تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1834840165
بررسي انحرافات اجتماعي در اسلام و ليبراليسم
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
بررسي انحرافات اجتماعي در اسلام و ليبراليسم نويسنده:حفيظ الله فولادي چكيده:انسان اجتماعي در شرايطي ميتواند به ايفاي نقش خويش بپردازد كه نظمي در تعامل خود با ديگران شاهد باشد. تحقق نظم در تبعيت همگاني از هنجارهاي اجتماعي ميسر ميگردد. اگر نقض هنجارها گسترده گردد، انحراف اجتماعي پديدار ميشود كه بايستي در مهار آن و كاستن از گسترش دامنه اش اقدامات جدي صورت پذيرد. مكتب ليبراليسم بر اساس نگرشي كه به انسان دارد، درصدد رفع هر گونه محدوديتي از انسان است، لذا به اجبار با انعقاد قراردادهاي اجتماعي و تدوين قوانين، تحقق انتظام اجتماعي را با انواع شيوهها خواهان است، اگرچه در اين رويكرد با چالشهاي جدي روبرو ميباشد. نگرش اسلام اين است كه انسان در اجتماع با قبول تكاليف ديني و اجتماعي و پذيرش محدوديتهايي، در واقع خود را از انواع قيود رها ميسازد و انتظام اجتماعي را به صورت ريشهاي محقق ميكند. انحرافات اجتماعي در چنين نگرشي، علاوه بر به كارگيري شيوههاي مرسوم كنترلي، با عطف توجه به نظارت الهي، مهار شدني تر از هر شيوهاي به نظر ميآيد. واژگان كليدي: نظارت خداوند، انسان اجتماعي، نظم اجتماعي، قرارداد اجتماعي، انحرافات اجتماعي، هنجارهاي اجتماعي، كنترلهاي اجتماعي، جامعه پذيري، اسلام، ليبراليسم، دين، الگو، تجربة زيستي، خودكنترلي.ضرورت زيست اجتماعي براي انسان، مورد اتفاق اكثر دانشمندان ميباشد. اين امر به اين معني است كه افراد جامعه انساني با همديگر به تشريك مساعي پرداخته و در كنشهاي متقابلي كه با هم دارند، گذران زندگي ميكنند. در اين ارتباط متقابل آنان داراي آداب و رسوم، ارزشها، باورها و فرهنگ مختص به خود ميشوند و با تشكيل سازمانها و نهادهاي اجتماعي مختلف به تقسيم وظايف و ايفاي نقشهاي متفاوت ميپردازند. در اين روند، همواره جوامع انساني شاهد ظهور اقشار و اصناف مختلفي است كه هر يك تأمين كننده بخشي از نيازهاي ديگري بوده و همبستگي ميان آنان تا حدي است كه هيچ يك بي نياز از ديگري نيست. تشكيل جامعة انساني اصول و ضوابط خاص خود را نياز دارد؛ به اين معني كه با گرد هم آمدن عدهاي افراد نامتجانس كه ارتباط با يكديگر ندارند يا تعاملهاي آنان داراي چارچوب منظمي نباشد، زندگي اجتماعي شكل نميگيرد. از اين رو زندگي اجتماعي، بدون حداقلي از همنوايي كه تعامل افراد را در چارچوبهاي منظم اصول و ضوابط اجتماعي صورت ميدهد، امكان پذير نميباشد. بر اين اساس فقدان ضوابط براي رفتارهاي اجتماعي، هرج و مرج و بينظمي را در پي خواهد داشت؛ اين بي نظمي، مانعي جدي در مقابل نقشهايي است كه هر يك از افراد جامعه، عهدهدار ايفاي آنها هستند. به ديگر سخن يگانگي اجتماعي، شرط بقاي جامعه ميباشد و تا زماني كه جامعه از اين وضعيت برخوردار است، ميتواند به بقاي خود ادامه دهد. بنابراين هر جامعهاي ميكوشد كه همواره اعضاي خود را با موازين مقبول اجتماعي ـ انساني خود كه هنجارهاي اجتماعي خوانده ميشود، همراه سازد و در همين حال با استفاده از اهرمهايي بر عمل آحاد جامعه، طبق موازين و قوانين اجتماعي نظارت ميكند. نتيجة چنين رويكردي ايجاد نظم در روابط اجتماعي افراد است. بدين جهت حفظ نظم مزبور، راهكارهاي عملي خاص خود را نياز دارد، زيرا همواره در جامعه، كساني يافت ميشوند كه به دلايل گوناگون، از هنجارهاي اجتماعي سرپيچي ميكنند و در پاي بندي و عمل به قراردادهاي اجتماعي كه اساس تحقق نظم و حاكميت انضباط جمعي است، تن نميدهند. به همين جهت كه ضرورت زندگي انساني، مقتضي آن است كه با به كارگيري شيوههاي گوناگون، كساني را كه از هنجارهاي اجتماعي تبعيت نميكنند، تحت كنترل و هدايت قرارداده و با جامعه پذيري مجدد، آنان را به پذيرش هنجارها وادار ساخت و با تشديد عوامل بازدارنده، متخلفين را از تعرض به انتظام عمومي و صدمه رساندن به آن، بازداشت.پس واقعيت اين است كه همواره همه افراد مطابق انتظاراتي كه جامعه از آنان دارد، عمل نميكنند و انسانها شاهد ناهمنوايي همنوعان خويش در رفتارهاي اجتماعي و تخطي از هنجارها هستند. در اينكه چه نوع رفتارهايي انحراف از هنجارها دانسته ميشود، بايد اين موضوع را در نظر گرفت كه هنجارها و قواعد رفتار در ميان فرهنگها، جوامع و مكاتب مختلف فرق ميكنند. آنچه در يك محيط فرهنگي، طبيعي، رفتار بهنجار دانسته ميشود، ممكن است در محيط فرهنگي ديگري، رفتار انحرافي و نابهنجار به حساب آيد. نكته قابل توجه اين است كه با تمام تفاوتهاي موجود در تعيين مصاديق رفتارهاي انحرافي و خلاف قواعد رفتار در فرهنگها و جوامع مختلف، همة آنها در اين مطلب با يكديگر اشتراك دارند، رفتاري انحرافي است كه بر خلاف ارزشها، آداب و رسوم و قوانين موضوعة آن جامعه باشد.تفاوت اسلام و ليبراليسم در انحرافات اجتماعيبه جهت تفاوتهاي جوهري كه ميان مكتب «اسلام» و «ليبراليسم» در عرصههاي مختلف حيات فردي و جمعي انسانها، وجود دارد، بالطبع نميتواند در عرصه انحرافات اجتماعي نقطه اشتراك روشني، ميان آنها يافت. از اين رو در خصوص موضوع بحث، بايد اذعان داشت كه نگاه هر يك از دو مكتب به انحرافات اجتماعي و اساساً انحرافي دانستن يك رفتار بسيار متفاوت از ديگري است؛ چه، از منظر اسلام، انحراف علاوه بر رفتارهايي كه بر خلاف هنجارهاي اجتماعي جامعه اسلامي است، مشمول آن دسته از رفتارهايي نيز ميشود كه به تخطي از دستورات وحياني كه تأمين كننده سعادت دنيوي و اخروي انسان است، منجر ميگردد؛ ضمن اينكه هر هنجار اجتماعي از نظر اسلام محترم نبوده و چنانچه در تقابل با دستورات الهي باشد، پذيرفتني نميباشد؛ در حالي كه از منظر ليبراليسم وارد ساختن خدا و عقايد ديني در عرصه حيات اجتماعي خود انحراف است و بايد انسان به رهايي خويش از قيد مقدسات اقدام نمايد؛ از اين رو انحراف اجتماعي در مرام ليبراليستي مشمول آن دسته از رفتارهايي است كه جامعه و عقل جمعي آنان، به ناهنجار بودن آن حكم نمايد. بنابراين خاستگاه اختلاف دو مكتب در عرصه انحرافات اجتماعي، در نوع نگاهي است كه آن دو به انسان به عنوان موجودي كه در حيات جمعي ظهور دارد، معطوف است. از اين رو بايسته است، اجمالي از رويكردهاي هر يك از دو مكتب به انسان، مورد بررسي قرار گيرد تا بررسي رفتار انحرافي انسان در هر يك قابل فهم باشد.رويكردهاي انسان شناختياينكه انسان چگونه موجودي است و چه نيازها و خواستههايي دارد و رفتارهاي او از چه مبادي و مبانياي برميخيزد، شيوههاي گوناگوني جهت پاسخ به آنها وجود دارد. عدهاي با شيوة تجربي، گروهي با روش عرفاني و شهودي، دستهاي ديگر از راه تعقل و انديشه فلسفي و برخي نيز با استمداد از متون ديني كه فارغ از دخالتهاي بشر و محدوديتهاي مطالعات انسانها است و به تعبيري از سوي خالق انسان ارائه شده است، درصدد شناخت انسان برآمدهاند. البته انسانشناسان غير ديني به رغم تلاشهاي فراواني كه در باب شناخت انسان داشتهاند، موفق نشدهاند، ابعاد ناشناخته انسان را به طور كامل روشن سازند و معضلات موجود فرا راه شناخت اين موجود پيچيده متفاوت از ديگر جانداران را حل نمايند. آزادييكي از ابعاد مورد مطالعه در شناخت انسان بررسي اين مسأله است كه آيا رفتار انسان نتيجة اراده آزاد اوست يا علل ديگري از قبيل وراثت، محيط، اوضاع و احوال اجتماعي تعيين كننده رفتار انسان است؟ در پاسخ به اين مسأله ديدگاههاي متفاوتي ارائه شده است. انسان شناسي اسلامي قائل به ارادة آزاد نسبي براي انسان است؛ به اين معني كه انسان در افعال خويش نه آن چنان آزاد، رها و افسار گسيخته است كه بدون هيچ گونه محدوديتي عمل كند و نه آن چنان در بند و مجبور است كه هيچ ارادهاي نداشته باشد. در اين پاسخ عطف توجه به اين نظر اسلامي است كه اساس حيات انسان و اصل وجود اراده و اختيار از ناحيه خداوند متعال ميباشد و بر طبق همين رويكرد، به انسان رعايت حدود و لحاظ قرقگاههايي را در افعالش متذكر ميگردد، زيرا وجودي را حاضر و ناظر بر افعال خود ميداند كه هيچ چيز بر او پوشيده نيست. اما از منظر ليبراليستي، انسان صاحب اراده مطلق و رها از هر قيد و بند ديني و دنيايي تصوير ميشود. در اين مكتب، انسان را نبايد آن گونه نگريست كه در چنبره و محدوديت قرار گيرد، بلكه او مختار است كه هر گونه خواست تصميم بگيرد و به مدد عقل خود و جواز امتحان و آزمايش، امور مورد نظرش را به عمل برساند. شايد بر همين اساس است كه در تبيين انحرافات اجتماعي، اغلب تحليلهايي كه از سوي متفكرين اجتماعي جوامع ليبرال ارائه شده است، كانون تحليل به فشارهاي اجتماعي و محيطي بر ميگردد. از باب نمونه «رابرت كي مرتن» در نظريه «فشار ساختاري» قائل است، انحراف نتيجه فشارهاي اجتماع بر انسان و عدم تعادل در نظام اجتماعي ميباشد؛ يعني وقتي هنجارهاي پذيرفته شده با واقعيت اجتماعي در تعارض قرار گيرد، اين تعارض بر رفتار افراد فشار وارد ميآورد و آنها را به كجروي و ارتكاب بزه سوق ميدهد. جالب اين است كه بر اساس نگرش ليبراليسم، انسان مختار است كه به مدد عقل خويش هر تصميمي اتخاذ كند؛ ولي طبق ديدگاه مرتن هر تصميمي بر خلاف هنجار مرسوم انحراف است. روشن است كه در اين دو رويكرد، حيطه عمل افراد و چگونگي شكل گيري هنجارهاي اجتماعي از هم متفاوت ميشود؛ چه، در يكي دخالت و حضور خداوند در عرصه تصميم گيري مورد توجهست و در ديگري وجود خداوند بايد ناديده انگاشته شده و رهايي از او مطلوب و مورد نظر است. بنابراين انحرافات اجتماعي در دو مكتب ملاكهاي متفاوتي پيدا مينمايد. در رويكرد ديني انحرافات اجتماعي در بعضي موارد، ناشي از سرپيچي از دستورات ديني و فرامين الهي است؛ در حالي كه در رويكرد ليبراليستي، در فضاي ديني قرار گرفتن و امر و نهي ديني را متحمل شدن، موجب به انحراف افتادن و دور شدن از مباني مكتب ليبراليسم خواهد بود.الگوپذيرياز ديگر ابعاد مورد مطالعه در شناخت انسان، بررسي اين موضوع است كه آيا انسان در مسير زندگي، در راستاي فائق آمدن بر مشكلات، گرفتاريها و عدم آگاهي و احاطه بر بسياري از عرصههاي حيات فردي و اجتماعي، به دستورالعمل، الگو و نماد، چه در عرصه نظري و چه در ابعاد عملي، نياز دارد يا خير؟ ليبراليسم در اين باره پاسخي بسيار صريح و گويا دارد. آنان معتقدند انسان موجودي عاقل و ذي شعور است و خود ميتواند براي رفع نيازهايش به راه حلهاي مناسب دست يابد. از نظر ليبراليسم آدمي در تمامي عرصههاي سياسي، معرفتي و اجتماعي خود، با آزمون و خطا به نتيجه ميرسد و نياز به اين ندارد كه راه و روشي را ديگران به او توصيه كنند؛ چه، هيچ شخصيتي و هيچ فردي از نظر آنان فراتر از ديگري نبوده و از اين رو، توصيههاي وي نيز قابليت پذيرش، تكريم و احترام را ندارد. آنچه در اين نگرش موج ميزند، اعلان عدم نياز مرام ليبراليستي به الگو و راهنمايي ديگران و در نتيجه بسنده نمودن به يافتههاي خويش است. اما واقعيت امر اين است كه تجربة زيستي انسان نشان از آن دارد كه اين مسيري مطمئن نيست؛ زيرا انسان خود واقف به عدم احاطه بر جوانب تصميم گيريهاي خويش است و بسياري از موارد نيز در بدو امر به عنوان روشي راهبردي نمايانده ميشود و لكن در ادامه راه با بسياري از مشكلات مواجه ميشود. چگونه ميتوان به چنين شيوة زندگياي دل خوش داشت كه «همه چيز را بايد به تيغ تجربه و عقل سپرد و تا جوابش معلوم نشده، نبايد در بارة آن داوري نمود. نميتوان گفت دين خوب است يا بد، آزادي جنسي خوب است يا بد، فلان كتاب خوب است يا بد، اينها بايد ابتدا امتحان خود را پس بدهند و سپس مورد داوري قرار بگيرند و قبول يا رد شوند». آري، هنگامي كه «در نظامهاي ليبرالي الگويي از انسان وجود ندارد كه گفته شود آدميان را چنان بسازيد تا نمونة آن الگو باشند، بلكه آنچه به تدريج كشف ميشود… همانها است كه حاكم بر تعليم و تربيت ميشود.» و وقتي« در نظام ليبرال علي الاصول بنا بر اين است كه هر كاري مجاز است، مگر اينكه تجربه نشان دهد كه ضرر دارد» و بايد در گرداب چنين تئوريهايي فرو رفت! كسي نيست از چنين تئوري پردازاني بپرسد، مگر انسان ميخواهد چند سال زندگي كند كه در چنين آزمون و خطاهايي غوطه ور شود؟! و اگر كسي بگويد اشكال ندارد كه فردي زندگي خود را براي بهروزي همنوعان خويش در چنين شرايطي بگذراند، خواهيم گفت اين روند با مبناي ليبراليسم در تعارض خواهد بود؛ چرا كه از نظر مفروضات انسان شناختي آنان، توصية هيچ كس براي ديگري سودمند و قابل اتكا نميباشد.اسلام در پاسخ به پرسش نياز و يا عدم نياز انسان به اتخاذ دستور العمل و الگو در زندگي، ديدگاه روشني دارد. از نظر اسلام انسان موجودي عاقل و ذيشعور است و اساساً همين ويژگي انسان، از نظر اسلام، ملاك امتياز او از ساير جانداران ميباشد و بسياري از مسائل زندگي را در تمامي عرصهها، با استعانت از همين نيرو حل ميكند؛ ولي بايد پذيرفت كه هم در عرصههاي نظري و هم در جنبههاي مختلف زندگي فردي و جمعي انسان، چيزهاي فراواني وجود دارد كه نميداند و با عقل خود نيز به آنها راه نمييابد و در نتيجه نياز دارد كه به او آموخته شود. به همين دليل خداوند متعال ميفرمايد: «كما ارسلنا فيكم رسولاً منكم يتلوا عليكم اياتنا و يزكيكم و يعلمكم الكتاب و الحكمة و يعلمكم مالم تكونوا تعلمون»، «همان طور كه در ميان شما، فرستادهاي از خودتان روانه كرديم كه آيات ما را بر شما ميخواند و شما را پاك ميگرداند و به شما كتاب و حكمت ميآموزد و آنچه را نميدانستيد به شما ياد ميدهد».از ديدگاه اسلامي، زندگي و سيره عملي امامان معصومين عليهم السلام نيز به عنوان بهترين الگو و سمبل تبعيت و پيروي قلمداد ميشود و بيشترين هنر و شيوه سالم زيستن و دوري از انواع آلودگيهاي نظري و عملي در آن است كه به راه و روش آنان اقتدا شود.از آنجا كه اين نوشتار متكفل بيان انحرافات اجتماعي از ديدگاه اسلام و ليبراليسم است، سعي گرديد، وجوهي از رويكردهاي انسان شناختي هر يك از دو ديدگاه بيان گردد كه تأثيرگذار در رفتار انسان از جنبه فردي و اجتماعي است و حيطة علم انسان را در جهت رهايي از هر قيد و بندي و يا پذيرش حركت در مسير معين و تحت محدوديتي، مشخص ميسازد وگرنه غرض، بحث از مباني انسان شناختي دو مكتب نيست.قانون مداريچنانچه گفته شد، ميان اين دو ديدگاه، اختلافات اساسي و غير قابل حلي وجود دارد و از آنجا كه در بحث انحرافات اجتماعي، از يك طرف سخن از نقض هنجارهاي اجتماعي است و از طرف ديگر به جهت اينكه آن دسته از هنجارهايي در مبحث انحرافات اجتماعي مورد نظر است كه از اهميت خاصي برخوردار ميباشد، مرام ليبراليستي حيطه نظر خود را در اينجا، منحصر به نقض آن دسته هنجارهايي ميداند كه صرفاً عليه قوانين اجتماعي صورت پذيرفته است و چندان خود را محدود در چنبره شيوههاي قومي و يا اخلاقي نميبيند، زيرا در اينها نوعي قيد و بند وجود دارد و او ميخواهد از همه اينها آزاد باشد و حتي قوانين اجتماعي را به جهت ضرورت و ناچاري ميپذيرد، تا توسط آن نظم اجتماعي حاصل شود و اساساً از همين منظر به قوانين عمل مينمايد.البته بايد خاطر نشان ساخت كه هنجارها بر مبناي ميزان ارزش، اهميت و پذيرش در ميان مردم در قالب شيوههاي قومي، شيوههاي اخلاقي و قوانين تجلي مييابند. چنانچه نقض اجتماعي نسبت به شيوههاي قوميصورت پذيرد، تخلف هست، ولي عكسالعمل شديدي نسبت به آن به وجود نميآيد و افراد جامعه آن را تحمل ميكنند؛ ولي چنانچه شيوههاي اخلاقي مرسوم در جامعه نقض شوند، به جهت اهميت آنها؛ با واكنش شديد اجتماعي روبرو ميشود و متخلف از آن شيوهها با برخوردهاي تند و غير قابل اغماضي مواجه ميگردد. هم چنين است نقض قوانين اجتماعي كه در مراكز تقنيني به تصويب رسيده و آحاد جامعه موظف به رعايت آنها هستند و از قويترين هنجارها به حساب ميآيند؛ زيرا در صورت عدم رعايت و نقض آنها، با مجازاتهاي مشخصي از طرف حاكميت و دولت مواجه خواهند شد.در نگاه ليبراليسم «هر حقي و رخصتي نوعي آزادي است و هر تكليفي نوعي بند؛ ليبراليسم نوعي بند گسستن است، نه بند پذيرفتن؛… «هايك» از قول «بنتام» ميآورد كه هر قانوني شر است، چرا كه قانون شكننده آزادي است». از اين رو قوانين ميبايست به صورتي تدوين شوند كه كمترين محدوديت را براي آزادي عمل انسان به وجود آورند.در اين چشم انداز، آزادي حاصل نبود محدوديتها بوده و نظم، حاصل اِعمال قوانين بازدارنده از تخلفات است و اين دو نه تنها يكديگر را نفي نميكنند، بلكه به طور متقابل يكديگر را تأييد مينمايند. بر همين مبنا در سياست جنايي ليبراليستي، «برتري قانون، به عنوان تضميني براي آزادي، به اصل قانونمندي تبديل ميشود. … لذا تنها قوانين ميتوانند مجازاتهاي هر جرم را تعيين كنند؛ حق وضع قوانين كيفري ] نيز[ فقط در اختيار شخص ]و يا اشخاص[ قانونگذار است كه نماينده همه جامعه ميباشند؛ جامعهاي كه در قالب يك قرارداد اجتماعي متحد است» و بر اساس همان قرارداد به فرد و يا افرادي حق تدوين قوانين را اعطا مينمايد. لذا مقابله و برخورد با انحرافات اجتماعي توسط كارگزاران حكومتي اعم از پليس و مراكز كنترل كننده ديگر صورت ميپذيرد و شكل گيري حكومت و داير كردن مراكز كنترل كننده، پليس و … نيز بايد با توافق جمعي و پذيرش عمومي باشد. اما در ديدگاه اسلامي، از يك طرف تحقق انحرافات اجتماعي با نقض گسترده و شايع هنجارهاي مهم اجتماعي محقق ميگردد و از طرف ديگر رويكرد انسان شناختي اسلام در بعد معرفتي ناظر بر اين است كه انسان، تحت قدرت و توجه خداوند، رفتارهايش را مرتكب ميگردد. اولين توصيه و توجه اسلام در پيروي از هنجارهاي اجتماعي به خصوص هنجارهايي كه پشتوانه ديني و اعتقادي نيز دارند، اين است كه انسان در شرايطي كه امكان نقض براي او پيش ميآيد، به خود كنترلي بپردازد و از ارتكاب خلاف و انحراف اجتناب ورزد.البته در رويكرد اسلام صرفاً بسنده به همين شيوه نشده است، بلكه استفاده از روشهاي مرسوم در تعاملهاي اجتماعي در بين انسانها، مورد نظر و توجه اسلام نيز ميباشد. ولكن به نظر ميرسد مهم تر و كاربردي تر از شيوههاي ديگر كنترلي، روش «خود كنترلي» است. زيرا تخطي از آن روشها و فائق آمدن بر آنها در بسياري موارد براي انساني كه نظارت خداوند را قائل نيست، ميسر است و در نتيجه صرفاً در رويكرد ديني است كه حتي در شرايطي كه هيچ كنترلي از طرف همنوع براي فرد نيست، به جهت علم به اينكه رفتار وي در منظر خداوند است، از ارتكاب خلاف خودداري ورزيده ميشود و تحقق اين مهم، البته بسته به ميزان باور و آگاهي انسان نيز هست. بنابراين معلوم شد كه طبق مرام ليبراليستي تبعيت آحاد جامعه از هنجارهاي اجتماعي بر پايه پذيرش عموم افراد جامعه است كه به قراردادها و قوانين اجتماعي تن دهند. زيرا به تجربه بر ايشان ثابت شده است كه در صورت تخطي از اين امر زندگي اجتماعي آنها با مشكلات لاينحلي مواجه خواهد شد. از اين رو صلاح و مصلحت همگاني در اين است كه با تدوين قوانين و دستورالعملهايي، به اجبار به تبعيت از قوانين روي آورند تا انتظام اجتماعي خدشه دار نگردد. سخن نهايياما سؤال اين است كه در مكتبي كه بر اساس آن انسان آزاد و رها از هر قيد و بندي تصور ميگردد و هيچ توصيه و دستوري را نيز پذيرا نميباشد، چگونه آنها را بايد راضي نمود كه مصلحت آنان در تبعيت از حكومت و قوانين موضوعه است؟ علاوه بر اين، با پذيرش اينكه تجربه زيستي چنين انقيادي را منجر شود، پرسش اساسيتر اين است كه در اوضاع و احوالي كه براي هر فردي امكان حركت و رفتاري كه كاملاً برخلاف قوانين و هنجارهاي اجتماعي باشد، به گونهاي كه هيچ فردي نيز از آن حركت خلاف مطلع نگردد، چه چيزي ميتواند مانع از ارتكاب آن رفتار گردد؟ به عبارت روشن تر، ضعف اساسي اين مكتب در جلوگيري از رفتارهاي انحرافي است، آنجا كه براي فرد امكان حركتي خلاف قوانين وجود داشته باشد و كسي نيز اطلاعي از آن پيدا نكند، چه دليلي وجود دارد كه چنين فردي از قوانين تبعيت كند؟!در حالي كه از نظر اسلام، در آنجا كه هيچ شاهد و ناظر انساني بر رفتار خلاف هنجار اجتماعي يا ديني نيز نباشد، باز مانع جدي براي ارتكاب عمل خلاف وجود دارد و آن همانا آگاهي و نظارت خداوند بر اعمال انسان است؛ چنانچه مطرح گرديد، اين به ميزان باور و آگاهي هر فردي بستگي دارد، به طوري كه كنترل وي بر رفتار خويش و ارتكاب و يا عدم ارتكاب او عملي را متغير و متفاوت خواهد ساخت. پی نوشت : - همان، صص150-149. - همان، ص138. - ر.ك؛ رجبي، ص 26. - بقره، 151. - ر.ك؛ سروش، صص 139-129. - ر.ك؛ رابرت سون، يان. - مارتي، مي ري دلماس، ج1، ص 63. - سروش، ص 136. - ر.ك؛ سروش، ص 148. - همان. منابع:- رابرت سون، يان:« درآمدي بر جامعه (با تأكيد نظريههاي كاركردگرايي، ستيز و كنش متقابل نمادي)»، ترجمه حسين بهروان، چ دوم، انتشارات آستان قدس رضوي، 1374.- رجبي، محمود:« انسان شناسي»، چ سوم، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره)، 1378.- سروش، عبدالكريم:«رازداني و روشنفكري ودينداري»، تهران، موسسه فرهنگي صراط، 1377.- مارتي، مي ري دلماس:« نظام هاي بزرگ سياست جنايي»، ترجمه علي حسين نجفي ابرند آبادي، چ اول، نشر ميزان، 1381.
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 620]
صفحات پیشنهادی
بررسي انحرافات اجتماعي در اسلام و ليبراليسم
بررسي انحرافات اجتماعي در اسلام و ليبراليسم-بررسي انحرافات اجتماعي در اسلام و ليبراليسم نويسنده:حفيظ الله فولادي چكيده:انسان اجتماعي در شرايطي ميتواند به ...
بررسي انحرافات اجتماعي در اسلام و ليبراليسم-بررسي انحرافات اجتماعي در اسلام و ليبراليسم نويسنده:حفيظ الله فولادي چكيده:انسان اجتماعي در شرايطي ميتواند به ...
نقد و بررسي ليبراليسم و مهدويت در خصوص جهاني شدن (قسمت اول)
1 سپتامبر 2008 – نقد و بررسي ليبراليسم و مهدويت در خصوص جهاني شدن (قسمت اول)-نقد و بررسي ... اي با اسلام) و كارائي اين انديشة اجتماعي در " نظم نوين جهان " عنوان شده است. .... قانـونـي به خود گرفته، به مرحله اي رسيده اند كه ديگر انحراف ها را انحراف ...
1 سپتامبر 2008 – نقد و بررسي ليبراليسم و مهدويت در خصوص جهاني شدن (قسمت اول)-نقد و بررسي ... اي با اسلام) و كارائي اين انديشة اجتماعي در " نظم نوين جهان " عنوان شده است. .... قانـونـي به خود گرفته، به مرحله اي رسيده اند كه ديگر انحراف ها را انحراف ...
نقد و بررسي ليبراليسم و مهدويت در خصوص جهاني شدن (قسمت دوم)
1 سپتامبر 2008 – نقد و بررسي ليبراليسم و مهدويت در خصوص جهاني شدن (قسمت دوم)-نقد و بررسي ... مقايسه اي با اسلام ) و كارائي اين انديشه اجتماعي در " نظم نوين جهان " عنـوان شده است. ..... مطالعة تاريخ اسلام و ايران( بطور تحليلي )و بازشناختن انحرافات ...
1 سپتامبر 2008 – نقد و بررسي ليبراليسم و مهدويت در خصوص جهاني شدن (قسمت دوم)-نقد و بررسي ... مقايسه اي با اسلام ) و كارائي اين انديشه اجتماعي در " نظم نوين جهان " عنـوان شده است. ..... مطالعة تاريخ اسلام و ايران( بطور تحليلي )و بازشناختن انحرافات ...
درون اسلام، همراه جمهوری
درون اسلام، همراه جمهوری-سیاست > انتخابات - سیدمحمد اردبیلی اگر نظام لیبرال دموکراسی ... یعنی اقشار و لایههای اجتماعی در آن شرکت کنند و برای آینده سرزمین خود دل بسوزانند. ... جعفری انحراف در بخشهای مختلف سیاست خارجی و حمله به محور اصلی جمهوری ... به سراغم میآید و بعد از بررسی هویتم، مرا با خود به درون استودیو جایی تقریبا در ...
درون اسلام، همراه جمهوری-سیاست > انتخابات - سیدمحمد اردبیلی اگر نظام لیبرال دموکراسی ... یعنی اقشار و لایههای اجتماعی در آن شرکت کنند و برای آینده سرزمین خود دل بسوزانند. ... جعفری انحراف در بخشهای مختلف سیاست خارجی و حمله به محور اصلی جمهوری ... به سراغم میآید و بعد از بررسی هویتم، مرا با خود به درون استودیو جایی تقریبا در ...
نگذاريد اصول لائيك و ليبراليسم غربي را بر شما تحميل كنند
نگذاريد اصول لائيك و ليبراليسم غربي را بر شما تحميل كنند-جام جم آنلاين: ... در سخنان مهمي به بررسی هویت قیامها و انقلابهای منطقه،مخاطرات و آسیب های پیش روی ... رو به افزایش کنونی در دنیای اسلام، حوادث بریده از ریشههای تاریخی و زمینههای اجتماعی و ... در نتیجه اجازهی انحراف و سازش با دشمن و تغییر مسیر را به خواص سازشکار و آلوده و ...
نگذاريد اصول لائيك و ليبراليسم غربي را بر شما تحميل كنند-جام جم آنلاين: ... در سخنان مهمي به بررسی هویت قیامها و انقلابهای منطقه،مخاطرات و آسیب های پیش روی ... رو به افزایش کنونی در دنیای اسلام، حوادث بریده از ریشههای تاریخی و زمینههای اجتماعی و ... در نتیجه اجازهی انحراف و سازش با دشمن و تغییر مسیر را به خواص سازشکار و آلوده و ...
نويسنده:فرشاد شريعت جهاني شدن ليبراليسم و پارادوكس جمهوري ...
بررسي نشان ميدهد كه لاكشناسان غرب حدود سه دهه است كه دريافتهاند ليبراليسم, كه ريشه ... از نظريه سياسي ليبراليسم در بستر انديشة سياسي لاك گرچه كمي انحرافي است, ... سيدجمال در صدد بود تا با رمززدايي از چتر ظلاللهي پادشاهان كشورهاي پيرو اسلام, ..... به: فرشاد شريعت, عوامل اجتماعي, سياسي و اقتصادي مؤثر بر انديشة سياسي جان ...
بررسي نشان ميدهد كه لاكشناسان غرب حدود سه دهه است كه دريافتهاند ليبراليسم, كه ريشه ... از نظريه سياسي ليبراليسم در بستر انديشة سياسي لاك گرچه كمي انحرافي است, ... سيدجمال در صدد بود تا با رمززدايي از چتر ظلاللهي پادشاهان كشورهاي پيرو اسلام, ..... به: فرشاد شريعت, عوامل اجتماعي, سياسي و اقتصادي مؤثر بر انديشة سياسي جان ...
عباس نبوي: انتهاي ليبراليسم راديكال، هيچ اخلاقي وجود ندارد ...
27 دسامبر 2008 – وي با تاكيد بر اينكه اسلام از ابتدا وارد اين مجادله نشد، اظهار داشت: اسلام متحجر با ... نبوي ادامه داد: ليبراليسم اجتماعي نيز وجود خارجي ندارد، انسان در انتهاي .... دستش بر ميآمد كرد، ليبرالها و بني صدر را روي كار آورد تا انقلاب را به انحراف بكشاند يا ... كميسيون اجتماعي بررسي ميكند:گزارش سردار رويانيان از عملكردپليس ...
27 دسامبر 2008 – وي با تاكيد بر اينكه اسلام از ابتدا وارد اين مجادله نشد، اظهار داشت: اسلام متحجر با ... نبوي ادامه داد: ليبراليسم اجتماعي نيز وجود خارجي ندارد، انسان در انتهاي .... دستش بر ميآمد كرد، ليبرالها و بني صدر را روي كار آورد تا انقلاب را به انحراف بكشاند يا ... كميسيون اجتماعي بررسي ميكند:گزارش سردار رويانيان از عملكردپليس ...
بررسی جامع مواضع نهضت آزادی نسبت به امام و انقلاب
بررسی جامع مواضع نهضت آزادی نسبت به امام و انقلاب-بررسی جامع مواضع نهضت آزادی ... نهضت آزادی به لحاظ فردی متدین بودند اما برداشتهای خاص و انحرافی از اسلام ناب ارائه نمودند. اسلامی که با اندیشه های سکولار مصدق و لیبرال حقوق بشر غرب سازگار باشد! ... حقوق مدنی و سیاسی و میثاق حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی بر قرار گردیده .
بررسی جامع مواضع نهضت آزادی نسبت به امام و انقلاب-بررسی جامع مواضع نهضت آزادی ... نهضت آزادی به لحاظ فردی متدین بودند اما برداشتهای خاص و انحرافی از اسلام ناب ارائه نمودند. اسلامی که با اندیشه های سکولار مصدق و لیبرال حقوق بشر غرب سازگار باشد! ... حقوق مدنی و سیاسی و میثاق حقوق اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی بر قرار گردیده .
افروغ: شاخصهاي بررسي توسعه علمي كشور غربي است
1 دسامبر 2010 – افروغ: شاخصهاي بررسي توسعه علمي كشور غربي است خبرگزاري فارس: ... وي ادامه داد: ايران كشور اسلامي و اسلام دين اجتماعي است كه براي ابعاد فردي و ... كم و بيش به صورت اسلامي اداره ميشوند هر چند دچار انحرافاتي شدهاند و انقلاب ... معرفتي، اجتماعي و تاريخي بلكه به معناي برتري و گسترش ليبرال دموكراسي وجود ندارد.
1 دسامبر 2010 – افروغ: شاخصهاي بررسي توسعه علمي كشور غربي است خبرگزاري فارس: ... وي ادامه داد: ايران كشور اسلامي و اسلام دين اجتماعي است كه براي ابعاد فردي و ... كم و بيش به صورت اسلامي اداره ميشوند هر چند دچار انحرافاتي شدهاند و انقلاب ... معرفتي، اجتماعي و تاريخي بلكه به معناي برتري و گسترش ليبرال دموكراسي وجود ندارد.
شکل گيري فلسفه ي سياسي در اسلام
در اين برخوردهاي علمي است که بنيادهاي مختلفي براي بررسي مسائل سياسي به وجود مي آيد ... اين اصل در مورد ساير علوم اجتماعي نيز صادق است؛ و چه هر کدام از آن ها مي تواند ... بدون در نظر گرفتن مقتضاي اجزاي ديگر، موجب انحراف از فهم مکتب جامع اسلام مي ... روح فرديت (انديويدو آليسم) و آزادي افکار (ليبراليسم) و حکومت مردم (دموکراسي) به ...
در اين برخوردهاي علمي است که بنيادهاي مختلفي براي بررسي مسائل سياسي به وجود مي آيد ... اين اصل در مورد ساير علوم اجتماعي نيز صادق است؛ و چه هر کدام از آن ها مي تواند ... بدون در نظر گرفتن مقتضاي اجزاي ديگر، موجب انحراف از فهم مکتب جامع اسلام مي ... روح فرديت (انديويدو آليسم) و آزادي افکار (ليبراليسم) و حکومت مردم (دموکراسي) به ...
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها