واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: اين راه انتها ندارد
غبار زمان (2008) آخرين ساخته سينمايي تئوآنجلو پولوس، سرشناسترين فيلمساز سينماي يونان استقصه فيلم در باره يك فيلمساز امريكايي است كه اصليتي يوناني دارد. او در شهر رم تلاش دارد تازهترين فيلم خود را به پايان برساند اما به دلايل نامعلومي، توليد فيلم متوقف شده است. او در اين فيلم قصه زندگي خود و والدينش را تعريف ميكند. اين فيلمساز در طول كارگرداني فيلم خود با آدمهاي متفاوتي روبهرو ميشود و به شناخت تازهاي از خود و سرزمين مادرياش ميرسد.« ويلم دافو»، «ميشل پيكولي»،« برونوگانز» و« ايرنه ژاكوب» نقشهاي مختلف« غبار زمان» را بازي كردهاند. اين فيلم در بخش جشنواره جشنوارههاي امسال جشنواره فيلم فجر نمايش داده ميشود.آنجلو پولوس در يك گفت و گوي اينترنتي درباره غبار زمان صحبت كرده كه بخشهايي از آن توسط همشهري ، ترجمه شده است.بهترين زمان براي بحث جدي در باره يك فيلم، زماني است كه كار توليد آن تمام شده است. سؤال مطرح اين است كه وقتي ميخواهيد كارگرداني فيلمي را شروع كنيد، چه حسي داريد؟ احساس اطمينان ميكنيد يا خير؟شايد منتظر هستيد بگويم احساس اطمينان ميكنم، نه؟ اما برعكس! من جزو آن دسته از فيلمسازاني هستم كه هيچوقت نسبت به كل كار اطمينان ندارم. حتي وقتي توليد فيلم هم تمام ميشود، هنوز همين حس را دارم. در تمام اين سالهايي كه كار فيلمسازي كردهام هيچوقت خودم را يك آدم كامل نديدهام و توقف نكردهام، هميشه تحقيق كردهام تا چيزهاي بيشتري ياد بگيرم. فقط به اين طريق است كه ميتوان تبديل به فيلمساز بهتري شد.غبار زمان (2008) آخرين ساخته سينمايي تئوآنجلو پولوس، سرشناسترين فيلمساز سينماي يونان استآنجلوپولوسچه چيزي به شما آن حس اطمينان و اعتماد را ميدهد؟هميشه نيازمند آن بودهام كه به چشمهاي ديگران نگاه كنم. چشمها هيچوقت دروغ نميگويند. با نگاه كردن به چشمهاي همكاران و اطرافيانم است كه متوجه ميشوم چهكار كردهام. از اين طريق ميفهمم كارم را درست انجام دادهام يا خير.به اين ترتيب، يك فيلم سينمايي را چگونه به پايان ميرسانيد؟يك جورهايي ميگذارم كار خودش به جلو برود. يك حس و حال غريزي است. اما اگر به فيلمهايي كه ساختهام دقت كنيد، متوجه ميشويد كه آنها هيچ وقت پاياني ندارند. از اولين فيلم تا همين «غبار زمان»، وضعيت هميشه به همين صورت بوده است. قبل از ساختن يك فيلم، آنچه كه برايم اهميت خيلي زيادي دارد فيلمنامه آن است. آن را بارها بازنويسي ميكنم تا تبديل به آن چيزي شود كه واقعاً دوست دارم و ميخواهم.آيا احتمال دارد سر صحنه فيلمبرداري بخشهايي از فيلمنامه را تغيير دهيد؟بله. هميشه بايد جايي را براي چيزهاي پيشبيني نشده باز گذاشت. با آنكه فيلمنامههايم را دوست دارم، ولي مثل يك نوشته مقدس نيستند كه نتوانم بخشي از آنها را تغيير دهم.برگردان كلمات فيلمنامه به تصوير سينما چگونه است؟
اين يك مسير و خط سير دردآور است. در طول كار شما با باختهايي روبهرو ميشويد، اما بايد پيروز شويد. اگر فيلمنامه را خيلي خوب نوشته باشيد و بدانيد كه دقيقاً چه ميخواهيد، طبيعتاً كارتان راحتتر خواهد بود. ولي هميشه اين احتمال وجود دارد كه هنگام برگردان كلمات به تصاوير، چيزي كم باشد و احساس كنيد انجام اين كار چندان هم راحت نيست. شما نميتوانيد فيلمها را به آن صورتي كه در ادبيات نوشته ميشود، مورد استفاده قرار دهيد. در سينما شما بايد فرمول درست را براي انجام اين كار پيدا كنيد. اين فرمول بايد نوشته شما را به شكلي تصويري به تماشاچي ارائه دهد.صحنهاي از «غبار زمان»شما سينماي خودتان را چگونه مينويسيد؟من هميشه در فيلمنامههايم از جملات كوتاه استفاده ميكنم. همه ميدانند كه فيلمهاي من از صحنههايي بسيار طولاني تشكيل شده است. هر صحنه (سكانس) فيلم من مدت زماني طولاني طول ميكشد و ديالوگهاي بسيار كمي در آنها وجود دارد. سعيام اين است كه حرفم را با تصوير بزنم و منظورم را بدون كمك گرفتن از كلمات برسانم.در فيلمنامههايتان، صحنهها را توصيف هم ميكنيد يا اينكه فقط به ذكر ديالوگها اكتفا ميكنيد؟كار فيلمنامه نويسي من شبيه نگارش رمان است. به همين دليل، ميتوان اين فيلمنامهها را به عنوان كار ادبي به چاپ رساند. البته بعضي وقتها هم فيلمهايم را بدون فيلمنامه ميسازم، مثل «بازيگران سيار». سر صحنه اين فيلم، فقط مقداري يادداشت داشتم.آيا فيلمبرداري هر صحنه به معناي ظهور يك مشكل خاص براي كار شماست؟در هر صحنه فيلم من كليدي وجود دارد كه به كمك آن، آن صحنه را باز ميكنم. تماشاچي بايد اين كليد را پيدا كند. بعضي وقتها او نميتواند آن را پيدا كند. پس مجبورم در اين راه به او كمك كنم. هر صحنهاي مسائل و مشكلات خاص خودش را دارد و بايد با آنها كنار آمد.بعد از اين همه سال فعاليت، فيلمسازي برايتان آسانتر و راحتتر شده است؟هر بار كه براي ساخت فيلم جديدي پشت دوربين ميروم، احساس ميكنم اولين بار است كه دارم فيلم ميسازم. هيجان و اضطرابي كه در اين مورد دارم همان هيجان و اضطراب روز نخستين است. جذابيت فيلمسازي هم در همين است. شما هميشه در حال كشف چيزهاي تازه هستيد و اين راه هيچوقت به انتها نميرسد.برخلاف فيلمهاي قبليتان، در «غبار زمان» از بازيگران مطرح و سرشناس استفاده كردهايد.قصه فيلم ايجاب ميكرد كه بازيگران مطرحي را در نقشهاي مختلف آن بگذارم. در اين شرايط، فيلم بهتر و طبيعيتر به نظر ميرسد .تنظيم براي تبيان : مسعود عجمي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 246]