واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: عزت اجتماعی در کلام امام حسین(علیهالسلام)
در اندیشه دینی انسان نمیتواند نسبت به جامعه و تحولات آن بیتفاوت باشد؛ زیرا این تحولات گذشته از تأثیر آن در زندگی اجتماعی انسان به طور غیرمستقیم در زندگی فردی انسان هم تأثیر میگذارد. بر این اساس عزت اجتماعی مسلمانان سبب عزت فردی آنان نیز میگردد، همان طور كه ذلت اجتماعی آنان به ذلت فردی ایشان میانجامد. زندگی اجتماعی انسان از محیط خانواده آغاز میشود و تا سطح بینالمللی قابل گسترش میباشد. الف- صداقت روابط انسان با دیگران چه گفتاری و چه رفتاری میتواند صادقانه یا غیرصادقانه باشد، ولی یك زندگی اجتماعی در صورتی سالم خواهد بود كه روابط افراد آن بر اساس صداقت استوار باشد. دروغگویی گذشته از گناه بودن و تأثیر منفی كه در روحیات و زندگی دنیوی و اخروی شخص دروغگو دارد، زندگی اجتماعی دیگران را نیز تحت تأثیر قرار میدهد و منافع جامعه و افراد را تهدید كرده، امنیت اجتماعی را به خطر میاندازد. امام حسین(علیهالسلام) در گفتاری صداقت را عزت میداند و میفرماید: «الصدق عزّ والكذب عجز»(1)؛ صداقت عزت است و دروغگویی ناتوانی و شكست. ب- اصلاح اجتماعیاصلاح انحرافات اجتماعی موجب عزت اجتماعی میگردد و باید مورد توجه همه باشد، زیرا سلامت هر جامعهای همانند یك موجود زنده از سوی اموری مورد تهدید قرار گیرد و اگر این پدیدهها اصلاح نشوند رفتهرفته فساد طوری دامنگیر جامعه میشود كه اصلاح كردن آن جز با یك انقلاب همگانی امكانپذیر نیست. در عصر امام حسین(علیهالسلام) فساد سیاسی به حدی رسیده بود كه با اقدام فردی قابل اصلاح نبود و به یك حركت و قیام عمومی نیازمند بود، چنان كه امام هدف از قیام خود را چنین بیان میكند:«انّما خرجت لطلب الاصلاح فی امّة جدّی و شیعة ابی علی بن ابیطالب»(2)؛ تنها برای تقاضای اصلاح در بین امت جدم و شیعیان پدرم علی بن ابی طالب(علیهالسلام) قیام كردهام.در اندیشه دینی انسان نمیتواند نسبت به جامعه و تحولات آن بیتفاوت باشد؛ زیرا این تحولات گذشته از تأثیر آن در زندگی اجتماعی انسان به طور غیرمستقیم در زندگی فردی انسان هم تأثیر میگذارد.ج- رفع نیاز نیازمندانیكی از شاخصههای عزت در نگاه امام حسین(علیهالسلام) این است كه امكانات جامعه در اختیار همه باشد. امام حسین(علیهالسلام) در خطبهای كه به خطبه امر به معروف و نهی از منكر شهرت یافته و مخاطب آن حضرت در آن خطبه بیشتر شخصیتهای اجتماعی و دانشمندان میباشند حضرت آنان را مورد سرزنش قرار داده است، در بخشی از آن خطبه میفرماید:«نابینایان، ناشنوایان و از كار افتادگان در همه شهرها بدون سرپرست شدهاند، كسی به آنان رحم نمیكند و مورد توجه قرار نمیدهد و شما نیز به اندازهای كه مسئولیت دارید عمل نمیكنید و از آنان كه كاری میكنند نیز حمایت نمیكنید و با سازش كردن با ستمگران و مسامحه امنیت خود را تأمین كردهاید، در حالی كه همه اینها وظایفی است كه خداوند به آنها دستور داده كه به صورت فردی و جمعی به آن عمل كنید و شما از آن غافلید.»(3)
د- نظارت همگانیهر كاری برای به ثمر رسیدن نیازمند به نظارت میباشد؛ چه از درون و چه از بیرون. در جامعه به دلیل گستردگی و پراكندگی نمیتوان به نظارت از درون اكتفا كرد؛ زیرا عدهای نمیخواهند به حق خود قانع باشند و به قوانین تن دهند؛ از این رو نظارت از بیرون بایسته است. همچنین با توجه به دو نكتهای كه گفته شد نمیتوان این نظارت را وظیفه عدهای خاص دانست، بلكه باید همگانی باشد و این نظارت همگانی همان «امر به معروف و نهی از منكر» میباشد كه در اسلام به آن دستور داده شده است. امام حسین علیهالسلام نیز یكی از شاخصهای عزت اجتماعی را اجرای امر به معروف و نهی از منكر میداند. به این كلام توجه كنید:«خداوند امر به معروف و نهی از منكر را به عنوان یك واجب آغاز كرد؛ زیرا میدانست كه اگر امر به معروف و نهی از منكر در جامعه صورت پذیرد و نهادینه شود، همه واجبات اجتماعی اعم از دستورات آسان و دشوار نهادینه میشود؛ زیرا امر به معروف و نهی از منكر، تبلیغ و دعوت به اسلام، بازگرداندن حقوق پایمال شده، مبارزه با ستمگران، تقسیم امكانات عمومی و دولتی، گرفتن مالیاتها از صاحبان آن و مصرف كردن در موارد آن را شامل میشود.»(4) ه- اجرای حدودهمچنین اگر در جامعهای حدود الهی اجرا نگردد یا كیفر تنها درباره ضعیفان اجرا شود و قدرتمندان به شیوههای مختلف برای خود مصونیت ایجاد كنند، در این صورت اعتماد مردم به دستگاه قضایی و اجرایی سلب شده همه تلاش میكنند با وابستگی به مراكز قدرت برای خود حاشیه امنیتی ایجاد كنند. جامعهای كه ضعیفان نتوانند حق خود را بستانند جامعهای ذلیل است نه عزیز. جامعهای در نگاه امام حسین (علیهالسلام) عزیز است كه اوّلاً حدود الهی در آن اجرا شود و ثانیا نسبت به همه اجرا شود نه آنكه حاكمان به دلخواه خود عمل كنند و مردم نیز در برابر قانونشكنی حاكمان بیتفاوت باشند. به كلام امام حسین(علیهالسلام) در این باره توجه كنید:«ای مردم! رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) فرموده است: كسی كه ببیند زمامدار ستمگری را كه محرمات الهی را حلال میشمارد و پیمان خدا را میشكند و با سنت رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) مخالفت میورزد و رفتارش با بندگان خداوند بر اساس ظلم و گناه میباشد و برای تغییر روش چنین زمامدار ستمگری با گفتار یا رفتار اقدام نكند، شایسته است كه خداوند او را به همان جایی ببرد كه آن ستمگر را میبرد.آگاه باشید كارگزاران حكومت (بنیامیه) پیروی از شیطان را سرلوحه كار خود قرار دادهاند و پیروی كردن از احكام خداوند را ترك كردهاند، فساد را در جامعه علنی كرده رواج میدهند و حدود و مقررات دین را اجرا نمیكنند، امكانات عمومی را به خود اختصاص داده، حرام خداوند را حلال و حلال خدا را حرام نمودهاند و من از هر كس شایستهترم كه وضع موجود را تغییر دهم.»(5) "سید محمد مرتضوی"گروه دین و اندیشه تبیان، هدهدی 1- نهجالشهادة، ص 377.2- مقتل خوارزمی، ج 2، ص 188/ نهج الشهادة، ص 269.3- تحف العقول، ص 242.4- تحف العقول، ص 241/ نهجالشهادة، ص 118.5- تاریخ طبری، ج 4، ص 304.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 495]