تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 13 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هرگاه رسول اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله يكى از اصحاب خود را غمگين مى‏ديدند، با شوخى او...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820523474




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خرس و دو دوست


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: خرس و دو دوست

دو دوست به نام های همنت و ویکاس تصمیم گرفتند مدتی در جنگل گردش کنند.آن ها کوله پشتی هایشان را برداشتند و به سمت جنگل رفتند.یک روز عصر ،وقتی از جنگل عبور می کردند،صدای غرش خرسی را شنیدند.آن ها خیلی ترسیدند و پا به فرار گذاشتند.آن ها صدای شکستن شاخ و برگ درختان را در زیر پای خرس می شنیدند،خرس لحظه به لحظه به آن ها نزدیکتر می شد.ناگهان همنت متوجه شاخه ای شد.به سرعت شاخه را گرفت و خیلی سریع از آن بالا رفت.همنت آن قدر ترسیده بود که اصلاًبه دوستش فکر نکرده بود.ویکاس متوجه شد که خرس درست پشت سر اوست و هنگامی که متوجه شد همنت خودش را نجات داده،تنها فکری که به ذهنش رسید این بود که خودش را روی زمین بیاندازد.
خرس
خرس به ویکاس نزدیک شد،اما ویکاس جرات نفس کشیدن را هم نداشت.خرس بینی اش را کنار گوش ویکاس قرار داد و سپس بو کشید و بو کشید و بو کشید.خرس می خواست ببیند آیا ویکاس واقعاً مرده یا خودش را به مردن زده است.سرانجام خرس دست از بو کشیدن برداشت و ویکاس توانست نفس کوتاهی بکشد.ناگهان خرس غرشی کرد و خون در بدن ویکاس منجمد شد.بالاخره خرس متقاعد شد که ویکاس مرده و از آن جایی که می گویند خرس ها به مرده ها کاری ندارند،دست از سر ویکاس برداشت و به سمت جنگل حرکت کرد.وقتی همنت متوجه شد خطر از بیخ گوشش گذشته،از درخت پایی آمد و به سمت دوستش ویکاس که هنوز از ترس می لرزید رفت و با خنده از او پرسید «هی ،خرس دم گوشت چه گفت؟»ویکاس به دوستش همنت خیره شد و گفت «هرگز به دوستی که در سخت ترین شرایط تو را ترک می کند،اعتماد نکن» گروه کودک و نوجوان سایت تبیان _ترجمه و تنظیم:نعیمه درویشی ************************************* مطالب مرتبطکجایی جوانی که یادت بخیر خدا به همه آرزوهایمان جواب می‏دهد الاغ دانا فرشته های خیس خدا را چگونه احساس می‏کنید؟ با چند تا درخت دوست هستی؟ وقتی کودک بودی داستان « دوستی حشرات» درخت آرزوها پروانه‏ای جادویی





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 801]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن