تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):عبادت کردن به زیادی روزه و نماز نیست، بلکه (حقیقت) عبادت، زیاد در کار خدا اندیشیدن است
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812807359




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تجديد وقف نامه


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تجديد وقف نامه
تجديد وقف نامه نويسنده: اميد رضايي با نگاهي به وقف نامه هاي استان کرمان مقدمهوقف نامه سندي شرعي است که چهارچوب آن در دوره‏هاي مختلف يکسان بوده است. توجه داشتن به اصول ذيل سبب مي‏شود پس از تهيه و تنظيم سند،آن را وقف نامه بنامند:1. نام و مشخصات مالک يا مالکاني که بخشي از اموال و املاک خود را براي امور خير از مالکيت خود مجزا کرده‏اند. (در مواردي که وقف با واسطه صورت گرفته ذکر نام و نسب و مشخصات وصي يا اوصيا يا وکيل و وکلا نيز لازم است.)2. مشخصات اموال و مقدار سهام و محل وقوع رقبات؛3. تعيين مصارف مطابق با شرع؛4. ذکر نکردن محدوده‏ي زماني براي خروج اموال و املاک از ملکيت (ابدي بودن)؛5. توليت؛6. قبض و اقباض؛7. سجل وقوعي؛8. اعلان جاري شدن صيغه‏ي وقف؛9. روز، ماه و سال تحرير سند.وقف‏نامه مي‏تواند اطلاعاتي پيرامون اجزاي جانبي ديگر، از قبيل اين موارد را نيز شامل شود:نظارت، شرط و شروط براي مصرف و متولي و ناظر، رونوشت برداري و امانت دهي، تنظيم مقدمه‏اي ادبي مناسب و مطابق با مقام و مرتبه‏ي واقف يا مصرف يا نوع ملک يا توجه هم زمان به دو يا هر سه مورد آنها، مشخص کردن اينکه سند يک نسخه يا چند نسخه است و نوشتن مؤخره‏اي به سبک انشاي دوره‏ي تنظيم سند.گفتني است ذکر مطالب نه گانه‏ي ياد شده فقط در مورد سند کاغذي يا پارچه‏اي ضروري است، نه بر کتيبه‏ها و کاشيها و ظروف چيني و مسي و رويي، چرا که در چنين مواردي مجالي براي درج سجل وقوعي و اعلان صيغه‏ي وقف و... نيست. در اين موارد، همان‏قدر که موضوع در ملأ عام به نمايش گذارده و باعث عمل به مندرجات وقف‏نامه مي‏شده و اعتراض کسي را برنمي‏انگيخته، کافي بوده و مقصود واقف را برآورده مي‏کرده است. البته در برخي موارد هم وقف‏نامه‏ي مفصل‏تري تهيه مي‏شده است.به هر حال هدف از نگارش وقف‏نامه تنظيم يک «سند شرعي» براي ارائه در مواقع لزوم بوده است. آن گونه که پروردگار در بلندترين آيه‏ي قرآن کريم (بقره: 282) بر آن تأکيد کرده و چگونگي آن را به طور اجمال آموزش داده است. بر اساس اين مقدمات مي‏توان مقوله‏ي حفظ و نگهداري و بر عکس دخل و تصرف در سند را مطرح کرد و مشخصا در مورد وقف‏نامه، اين مقوله را مي‏توان سرفصلي براي دو موضوع مستقل «استنساخ» (سواد کردن يا رونوشت برداري) و ديگر «تجديد وقف‏نامه» قرار داد که در اين نوشتار فقط تجديد وقف‏نامه مورد نظر است.بهترين ابزار شناخت و بررسي وقف نامه‏هاي تجديد شده اسنادي است که تنظيم کننده‏ي سند دوم به مقتضاي سبک نگارشش، به تجديد وقف در صدر يا ميانه يا ذيل سند جديد اشاره کرده است. سجلات را نبايد ناديده گرفت. در مواردي نيز که در متن سند بهاين موضوع اشاره نشده است احتمال دارد در سجلي اين موضوع تذکر داده شده باشد. وقف‏نامه‏هاي تجديد شده را مي‏توان به طور اتفاقي و پراکنده و در لابه‏لاي مدارک وقفي استانهاي مختلف ديد. نگارنده در فهرست برداري‏اي که از همه‏ي اسناد وقفي استان کرمان شده است درصد تقريبي اين اسناد و دلايل تهيه‏ي دوباره‏ي اسنادي را که چه بسا دهها سال از تنظيم اوليه‏ي آن مي‏گذشته معلوم کرده است.پس از پايان فهرست برداري از اسناد وقف استان کرمان معلوم شد که از مجموع قريب 1900 وقف‏نامه، 44 وقف‏نامه يعني 2 / 2 % آنها چنين وضعيتي دارند.متأسفانه در 10 وقف‏نامه از مجموع 44 وقف‏نامه‏ي ياد شده اشاره‏اي به سبب تجديد وقف نشده است و به همين خاطر معرفي نخواهد شد.وقف‏نامه‏هاي مورد تحقيق اين نوشتار، که به ترتيب تاريخ تحرير آمده‏اند، دوره‏اي در حدود يک و نيم قرن (1211 ه ق - 1353 ه ق) را شامل مي‏شود. در ادامه، نخست وقف‏نامه‏ها را اجمالا معرفي نموده و بلافاصله به علت تجديد وقف هر سند، دقيقا با همان عبارتي که در متن يا حاشيه‏ي سند تذکر داده شده بود، اشاره مي‏شود:1. وقف‏نامه‏ي خسرو (پرونده م - 211 اداره‏ي کل اوقاف کرمان / 1211 ه ق وقف عام) «به سبب گم شدن وقف‏نامه و تعيين توليت»؛2. وقف‏نامه‏ي آقا ميرزا ابراهيم بمي (پرونده‏ي م - 419 اداره‏ي کل اوقاف کرمان / 1216 ه ق، وقف عام) «به سبب اينکه نصف سند را از بين برده بودند».3. وقف‏نامه‏ي عبدالله بن حاجي علي نصرت آبادي يزدي (پرونده‏ي 2 اوقاف سيرجان / 1217 ه ق، وقف عام - خاص) «به سبب گم شدن وقف‏نامه و رفع اختلاف در توليت»؛4. وقف‏نامه‏ي فاطمه بنت محمد آقا (پرونده‏ي م - 272 اداره‏ي کل اوقاف کرمان / 1227 ه ق، وقف عام) «به سبب گم شدن سند اول»؛5. وقف‏نامه‏ي حاج خداداد قنات غستاني (پرونده‏ي 88 اداره‏ي کل اوقاف کرمان / 1245 ه ق، وقف عام) «به سبب صدمات آقا محمد خان در بلده، مفقود شده»؛6. وقف‏نامه‏ي شهربانو خانم بنت شيخ احمد (پرونده‏ي 257 اداره‏ي کل اوقاف کرمان / 1253 ه ق، وقف عام) «به سبب گم شدن وقف‏نامه»؛7. وقف‏نامه‏ي ميرزا محمد بن حاجي ميرزا حسين خان (پرونده 1150 اداره‏ي کل اوقاف کرمان / 1256 ه ق، وقف عام) «به سبب ابطال سند اول به واسطه‏ي وقف بر نفس»؛8. وقف نامه‏ي کربلايي صادق و خديجه (پرونده‏ي 1103 اداره‏ي کل اوقاف کرمان / 1264 ه ق، وقف عام) «به سبب مندرس شدن وقف‏نامه»؛9. وقف‏نامه‏ي حيدر و علي و تقي (پرونده‏ي 1095 اداره‏ي کل اوقاف کرمان / 1269 ه ق، وقف عام) «به سبب اينکه بعد از فوت واقف، اختلاف نظر در وقفيت ملک موقوفه پيش10. وقف‏نامه‏ي کربلايي مرتضي خان (پرونده‏ي 260 اداره‏ي کل اوقاف کرمان / 1269 ه ق، وقف عام) «به سبب گم شدن وقف نامه‏ي»؛11. وقف‏نامه‏ي حاجي علي اکبر عطار (پرونده‏ي م - 546 اداره‏ي کل اوقاف کرمان / 1272 ه ق، وقف عام) «به سبب اختلاف ورثه در باب قبض و اقباض»؛12. وقف‏نامه‏ي حاجي محمد (پرونده‏ي م - 351 اداره‏ي کل اوقاف کرمان / 1284 ه ق، وقف عام) «به سبب گم شدن وقف‏نامه و تعيين توليت»؛13. وقف‏نامه‏ي حاج آقا لطف علي بن حاج الله وردي تاجر کرماني (پرونده‏ي 1184 اداره‏ي کل اوقاف کرمان / 1285 ه ق، وقف عام) «به سبب اينکه لزوم وقف (تصرف) معلوم نبود».14. وقف‏نامه‏ي حاجي مراد بن حاجي عابدين (پرونده‏ي م - 51 اداره‏ي کل اوقاف کرمان / 1286 ه ق، وقف عام) «به سبب پاره شدن وقف‏نامه‏ي»؛15. وقف‏نامه‏ي آقا سيد محمد حسين بن آقا سيد حسين مازندراني (پرونده‏ي 4 - الف اوقاف رفسنجان / 1290 ه ق وقف عام) «به سبب گم شدن وقف‏نامه»؛16. وقف‏نامه‏ي بمونابنت علي باغ سراسيابي (پرونده‏ي م - 286 اداره‏ي کل اوقاف کرمان / 1321 ه ق، وقف عام) «سند اول 1290 بوده است به سبب مفقود شدن و تعيين توليت».17. وقف‏نامه‏ي مشهدي حسين جوپاري (پرونده‏ي 340 اداره‏ي کل اوقاف کرمان / 1316 ه ق، وقف عام) «به سبب گم شدن وقف‏نامه‏ي»؛18. وقف‏نامه‏ي کربلايي نصر الله بن شمشير علي (پرونده‏ي 352 اداره‏ي کل اوقاف کرمان / 1319 ه ق، وقف عام) «به سبب گم شدن وقف‏نامه‏ي»؛19. وقف‏نامه‏ي مشهدي حسين بن اکبر قنات غستاني (پرونده‏ي م - 364 اداره‏ي کل اوقاف کرمان / 1320 ه ق، «وقفعام) «به سبب فرسودگي»؛آمد.»20. وقف‏نامه‏ي تراب (پرونده‏ي 17 اوقاف شهر بابک / 1321 ه ق، وقف عام) «به سبب فقدان وقف‏نامه»؛21. وقف‏نامه‏ي حاجي ابراهيم و حاجي کريم و حاجي محمد تقي اولاد حسين (پرونده‏ي م - 227 اداره‏ي کل اوقاف کرمان / 1322 ه ق، وقف عام؛ تاريخ سند اول: 1286 ه ق) «به سبب گم شدن وقف‏نامه»؛22. وقف‏نامه‏ي حاجي ملا رضا (پرونده‏ي 264 اداره‏ي کل اوقاف کرمان / 1324 ه ق، وقف عام) «به سبب گم شدن وقف‏نامه‏ي»؛23. وقف‏نامه‏ي حاجي ابوالقاسم زرندي (پرونده‏ي 416 اداره‏ي کل اوقاف کرمان / 1324 ه ق، وقف عام) «به سبب گم شدن وقف‏نامه»؛24. وقف‏نامه‏ي کربلايي اسدالله بن حاج محمد صادق (پرونده‏ي 18 کرمان در بايگاني دفتر اسناد / 1326 ه ق، وقف عام) «به سبب ابطال سند اول؛»؛25. وقف‏نامه‏ي کربلايي حسن (پرونده‏ي م - 351 اداره‏ي کل اوقاف کرمان / 1327 ه ق، وقف عام) «به سبب پاره شدن»؛26. وقف‏نامه‏ي حيات خانم (پرونده‏ي 395 اداره‏ي کل اوقاف کرمان / 1328 ه ق، وقف عام) «به سبب مفقود شدن وقف‏نامه‏ي»؛.27. وقف‏نامه‏ي حاجي قلي زرندي (پرونده‏ي 458 اداره‏ي کل اوقاف کرمان / 1336 ه ق، وقف عام) «به سبب مفقود شدن وقف‏نامه‏ي»؛28. وقف‏نامه‏ي کربلايي غلام حسين حماص (پرونده‏ي 195 اداره‏ي کل اوقاف کرمان / 1327 ه ق، وقف عام). اين سند به اقرارنامه شبيه‏تر است. «به سبب سرقت وقف‏نامه توسط همشيره‏زادگان و رد صلاحيت متولي»؛29. وقف‏نامه‏ي ملا فاطمه (پرونده‏ي 1146 اداره‏ي کل اوقاف کرمان / 1338 ه ق، وقف عام) وقف‏نامه در سنه‏اي که سارقين، اموال حضرات گلوسالاري و اموال و اسناد و وقف‏نامچه‏هاي بعضي از مردم را بردند، گم شده است.30. وقف‏نامه‏ي مشهدي خديجه (پرونده‏ي 18 اوقاف زرند / 1338 ه ق، وقف عام) «به سبب اشکال املائي»؛31. وقف‏نامه‏ي حاجي ملا علي بن کربلايي محمد حسين (پرونده‏ي 274 اداره‏ي کل اوقاف کرمان / 1343 ه ق، وقف عام) «به سبب تلاش ورثه براي شستن وقف‏نامه»؛32. وقف‏نامه‏ي ماه‏بانو (پرونده‏ي 1057 اداره‏ي کل اوقاف کرمان / 1346 ه ق، وقف عام) «به سبب مفقود شدن وقف‏نامه‏ي»؛33. وقف‏نامه‏ي کربلايي حسن خليلي (پرونده‏ي م - 373 اداره‏ي کل اوقاف کرمان / 1352 ه ق، وقف عام) «به سبب اينکه در سيل ماهان از بين رفت».34. وقف‏نامه‏ي حاج محمد (پرونده‏ي م - 437 اداره‏ي کل اوقاف کرمان / 1353 ه ق، وقف عام) «به سبب اينکه در سيلاب قريه قنات غستان مفقود شد».بنابر آنچه گذشت، علت 20 مورد از تجديد وقف‏نامه در مجموعه‏ي 34 سندي ياد شده، گم شدن وقف‏نامه بوده است که مي‏توان احتمال داد ناشي از علل آگاهانه، از قبيل نارضايي ورثه و اطرافيان از وقف شدن ملک و نظام تعيين توليت و حوداث ناگهاني از قبيل غارت و سيل باشد.گفتني است پيش از تشکيل دفاتر ثبت اسناد در اداره‏ي اوقاف و عدليه و... گاه از يک سند به طور هم زمان چند نسخه تهيه مي‏شده که از اين موضوع و تعداد نسخه‏ها با تعابير «نسختان» و «ثلاث نسخ» و «ست نسخ» و... بر روي همان نسخه‏ها ياد شده است. مواردي هم در دست است که واقف درصدي از درآمد موقوفه، را براي استنساخ (تهيه‏ي سواد / رونوشت برداري) سالانه از سند تخصيص داده است.امانت گذاشتن نسخه يا نسخه‏هايي از سند نزد افراد يا در اماکن خاص را مي‏توان اقدامات پيشگيرانه‏اي براي حفظ سند و در نهايت حفظ موقوفه قلمداد کرد. با استناد به مندرجات وقف‏نامه‏هاي دوره‏هاي مختلف، مي‏توان فهميد که حفظ موقوفه، بر ساير مصارف اولويت داشته است.در هيچ يک از نسخه‏هاي مجموعه‏ي مورد بحث اشاره‏اي به اينکه نسخه‏هاي وقف‏نامه‏هاي اول، پيش از تجديد وقف بيش از يک نسخه نبوده، وجود ندارد و اين نکته به خوبي نشان مي‏دهد که تا چه حد وجود موقوفه به سند حتي تک نسخه‏اي وابسته بوده است؛ چرا که اگر دليلي بر وجود نسخه‏ي ديگري از سند و يا رونوشت آن وجود مي‏داشت، مسلما هيچ گاه ورثه و اطرافيان درصدد نابودي وقف‏نامه برنمي‏آمدند و ديگران براي انحراف وقف از مسير عادي، اقدام به تجديد وقف نمي‏کردند. چون هوشياري رجال محل جلوي اقدام آنها را مي‏گرفته است؛ چنان که حکم شرعي در باب موقوفه‏ي حاجي علي (پرونده‏ي م - 432 اداره‏ي کل اوقاف کرمان / 1314 ه ق، وقف عام) سنددوم را به سبب تغيير در تصرف وقف، باطل اعلام کرده است.چنان که در 5 مورد از اين اسناد ملاحظه شد رعايت نکردن يکي از اصول وقف، دليل ديگري براي تجديد وقف‏نامه بوده است. گفتني است که اگر يکي از موارد 3 يا 5 يا 6 يا 7 يا 8 وقف‏نامه، که در ابتداي اين نوشته مطرح شد، بنا به مستندي (قول ورثه يا شهادت جمعي و حتي خود مندرجات وقف‏نامه) مخالف با شرع تلقي مي‏شد، به حکم مجتهدين، وقف‏نامه باطل و پس از رفع ابهامات و مشکلات فقهي مجددا وقف‏نامه‏ي تازه‏اي تنظيم مي‏شد. از اين قبيل وقف‏نامه‏ها در تهران نيز وجود دارد؛ از جمله وقف‏نامه‏ي کربلايي محمد باقر انزايي 1258 / 537 ه ق و مشهدي کلثوم بنت عبدالرحمان ورکشي 1334 / 457 ه ق.نکته‏اي که توجه به آن بسيار ضروري است اين است که با استناد به پرونده‏هاي مادر برخي از موقوفات درمي‏يابيم که در صورت فقدان وقف‏نامه، تجديد وقف‏نامه تنها راه حل نبوده است بلکه در مواردي هم اسناد ديگري از قبيل استشهاديه، اقرارنامه و اخبارنامه تهيه مي‏شده است و حتي به اجاره‏نامه و فرمان و... به عنوان مدارک عمل به وقف و اجراي نيت واقف استناد مي‏شده است.در نهايت مي‏توان به اهميت نقش علما در دوره‏هاي مختلف در تهيه و تنظيم وقف‏نامه مطابق با شرع انور و نيز نظارت ايشان در حفظ موقوفه و اجراي نيات واقف تأکيد کرد؛ همان اموري که بالاخره در يک صد سال اخير منجر به تصويب قانون وظايف اداره‏ي اوقاف شد.در پايان دو سند به عنوان نمونه ارائه مي‏شود.سند اول: متن رونوشت وقف ‏نامه‏ي شماره‏ي 88وزارت جليله‏ي معارف و اوقاف و صنايع مستظرفه معارف و اوقاف ايالت کرمانبعد الحمد و الصلوة باعث بر تحرير اين کلمات شرعية القواعد و الارکان آن است که به تاريخ تحرير ذيل / حاضرون گرديدند مجموع ورثه‏ي حاج الحرمين الشريفين حاج خداداد قناة غستاني که آقا محمدي ذکور ورثه‏ي مرحوم حاج الحرمين / حاج علي ولد مرحوم مزبور و هم آقا خدامراد و آقا محمد مراد و آقا محمدرضا ذکوران و مسماتان شاه بيگم زوجه‏ي کربلائي محمد / و زينب زوجه‏ي آقا علي اکبر بني عم خود و ورثه‏ي مرحوم آقا حسين و هو آقا محمد باقر و مسماتان مريم زوجه‏ي مرحوم خليل بيگ / و شهربانو و خديجه و ورثه‏ي مرحوم ملامراد کلا و ورثه‏ي مرحوم حاج الحرمين الشريفين حاج چراغعلي کلا و ورثه‏ي / کربلائي اسماعيل کلا، الي جملگي اقرار و اعتراف شرعي نمودند والد ما و جد ما که مرحوم حاج خداداد بوده باشد / در حين حيواة خود موازي نيم طاق مياه من جمله‏ي چهارده [سياق 14] شبانه روز مياه لنگر که عبارت از چهل [سياق40] / طشتچه بوده باشد مع اراضي مزروعي موازي يک هزار و پانصد قصب من اراضيات معين و قني عيون و انهار / و آبار و منابع و مجاري و حفير و حريم و کلما يتعلق بها بر کافه‏ي شيعيان و تعزيه‏داران حضرت سيد الشهداء (ع) / وقف نمود و محصول و منافع آن را بعد از وضع اخراجات و حواله‏جات ديواني و بذر نفقه القنوة و حصه‏ي / زارع عشري را متولي به مصرف معاش خود رسانيده ما بقي را صرف آب و آش و قهوه و غليان و روغن چراغ / و ادويه و غير ذلک بلا جزويات اينها در تعزيه خانه‏ي حضرت خامس آل عبا، سيد الشهداء، اباعبدالله الحسين - عليه آلاف التحية و السلام - برساند در خانه‏ي خود يا هر کجا که صلاح بداند مفوض گردانيد / توليت آن را به ولد اکبر خود و بعد ذلک به اولاد ذکور خود هر کدام اصلح و اتقي و ارشد باشند / و بعد ذلک به اولاد اولاد ذکور نسلا بعد نسل و بطنا بعد بطن و بطن اعلي مقدم بر بطن اسفل و اگر / العياذ بالله ذکور اولاد و ذکور بالمره منتقرض شوند مفوض داشته به ذکور اولاد و ذکور اولاد / اولاد اناث و بطنا بعد بطن و بطن اعلي مقدم بر بطن اسفل به شرط صلاح و تقوي و رشد و اگر / اصلح و اتقي متعدد باشند به قرعه‏ي شرعيه رجوع نمايند و اگر خدا نخواسته بالمره منقرض شوند امر توليت / مفوض است به اعلم و اصلح قناة غستان و با عدم آنها به اعلم و اصلح بلده‏ي دارالامان کرمان و با وجود / تعدد ايشان به قرعه‏ي شرعيه رجوع نمايند و کيفيت تحرير وقف‏نامچه چنين بود که در صدمات غفران مآب / آقا محمد خانيکه در بلده‏ي کرمان بود مفقود گرديده بود و وارث واقف مرحوم و وارث اولاد / آن به نوعي که در فوق اسامي ايشان مرقوم است. جملگي اقرار و اعتراف نمودند و صيغه‏ي مجددي جاري سخاته وقفا صحيحا شرعيا فروشنده و خرنده غصب و طمع کننده و تغيير دهنده و تبديل کننده به لعنت خالق و نفرين / خلايق گرفتار باد به محمد و آله الامجاد. «فمن بدله بعد ما سمعه فانما اثمه علي الذين يبدلونه» وقفا مؤبدا / مخلدا الي ان يرث الله الارض و من عليها و هو خير الوارثين و کان وقوع ذلک في خامس شهر شعبان المعظم / من شهور 1245 خمس و اربعين و مأتين بعد الالف من الهجرة النبوية المصطفوية المحمديه علي مهاجرها آلاف الثناء / و التحية.سند دوم: متن رونوشت وقف‏ نامه‏ي 537 تهران(تجديد وقف توسط حاجي ملا محمد جعفر استرآبادي)غرض از تسويد اين مسوده آنکه چون مرحوم کربلائي باقر انزاني، والد عاليجاه مقرب الخاقان حمزه‏خان انزاني سه دانگ مشاع از کل شش دانگ قريه‏ي حسين آباد واقع در بلوک غار ري را به اعتقاد خود به طريق عوامانه وقف کرده و توليت آن را با خود واگذارده بود و عاليجاه / حمزه‏خان به جهت عدم خصوصيت توليت از براي او از حاکم شرع اذن در تصرف مي‏گرفت تا آنکه در روز شنبه بيست و چهارم شهر ذي‏الحجة الحرام از شهور سنه 1255 عاليجاه حمزه‏خان ابزار وقف‏نامه در محضر جناب مشايخ الالقاب جامع الفروع و الاصول، حاوي المعقول و المنقول، زبدة المحققين و المدققين / عمدة الفقهاء و المجتهدين، مروج شريعت غراي نبوي مبين دين بيضاي مصطفوي مجتهد العصر و الزمان، اشرف الحاج و عماد الدوران، المؤيد من الهادي شريعتمدار الحاج حاجي ملا محمد جعفر الاسترآبادي نمود نظر به اشتمال آن بر وقف نفس و عدم حصول قبض / و مانند اينها حکم به بطلان وقف فرمودند لهذا سرکار حمزه‏خان قريه‏ي مزبور را از بابت رد مظالم به ايشان تفويض نمودند و ايشان به فقير شرعي واگذاردند و از فقير به ايشان منتقل شد و جناب ايشان منتقل شد و جناب ايشان قربة الي الله / و طلبا لمرضاته وقف فرمودند بر وجهي که منظور مرحوم کربلائي باقر بود به اين نحو که وقف فرمودند بر وجوه بر از قبيل تعزيه‏داري سيد الشهداء (ع) و ساير معصومين و ما يتعلق به به نحو متعارف و اعانت فقراء از سادات و / زوار عتبات عاليات مع تقديم الاصلح بنظر المتولي فالاصلح بعد از صرف مخارج تعمير و تحميل و اخراج مقدار دو عشر کل از براي حق التولية و نصف عشر از براي حق النظاره و ثواب وقف را / مفوض فرمودند به روح مرحوم کربلائي باقر و توليت را به نفس نفيس خود و نظارت را به عاليجناب مقدس الالقاب فضائل و فواصل مآب کهف الحاج حاجي ملا محمد حسن استرآبادي تا زمان بلوغ و رشد آقازاده‏ي مکرم آقا شيخ علي / - حفظه الله تعالي - که پس از بلوغ و رشد ايشان ناظر باشند و سرکار شريعتمدار متولي و خداي نخواسته بعد از سرکار شريعتمدار توليت با آقازاده‏ي مکرم مذکور و نظارت با يکي از اولاد ديگر ايشان باشد / الارشد فالارشد به شرط امانت و فطانت و امکان اجتماع و عدم لجاج و خيانت و الا نظارت با ولد موصوف ديگر سرکار شريعتمدار باشد در صورت وجود و الا نظارت نيز با متولي / باشد يعني حق النظاره مال ايشان باشد تا زمان وجود ولد موصوف و لو از طبقه‏ي ثانيه و بعد از طبقه‏ي اولي توليت با اولاد موصوفين متولي و نظارت با اولاد موصوفين ناظر / به شرط مذکور به نحو مذکور باشد و در صورت عدم در دست دو نفرامين عالم بلد باشد تا از اولاد متولي موصوف و ناظر موصوف به هم رسد و صيغه‏ي وقف علي الوجه الشرعي جاري شد / و قبض و اقباض و عمل به مقتضاء وقف به عمل آمده. تحريرا في چهارشنبه بيست و نهم شهر شعبان از شهور سنه‏ي 1258 الامر کما سطر، حرره الاحقر جعفر. محل مهر: (الله خالق کل شي‏ء، عبده محمد جعفر).منبع: ميراث جاويدانتصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 447]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن