عرفاني (سدههاي ميانه) و تلاش براي تحقق حقوق جديد  (عهد معاصر) بوده است. اين فرهنگ و فرزانگي معيار ايراني بوده است که در درازاي تاريخ، ملاط انسجام و همزيستي اقوام و تيرهها و نحلهها و گرايشهاي ايراني بوده است و در توانايي هاي انسان گرايانه و جهان شمول خود بسياري را از  اقيانوس آرام تا اطلس  و در اقصي نقاط عالم شيفته  شعر و ادب  و هنر و موسيقي و معماري و روح دروني  ايران کرده است.رسالت:نظام اداري خدمت محور«نظام اداري خدمت محور»عنوان سرمقالهِ روزنامه‌ي رسالت به قلم صالح اسكندري است كه در آن مي‌خوانيد؛بوروکراسي که در زبان فارسي به ديوانسالاري ترجمه شده است، در بيشتر کشورهاي جهان سوم با مسائلي نظير ناکارآمدي، فساد اداري، اطاله امور، کاغذبازي و رشوه گيري عجين است. بالزاک رمان نويس فرانسوي در کتاب “کارمندان بوروکراسي را “قدرتي هيولايي مي شمرد که “به دست جماعت کوتوله ها افتاده است. بوروکراسي در الگوي آرماني خود که “ماکس وبر از آن تحت عنوان “بوروکراسي قانونمند ياد مي کند در يک ساختار کارکردي خشک و غيرقابل انعطاف محصور است.ديوانسالاري مدرن در ايران ميراث رژيم پهلوي است. رضاشاه در يک اقدام کاملا تقليدي، شتاب زده و غيرکارشناسي بوروکراسي را به عنوان يکي از ارکان نوسازي خود مطرح کرد. وي کشور را بر پايه يازده استان،49 شهرستان و تعدادي زيادي بخش و دهستان سازماندهي نمود و با استخدام حدود90 هزار کارمند حکومتي در وزارتخانه هاي داخله، عدليه، خارجه، فرهنگ، راه و ... طبقه حقوق بگيري را پديد آورد که پديده بي سابقه و تجربه نشده اي در نظام اداري ايران تلقي مي شد.بوروکراسي که در زبان فارسي به ديوانسالاري ترجمه شده است، در بيشتر کشورهاي جهان سوم با مسائلي نظير ناکارآمدي، فساد اداري، اطاله امور، کاغذبازي و رشوه گيري عجين است. بالزاک رمان نويس فرانسوي در کتاب “کارمندان بوروکراسي را “قدرتي هيولايي مي شمرد که “به دست جماعت کوتوله ها افتاده است.بوروکراسي در الگوي آرماني خود که “ماکس وبر از آن تحت عنوان “بوروکراسي قانونمند ياد مي کند در يک ساختار کارکردي خشک و غيرقابل انعطاف محصور است.ديوانسالاري مدرن در ايران ميراث رژيم پهلوي است. رضاشاه در يک اقدام کاملا تقليدي، شتاب زده و غيرکارشناسي بوروکراسي را به عنوان يکي از ارکان نوسازي خود مطرح کرد.وي کشور را بر پايه يازده استان،49  شهرستان و تعدادي زيادي بخش و دهستان سازماندهي نمود و با استخدام حدود90  هزار کارمند حکومتي در وزارتخانه هاي داخله، عدليه، خارجه، فرهنگ، راه و ... طبقه حقوق بگيري را پديد آورد که پديده بي سابقه و تجربه نشده اي در نظام اداري ايران تلقي مي شد.پس از پيروزي انقلاب اسلامي نه تنها با اين پديده يک برخورد منطقي صورت نگرفت بلکه روز به روز بر حجم و کميت آن افزوده شد به طوري که امروز دولت جمهوري اسلامي بيش از2  ميليون و200  هزار نفر کارمند دارد. در واقع از ابتداي انقلاب تاکنون تعداد کارمندان دولت و تعداد دستگاه هاي اجرايي  سه برابر شده و سهم اشتغال دولت از19  درصد به24  درصد رسيده است.البته بخش زيادي از اين فرايند اقتضاي توسعه کشور و افزايش جمعيت پس از انقلاب بوده است اما با گذشت31  سال از پيروزي انقلاب اسلامي هنوز تعريف متقن و بومي از يک “ديوانسالاري خدمت محور مبتني بر آموزه هاي ايراني و اسلامي ارائه نشده است و نظام اداري ما به شدت از مشکلاتي نظير ناکارآمدي، فساد اداري، کاغذبازي و ... رنج مي برد.نظام اداري وارداتي در ايران بعضا گرفتار قوانين و مقرراتي است که خود وضع کرده و گاهي نيز بعضي از همين قوانين ناقض برخي قوانين ديگر است. بوروکراسي مدرن در ايران ضمن به وجود آوردن يک طبقه متوسط حقوق بگير، نه تنها شاخص ها و انتظارات لازم  براي حکمراني خوب Good Governance در تعاريف بين المللي را برآورده نساخته است بلکه به خودي خود موجب اصطکاکات کاهنده اي مي شود که در برخي اوقات حتي موجبات نارضايتي مردم را فراهم مي کند.هر چند راقم اين سطور به هيچ وجه قصد ندارد خدمات و تلاشهاي کارمندان و حقوق بگيران دولت به خصوص پس از پيروزي انقلاب را تخطئه کند اما به نظر مي رسد اقتضاي انقلاب اسلامي يک تحول و انقلاب سيستماتيک در نظام اداري است.ابلاغ “سياست هاي کلي نظام اداري توسط رهبر معظم انقلاب در26  بند نقطه عزيمت جدي براي تحقق يک انقلاب اساسي در ديوانسالاري کشور است. نظام اداري در ايران مبتني بر آموزه هاي ديني و هنجارهاي ملي علي القاعده يک نظام اداري خدمت محور با کارآمدي و سرعت بالاست.چابک سازي، متناسب سازي و منطقي ساختن تشکيلات نظام اداري در جهت تحقق اهداف چشم انداز بدون تغيير رويکردهاي اساسي نسبت به بوروکراسي ممکن نيست.دهه چهارم انقلاب دهه پيشرفت، خدمت و عدالت است. نهادينه سازي فرهنگ سازماني مبتني بر ارزش هاي اسلامي و هنجارهاي ملي با تاکيد بر خدمت به مردم زمينه را براي پيشرفت و عدالت توامان فراهم خواهد کرد. لذا کليه مخاطبان سياست هاي کلي نظام اداري بايد در سال “همت مضاعف و کار مضاعف زمينه هاي اين انقلاب اساسي را با جديت فراهم کنند چرا که اين موضوع پوسته بيروني کارآمدي نظام اسلامي است.ابتكار:برزخ احساس و وظيفه«برزخ احساس و وظيفه»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي ابتكار به قلم سيد عرفان جلالي است كه در آن مي‌خوانيد؛ فيلم سينمايي «به رنگ ارغوان» ساخته ابراهيم حاتمي کيا که هم اکنون برروي پرده سينماهاست در ادامه دغدغه‌هاي اين کارگردان بار ديگر تقابل وظيفه و احساس را به تصوير مي‌کشد.ابراهيم حاتمي‌کيا در واقع با «به رنگ ارغوان» در کنار دو اثر ديگرش «آژانس شيشه اي» و «ارتفاع پست» سه گانه اعتراض فرد در برابر جمع را که به نظر مي‌رسد دغدغه اصلي سال‌هاي اخيرش است تکميل کرده است. او در «به رنگ ارغوان» نيز به سراغ دغدغه اصلي اين سال هايش که همان رابطه فرد و اجتماع و همچنين تقابل عاطفه و عقل است رفته و استيصال قهرمان اش را در پارادوکس عشق و آرمان تصوير کرده است.در هر سه فيلم با يک موقعيت فردي روبروييم و چالش فرد با آنچه پيش روست. «آژانس شيشه اي» حکايت يک فرمانده زمان جنگ بود که اکنون براي نجان جان همرزمش دست به اسلحه برده و مردم بيگناه را گروگان مي‌گرفت. در اينجا وجه عاطفي و احساسي حاج کاظم (پرويز پرستويي) در برابر وجه عقلاني و منطق گراي سلحشور (رضا کيانيان) و اقدام غيرقانوني او در گروگان گيري در تقابل قرار مي‌گرفت.«ارتفاع پست» حکايت مرد وامانده‌اي به نام قاسم (حميد فرخ نژاد) بود که از سر ناچاري و به ديل وضع بد اقتصادي دست به جرم بزرگي چون هواپيماربايي زده تا خود و خانواده اش را به آرزوهايي بزرگ رهنمون سازد.در «به رنگ ارغوان» نيز با مامور وظيفه شناسي طرف هستيم که بايد ميان جبر شغلي و اختيار فردي يکي را برگزيند و اين بار نيز شاهد بازنمايي همين خصلت‌ها و ويژگي‌ها در شخصيت اصلي قصه هستيم. در تمامي اين آثار با ضد قهرماناني روبرو هستيم که آنچه انجام مي‌دهند با معيار قانون و منطق پذيرفتني نيست اما حس موجود در اثر به گونه‌اي است که عملکرد آنها از نگاه تماشاگر صحيح و درست بوده و اينگونه است که ضد قهرمان فيلم به قهرماني بي بديل تبديل مي‌شود.اما در اين ميان تفاوت «به رنگ ارغوان» با دو اثر مذکور راه يافتن و کنکاش بيشتر در وجوه عاطفي و انساني شخصيت اصلي قصه و تم عشقي غالب اثر است. فيلم در واقع تلاشي براي راه يافتن وجوه عاطفي و لايه‌هاي انساني پنهان شخصيت اصلي است.هرچند «به رنگ ارغوان» در ظاهر و صورت بيروني وجوه سياسي بسيار پررنگي دارد که به وضوح قابل تشخيص است اما در بطن خود يک رابطه عاشقانه را پرورانده که البته بسيار پرتناقض و پيچيده است. يک مامور امنيتي (حميد فرخ نژاد) که ماموريتش زير نظر گرفتن دختري دانشجو با نام ارغوان است به تدريج به يک دلدادگي رومانتيک رسيده و در برزخ احساس و وظيفه گرفتار مي‌شود.«به رنگ ارغوان» آغازي بسيار نفس گير دارد. فصل معرفي قهرمان با تمهيد تدوين موازي و با ظرافتي خاص به تصوير کشيده شده است. ميزانسن‌هاي آغازين فيلم مربوط به اتاق کار، ابزار مورد استفاده مامور و زير نظر گرفتن دختر جوان ريتمي تند و نفس گير دارد و خيلي زود تماشاگر را با خود همراه مي‌کند.تخصص مرد زير نظر گرفتن ديگران است، او از نماي دور از دختر عکس مي‌گيرد، به صداي او گوش مي‌دهد و با او همراه مي‌شود اما کم کم از حالت يک بيننده صرف خارج شده، درگير وقايع مي‌شود و در رخدادها دخالت مي‌کند. اينگونه است که قهرمان حاتمي کيا از دنياي وظيفه، کد، رمز و عدد به شوريدگي و دلداگي و از پرسوناي مامور وظيفه شناس و متعهد، به انسان و انسان بودن مي‌رسد.دگرديسي و سير تحول حسي و عاطفي مامور به واسطه دلبستگي به دختر به شکلي نمادين از طريق انتخاب نام خداوند در ارائه گزارش‌هاي امنيتي اش از «هوالکاشف» به «هوالمحبوب» تصوير مي‌شود.قهرمان با راه دادن به يک حس عاشقانه و انساني شديد به تدريج به مخمصه‌اي قدم مي‌گذارد که گريزي از آن نيست. راهي بي بازگشت که مامور خود از پايانش مطلع است.پرداخت حاتمي کيا اما در سراسر فيلم به گونه‌اي است نمي‌توان جبه حق و خصم را از يکديگر تفکيک کرد. در فصل درگيري نمي‌توان دريافت که چه کساني به چه افرادي شليک مي‌کنند و کدام يک در صف مردان قانون بوده و يا کداميک دشمن قلمداد مي‌شوند. ابهام خودخواسته فيلمساز به گونه‌اي است که در نهايت همه چيز به تماشاگر واگذار مي‌شود.اما فيلم با وجود تعليق، ريتم نفس گير، خلق موقعيت‌هاي پيچيده و چندگانه و بازيهاي روان و حساب شده انسجام ساختاري بهترين فيلم‌هاي حاتمي کيا را ندارد.فيلم در اثبات فرض اصلي قصه که روايت بر مبناي آن شکل گرفته به دردسري اساسي مي‌افتد. عشق مامور به دختر که در تقابل با وظيفه و ماموريت او قرار مي‌گيرد فرض اصلي قصه است که در ادامه به پاشنه آشيل اثر تبديل مي‌شود و تلاش موثري براي باورپذير شدن اين عشق نشده و اين رابطه تبيين درست و محکمي ندارد. اين در حالي است که تماسشاگر براي پذيرفتن رفتار مامور بايد فرض عاشق بودن اور ا کاملا لمس کند. لحظه‌هاي دو نفري آنقدر کوتاه و گذرا هستند که نمي‌توان آنها را بهانه قوام يافتن گرايش مرد به دختر قلمداد کرد. حتي اگر علاقه مرد به دختر را پذيرفتني قلمداد کنيم کشش دختر به مردي با آن هويت دوگانه نياز به جزييات بيشتري دارد که فيلمساز به راحتي از کنار آن مي‌گذرد.فصل‌هاي شتاب زده و شعاري اعتراض صنفي دانشجويان که در طول اثر تکرار مي‌شود نيز بسيار آزار دهنده بوده و به لحاظ اجرا پرداخت ضعيفي دارد. گذشته از اينکه اين داستان آنقدر فرعي است که به پيشبرد قصه نيز هيچ کمکي نمي‌کند و حذف آن به کليت اثر نيز لطمه‌اي وارد نمي‌کند. سکانس دوئل مامور و شفق نيز که به شکل فلش فوروارد ارائه مي‌شود بسيار غير هنرمندانه و غير ضروري مي‌نمايد.پايان فيلم هم تا حدودي به آن لطمه زده و نماي پاياني که دختر رو به مرد لبخند مي‌زند کمي رويايي به نظر مي‌رسد. شايد پا گذاشتن فيلم به عرصه تراژدي و به دارآويخته شدن دختر با طناب که در نخستين نماي فيلم نيز بر آن تاکيد شده بود، در دنياي اثر پذيرفتني تر بود. اما در شکل کنوني به رنگ ارغوان داستان شکارچي است که به طعمه اش دلبسته و حالا خود در پايان به طعمه تبديل شده است.كيهان:شيخ خواب زده!«شيخ خواب زده!»عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي كيهان به قلم حسام الدين برومند است كه در آن مي‌خوانيد؛كسي كه به خواب رفته را مي توان با نهيب بيدار كرد، اما كسي كه خود را به خواب زده و بيداري را به مصلحت نمي داند، به يقين هشدار نمي پذيرد و پند و اندرز نمي گيرد. بايد چشم «خواب زده»ها را از تظاهر به خواب آلودگي پشيمان كرد.سخنان بي پايه و اساس شيخ عبدالله بن زايد آل نهيان وزيرخارجه امارات كه روز سه شنبه حاكميت ايران بر جزاير سه گانه در خليج فارس را به اشغال مناطق عربي توسط رژيم صهيونيستي تشبيه كرده بود! نشان مي دهد كه «شيخ» در بيداري به خواب رفته و با هوشياري ژاژ مي خايد و ياوه مي سرايد.البته وزير خارجه اين كشور كوچك عربي چندي پيش نيز در يك كنفرانس خبري با استقبال از اعمال تحريم ها عليه ايران- كه دشمنان از آن طرفي نبسته اند- با تصميمات ضد ايراني چند كشور غربي اعلام همراهي كرده بود و دي ماه سال گذشته هم در اظهاراتي چاپلوسانه در ديدار با وزيرخارجه آلمان برنامه صلح آميز كشورمان را غيرشفاف خوانده بود!دراين باره طرح نكاتي هرچند مختصر قابل اعتناست.1- اظهارات جاهلانه و گستاخانه وزيرخارجه امارات درباره عدم مالكيت ايران بر جزاير سه گانه ابوموسي، تنب بزرگ و كوچك به قدري سخيف و بدون پشتوانه است كه مقامات اماراتي - و گاه برخي ديگر از كشورهاي عربي- فقط هر چند وقت يكبار آن را مطرح مي كنند و عاجز از بيان هرگونه دليل يا ارائه مدركي، از آن عبور مي نمايند؛ اما بطور مختصر درباره حاكميت قطعي و بلامنازع ايران بايد گفت؛ الف) انبوه اسناد و نقشه هاي معتبر تاريخي دلالت دارد بر اينكه جزاير ابوموسي، تنب بزرگ و كوچك در مالكيت ايران و جزو لاينفك اين سرزمين پهناور است. از جمله مي توان به نقشه رسمي و البته مشهور و معروف وزارت جنگ بريتانيا به ابعاد 16 متر در سال 1886 در دوران ملكه ويكتوريا اشاره كرد كه توسط وزير مختار وقت انگليس به ناصر الدين شاه هديه داده مي شود.هرچند قصد انگليسي هاي زيرك يك هديه به شاه ايران بوده است اما در اين نقشه مالكيت ايران بر جزاير سه گانه آنهم با رنگ مشخصي نشان داده شده است.ب)موقعيت استراتژيك جزاير ابوموسي، تنب بزرگ و كوچك باعث گرديده است همواره اين جزاير ايراني مورد طمع استثمارگران و استعمارگران زياده خواه قرار بگيرد و در دوره هايي به اشغال قدرت هاي چپاولگر درآيد، اما به گواهي تاريخ پس از مدتي از اشغال خارج شده و به جايگاه واقعي خود بازگشته است.به عنوان نمونه با ورود دولت استعمارگر پرتغال به خليج فارس اين جزاير براي مدتي به اشغال پرتغالي ها درآمد ولي در زمان شاه عباس صفوي جزاير سه گانه بازپس گرفته شد.همچنين گفتني است؛ در اوايل قرن بيستم (1903م) تا اواسط نيمه دوم آن (1971م) به مدت 68 سال جزيره ابوموسي به اشغال دولت بريتانيا درآمد اما بالاخره در سال 1971 نيروهاي ايراني موفق به بازپس گيري آن شدند و در آنجا استقرار يافتند و پس از آن به گواهي اسناد و شواهد متقن تاريخي و غيرقابل انكار، ايران هيچ گاه مالكيت خود بر جزاير سه گانه را اعراض-اسقاط حق مالكيت- نكرده است.ج) مقامات اماراتي بر روي يادداشت تفاهم 1971 لندن مانور مي دهند و مدعي هستند براساس اين تفاهم نامه «ابوموسي» به امارات منتقل شده است. اين در حالي است كه در يادداشت تفاهم مزبور نه تنها چنين مسئله اي مطرح نشده است بلكه در آن مقرر مي شود پس از خروج نيروهاي انگليسي از جزيره ابوموسي، جزيره به كشوري سپرده شود كه سابقاً در تصرف آن بوده است و بدين ترتيب «ابوموسي» به متصرف قانوني آن- ايران- برمي گردد و در تمامي دهه هاي اخير در تصرف ايران بوده است كه خود دليلي بر مالكيت ايران است.د) جالب اينجاست كه اماراتي ها بخاطر فقد پشتوانه منطقي و حقوقي براي ادعاي واهي خود به نامه فرماندار وقت ايراني بندر لنگه در سال 1882 به شيخ حميد القاسمي حاكم رأس الخيمه به اصطلاح استناد مي كنند. در اين نامه فرماندار وقت بندر لنگه خطاب به حاكم رأس الخيمه به تعارف و از باب ادب و به رسم معمول آن روزگار در نگارش نامه، مي نويسد؛ ابوموسي از آن شماست و همينطور بندر لنگه؛ (يعني در خدمت شما هستيم!) و طرفه آنكه شيوخ اماراتي با حذف جمله آخر كه نشان مي دهد جمله قبلي فقط يك تعارف بوده است مي خواهند از اين نامه، سند به اصطلاح حقوقي بسازند و توجيه منطقي بتراشند كه «ابوموسي» براي ماست!ناگفته پيداست كه اين استدلال بچه گانه ثمره اي براي آنها نداشته و مصداق «بذرافكندن در شوره زار» است.2- اينكه وزير خارجه امارات در اظهارات سخيف خود رژيم جعلي و كودك كش صهيونيستي را در كنار ايران اسلامي كه به گواه تاريخ در طي سده هاي اخير به هيچ كشوري تعدي و تجاوز نكرده است مي نشاند بيانگر اين نكته قابل تأمل است كه برخي از شيوخ منطقه به طور تاريخي فاقد قوه درك صحيح براي تفكيك دوست از دشمن هستند و تفرقه افكني در جهان اسلام را بايد تنها هنر- يا مأموريت- آنها دانست.جاي شگفتي است به جاي اينكه وزير خارجه امارات نسبت به اشغالگري هاي رژيم جعلي و نامشروع صهيونيستي واكنش نشان دهد و نسبت به توطئه جديد اين رژيم در اخراج شهروندان فلسطيني از كرانه باختري موضع بگيرد به ادعاي تكراري و واهي در نفي مالكيت قطعي و تاريخي و مستند ايران بر جزاير سه گانه مي پردازد!!در شرايطي كه مقامات جنايتكار تل آويو با طرح شوم خود درصدد اخراج ساكنان كرانه باختري هستند و در اين راستا تاكنون دهها فلسطيني را از كرانه باختري اخراج كرده اند، اين مقام اماراتي بحث جزاير سه گانه را پيش مي كشد كه بارها ثابت شده است حاكميت ايران بر اين جزاير قطعي و غير قابل خدشه است. توطئه جديد صهيونيست ها در اخراج شهروندان فلسطيني از كرانه باختري كه زندگي دهها هزار نفر از فلسطينيان را تهديد مي كند در حالي است كه اعراب بصورت يكپارچه- و مثلاً در قالب اتحاديه عرب- نسبت به آن واكنش نشان نداده اند و كماكان بر مواضع انفعالي خود ادامه مي دهند و خود را پايبند طرح به اصطلاح صلح عربي مي دانند، طرحي كه در سال 2002 براي اولين بار از سوي عربستان سعودي- برادر بزرگتر امارات- مطرح شد.3- همين دست اظهارات و به تبع آن مواضع اشتباه اعراب و درك ناصحيح از شرايط موجود باعث شده است تا اعراب روز به روز ضعيف تر شوند. آنچه توازن را در منطقه حفظ كرده و سبب شده تا دشمن اصلي اعراب- رژيم جعلي صهيونيستي- آنها را نبلعد جمهوري اسلامي ايران و حركت مقاومت بوده است كه آن نيز متكي به ايران و با الهام از انقلاب اسلامي پديد آمده و امروز، عرصه را بر رژيم اشغالگر قدس به شدت تنگ كرده است. وگرنه رژيم صهيونيستي با خوي وحشيانه و افزون طلبانه خود بسياري از كشورهاي عربي را بلعيده بود و آقاي شيخ عبدالله بن زايد آل نهيان معلوم نبود امروز كجا بود؟ وزير خارجه امارات يا...4- اگر موفقيت هاي پياپي و گسترده جمهوري اسلامي طي چند ماه گذشته در حوزه هاي مختلف اطلاعاتي (دستگيري عبدالمالك ريگي از سويي و آزادي حشمت الله عطارزاده ديپلمات ربوده شده ايراني در پاكستان از سوي ديگر)، نظامي (آزمايش انواع و اقسام موشك هاي دوربرد، به آب انداختن ناوشكن جماران، اختراع سامانه دفاع موشكي مشابه اس300 كه در رژه روز ارتش قدرت هاي بيگانه را غافلگير كرد)، ديپلماسي (ناكام گذاشتن آمريكا و همپيمانانش در جلب حمايت كشورها براي اعمال تحريم ها، برگزاري كنفرانس خلع سلاح و عدم اشاعه در تهران)، سياسي (عبور از فتنه پس از انتخابات 88 و اقتدار روزافزون در تصميم گيري هاي منطقه اي و بين المللي) و... باعث شده است تا اعراب و از جمله كشور كوچكي چون امارات- كه دچار مرگ زودرس اقتصادي شده است- با جهل مركب گمان ببرند كه ايران اسلامي خطري براي آنهاست و در راستاي پروژه ايران هراسي و همچنين انحراف افكار عمومي از فجايع و جنايات مشمئزكننده رژيم كودك كش صهيونيستي، اينگونه مواضع و اظهارات را سرلوحه خود قرار دهند؛ بي شك اشتباه را با اشتباه ادامه داده اند چرا كه ايران اسلامي نه تنها هيچ گاه كشورهاي عربي را تهديد نكرده بلكه بارها و به كرات اين اعتقاد خود را اعلام كرده است كه توانمندي هاي تكنولوژيك و ايدئولوژيك ايران متعلق به جهان اسلام است.بنابراين اظهارات بي مايه و واهي وزير خارجه امارات را تنها بايد در اين چارچوب ارزيابي كرد كه برخي از شيوخ مرتجع منطقه از هوشياري و بيداري مردم خود به هراس افتاده اند و بيم آن دارند كه اين بيداري پرشتاب، اجازه حاكميت اشرافي و قرون وسطايي آنان بر مردم كشورشان را ندهد. آنها به وضوح مي دانند كه اقتدار ايران اسلامي، در حمايت از آرامش مردم منطقه و دفاع از تهاجم صهيونيست ها به كار گرفته مي شود. اما، چرا در مقابل اين واقعيت بارها به اثبات رسيده خود را به خواب زده اند؟ آيا از ايران مقتدر و اسلامي هراس دارند؟ پاسخ اين سؤال، منفي است. آنها هراس دارند، اما نه از اقتدار جمهوري اسلامي ايران، بلكه از نقش بيداركنندگي آن يعني هراس از بيداري ملت هاي خويش و مطالبات به يغما رفته آنان.جمهوري اسلامي:تحليل سياسي هفته«تحليل سياسي هفته»عنوان سرمقاله‌ي روزهاي پنجشنبه روزنامه‌ي جمهوري اسلامي است كه در آن مي‌خوانيد؛با ورود به ماه جمادي الاولي گرچه بوي غم و غربت ايام فاطميه از در و ديوار زمانه به مشام مي رسد ولي پنجم اين ماه با ولادت خجسته دختر پارسا و با صلابت امام علي (ع ) و تربيت يافته دامان حضرت زهرا(س ) حضرت زينب كبري سلام الله عليها مصادف بود كه اين هفته را با مولود مبارك خويش آراست همانگونه كه زينب خاندان نبوت و امامت شد.از مناسبت هاي ديگر هفته روز ارتش بود . همه ساله بيست و نهم فروردين ماه كه با تدبير امام خميني در سال 58 به نام روز ارتش نامگذاري شد فرصت ارزشمند و مناسبي است كه كارنامه درخشان ارتش جمهوري اسلامي و حماسه آفريني هاي ارتشيان غيور در عرصه هاي مختلف سرافرازي و سربلندي ملت ايران به ويژه در حوزه حراست از استقلال و تماميت ارضي كشور و ظرفيت سازي براي نمايش اقتدار و عظمت نظام و انقلاب اسلامي در معرض قضاوت و عبرت نسل هاي امروز و فردا قرار گيرد. ارتش متعهد و پرورش يافته در مكتب انقلاب اسلامي و ولايت فقيه امروز به الگويي كم نظير از يك سازمان كلاسيك نظامي تبديل شده و به مدد تمسك به آموزه هاي تعالي بخش ديني انقلابي و حركت در مدار اسلامي و برخورداري از قابليت هاي منحصر به فرد در حوزه شكوفايي و توسعه صنايع دفاعي و نظامي و نيروي انساني كارآمد انقلابي و مومن موجبات افتخار ايران و ايراني را فراتر از جغرافياي اين سرزمين رقم زده است .آمادگي همه جانبه و توانمندي هاي ارتش و ساير نيروهاي مسلح در مراسم روز ارتش و هوشياري و هوشمندي آنان در عرصه رويارويي با تهديدات فراروي انقلاب و نظام نشان داد كه هر نوع ماجراجويي تعرض و تجاوز بيگانگان و دشمنان ملت ايران با پاسخ سريع سخت قاطع و ويران كننده مواجه خواهد شد و ارتش غيرتمند همراه با ساير نيروهاي مدافع انقلاب با همت مضاعف و مجاهدت روزافزون خود راهبردهاي فرماندهي معظم كل قوا در حوزه دفاعي كشور را رقم خواهند زد و ياس و سردرگمي را همچنان به عنوان واقعيت انكارناپذير به جبهه دشمنان انقلاب و اردوگاه آنان تحميل خواهند نمود.اين هفته جمهوري اسلامي ايران ميزبان كنفرانسي تحت عنوان « خلع سلاح اتمي و عدم اشاعه سلاحهاي هسته اي » بود كه با شعار « انرژي هسته اي براي همه سلاح هسته اي براي هيچكس » برگزار شد. به همين مناسبت رهبر معظم انقلاب در پيامي به اين اجلاس بين المللي نياز بشر به دانش هسته اي را فزاينده و رو به گسترش دانسته و فرمودند : « ملت هاي خاورميانه نيز مانند ديگر ملت هاي جهان تشنه صلح و امنيت و پيشرفت اند و حق دارند كه با بهره گيري از اين فناوري جايگاه اقتصادي و موقعيت برتر نسل هاي آتي خود را تضمين كنند. شايد يكي از اهداف غبارآلود كردن فضا در مورد برنامه هاي صلح آميز هسته اي جمهوري اسلامي ايران اين است كه مانع از توجه جدي ملت هاي منطقه به اين حق طبيعي و ارزشمند خود شوند. »ايشان در ادامه با انتقاد از موضعگيريهاي آمريكا تاكيد كردند : « طرفه آنكه تنها مجرم اتمي جهان اينك به دروغ خود را مدعي مبارزه با گسترش سلاح اتمي معرفي مي كند درحاليكه يقينا هيچ اقدام جدي در اين مسير صورت نداده است و هرگز صورت نخواهد داد. اگر ادعاي مبارزه با گسترش سلاح هسته اي آمريكا دروغ نبود آيا رژيم صهيونيستي مي توانست ضمن خودداري از پذيرش مقررات بين المللي در اين زمينه به ويژه « ان . پي . تي » سرزمين اشغال شده فلسطين را به زرادخانه اي مبدل سازد كه انبوهي از سلاح هاي هسته اي در آن ذخيره شده است.»رهبر انقلاب با تاكيد بر خلع سلاح اتمي كليه كشورهاي جهان فرمودند : « نام اتم به همان ميزان كه بيانگر پيشرفت دانش بشري است متاسفانه يادآور زشت ترين واقعه تاريخ و بزرگترين نسل كشي و سواستفاده از دستاورد علمي انسان نيز است . هر چند كه كشورهاي متعددي اقدام به توليد و انباشت سلاح هسته اي كرده اند كه في نفسه مي تواند مقدمه ارتكاب جرم تلقي شده و صلح جهاني را شديدا در معرض تهديد قرار داده است اما فقط يك دولت مرتكب جرم اتمي شده است . تنها دولت ايالات متحده آمريكا است كه ملت مظلوم ژاپن در هيروشيما و ناكازاكي را در جنگي نابرابر و غيرانساني مورد هجوم اتمي قرار داد. از زماني كه انفجار نخستين جنگ افزارهاي هسته اي توسط دولت ايالات متحده در هيروشيما و ناكازاكي فاجعه اي انساني با ابعاد بي سابقه در تاريخ آفريد و امنيت بشري را با تهديدي عظيم مواجه ساخت ضرورت نابودي كامل اين سلاح ها مورد اجماع قاطع جامعه جهاني قرار داشته است . استفاده از سلاح هسته اي نه تنها به كشتار و تخريب گسترده منجر شد بلكه ميان آحاد ملت نظامي و غيرنظامي كوچك و بزرگ زن و مرد و كهنسال و خردسال تمايزي قائل نشد و آثار ضد بشري آن مرزهاي سياسي و جغرافيايي را در نورديد و حتي به نسل هاي بعدي نيز خسارتهاي جبران ناپذير وارد نمود و لذا هرگونه استفاده و حتي تهديد به استفاده از اين سلاح نقض جدي مسلم ترين قواعد بشر دوستانه و مصداق بارز جنايت جنگي قلمداد مي گردد. »امروزه واقعيت تلخي كه كشورهاي سلطه گر بر معادلات سياسي بين المللي حاكم كرده اند براين پايه استوار است كه سلاحهاي هسته اي باعث ايجاد رعب و وحشت و باجگيري كشورهاي دارنده اين گونه سلاحها از كشورهاي ديگر شده و عليرغم بديهيات اخلاقي عقلاني و انساني و خواست موكد و مكرر جامعه جهاني براي نابودي اين سلاح ها توسط گروه انگشت شماري از دولت ها كه امنيت خيالي خود را بر ناامني همگاني بنا كرده اند اين خواست جهاني ناديده گرفته شده است . اصرار اين دولت ها بر نگهداري افزايش و گسترش توان تخريبي اين سلاح ها كه هيچ كاربردي جز ارعاب و ترور دسته جمعي و ايجاد امنيت كاذب مبتني بر بازدارندگي ناشي از نابودي تضمين شده همگاني نداشته و ندارد استمرار كابوس هسته اي جهان را به دنبال داشته است .برخي از دولت هاي هسته اي در سال هاي اخير از نظريه بازدارندگي در مقابل ساير قدرت هاي هسته اي بر مبناي نابودي تضمين شده متقابل هم فراتر رفته اند تا جائي كه در راهبرد هسته اي اين دولت ها بر حفظ انتخاب هسته اي در برابر تهديدات متعارف از سوي ناقضين معاهده عدم اشاعه تاكيد شده است . درحاليكه بزرگترين ناقضين معاهده عدم اشاعه قدرت هايي هستند كه علاوه بر نقض تعهد خود در ماده 6 معاهده براي خلع سلاح هسته اي حتي در اشاعه عمودي و افقي اين سلاح ها گوي سبقت را از ديگران ربوده و منجمله با كمك به تسليح رژيم صهيونيستي به سلاح هاي هسته اي و حمايت از سياست هاي آن رژيم در اشاعه واقعي اين سلاح ها نقش مستقيم و مغاير تعهدات خود برمبناي ماده 1 معاهده ايفا كرده و منطقه خاورميانه و جهان را با تهديدي جدي روبرو كرده اند و در راس اين دولت ها رژيم زورگو و متجاوز آمريكا است . از اين رو كنفرانس بين المللي خلع سلاح تلاش كرد ضمن بررسي خطرهاي توليد و انباشت سلاح هسته اي در جهان بطور واقع بينانه راهكارهايي را براي مقابله با اين تهديد عليه بشريت ارائه كند و بتواند گامي جدي در مسير پاسداري از صلح و ثبات جهاني به جلو بردارد.اين هفته در سطح بين المللي نيز رخدادهاي متعددي به وقوع پيوست . در عراق كشمكش ها براي تشكيل دولت جديد اين هفته نيز ادامه يافت و عليرغم انتشار خبرهايي مبني بر توافق در ميان جريان هاي سياسي براي تشكيل دولت عملا اتفاق خاصي نيفتاد و موضوع تشكيل دولت جديد پس از گذشت 40 روز از زمان برگزاري انتخابات مجلس كماكان بي نتيجه ماند.در هفته جاري گزارش هايي منتشر شد كه دو ائتلاف سياسي عمده متعلق به شيعيان يعني گروه ائتلاف ملي به رهبري سيد عمار حكيم و دولت قانون به رياست نوري المالكي براي تشكيل ائتلاف به توافق رسيده اند. در پي اين رخداد همچنين اعلام گرديد كه كردهاي عراق نيز تمايل دارند به ائتلاف شيعيان بپيوندند. اين موضوع مهمترين رخداد سياسي در عراق پس از برگزاري انتخابات بود و تا حدودي اين اميدواري را ايجاد كرد كه اوضاع به سوي ثبات مي رود.در پي اين تحولات گروه « العراقيه » وابسته به اياد علاوي سياستمدار سكولار و مورد حمايت عربستان واكنش تندي نشان داد و حتي تهديد كرد درصورت ائتلاف دو تشكل متعلق به شيعه ها و جناح كردها جنگ داخلي در عراق به وقوع خواهد پيوست . علاوي اتحاد مذكور گروههاي سياسي رقيب را توطئه عليه گروه العراقيه قلمداد كرد. عصبانيت و خشم اياد علاوي و گروه العراقيه از آنجا ناشي مي شود كه اين گروه كه از حمايت هاي گسترده مالي و تبليغاتي عربستان در انتخابات برخوردار بود و درحال حاضر نيز مورد حمايت هاي پنهاني آمريكا قرار دارد احساس كرد كه درحال حذف از گردونه قدرت مي باشد.العراقيه به لطف حمايت هاي آمريكا و عربستان در انتخابات با كسب 91 كرسي خود را برنده مي دانست ولي واقعيت اين است كه پيروز اصلي انتخابات عراق دو جناح متعلق به شيعيان مي باشند كه مجموعا حدود 160 كرسي را تصاحب كرده اند . در حقيقت از ابتدا هم گروه العراقيه از اختلاف ميان اين دو گروه شيعه و انشعاب آنها بهره برداري كرده و قدرت مانور و جولان پيدا كرده بود و اكنون با ائتلاف اين دو گروه بار ديگر ابتكار عمل كامل در اختيار شيعيان قرار مي گيرد.اين درحالي است كميسيون انتخابات عراق در پيگيري اعتراض جناح نوري المالكي دستور بازشماري آرا در استان بغداد را صادر كرد و بناست روز شنبه آراي استان بغداد به صورت دستي بازشماري شود. حتي اگر تغييري در نتيجه آرا حاصل نشود با همين نتيجه نيز جناح شيعه با مشاركت كردها و بدون العراقيه مي تواند دولت تشكيل دهد ولي سياستمداران شيعي عراق تاكيد كرده اند براي تقويت وحدت در كشور مايل هستند دولتي فراگير با مشاركت همه احزاب و گروههاي سياسي تشكيل شود. واقعيتي كه بايد گروه هاي سياسي رقيب شيعه ها در عراق بپذيرند اين است كه دوراني كه گروهي اقليت با تكيه بر حمايت هاي خارجي و با توسل به ابزار سركوب بر اكثريت شيعيان عراق حكومت مي كرده اند سپري شده است.اين هفته اوضاع در قرقيزستان با وجود استقرار دولت جديد همچنان بحراني بود و گزارش هايي از بروز درگيري هاي خونين و همچنين ادامه اعتراضات هواداران « باقي اف » رئيس جمهور مخلوع اين كشور منتشر شد. در جنوب قرقيزستان كه پايگاه سنتي « باقي اف » است طرفداران وي چند مقر دولتي و همچنين ايستگاه راديو تلويزيون را به تصرف در آوردند. همچنين روز سه شنبه نيز ميان طرفداران باقي اف و حاميان دولت جديد درگيري هايي به وقوع پيوست كه 5 نفر كشته و دهها نفر زخمي شدند.درحالي كه منابع خبري اعلام كرده اند « قربان بيك باقي اف » با توافق آمريكا روسيه و قزاقستان از قرقيزستان خارج و به منطقه اي در قزاقستان رفته است ولي برخي منابع اين خبر را نادرست خوانده و مدعي شدند كه وي همچنان در داخل قرقيزستان است و درحال تلاش براي جمع آوري نيرو جهت مقابله با دولت جديد است . گرچه نمي توان به صحت و سقم اين خبرها يقين پيدا كرد ولي ترديدي نيست كه اوضاع در اين كشور آسياي ميانه پس از حوادث اخير همچنان ملتهب و بحراني است و بيم بروز درگيري هاي گسترده و طولاني مي رود.در اين باره هم منابع غربي و هم روسي به خطر بالقوه بروز جنگ داخلي در اين كشور هشدار داده اند و در تازه ترين تحول نيز روسيه اعلام كرده است از شهروندان روسي در قرقيزستان دفاع خواهد كرد كه اين امر به منزله قصد روسيه براي مداخله مستقيم در قرقيزستان است يعني همان طرحي كه روسها سال گذشته در گرجستان به اجرا درآوردند و به بهانه دفاع از روس تبارها در گرجستان نيرو پياده كردند. قرقيزستان اگرچه از لحاظ منابع طبيعي چندان ثروتمند نيست ولي موقعيت استراتژيكي اين كشور و همچنين وجود پايگاه هاي نظامي آمريكا و روسيه آن را به اندازه كافي براي مداخله جويي واشنگتن و مسكو جذاب كرده است .اين هفته مصادف بود با سالروز تاسيس رژيم صهيونيستي كه فلسطيني ها آن را به روز « نكبت » نامگذاري كرده اند. به همين مناسبت همزمان با جشن هاي رژيم صهيونيستي مردم فلسطين در بخش هاي مختلف فلسطين اشغالي با حمل پرچم هاي سياه انزجار خود را از اين روز اعلام كرده و اعتراض خود را عليه بي تفاوتي مجامع بين المللي و جامعه جهاني نسبت به جنايات صهيونيستها و اوضاع فلاكت بار خود بروز دادند.62 سال است كه رژيم صهيونيستي با هماهنگي قدرتهاي استكباري خاك ملت فلسطين را به اشغال خود در آورده و در اين مدت از هيچ جنايتي براي سركوب اعتراضات بحق ملت فلسطين و تثبيت موجوديت غاصبانه خود فروگذار نكرده است . صهيونيستها در اين مدت با تكيه بر حمايت هاي غرب به خصوص آمريكا قطعنامه هاي سازمان ملل را بلااستثنا رد كرده و كليه مقررات بين المللي در زمينه رعايت حقوق بشر را گستاخانه مورد بي اعتنايي قرار داده اند.دولتهاي غربي كه با حمايت هاي همه جانبه خود زمينه هاي ادامه حيات اين رژيم منحوس و فتنه گر را فراهم ساخته اند در تمامي جنايات اين رژيم به عنوان شريك جرم محسوب مي شوند و بايد در مجامع صالحه مورد پيگيري قرار گيرند.از سوي ديگر ملت فلسطين نيز 62 سال است به مقاومت ادامه مي دهد و پرچم مبارزه را يكدم از دست نيانداخته است . فلسطيني ها در طول 6 دهه گذشته در يك جنگ نابرابر و درحاليكه از كمترين امكانات دفاعي برخوردار بوده اند و به مبارزه ادامه داده اند . اين عزم راسخ ملت فلسطين و همت جدي و خلل ناپذير آنها نويد پيروزي نهايي را مي دهد و قطعا آينده فلسطين از آن ملت آن خواهد بود و صهيونيستها چاره اي ندارند جز اينكه به كشورهايي كه از آن آمده اند باز گردند و يا اينكه فلسطين گور آنها خواهد بود.فعال شدن آتشفشان ايسلند و انتشار انبوه خاكسترهاي آتشفشاني برفراز قاره اروپا كه دامنه آن حتي تا تركيه نيز گسترش پيدا كرده است ديگر رخداد مهم هفته جاري بود. اين رخداد اگرچه حادثه اي طبيعي است ولي تبعات آن به حدي وسعت پيدا كرده است كه اقتصاد اروپا و همچنين آمريكا را تحت تاثير خود قرار داده و حتي شرايط اجتماعي و سياسي را نيز متاثر ساخته است . لغو هزاران پرواز در قاره اروپا به دليل خاكسترهاي آتش فشاني بر شاخه هاي گوناگون اقتصادي و صنعتي به خصوص صنعت هوانوردي و گردشگري غرب كه همچنان زير بار بحران جهاني اقتصادي قرار دارند ضربات شديدي وارد كرده است . ارزش سهام چندين شركت هوايي معروف اروپا كاهش عمده اي داشته و در آمريكا نيز صنعت گردشگري از رونق افتاده است . هنوز ابعاد كامل اين فاجعه طبيعي در غرب مشخص نيست اين درحالي است كه هر روزه بخش هاي بيشتري از اروپا زير سايه هاي خاكستر آتشفشاني فرو مي روند.دنياي اقتصاد:جمعيت به دنبال چيست؟«جمعيت به دنبال چيست؟»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي دنياي اقتصاد به قلم مهران دبيرسپهري است كه در ان مي‌خوانيد؛پس از آنكه رييس‌جمهور خواستار كاهش جمعيت تهران شد، اين موضوع مورد بحث محافل كارشناسي و رسانه‌هاي عمومي قرار گرفته است.براي تحقق اين ايده، ابتدا بايد ديد، چرا و چگونه تهران تا اين حد، بزرگ شده است. در نگاه اول، دلايلي نظير وجود امكانات تجاري، صنعتي، بيمارستاني، تفريحي، اداري، حمل‌و‌نقلي و امكانات ديگر به چشم مي‌خورد. اما به نظر مي‌رسد علت‌العللي كه باعث گسترش افقي و عمودي تهران شده و دلايل مذكور در بالا را نيز شامل مي‌شود چيزي نيست جز وجود اشتغال بالا در اين شهر.بر خلاف برخي ديدگاه‌ها، به نظر مي‌رسد، گران كردن هزينه زندگي در تهران از طريق افزايش اخذ ماليات و عوارض شهرداري، نه تنها موجب كاهش جمعيت تهران نمي‌شود، بلكه جمعيت را افزايش نيز خواهد داد؛ زيرا افزايش درآمد، منجر به افزايش هزينه‌هاي شهرداري خواهد شد و افزايش هزينه هم به معني ايجاد شغل است. در واقع، دليل مهاجرت به تهران چيزي نيست جز جست‌وجو براي يافتن كار. به همين دليل، راهكار اصلي كاهش جمعيت را در تهران بايد در كاهش هزينه‌ها از سوي دو نهاد مهم شهرداري و دولت در محدوده اين شهر جست‌وجو كرد. به هر حال، پول را در هر ج




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 437]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن