تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):مومن همانند دو کفه ترازوست. هرگاه به ایمانش افزوده گردد، به بلایش نیز افزوده می ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1812714611




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ماهيت جامعه مجازي


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
ماهيت جامعه مجازي
ماهيت جامعه مجازي محمود بشاش كارشناس فن‌آوري هاي اطلاعاتي و ارتباطاتي در اين مصاحبه به ماهيت جامعه مجازي و ساير ويژگي‌هاي آن مي‌پردازد. به اعتقاد وي در جامعه مجازي، ارتباطات چهره به چهره نيست. آيا مي توانيم يك تعريف كوتاه و شفاف از جامعه مجازي داشته باشيم و اساساً ماهيت جامعه مجازي را بيان كنيم؟ * براي رسيدن به اين مقصود پرداختن به تاريخچه موضوع اجتناب ناپذير است. مفهوم جامعه مجازي اولين بار در سال 1968 توسط دوتا دانشمند به نام هاي"لايدر" و"تيلور" مطرح شد طي 10 سال بعد، جامعيت يافت و اصطلاحا" بعنوان معاشرت آنلاين مطرح شد. تعريف كلي كه در زندگي روزمره از جامعه مجازي مي شود، بر جامعه اي دلالت دارد كه ارتباطات در آن چهره به چهره نيست و در واقع اين تعريف در مقابل جامعه معمولي، كه ارتباطات در ان رو در رو است، ارائه شده است. به بيان ساده تر جامعه مجازي جامعه اي است كه ارتباطات در آن رو در رو نيست. اشاره كرديد كه اين بحث در اوخر دهه شصت ميلادي مطرح شده است. در ان دوره كه بحث شبكه هاي مجازي به صورت امروز مطرح نبود. چطور انديشمندان در آن دوره به طرح چنين مفهومي پرداختند؟ *در قرن هجدهم ميلادي در اروپا دو پديده مهم باعث شد، كه بحث جامعه مجازي مطرح شود. اول؛ پديده رمان نويسي و دوم؛ پديده روزنامه. با تمركز بر اين دو مقوله مي توان درك كرد كه منطور از جامعه مجازي و عدم ارتباطات چهره به چهره و رو در رو، به چه معنا مطرح شده است. يعني در وهله اول رمان و روزنامه امكان تعاملات غيابي را فراهم ساختند و در پي آن، راديو و تلويزيون چنين نقشي ايفا كردند. پس از اين مقطع بود كه بحث اينترنت نيز در مناسبات مجازي جاي خود را باز كرد. پس در واقع مجموعهء اين ابزار و تكنولوژي هاي ارتباطي بود كه توانست ابعاد جديدي را به جامعه مجازي داده و آن را گسترش دهند. به هر حال بين معناي جامعه مجازي قبل از ظهور دامن گستر تكنولوژي و پس از آن تفاوت هاي فاحشي وجود دارد، اين قضيه را چگونه ارزيابي مي كنيد؟ *بله اما آنچه ما عنوان جامعه مجازي (cyber- society) مي شناسيم معمولاً جوامعي را شامل مي شود، كه نوع ارتباطات داخل آنها با نوع ارتباطات داخل يك جامعه جغرافيايي تفاوت دارد. همانطور كه گفتم اصل جامعه مجازي بر عدم رو در رويي افراد است كه اين امر نيز تنها در سايه فن آوري هاي ميسر مي شود. مؤلفه ها و شاخص هاي جوامع مجازي كدامند و چگونه مي توان بحث دهكده جهاني را از مفهوم جامعه مجازي بازشناخت؟ قبل از هر چيز بايد دانست كه ويژگي ها و مولفه هاي مختلف اين نوع از جوامع هم وجوه مثبت را شامل مي شود و هم وجوه منفي را. اگر كمي به گذشته بازگرديم، بحث دهكده جهاني نيز در همين راستا معنا مي يابد. البته مفهوم جامعه مجازي، در معنايي كه گفتم، پيشتر از بحث دهكده جهاني مطرح شده است. در واقع دهكده جهاني يكي از همان مولفه هاي جامعه مجازي را كه همان بدون مرز بودن است، مطرح مي كند. يكي ديگر از مولفه هاي جامعه مجازي عدم تمركز است كه اين موضوع فقط از طريق اينترنت قابل پياده سازي است؛ زيرا ماهيت اينترنت بر عدم تمركز دلالت دارد. در واقع هيچكس نمي تواند بگويد كه من صاحب اينترنت هستم؛ زيرا اينترنت پديده اي است كه در هيچ نقطه تمركز ندارد، بنابراين جامعه اي هم كه توسط همچنين فرايندي فني اي بوجود مي آيــد و شكل مي گيــرد، عدم تمركز، يكي از مولفه هاي اساسي اش خواهد بود كه اين امر باعث مي شود، اين جوامع خاصيت ديگري نيز داشته باشند كه آن قابليت رشد است. در واقع قابليت رشد نيز يكي از مولفه هاي اساسي جوامع مجازي است. به اين معني كه اين جوامع مي توانند به شدت و با سرعت زياد، بزرگ شده و گسترش يابند. پس بنابراين، جوامع مجازي، جوامعي هستند بدون مرز و در حال رشد و گسترش كه اصولاً جوامع فعلي ما به اينگونه جوامع كه اصطلاحا" به آنها جوامع تكنولوژيكي نيز مي گويند، وابسته هستند. در مطالعه اين جوامع آيا مي توانيم همانگونه عمل كنيم كه گويي با جوامع معمولي مواجه هستيم؟ *اگر جوامع مجازي را مانند يك جامعه معمولي در نظر بگيريم، با يكسري شاخص ها، قوانين و رفتار مواجه مي شويم كه خيلي مهم هستند؛ همچون شناسه ها، قوانين، رفتارها، مسئوليت ها و امنيت، رهبري، جرم و جنايت، سياست، تحصيل، فرهنگ، انقلاب، بهداشت و سلامت و حتي حقوق بشر. اين پارامترها در جامعه مجازي مانند جامعه معمولي شرايط خاص خود را دارند و بسيار حساس و حياتي هستند. از چه نظر حياتي هستند؟ * از اين نظر كه واقعيت دارند. هرجا كه شما وارد بحث هاي فن آوري اطلاعات و ارتباطات مي شويد، بايد اين قيد را لحاظ كنيد كه با يك امر واقع (fact) روبرو هستيد. اين جوامع با اينكه نام "مجازي" را با خود حمل مي كنند اما واقعي هستند؛ زيرا واقعا بر اساس وجود و تعامل انساني و كنش افرادي كه وجود فيزيكي دارند، شكل گرفته است. پس تاكيد مي كنم كه جامعه مجازي، جامعه اي است كه واقعاً وجود دارد. جايگاه فن آوري اطلاعات و ارتباطات(ICT) وتجارت الكترونيك در جامعه مجازي كجاست؟ اول اينكه، هر دو مقوله اي كه شما به آن اشاره كرديد مهم هستند. هم بحث "آي سي تي" و هم تجارت الكترونيك در اصول اساسي جامعه مجازي تلقي مي شوند. البته جمع بندي اين دو مقوله كمي نامأنوس است؛ زيرا بحث فن آوري هاي مجازي و تجارت الكترونيك الزاماً در كنار هم نيستند. چطور؟ *زيرا تجارت الكترونيك پديده اي است كه بر مبناي"آي سي تي" شكل گرفته است. پس مي توان هر يك را جداگانه مورد بررسي قرار داد. مثلاً ابتدا تأثيرات و جايگاه "آي سي تي" را بررسي كرد و بعد تجارت الكترونيك را. گاه حتي به جامعه مجازي، جامعه تكنولوژيك هم مي گويند؛ كه به شدت وابسته به فن آوري هاي ارتباطاتي و اطلاعاتي است. همانقدر كه نمي توان نقش مخابرات را در جوامع معمولي ناديده انگاشت، نمي توان نقش فن آوري هاي نوين مجازي را هم نايده گرفت. حال اگر بپذيريم كه اين جوامع واقعي هستند؛ پس بايد بپذيريم كه تجارت هم از اهميت ويژه اي برخوردار است. زيرا انسانها در اين جوامع كار و تحصيل مي كنند، سياسي و اجتماعي مي شوند. حتي افراد در اين جوامع رهبري مي كنند و به انقلاب ها شكل مي بخشند. بنابراين اگر اينها واقعي هستند و يكي از مفاهيم اصلي دنياي واقعي نيز تجارت است؛ پس ما بايد بتوانيم در اين جامعه تجارت نيز داشته باشيم. بايد بتوانيم آنچه را كه داريم بفروشيم و آنچه را كه لازم داريم خريداري نماييم. تجارت در اين معنا مجازي و الكترونيكي خواهد بود زيرا اساس ابزار و محيط تجارت فناوري هاي ارتباطي و اطلاعاتي است. بنابراين اگر بخواهيم اين جامعه بقا يافته، رشد كرده و وابسته نباشد، يا اگر بخواهيم در اين جامعه صادرات داشته باشيم و فروش انجام دهد، يا مبادلات پولي و بانكي انجام دهيم، بايد حتماً پديده تجارت الكترونيك جا افتاده و قابل استفاده باشد. آيا ايران در اين مناسبات جايگاهي دارد و اساساً چنين امري در ايران محقق شده است؟ *اهميت اين مباحث جهاني و فراگير است تفاوتي نمي كند كه در ايرن باشد يا در جايي ديگر. همه با مسائل و چالش هاي اين عرصه دست به گريبان هستند و همه بايد به دنبال راه حل هاي مناسب در اين خصوص باشند. مثلاً چه مسائل و مشكلاتي؟ *در حال حاضر جوامع مجازي،‌ جوامعي هستند كه همه چيز دارند؛ اما اصولاً يكي از مهمترين مقولات لازم را، كه همان بحث تجارت الكترونيك است، ندارند و اين نقصي است كه بايد آن را برطرف كرد. آيا مي توان با اتكا به فن آوري هاي اطلاعاتي و ارتباطاتي به تحولات عظيمي در عرصه جامعه مجازي دست يافت و آيا توسعه اين فن آوري ها، فرصتي تاريخي براي كشور در جهت رشد و تحولات ساختاري خواهد بود؟ بله؛ قطعاً چنين است. زيرا جامعه مجازي بر اساس فن آوري هاي اطلاعاتي و ارتباطي محقق مي شود. پس تحولات اين عرصه از فن آوري ها مي تواند در عرصه جامعه مجازي تحولات ژرفي را به وجود آورد. البته لازم است متذكر شوم كه جامعه مجازي تنها (ICT) محدود نمي شود؛ بلكه مولفه هاي متعددي دارد كه بر مبناي(ICT) ساخته مي شوند و همان مشكلات و مسائل خاصي را كه ما در جامعه معمولي با انها سروكار داريم، دارند. در اين معنا (ICT) تنها يك ابزار است. ابرازي كه اگر بتوانيم از آن به خوبي استفاده كنيم، به تحولات چشم گيرتري در حوزه جامعه مجازي خواهيم رسيد. فن آوري هاي اطلاعاتي و ارتباطاتي همچون ساير فن آوري ها آميزه اي از نيروي هاي فكري و فيزيكي است كه البته بخش نيروي فكري آن بسيار بيشتر است، يعني اين فن آوري جزو صنايع "مغز افزار" است. ايراني ها نيز كه در امر صنايع نرم افزاري و "مغزافزار" جايگاه ويژه اي دارند؛ از نظر فكر و خلاقيت، جايگاه خوبي در دنيا كسب كرده اند. بنابراين وورد و نفوذ و فعاليت ما در عرصه (ICT) مي‌تواند بسيار موثر باشد و در مقايسه با صنايع ديگر، كارمايه خوبي در اين خصوص وجود دارد. خب حتي اگر اين كارمايه وجود داشته باشد مي توان اين سئوال را مطرح كرد كه آيا نيرو و توان كافي براي توليدات نرم افزاري در كشور وجود دارد، و اساساً براي توليدات نرم افزار بايد به دنبال چه نوع بازارهايي باشيم؟ * من معتقدم كه ما در ايران نيرو و توان كافي را داريم. يعني با توجه به رشته هاي دانشگاهي فن آوري هاي ارتباطي و اطلاعاتي هم متنوع شده است. اين در حالي است پيش تر، ما تنها نرم افزار و سخت افزار داشتيم؛ ولي در حال حاضر انواع و اقسام دوره هاي آموزشي و كاربردي بلند مدت وكوتاه مدت داريم. امروز فارغ التحصيلان عرصه (ICT) در تمامي رده هاي علمي افزايش يافته اند و اين دستاورد بزرگي است. بنابراين از نظر فني و نيروي كار مشكلي نداريم، اما متاسفانه نيرو و توان مديريتي ما فقير و ضعيف است. امروز براي اينكه ما بتوانيم وارد بازار جهاني و رقابتي شويم؛ بايد اين نقطه ضعف را بپوشانيم. فكر نمي كنيد مشكل ما همين مساله رقابت باشد؟ * بله درست مي گوييد. رقابت در ايران امر جذاب و با معنايي نيست و اگر هم رقابتي باشد، كاملاً محدود و ناقص است؛ اما همانطور كه گفتم مديريت حرف اول را مي زند. اگر مديريت مناسبي نداشته باشيم، نيروهاي فني و ماهر نيز با اينكه خيلي خوب كار مي كنند؛ اما در نتيجه برايند خوبي نخواهند داشت. به عنوان نمونه در حوزه نرم افزار ما توليدات متعدد و تنوعي داريم، اما هيچ‌كدام در واقع، قابليت كامل بودن و جامع بودن يك نرم افزار مناسب را ندارند كه بتوانند حتي با ساده ترين نرم افزارهاي مشابه خارجي رقابت كنند. اين نرم افزارها بر اساس يك سري نيازهايي كه متخصصان ما به آن رسيده اند، ايجاد شده و واقعا كسي نبوده كه اينها را مديريت و هدايت كند و از نظر بازاريابي و نظر سنجي تكيه گاه مناسبي براي آنها فرهم سازد تا حداقل محصولي كه به وجود مي آيد، داراي استانداردهاي لازم، مطلوبيت، ايمني و... باشد. خب فكر نمي كنيد راهكارهايي وجود دارد. مثلا به نظر شما آيين نامه هاي نظارتي وب سايت ها ايراني، چه تأثيري بر توسعه جامعه مجازي خواهد داشت؟ * اين آيين نامه ها هم مي تواند تاثير مثبت داشته باشد و هم تاثير منفي. تاثير منفي از اين نظر است كه تا اين آئين نامه ها بخواهد نهادينه شود، مانند ساير قوانيني كه وجود دارد، يك سري موج هاي منفي به وجود خواهد آورد. ما همواره در جوامع با امواجي منفي مواجه هستيم كه به بدنه جامعه مجازي لطمه و آسيب هايي جدي وارد مي كند؛ پس اگر مراقب نباشيم، ممكن است اين آسيب ها غير قابل جبران شوند يا عقب افتادگي هاي شديدي را به وجود آورند؛ اما با اين اوصاف قانونمند كردن هر مقوله اي اعم از مجازي و واقعي، گامي مثبت و موثر است كه مي تواند از انحرافات و اتلاف منابع جلوگيري كند. سئوالي كه از نظر من چندان هم با موضوع بحث ما بي ربط نيست، آسيب شناسي مراكز اطلاعاتي (Data Center) است. از نظر شما آيا اين ديتا سنترها مي تواند در عملكرد جامعه مجازي ايران نقشي داشته باشند؟ * بله حتما نقش دارند؛ اما باز هم مي تواند جنبه هاي مثبت و منفي آن را ارزيابي كرد. جنبه مثبت اين است كه سرعت دسترسي به اطلاعات داخل كشور خيلي بيشتر خواهد بود و قاعدتاً اين مراكز پلي خواهد بود براي پر كردن خلاء هاي موجود. مثلا سرعت دسترسي به اطلاعات را بسيار بالا خواهند برد كه اين سرعت دسترسي بالا قطعا" بر سرعت ارتباطات ما نيز تاثير مي گذارد. در كل اين مراكز شبكه هاي داخلي اي هستند كه به مراكز مادر در داخل داخل ايران ميزباني مي دهند. طبعاً دسترسي، مديريت، پشتيباني و... در داخل كشور بسيار بهتر و كم هزينه تر از استقرار آن در يك كشور ديگر است. البته اين امر نيازمند پرورش متخصصان كاملا حرفه اي در اين خصوص است نكته منفي اين است كه جامعه مجازي ما به راحتي به انزوا كشيده مي شود؛ زيرا قطعاً پس از اينكه ما ديتا سنترمان را راه اندازي كرديم و شبكه اينترنت راه اندازي شد، از بيرون با محدوديت هايي مواجه خواهيم شد. چه محدوديت هايي؟ *يكي از مهمترين اين محدوديت ها سرعت و پهناي باندي است كه وارد و خارج مي شود، اين سرعت بسيار متفاوت خواهد بود. با اين تفصيل، به نظر مي رسد چالش ها و محدوديت هاي ايران در حوزه فن آوري هاي اطلاعاتي و ارتباطي بسيار ريشه اي تر باشد؟ * درست است. يكپارچگي در سياست گذاري، پياده سازي و ضمانت اجرائي قوانين، فعال سازي بخش خصوصي به معناي واقعي (عدم دخالت دولت)، تقويت و تربيت نيروهاي مديريتي،‌ فرهنگ سازي، نبود مديريت يكپارچه در سند اطلاعاتي كشور و... همه و همه از اين چالش ها و محدوديت ها است. آيا برگزاري نشستها، جشنواره ها و همايش ها مي تواند براي رفع موانع مفيد واقع شود؟ * تا حدي بله. تا چه حدي؟ * ما در زمينه فن آوري هاي اطلاعتي و ارتباطي و جامعه مجازي چند مبنا يا عامل موفقيت و يا شكست پروژه ها رات شاهد هستيم. كه اين مباني در سه مسأله خلاصه مي شوند. زير ساخت ها، كاربردها و كاربرها. حال ما در هر يك از اين بسترها نقطه ضعيف داشته باشيم، طرح هاي توسعه فن آوري اطلاعات و ارتباطات با شكست مواجه مي شوند. زير ساخت ها بحث امنيت، ارتباط، قوانين (سهم بيش ازحد دولت) و... را شامل ميشود. كاربردها، آن ابزار و مقولاتي هستند كه روي اين زير ساخت ها استقرار مي يابند. تجارت الكترونيك، بانكداري الكترونيك و... اين دسته را شامل مي شود. كاربرها نيز افرادي هستند كه با اين مقولات سروكار دارند. براي كاربرها، فرهنگ سازي نقش اساسي دارد؛ چون ما در اين حوزه ضعف داريم و از نظر فرهنگي عقب هستيم. در اين خصوص هم كار درخوري صورت نگرفته است. به زعم من جايگاه، اهميت و نقش همايش ها و سمينارها در اين قسمت بسيار برجسته و نمايان مي شود. معرفي سايت مرتبط با اين مقاله تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
#فرهنگ و هنر#





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 162]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن