واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
کاپيتولاسيون و ترور منصور ترور و تروريسم تاريخچهاي به درازاي تاريخ دارد و امروزه بحث از تروريسم به يکي از بحثهاي مهم جهاني تبديل شده است. از ترور و تروريسم تعريف مشخصي ارائه نشده آنچه اکنون از اين واژه استفاده ميشود صرفاً کاربردي بهانهجويانه براي مداخله و سيطره بر کشورهاي ديگر است. برخي آن را عملي فردي و عدهايي اقدامي جمعي و سازمان يافته و تعدادي نيز آن را دولتي و گروهي نيز آن را ناشي از احساسات و عواطف جريحهدار شده يا عقدههاي فرو خورده ميدانند و آن را تنها راه احقاق حق مظلومان و ستمديدگان پنداشتهاند واژه تروريسم به معناي برقراري سلطه ارعاب و وحشت[] و يا براي احقاق حق و هر معني و مفهوم ديگر بکار برود يک وجه مشترک به طورکلي دارد و آن فقدان قانون و سازمانهاي قانوني و در حقيقت نبودن عدالت در جامعه است که اين امر مظلومي را به واکنش عليه فرد يا جمعي و يا ظالمي را به تعدي و تجاوز به حقوق ضعفا تشويق ميکند.ترور به سبک نوين در تاريخ معاصر با اقدام ميرزارضا کرماني عليه ناصرالدين شاه آغاز ميشود که در عصر مشروطه به شکل ديگري دامه يافت. در دوره رضاشاه از ترور براي از بين بردن مخالفان تحکيم قدرت، ايجاد وحشت و ارعاب از سوي فرمانروايان صورت گرفت. در دهه اول حکومت محمدرضا شاه نيز به دليل نبودن سازمانهاي قانوني و جو ناآرام سياسي از ترور براي حذف فيزيکي رقبا و تثبيت و تحکيم مقام و موقعيت خود و يا ناامن کردن جامعه صورت ميگرفت.بررسي تاريخچه ترور بحث مفصلي است که محققان زيادي به اين امر پرداختهاند که در اين مقاله سعي بيان تاريخچه آن نيست آن هستيم تا دلايل و چگونگي ترور حسنعلي منصور را در دهه چهل مورد بررسي قرار دهيم.حسنعلي منصورحسنعلي منصور در ارديبهشت ماه سال 1302 در تهران به دنيا آمد. پدرش رجبعلي منصور و مادرش فرنگيس ظهيرالملک نخستين زن فارغالتحصيل مدرسه آمريکايي در ايران بود. حسنعلي منصور تحصيلات ابتدايي را در دبستان جمشيد جم و متوسطه را در ايرانشهر و آموزش دبيرستاني را در دبيرستان فيروز بهرام گذراند.[2] سپس وارد دانشگاه فني شد و پس از يک سال تحصيل در رشته مهندسي انصراف داد و در رشته حقوق و علوم سياسي به تحصيل پرداخت و رسالهاش را در زمينه «مصونيت سياسي» به پايان رسانيد.[3] در سال 1324 به استخدام وزارت امورخارجه در آمد. آشنايي منصور به زبانهاي انگليسي، فرانسه و تا حدودي به آلماني يکي از علل موفقيت وي محسوب ميشود و کار در وزارت امور خارجه را به طور رسمي از کارمندي اداره اطلاعات و سپس اداره سوم سياسي شروع کرد.[4] و در همان سال به عضويت هيئت علمي نمايندگي ايران در کنفرانس صلح پاريس در آمد و در سال 1325 وابسته سفارت ايران در فرانسه شد و براي تکميل تحصيلات خود در رشته اقتصاد حقوق بينالمللي وارد دانشگاه «سوربون» شد.[5] در پاريس با اميرعباس هويدا رابطه نزديکي برقرار کرد و به شکل رفاقتي ريشهدار در آمد و تا پايان عمر ادامه پيدا کرد.[6] حسنعلي منصور مدتي منشي وزير خارجه و رئيس اداره سوم سياسي شد و سپس در سفارت شاهنشاهي ايران در آلمان غربي مشغول کار شد. بسياري اين ارتقاء شغلي منصور را به نفوذ پدرش و دکتر اقبال نسبت دادهاند.[7] عباس ميلاني نويسنده کتاب معماي هويدا دليل اين امر را در دوستي منصور با جان مک کلوي[8] از مردان پرقدرت آمريکا ذکر ميکند.منبع: www.historylib.comمعرفي سايت مرتبط با اين مقاله تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 610]