تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 31 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم، بزرگ‏ترين ـ فرمود ـ يا با عظمت‏ترين نام خداوند است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1817237078




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

عکاس زیبایی های آسمان ایران و جهان


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: گفت‌وگو با عکاس آسمان ايران      گفت‌وگو با بابك امين تفرشي، نويسنده و عكاس علمي، برنده‌ي جايزه عكاسي لنارت نيلسون، بنيان‌گذار و مدير پروژه‌ي جهان در شب، و عضو شوراي سردبيري ماهنامه‌ي نجوم  چندي پيش بابک امين تفرشي، منجم غيرحرفه اي ايراني، جايزه عکاسي علمي لنر نيلسون را گرفت. در اين زمينه مصاحبه اي با وي ترتيب داده شده است که در زير مي خواينم:
رصدخانه ي کيت پيک
آقاي تفرشي، ممکن است لطفاً توضيحي درباره‌ي اين جايزه بدهيد و اينکه چطور شد که شما برنده‌ي آن شديد؟بله. جايزه‌ي لنارت نيلسون براي عکاسي علمي در رشته‌هاي مختلف اعطا مي‌شود؛ از جمله پزشکي، فضا، نجوم، و حتي بخش‌هاي فن‌آوري. اگر عکاساني در هريك از اين زمينه‌ها سبب رشد چشمگير عکاسي شده باشند، يا توجه عمومي را در سراسر جهان جلب کرده باشند معمولاً هيئت داوران، که از کشورهاي مختلف‌اند، اين کارها را بررسي و يک نفر را انتخاب مي‌کنند. به همين علت اين برنامه حالت مسابقه ندارد و مانند جوايز ديگري است که سالانه براي فعاليتي خاص در نظر گرفته مي‌شود. درضمن به يک يا چند عکس خاص هم تعلق نمي‌گيرد، بلکه مجموعه فعاليت را در نظر مي‌گيرند امسال، شايد چون سال جهاني نجوم بود، هر دو برنده‌ي مشترک اين جايزه از جامعه‌ي نجوم بودند:
بابک در رصدخانه منت ويلسون
يکي من به‌سبب فعاليت‌هايي که در علاقه‌مندسازي عمومي به آسمان شب و اخترشناسي انجام دادم، از طريق عکاسي نجومي؛ عکاسي‌اي که زمين و آسمان را به هم پيوند مي‌دهد که بخشي از آن هم تأسيس و راهبري پروژه‌ي جهان در شب بود. نفر ديگر خانم کارولين پورکو که اخترشناس است و مديريت بخش تصويربرداري با فضاپيماي کاسيني را بر عهده دارد و قبلاً هم با فضاپيماهاي ديگري مانند ويجِر و مأموريت‌هاي مهم ناسا در بخش عکاسي علمي همکاري داشته است. علت اين انتخاب اين بوده که اين تصاوير، به‌ويژه تصاوير کاسيني، در سال‌هاي اخير تأثير بسياري در علاقه‌مندسازي عمومي به نجوم، به‌ويژه سياره‌شناسي، داشته و همين‌طور داده‌‌هاي علمي فراواني نيز در اختيار گذاشته است. يعني دو نفر با دو ديد کاملاً مختلف انتخاب شدند که هر دو يک هدف را دنبال مي‌کنند.شايد چون سال جهاني نجوم بود، هر دو برنده‌ي مشترک اين جايزه از جامعه‌ي نجوم بودند...
بابک در زير آسمان هيماليا
شما از چه زماني به نجوم علاقه‌مند بوده‌ايد؟بله من از سال‌هاي 69-70 به نجوم علاقه‌مند شدم. درواقع از کودکي علاقه‌مند بودم و جسته‌گريخته مطالب را دنبال مي‌کردم تا اينکه در سال 1370 اولين شماره‌ي مجله‌ي نجوم من را علاقه‌مند جدي نجوم کرد. بعد بلافاصله متوجه شدم که آسمان‌نماي تهران افتتاح شده و من هم به آنجا رفتم. با اوشين زاکاريان آشنا شدم که او هم هم‌سن من بود و همان موقع به آنجا آمده بود. بعد هم يکي دو نفر ديگر به ما اضافه شدند که يک گروه سه ‌چهار نفري شديم که فعاليت‌هايي انجام مي‌داديم. به‌مرور ارتباطم با مجله بيشتر شد تا اينکه در همان سال 74 از طريق ارتباطي که با آقاي حيدرزاده، سردبير آن زمان مجله، و آقاي شهاب صقري، ويراستار ارشد مجله داشتم اولين مقاله‌ام را براي مجله نوشتم.يک تلسکوپ 65 ميلي‌متري روسي بود که همسايه‌ي ما آن را سال‌ها زير تختش نگه داشته بود و نمي‌دانست به چه کاري مي‌آيد. من اولين بار اين تلسکوپ را قرض گرفتم و بالاي پشت‌بام رفتم و با کمک کتاب «اخترشناسي پايه» به ماه نگاهي انداختم. از درون تلسکوپ گودال‌هاي ماه را درست مطابق نقشه‌هاي کتاب مي‌ديدم. هرگز از يادم نمي‌رود که ديدن اين نما مو بر تنم راست کرد. باورم نمي‌شد که اين صحنه واقعيت دارد. و بعد شروع شد. روزهايي که اغلب سر کلاس درس مدرسه خوابم مي‌برد زيرا صبحدم مشغول رصد صورت‌هاي فلکي زمستاني مي‌شدم. بعد هم رصدهاي جدي‌تر تا اينکه رسيد به جايي که با همان گروه سه چهار نفري تلسکوپ را برمي‌داشتيم و به روستاهاي الموت مي‌رفتيم و من در اين دوران کلاس دوم يا سوم دبيرستان بودم. نتيجه‌ي اين رصدها شد اولين مقاله‌ي من براي مجله، زماني که دانش‌آموز چهارم دبيرستان بودم، به نام «بهترين‌هاي NGC» که براي ارجاع خوانندگان مي‌گويم در شماره‌ي 48 مجله در سال 1374 چاپ شد. بعد نوشتن مقالات را ادامه دادم و کم‌کم متوجه شدم که علاقه‌ي اصلي‌ام در اين فعاليت‌ها نوشتن است، حتي بيشتر از عکاسي. اگرچه عکاسي را هم از همان سال‌ها شروع کرده بودم. براي همين وارد ماجراي نوشتن شدم و از سال 75 همکار مجله و دو سال بعدش هم عضو تحريريه شدم.
بابک تفرشي و سياوش صفاريان پور در ميان سرخپوستان
رصدخانه‌اي بود در نياوران که شرکت زروان ساخته بود، آنجا از نزديک با گروه همکاران مجله و انجمني آشنا شدم به نام انجمن دانشجويان تهران. خاطره‌ي جالبي از آنجا برايتان بگويم که در انجمن نجوم دانشجويان تهران سال 72-73 من و اوشين زاکاريان رفتيم و گفتيم که ما عکاسي نجومي مي‌کنيم. دوستاني هم که آنجا بودند الآن هر کدام در جايي مشغول‌اند. تا ما گفتيم که عکاسي نجومي مي‌کنيم به ما گفتند که ما مدرس عکاسي نجومي مي‌خواهيم! تجربه‌‌ي شما چيست؟ من هم گفتم من چهار حلقه عکس گرفته‌ام همه‌اش هم سوخته! و البته ظاهراً چون هيچ‌کس در تهران نبود که تجربه‌اي در اين زمينه داشته باشد ما شديم مدرس عکاسي نجومي. به‌مرور خود ما به همراه شاگردانمان، که همگي دانشجو بودند، به روش آزمون و خطا متوجه شديم که چطور عکس‌ها را بگيريم که نسوزند و به نتيجه‌ي دلخواه هم برسيم. در مجله يک سري مقاله چاپ مي‌شد از دوست خوبمان، آقاي اسدالله قمري‌نژاد، که اطلاعات بسيار خوبي براي ما داشت. تا اينکه آقاي زاکاريان مشترک مجلات استرونومي و اسکاي‌اندتلسکوپ شد و ما آن‌ها را دريافت مي‌کرديم و به کمک مقالات اين مجلات و به روش آزمون و خطا عکاسي را به‌تدريج ياد گرفتيم. من بعدها فهميدم آن چهار حلقه عکسي که سوخته بود، علت ساده‌اي داشت و آن اين‌که در تمام مدت عکاسي، آينه‌ي دوربين اصلاً بالا نمي‌رفت. درواقع دوربين خرابي به من فروخته بودند...ادامه دارد... گفت‌وگوكنندگان:شهاب صقري- فاطمه عظيم‌لو- زهرا رحيمدلمنبع:پايگاه خبري ماهنامه نجوم     تنظيم براي تبيان:ا.م.گميني





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 254]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن