تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 29 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم(ص):ایمان به صرف ادعا و آرزو نیست، بلکه ایمان آن است که خالصانه در جان و دل قرار گیرد و ا...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

خرید نهال سیب سبز

خرید اقساطی خودرو

امداد خودرو ارومیه

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1807027591




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خون خدا


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: خون خدامحرم در آينه شعر معاصر فارسيشعري از عليرضا قزوه درباره امام حسين(ع)خبرگزاري فارس: عليرضا قزوه غزلي را با نام «خون خدا» در رثاي سومين امام شيعيان جهان سروده است.
خون خدا
نمي‌دانم تو را در ابر ديدم يا كجا ديدم به هر جايي كه رو كردم فقط روي تو را ديدم تو را در مثنوي، در ني، تو را در‌ هاي و هو، در هي تو را در بند بند ناله‌هاي بي‌صدا ديدم تو مانند ترنم، مثل گل، عين غزل بودي تو را شكل توسل، مثل ندبه، چون دعا ديدم دوباره ليلة القدر آمد و شوريدگي‌هايم تب شعر و غزل گل كرد و شور نينوا ديدم شب موييدن شب آمد و موييدن شاعر شكستم در خودم از بس كه باران بلا ديدم صدايت كردم و آيينه‌ها تابيد در چشمم نگاهم را به دالان بهشتي تازه وا ديدم نگاهم كردي و باران يك ريز غزل آمد نگاهت كردم و رنگين كماني از خدا ديدم تو را در شمع‌ها، قنديل‌ها، در عود، در اسپند دلم را پَرزنان در حلقه پروانه‌ها ديدم تو را پيچيده در خون، در حرير ظهر عاشورا تو را در واژه‌هاي سبز رنگ ربنا ديدم تو را در آبشار وحي جبرائيل و ميكائيل تو را يك ظهر زخمي در زمين كربلا ديدم تو را ديدم كه مي‌چرخيد گردت خانه كعبه خدا را در حرم گم كرده بودم، در شما ديدم شبيه سايه تو كعبه دنبالت به راه افتاد تو حج بودي، تو را هم مروه ديدم، هم صفا ديدم شب تنهاي عاشورا و اشباحي كه گم گشتند تو را در آن شب تاريك، «مصباح الهدي» ديدم در اوج كبر و در اوج رياي شام ـ ‌اي كعبه ـ تو را هم شانه و هم شان كوي كبريا ديدم دمي كه اسب‌ها بر پيكر تو تاخت آوردند تو را‌ اي بي‌كفن، در كسوت آل عبا ديدم  
خون خدا
دليل مرتضي! شبه پيمبر! گريه زهرا(س) تو را محكمترين تفسير راز «انّما» ديدم هجوم نيزه‌ها بود و قنوت مهربان تو تو را در موج موج ربنا در «آتنا» ديدم تو را ديدم كه داري دست در دستان ابراهيم تو را با داغ حيدر، كوچه كوچه، پا به پا ديدم تو را هر روز با ‌اندوه ابراهيم، همسايه تو را با حلق اسماعيل، هر شب همصدا ديدم همان شب كه سرت بر نيزه‌ها قرآن تلاوت كرد تو را در دامن زهرا(س) و دوش مصطفي(ص) ديدم تنور خولي و تنهايي خورشيد در غربت تو را در چاه حيدر همنواي مرتضي ديدم سرت بر نيزه قرآن خواند و جبرائيل حيران ماند و من از كربلا تا شام را غار حرا ديدم به يحيي و سياوش جلوه مي‌بخشد گل خونت تو را ‌اي صبح صادق با امام مجتبي(ع) ديدم تو را دلتنگ در دلتنگي شامي غريبانه تو را بي‌تاب در بي‌تابي طشت طلا ديدم شكستم در قصيده، در غزل، ‌اي جان شور و شعر تو را وقتي كه در فرياد «ادرك يا اخا» ديدم تمام راه را بر نيزه‌ها با پاي سر رفتي به غيرت پا به پاي زينب كبري(س) تو را ديدم دل و دست از پليدي‌هاي اين دنيا شبي شستم كه خونت را حناي دست مشتي بي حيا ديدم چنان فواره زد خون تو تا منظومه‎ي شمسي كه از خورشيد هم خون رشيدت را فرا ديدم مصيبت ماند و حيرت ماند و غربت ماند و عشق تو ولا را در بلا جستم، بلا را در ولا ديدم تصور از تفكر ماند و خون تو تداوم يافت تو را خون خدا، خون خدا، خون خدا ديدم  خبرگزاري فارس مطالب مرتبط:عاشورا و واژه هاي گداخته - 3كاروان از هفت شهر عشق و عرفان بگذرد متولدين ماه بهمناسلام ناب آمريکاييمولا ويلا نداشت حادثه ي هستيمقرب درگاه بوي سيباز يک دادگاه رسمينامت تبسمي است که بر صلح مي‌وزدمرگ ار مقدر است ندارم شکايتيجستاري درغزل امروزدوست دارانش در سوگ او«بشکن دوباره هسته را» تنظيم:بخش ادبيات تبيان





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 204]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن