واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: فیلم های جاسوسی مثل جیمز باند کشف حقیقت پشت یک راز را بسیار جالب نشان می دهند؛ آن ها از این گوشه به آن گوشه می خزند، به مکالمات گوش می کنند، کامپیوترها را هک می کنند و همه ی این کارها را در کمال ملایمت و زیبایی انجام می دهند. آن چه که دوره نامزدی و دوران عقد مهم است شناخت ویژگی های شخصیتی همدیگر و آشنایی عمیق نسبت به خانواده و مهم تر از همه دوره ای است که باید اعتماد همدیگر را جلب نمود بنابراین دوره ی اعتمادسازی است لذا باید بسیار ظریف عمل کرد. به نظر می آید توجه به نکات زیر اثر قابل توجهی در ایجاد اعتماد برای طرفین می تواند داشته باشد: 1. احترام به یکدیگر هم در مقابل خانواده ها و اقوام و دوستان یکدیگر و هم در مواقعی که به صورت خصوصی در کنار یکدیگر هستید. 2. توجه به جنبه های مثبت یکدیگر. 3. شناسایی حساسیت هایی که در هر کدام از شما وجود دارد. البته فقط باید این حساسیت ها شناخته شود ولی لازم نیست آن را به رخ طرف مقابل بکشیم. 4. اجتناب از بیان حوادثی که در دوران کودکی یا نوجوانی یا دوران دانشجویی برای شما یا دوستانتان اتفاق افتاده . منظور از این حوادث آن چیزهایی است که زمینهء سوء ظن را فراهم می کند. 5. بیان کلمات محبت آمیز نسبت به یکدیگر مثل : ((تو همهء امید من هستی و من به تو عشق می ورزم )), ((من تو را دوست می دارم )), ((تو از هر کس دیگری برای من مهم تر هستی )), ((علاقه ئ هیچ کس بجز تو در دل من نیست )). 6. طرح نکردن مسائل اختلافی 7. از هیچ پسر یا فرد دیگری در مقابل شوهر خود صحبت نکنید. 8. در خیابان، پارک یا اماکن عمومی و حتی در میهمانی ها سعی کنید نگاه خود را کنترل نمائید. 9. خنده های خود را نیز در مقابل دیگران کنترل کنید چه بسا موجب سو ظن ایشان شود. 10. در صحبت کردن با نامحرم به ویژه در مقابل همسرتان سعی کنید نگاه خود را پایین بیندازید چه اینکه هم جلوی سو ظن شوهرتان را می گیرد و هم برای خودتان بسیار ارزشمند و مفید است. *** در روابط عاشقانه با همسر و زندگی واقعی، بدبینی و تجسس کردن به هیچ وجه مودبانه و زیبا نیست. اگر شما هم در وضعیتی هستید که نمی توانید به طرف مقابل تان اعتماد کنید و به همین خاطر در کار او تجسس می کنید تا بفهمید واقعاً اوضاع از چه قرار است، مطمئناً رفتارهای ملایم را نخواهید داشت. با این که ممکن است بتوانید با جاسوسی کردن از طریق باز کردن ایمیل های خصوصی همسرتان، چک کردن گوشی همراه او، یا حتی دنبال کردنش حقایق را کشف کنید، اما هیچ کدام از این روش ها به شما برای اعتماد کردن دوباره و ایجاد صمیمیت کمکی نمی کند. به شواهد و مدارکی که می دانید حقیقت دارند و اطلاعاتی که طرفتان در اختیارتان می گذارد تکیه کنید. به احساس تان گوش دهید نه ترس ها و تردیدهای تان. فقط از این راه است که می توانید اعتماد بیشتری ایجاد کنید برخی افراد تا زمانی که حس جاسوسی به آنها دست ندهد، فکر نمی کنند که در یک رابطه عاشقانه گرفتار شده اند. احتمالاً برای چک کردن مداوم او دلایل منطقی کافی برای خود دارید. یا شاید هم قبلاً دروغ هایش را کشف کرده باشید. همچنین ممکن است قبلاً روابط بسیار دردناکی را تجربه کرده باشید که شما را به زمین و زمان شکاک کرده باشد. هر چقدر هم که طرفتان صادق به نظر برسد، نمی توانید بدون چک کردن وی، حرف های او را باور کنید. هر کدام از این داستان ها ممکن است در زندگی شما اتفاق افتاده باشد. قابل درک است که برای آنچه می شنوید دنبال نوعی سند و مدرک باشید. اما هیچکدام از این دلایل به ظاهر خوب و منطقی، برای جاسوسی کردن کافی نیستند. اگر قصدتان لذت بردن از یک رابطه نزدیک و صمیمانه و سرشار از اعتماد است، جاسوسی شما دقیقاً کاری است که مسیر رابطه تان را به بیراهه می برد. تجسس نه فقط اعتماد همسرتان به شما را از بین می برد، بلکه اعتماد شما نسبت به او را نیز متلاشی می کند. و در آخر ممکن است کشف کنید که همه شک و تردیدهایتان بیهوده بوده اما دیگر قادر نخواهید بود آن رابطه نزدیکی که قبلاً با او داشتید را برگردانید.. داستان های ساختگی خود را زیر سوال ببرید اگر می خواهید جیمزباند بازی کنید، اینکار را در ذهن خودتان انجام دهید. مثلاً فرض کنید که همسرتان گفته به خاطر اینکه کارش طول می کشد شب دیر به خانه برمی گردد. ممکن است قبلاً هم یک بار مچش را برای خیانت گرفته باشید و الان فکر می کنید که این بهانه اش هم مشکوک به نظر می رسد. قبل ازاینکه درمورد همسرتان شروع به داستان سرایی در ذهن تان کنید که لابد ... ، لحظه ای مکث کنید و این داستان را در ذهن تان زیر سوال ببرید. از خودتان بپرسید از درست بودن چه چیزی صد در صد مطمئن هستید. ممکن است بفهمید که شرکتی که همسرتان در آن کار می کند یک پروژه بزرگ را جدیداً شروع کرده است. رابطه شما با همسرتان این اواخر خیلی صمیمانه شده است و به خاطر این به شما زنگ زده بگوید که دیرتر می آید که نگران نشوید.. وقتی داستان ساختگی خود را که بیشتر ریشه در گذشته دارد تا زمان حال، در ذهنتان زیر سوال ببرید، متوجه می شوید که واقعاً هیچ دلیل و مدرکی وجود ندارد که همسرتان بخواهد دوباره به شما خیانت کند. و احتمال اینکه راست گفته باشد خیلی بیشتر است. اطلاعات بیشتر بگیرید اگر بعد از اینکه داستان های ساختگی را در ذهن تان زیر سوال بردید باز هم نگران بودید و شکتان برطرف نشده بود، چند نفس عمیق بکشید. می توانید از همسرتان اطلاعات بیشتری بخواهید و اینکار را طوری انجام دهید که به اعتمادسازی کمک کند نه از بین بردن آن. قبل ازاینکه سوالات خود را از همسرتان بپرسید آن ها را در ذهن تان مرتب کنید. راهی پیدا کنید که این سوالها شکل بازجویی به خود نگیرد. مثلاً اگر نامزدتان دیشب با دوستانش بیرون بوده است و وسوسه شده اید که امروز گوشی تلفنش را چک کنید مکث کنید و یک نفس عمیق بکشید. در مورد داستانی که برای او ساخته اید فکر کنید و دنبال راهی باشید که از او در مورد بیرون رفتن شب قبلش بپرسید، طوری که حالت تدافعی به خود نگیرد. هیچ تضمینی نیست که طرف مقابلتان دروغ نگوید و پاسخ سوالات شما را صادقانه بدهد. اما خودتان بهتر می دانید که مسئله حیاتی برای رابطه شما اعتماد است و این با جاسوسی کردن به دست نمی آید. توصیه ما این است که هوشیارتر باشید و چشمان تان را بیشتر باز کنید. به شواهد و مدارکی که می دانید حقیقت دارند و اطلاعاتی که طرفتان در اختیارتان می گذارد تکیه کنید. به احساس تان گوش دهید نه ترس ها و تردیدهای تان. فقط از این راه است که می توانید اعتماد بیشتری ایجاد کنید هر انسانی محصول عوامل و شرایط خاصی است لذا هیچگاه ما نباید توقع داشته باشیم که همسر ما مثل ما فکر کند و سلیقهء او عینا" مثل ما باشد و همین طور احساسات و عواطف او دقیقا" مثل ما باشد بنابراین باید به این تفاوتها توجه داشت و بعضی از حرکات و سکنات یا رفتارهایی که ممکن است برای ما خیلی خوشایند و جالب نباشد موجب یک حالت دفاعی را در ما برنیانگیزد و فکر کنیم که باید مخالفت کنیم بلکه در کنار این تفاوتهای فردی , مشترکاتی نیز بین انسانها وجود دارد باید این مشترکات را شناسایی کرد و برای استحکام زندگی آنها را تقویت نمود. منابع: زن روز همدردی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 338]