تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 18 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):پيش از آن كه زبانت تو را به زندان طولانى و هلاكت درافكند، او را زندانى كن، زيرا هيچ چ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805663609




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دو متاله حكمت متعاليه


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
دو متاله حكمت متعاليه
دو متاله حكمت متعاليه نويسنده: شریف لک زایی صدرالدين شيرازي و امام خميني، هر دو در شمار برجسته ترين فيلسوفان حكمت متعاليه اند؛ يكي موسس اين حكمت و ديگري پيرو، مدرس و مفسر توانمند آن. اين دو، وجوه اشتراك بسياري دارند. از جمله اينكه هر دو در عين اشراف به برهان، دستي گشاده در عرفان و اشراق دارند و از سويي با كلام و قرآن نيز سر و سري داشته، با تفسير و فقه آشناو فقيهاني برجسته اند. به رغم همه اين وجوه اشتراك در حوزه انديشه ونظر و به ويژه اشراف هر دو به دانش هاي مختلف، حوزه عمل اين دوحكيم كه صدر و ذيل حكمت متعاليه در روزگار تاسيس و كنوني اند، ازيك ديگر ممتاز و متمايز است؛ به ويژه اين تمايز را ميتوان در رجوع وبهره برداري گسترده از فقه و فقاهت، نشستن بر مصدر مرجعيت شيعيان و صدور فتوا، درافتادن با سلطنت و در نهايت تاسيس دولتي نوبنيادمشاهده كرد. از اين رو، نخستين تمايز بارز دو حكيم متاله، تداوم و استمرار فلسفه ازيك سوي و همراهي و همرايي با فقه و فقاهت از سوي ديگر است. امام خميني كه آن روزها به حاج آقا روح الله مشهور بود، برخلاف صدرالدين كه تمام عمرش را صرف آموختن، نگارش و آموزش فلسفه كرد، پس ازگذشت چهار دهه از حياتش، ارتباط رسمي اش را با فلسفه قطع مي كند. 1آخرين باري كه روح الله به تدريس فلسفه، به ويژه اسفار اربعه صدرالدين شيرازي پرداخت، اواخر دهه بيست شمسي بود. پس از آن واز آغاز دهه سي، او ديگر به تدريس و نگارش آثار عرفاني و فلسفي نپرداخت؛ گو اينكه پيش از آن نيز اثر مكتوبي در فلسفه، به جز برخي آثاردر اصول و اخلاق و عرفان 2 كه در آنها برخي مباحث فلسفه را نيز بحث كرده، از خود بر جاي نگذاشته بود. 3 بسياري شاگردان حاج آقا روح الله كه از دهه سي به بعد، در شمار شاگردان ايشان درآمده اند، به ياد ندارند كه اوفلسفه تدريس كند. 4 همت اصلي ايشان در اين دوران، صرف تدريس فقه و اصول معمول در حوزه هاي علميه شد. اين كار موجب شد كه ايشان به عنوان استادي برجسته و صاحب نام در فقه، زبان زد جامعه علمي گردد، چنان كه پيش از آن در حوزه عرفان و اخلاق نيز شهره بود. مكتوبات فقهي و اصولي ايشان، عمدتا در اين دوره نگارش و منتشرشده است؛ 5 بي آنكه در آنها اشاراتي به فلسفه و عرفان بنمايد. در مقابل، صدرالمتالهين شيرازي تا انتهاي عمر خويش، به تعليم وتعلم و نگارش در حوزه فلسفه، افزون بر توجه به ساير حوزه هاي دانشي پرداخت. تدريس حكمت توسط وي در شيراز، زادگاه وي، از پررونق ترين دوره هايي است كه شيراز به خود ديده است. صدرالدين درعين اشراف به فقه و فقاهت، تا آخر به تعليم و تعلم در موضوع فلسفه وفادار ماند و آثار مهمي از خود برجاي گذاشت و شاگردان برجسته اي تربيت كرد. آنچه امام خميني از نخستين سال هاي دهه سي پي گرفت، پي ريزي بنيادي بود كه توانست، در دهه چهل حاج آقا روح الله را به عنوان فقيهي زبردست و توانا مورد توجه قرار دهد و زمينه مرجعيت عام ايشان را فراهم آورد. به اين ترتيب، پس از سالهاي چهل شمسي، امام خميني، برخلاف صدرالدين شيرازي، در موضع مرجعيتي عمومي قرار گرفت كه در آن، جمع كثيري از شيعيان در داخل و خارج ايران، از فتاواي فقهي وي پيروي مي كردند. در همين سالها، شاگردان بسياري كه غالبا فقه را نزدوي آموخته بودند، به دور ايشان گرد آمدند. حال آنكه اگر صدرالمتالهين شيرازي مي خواست، به حوزه مرجعيت فقهي وارد شود، با توجه به شرايط، از چنين امكاني برخوردار نبود. البته نهاد مرجعيت در شمارنهادهايي است كه در سال هاي متاخر پديد آمده و در دوره شيرازي، مناصب بالاي مذهبي، از سوي نهاد سلطنت و شخص شاه به عالمان واگذار و منصبي حكومتي تلقي مي شد. نيز تا آنجا كه به ياد داريم، صدراميانه چندان خوبي با نهاد سلطنت صفوي نداشته و با اينكه گفته مي شود، خود فرزند حاكم شيراز بود و به رغم حمايت حاكم وقت شيراز ازوي كه گويا با صدرا دوستي ديرينه اي هم داشته است؛ اما اين وضعيت تغييري در نگاه وي درباره سلطنت و سلطان ايجاد نكرد و او همچنان به شاه توجهي نداشت. جالب اينكه برخلاف آنچه معمول بوده است و براساس آنچه در آثار وي مي توان يافت، او هيچ يك از آثارش را به شاهان صفوي اهدا نكرده، كوچك ترين تعريف و تمجيدي از آنها به عمل نياورده است. به هر حال، در تغيير و تحولات پس از صدرا و در دوره اخير، نهاد مرجعيت پايه گذاري و تثبيت شد و امام خميني به عنوان فقيهي متاله و از اصحاب و مفسران حكمت متعاليه، به اين مرتبه و جايگاه دست يافت. در نهايت، مهم ترين نقطه تمايزي كه دو حكيم حكمت متعاليه را ازهم جدا مي كند، براندازي نظام سلطاني پهلوي به دست امام خميني وحضور مستقيم و بلاواسطه او در صدر هيات حاكمه و قدرت سياسي است. كاري كه صدرالمتالهين، اگر هم به فرض، آرزوي آن را داشت، درعمل، براي او رويايي دست نايافتني بود كه هرگز به آن نائل نشد. حتي صدرالدين هيچ حركتي نيز به سمت برخورداري از مناصب سياسي ومقامات عمومي انجام نداده است. گو اينكه شرايط و اوضاع زمانه نيزبراي چنين تغييرات، حركت ها و جنبش هايي - شبيه كاري كه امام خميني به آن مبادرت ورزيد - آمادگي نداشته و در نتيجه اوضاع و احوال زمانه، تاثير خود را بر صدرا بر جاي گذارده است. با اين همه به نظرمي رسد كه بتوان حضور امام خميني در صدر حكومت را متاثر از مباني حكمت متعاليه دانست. از اين رو گرچه نقطه عطف تمايز اين دو حكيم در تاسيس نظم و نظام سياسي جديد و برانداختن نظم سياسي قديم است؛ اما نبايد از خاطر برد كه صدرا آگاهانه و خودخواسته يا ناخودآگاه، زمينه حكمتي را پايه گذاري كرد كه در عمل، چهار قرن پس از وي، وتوسط يكي از پيروان و شارحان حكمت متعاليه، به حيات نظم و نظام سلطاني خاتمه داده؛ آنچه شايد در مخيله صدرالمتالهين هم خطورنمي كرد. ملاصدرا با عالمان به اصطلاح ظاهربين درگير شد و در اين زمينه رساله هاي مستقلي نگارش كرد؛ اما هيچ گاه به طور مستقيم وعلني با دستگاه سلطنت به مقابله بر نخواست و به دور از هياهوي اصحاب قدرت توانست، نظام فلسفي خاصي را كه بعدها به حكمت متعاليه شهره شد، تاسيس كند كه در نهايت بساط نظم و نظام سلطاني را بر هم چيد. به هر حال، نقطه تمايزهاي امام خميني و صدرالدين، نوع برخورد اين دو متفكر با حكومت و حاكمان در دوره خود است؛ در حالي كه امام خميني پس از آنكه از اصلاح رژيم پهلوي نااميد مي شود، به قصدانقلاب، به مبارزه آشكار با حكومت مي پردازد و به تبعيد مي رود، اما هرگزبه ياد نداريم كه صدرا به مبارزه آشكار با حكومت وقت پرداخته باشد؛ البته ملاصدرا در دوره زيست خود با توجه به شرايط زمانه و مخالفت هاي مختلفي كه به ويژه از سوي ظاهرگرايان با وي مي شود، به تبعيدي خودخواسته مي رود؛ اين در حالي است كه هيچ تعريف و تمجيدي ازحكومت و سلاطين وقت، برخلاف بسياري هم عصران خويش، در آثار وعملكرد وي نمي توان يافت. شايد همه اينها خود بر مخالفت نظري وعملي با حكام دلالت داشته باشد. بدين ترتيب، روشن مي شود كه چگونه با توجه به تغيير و تحول دراوضاع زمانه، تحول و تغيير گسترده اي در نحوه عمل دو حكيم حكمت متعاليه پديد آمد كه در ضمن آن و در طي يك سير تقريبا بيست و چندساله و پس از قطع ارتباط رسمي با فلسفه توسط امام خميني، نظمي متفاوت تاسيس شد؛ گرچه صدرالمتالهين و امام خميني در تفسير قرآن و آموزه هاي وحياني، اخلاقي، كلامي، برهاني، عرفاني و حتي فقه وفقاهت، اشتراكات عمده اي داشته اند؛ اما رجوع و توجه گسترده امام خميني به حوزه عمل، تاثيرات و تغييرات عمده اي در حيات سياسي برجاي نهاد. آنچه گويا از چشمان تيزبين پژوهشگران نكته سنج بركنارمانده است. پي نوشت ها: 1. امام خميني تدريس فلسفه و عرفان را به طور رسمي از سال 1307شمسي آغاز كرده است. همچنين ايشان از سال 1324 به طور رسمي به تدريس خارج فقه و اصول پرداخته است. ر. ك: نجف لك زايي، سير تطورتفكر سياسي امام خميني، چاپ چهارم، تهران: پژوهشگاه فرهنگ وانديشه اسلامي، 1385. نيز بنگريد به: علي قادري، خميني روح الله، زندگينامه امام خميني بر اساس اسناد و خاطرات، خيال، تهران: موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، 1378. و محمد حسن رجبي، زندگينامه سياسي امام خميني، تهران: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، 1369. 2. آثار عرفاني و اخلاقي امام خميني، عمدتا تا اوايل دهه بيست نگارش و منتشر شده اند؛ براي مثال تاليف شرح دعاي سحر از 1307شمسي آغاز شده است. همچنين چهل حديث در 1318 - 1320 و آداب الصلاه 1321 تاليف شده است. ر. ك: نجف لك زايي، سير تطور تفكرسياسي امام خميني، پيشين. 3. در سال هاي اخير تقريرات فلسفي امام خميني در سه جلد كه به همت عبدالغني اردبيلي نگارش شده است، توسط موسسه تنظيم و نشرآثار امام خميني منتشر شده است. مشخصات كتاب شناختي اين اثر ازاين قرار است: تقريرات فلسفه امام خميني، سه مجلد، عبدالغني اردبيلي، تهران: موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، 1381. 4. در همين باره بنگريد به مقدمه تقريرات فلسفه امام خميني. 5. امام خميني تحريرالوسيله را در ماههاي تبعيد در تركيه در 1343نگارش كرده است. ر. ك: نجف لك زايي، سير تطور تفكر سياسي امام خميني، پيشين. منبع: هفته نامه پگاه حوزه
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 313]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن