واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: سينماي ما - اين روزها انتخاب بهترين فيلم سال گذشته سينماي ايران براي معرفي به آكادمي اسكار تبديل به بحث روز اهالي سينما شده است. اسكاري كه هيچ وقت روي خوش به سينماي ايران نشان نداده و تنها يكبار فيلم «بچههاي آسمان» مجيد مجيدي را از سينماي ايران لايق حضور در جمع نامزدها دانست. سينماي به اصطلاح هنري و جشنواره اي ايران غالبا حضوري موفق در جشنوارهها و فستيوالهاي معتبر سينماي جهان دارد. در واقع سالي نيست كه فيلمهايي از ايران (كه معمولا در داخل كشور هم اكران نمي شوند) در جشنوارههاي مختلف ندرخشند ... نمونهاش موفقيت فيلمهاي نظير «آفسايد»، «کارگران مشغول کارند»، «چند كيلو خرما براي مراسم تدفين» و «نیوه مانگ» در سال گذشته بود ... اما چرا هيچ گاه در اسكار موفق نبودهايم؟ شايد اولين و ساده ترين پاسخ به اين سوال، سليقه متفاوت مسئولان جشنوارههاي مختلف براي انتخاب و داوري فيلمها باشد... شايد جواب درستي باشد كه قطعا هم هست (احتمالا بخشی از موفقيت هاي عباس كيارستمي در جشنواره كن را بايد به حساب علاقه خاص ژيل ژاكوب رئيس سابق آن به سينماي ايران و به خصوص سينماي كيارستمي دانست) اما جواب قانع كننده اين نيست. پاسخ ديگر بر مي گردد به فيلم هايي كه از ايران به آكادمي اسكار معرفي ميشوند. بيايد نگاهي به فهرست اين فيلم ها بياندازيم: بعد از انقلاب سينماي ايران به مدت 16 سال نمايندهاي به اسكار معرفي نكرد تا سال 1373 كه فيلم «زير درختان زيتون» ساختهي عباس كيارستمي معرفي شد و سپس در سال 1374 «بادكنك سفيد» به كارگرداني جعفر پناهي بعد از حضور موفقيتآميز در چند جشنواره معتبر بين المللي از جمله كن به اسكار معرفي شد. سال 75 هیچ فيلمي از سينماي ايران معرفي نشد. سال 76 «گبه» محسن مخملباف انتخاب شد و سال 77 «بچههاي آسمان» مجيد مجيدي ( که جزو نامزدها قرار گرفت) انتخاب سينماي ايران براي شرکت در مراسم اسكاربود. در سال 78 با توجه به موفقيت سال قبل مجيدي بار ديگر فيلمي از وي براي معرفي به اسكار انتخاب شد؛ «رنگ خدا» اثري تاثير گذار كه سينماي ايران اميد زيادي به موفقيتاش داشت. اما اين بار سينماي ايران اقبال سال قبلش را نداشت. سال 79 «زماني براي مستي اسبها» بهمن قبادي ، سال 80 «باران» مجيد مجيدي و سال 81 «من ترانه 15 سال دارم» رسول صدرعاملي انتخاب شدند كه آنها هم نتوانستند به جمع نامزدها راه پيدا كنند. سال 82 «نفس عميق» پرويز شهبازي كه فيلمي متفاوت و تحسين برانگيز در سينماي ايران بود انتخاب شد- با این که به نظرم «نفس عميق» جزو 5 فيلم برتر تاريخ سينماي ايران است – اما اين فيلم هم در اسكار موفق نبود. سال 83 «لاكپشتها هم پرواز ميكنند» بهمن قبادي وسال 84 «خيلي دور خيلي نزديك» رضا ميركريمي انتخاب شدند و در نهايت سال گذشته در حالي كه هيچ كس پيش بيني نمي كرد «كافه ترانزيت» كامبوزيا پرتوي در حضور فيلمهايي مانند «آفسايد»، «چند كيلو خرما براي مراسم تدفين»، «چهارشنبهسوري» و «زمستان است» معرفي شد. «كافه ترانزيت» فيلمي بود كه نسبت به فيلم هايي كه ذكر شد و چند فيلم ديگر آن سال صاحب موفقيت خاصي در جشنواره هاي سينمايي خارجي و حتي جشنواره فجر خودمان هم نشده بود. اين فيلم حتي در زمان اكرانش هم فروش خيلي بالايي نداشت. اما پاسخ ديگري كه به سوال «چرا هيچ گاه در اسكار موفق نبودهايم؟» مي توانيم بدهيم به شرايط و قواعد حاكم بر آكادمي اسكار بر مي گردد. تجربه نشان داده اولين نكته مهم در اسكار توجه اين رخداد به فروش جهاني آثار است و فيلمي كه از اقبال تجاري برخوردار باشد، شانس بيشتري براي شركت در اين مراسم دارد، نكتهاي كه درباره فيلمهاي سينماي ايران مصداق خاصي ندارد! در واقع اكران فيلم هاي سينماي ايران در خارج از كشور به چند سينماي انگشت شمار در آمريكا و يك يا دو سينما در اروپا محدود مي شود، تازه آن هم براي فيلمهاي بسيار كم ارزش سينماي ايران كه صرفا جنبه تجاري دارند.البته چند مورد انگشت شمار از جمله فيلمهاي «طعم گيلاس»، «بچههاي آسمان»و «آفسايد» توانستند بعد از موفقيتهايي كه در جشنواره هاي مختلف كسب كردند و در واقع بعد از اين كه فيلمهاي مشهوري شدند پخش كنندههاي خارجي معتبري پيدا كنند و اكران نسبتا بهتري در سطح جهاني داشته باشند. توجه اسكار به فروش جهاني فيلمها نشان از اهميت اقبال عمومي فيلم هاست. چيزي كه زياد در كشور ما مورد توجه قرار نميگيرد. در واقع فيلمهاي جشنوارهاي ما اصولا ميانه خوبي با اين موضوع ندارند به همين دليل يا اصلا اكران نمي شوند يا اكران محدودي دارند. از سوي ديگراولين نكتهاي كه مورد توجه اعضاي آكادمي اسكاردر مورد فيلمهاي غيرانگليسي مي شود، نكات فني و تكنيكي فيلم است و توجه به مؤلفههاي بومي كشورهاي سازنده در رده دوم اهميت قرار دارد. چيزي كه باز هم در مورد سينماي ايران دقيقا برعكس است. متاسفانه صنعت سينما در ايران در اين زمينه پيشرفت خاصي نداشته و فيلمها هر چقدر هم از لحاظ ساختار و محتوا قوي باشند اين ضعفهاي تكنيكي كار هستند كه هميشه با جملاتي مثل كمبود امكانات يا نبود افراد متخصص و ... توجيه مي شوند اما حل نمی شوند. بايد صادقانه اين را گفت كه سينماي ايران در سالهاي اخير كمتر فيلمي داشته كه از هر دو مؤلفه فروش جهاني و قدرت تكنيكي برخوردار باشند تا بتوانند نظر آكادمي اسكار را به خود جلب كنند.در مجموع متاسفانه در بعضي موارد نيز فيلمهاي نامناسبي از سوي هيئت انتخاب خانه سينما و بنياد فارابي، به آكادمي اسكار معرفي شدهاند. بايد منتظر ماند و انتخاب امسال سينماي ايران را ديد، انتخابي كه شايد با كم كار تر شدن فيلمسازان بزرگمان و همچنين محدوديت هاي تازه ايجاد شده خيلي هم ساده نباشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 280]