تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833357389
بداهه در هنر(2)
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
بداهه در هنر(2) وقتی بحث از بداهه میباشد و قصد ما این است که بداهه صحبت کنیم باید کار بداهه را با بداهه آغاز کرد، همه بداههپرداز هستند، موسیقیدانهای قدیمی، زندگی و نحوهی تکامل آنها، حتی یک نظریهپرداز از بداهه در روش خود استفاده میکند. یک بازیگر تئاتر وقتی بدون هیچ زمینهی قبلی نمایشی را ارائه میدهد، در واقع در حال بداههپردازی است. تئوریها تا سی سال پیش بر این اعتقاد بودند که بداههپردازی، بداهه، خلاقیت و نوآوری و نواندیشی قابلیت آموختن نیست.پس قیاس در بداههپردازی یکی از اصول مهم است که ممکن است عقلی باشد یا شخصی. نبوغ زمینهای شخصی، ذهنی و هوشی در بداههپردازی است. ولی بداههپردازی تنها به نبوغ بستگی ندارد بلکه مهارتهای فنی و ادراکی و انسانی و کاربرد هوشهای چندگانه ذهنی در بداهه مؤثرتر میباشد.بداههپردازی رفتاری است که برای یک شکل هنری و یا یک صورت و حالتی از زندگی بهوجود نخواهد آمد بلکه در همهی جنبههای زندگی میتواند توقف و تجلی پیدا کند. بداههپردازی به توانایی و مهارتهای نوین دیدن، نوین شنیدن و پردازش اطلاعات کاربردی بستگی کامل دارد. اصول بداههپردازی زمینههای ورود و تفکر بداهه هستند که میبایستی مورد توجه قرار بگیرند. بداههپردازی امری فردی و گروهی است که میتواند به صورت عمیق و همهجانبه جامعه را تحتتأثیر خود قرار دهد. سه اصل انگیزشی در بداههپردازی عبارتند از اصل توجه به بعد عاطفی فرد بهویژه کودکان و نوجوانان ـ اصل توجه به انگیزههای افراد و اصل توجه به موقعیت فرد. در بداهه موقعیتشناسی درونی و بیرونی یک ماتریسشناختی و عاطفی را در ذهن بهوجود میآورد که براساس این ماتریس چند بعدیِ عاطفی شناختی رفتاری، رفتارهای نمایشی، تجسمی، موسیقایی و بدن حرکتی بداههپردازی بروز میکند و نمودار میشود. در بداههپردازی بُعد عاطفی از بعد عقلانی مهمتر است و میبایستی در پردازش اطلاعات، تربیت حسی و عاطفی از آن استفادههای عینی شود که در تعلیم و تربیت انجام میگیرد. کشف شهود روانی زمینهای در جهت تقویت بداههپردازی بهویژه با تأکید بر شناخت مبتنی بر کشف و شهود است. بر همین اساس فرصتهای مبتنی بر کشف و شهود برای کودکان، نوجوانان و بزرگسالان میتواند زمینههای بداههپردازی را ایجاد نماید و از دانش نبوغ و توانمندیهای ذهنی بسیار مؤثرتر است. قیاس زیربنای پیدایش اندیشهها، افکار فیالبداهه و تجارب فیالبداهه در درون ذهن است. بر این اساس بایستی ارزشیابی قیاسی شخصی، قیاسی جمعی و قیاسی استعارهای را به عنوان سه مرحله رسیدن به این دستاوردهای اصیل و پایدار مورد توجه و تأکید کلیدی مجامع و محافل علمی دانشگاهی قرار داد. رویکرد پرداخت به بداهه زمینهای در جهت تفکر خلاقیت در کلیهی ابعاد سنی، اجتماعی و شخصیتی میباشد. به همین دلیل در کلیه کتابها و زمینههای درسی باید از آن استفاده کرد. بداهه زمینهای است که میتواند جامعه را به سوی توسعه پایدار فرهنگی و هنری و اجتماعی سوق دهد. بر این اساس هر اندازه بداهه بتواند زیرساختهای اجتماعی را براساس یک رویکرد منطقی و متناسب با جامعهشناختی رشد دهد، امکان تبلور ایده و خلاقیت در جامعه افزایش پیدا میکند. خانواده اساسیترین نهادی است که میتواند در زمینهی تجلی بداهه در فرزندان تأثیر داشته باشد. مشروط بر آنکه دیکتاتوری خانوادگی کنار گذاشته شود و مشارکت و دموکراسی جمعی جای آن را بگیرد. اصول دیگری نیز وجود دارد که تأثیر زیادی در بروز خلاقیت افراد دارد از جمله اینکه محیط زندگی و خانه باید آرام باشد طوریکه فرزندان احساس کنند که قشنگترین مکان محیط دلپذیر خانه است. اصل بعدی ارتباط مؤثر و معنادار و در واقع دوطرفه است و از اصول مهم دیگر برقراری ارتباط کاملاً حقیقی است که مانع از ایجاد رفتار دوگانه میشود. ارتباط عملی مرحلهی بعدی است که هر چه بیشتر باشد تأثیر آن افزایش پیدا خواهد کرد. بسترسازی از اصول مهم و در واقع اصلاح رفتار است. اگر رفتارها اصلاح نشوند نمیتوان خلاقیت و بداههپردازی و نبوغ را ترویج کرد و مرحلهی بعد هم شامل اصل اثربخشی است که باز هم ارتباطی معنادار و دو طرفه میباشد. لزوم رعایت و پرورش بداههپردازی در آموزش و پرورش موردی است که توجه به آن بسیار حائز اهمیت است. همانطور که میدانیم بداههپردازی از اصول مهم تعلیم و تربیت است ولی چون سیستم آموزشی ما ضعیف است به این اصل چندان توجه نمیشود و تعلیم و تربیت و آموزش و تدریس به صورت الگوبرداری و دیکته کردن است.کپی کردن و تقلید و مطالب کلیشهای که فقط انتقال پیدا میکند برخلاف اصول خلاقیت و نبوغ و بداههپردازی است. در سیستم و نظام آموزش و پرورش ما هنرِ رانش بیشتر از دانش است یعنی راندهشدگی از هنر بیشتر از خواندهشدگی به هنر میباشد چون اگر در نظر بگیریم اصیلترین عنصر هنری آفرینشگری هنری است فردی که هنری را میآموزد صرفاً اکتساب هنری کرده مهم آمیختن تجربیات با خلاقیت فرد است که منجر به آفرینشگری هنری میشود. بنابراین خودِ تجربی فرد است که باید بیافریند نه خود اکتسابی فرد. ما باید هدفمان تقویت آموختههای کلاسیک و خودِ اکتسابی فرد باشد و خود تجربی او نیازمند حس کردن هستی است زیرا هر هنرمندی که ارتباط مؤثرتری با هستی داشته باشد هنرش اصیلتر خواهد بود. هیچ فردی کاملاً به خلاقیت نمیرسد بلکه خلاقیت نسبی است و توجه به اصل ظرفیت خلاقیت و پیشرفت در این حیطه حائز اهمیت میباشد. یکی از شروط خلاقیت این است که نبوغ فرد به دیگران انتقال پیدا کند اگر خلاف این باشد فرد خلاق فرد نابغهای نیست. همانطور که قبلاً ذکر شد بداهه پدیدهای است که برای آن از قبل آمادگی نداریم و بدون اینکه ساختار و سازماندهی قبلی به ذهن داده باشیم، شروع به پدیدآوردن میکنیم. بداهه یعنی چیزی را از نو شروع کردن و از اول بدون پیشزمینهای آغازکردن. نوعی از بداهه که تحت عنوان بداهههای لفظی زبانی از آن یاد میشود شامل کلماتی است که بهطور بداهه از زبان خارج میشود. اما آنچه باعث بهوجودآمدن بداهه لفظی زبانی میشود نوع دیگری از بداهه است که بداهههای بدن حرکتی نامیده میشود. بهطور مثال با دیدن یک پدیدهی حیرتانگیز در ما حسی بهوجود میآید که نهایتاً ممکن است کلماتی هم به صورت بداهه از زبان ما خارج شود. بخش اول یعنی دیدن یک پدیدهی حیرتبرانگیز برای ما بداههی بدن حرکتی است و بخش دوم که ادای کلمات به طور بداهه میباشد همان بداهههای لفظی زبانی میباشد. کل رویکردهای پانتومیم یا نمایشهای بدن حرکتی که افراد بدون آمادگی قبلی از خود نشان میدهند حرکاتی بداهه است و حرکاتی از قبل تنظیم شده است و برای آن نقشهی ذهنی از قبل در ذهن وجود نداشته است. اگر ما نتوانیم از بداهه استفاده کنیم در حقیقت فرآیند بداههپردازی در ما خاموش شده است و اگر این روند ادامه پیدا کند شخص به حالت دیکتاتوری میرسد و مرتباً دستور میدهد. این نیز خود ایجاد یک نوع بداهه است به نام بداهههای منفی. مثلاً اضطراب یک بداهه است. افرادی که کمتر کار میکنند بیشتر دچار اضطراب میشوند چون نمیدانند چه کاری انجام دهند. در نتیجه این افراد دچار عصبانیت میشوند که این نیز یک بداههی منفی است. پس نداشتن یک راه حل خلاق برای مشکل و عصبانی شدن سرانجام موجب آسیب رسیدن به شخص میشود. و اگر این بداهههای منفی کنترل نشوند منجر به بیماری و تخریب میگردند. چون جریان ذهن یک جریان بسیار مثبت و منفی است باید به نحو احسن از آن استفاده کنیم. بعضی افراد با نوع نگاه و برخوردشان پیام منفی به فرد القا میکنند بهخصوص در محیط آموزشی مثل مدرسه این نکته بسیار اهمیت دارد. چون هدف ایجاد بداهه و خلاقیت در دانشآموزان است باید در نظام آموزشی رفتار مسئولان موجب ایجاد بداهههای مثبت گردد نه منفی. ما باید سعی کنیم واکنشهای عاطفی هیجانی خود را بروز دهیم ولی ما ۹۰% این واکنشها را به خاطر رضایت پدر، مادر، مدیر، مسئول، بزرگتر سانسور میکنیم و همهی اینها زیربنای افسردگی و دلمردگی است، بداههپردازی عاطفی که نوعی دیگر از بداهه میباشد در بُعد کودکی ماست و اگر ما از بروز احساسات خود جلوگیری کنیم و دچار افسردگی شویم بداههپردازی عاطفی در ما خاموش خواهد شد. زیرا توجه، ارزشگذاری و ایجاد هیجان عمیق در عاطفه همیشه زمینهساز بروز و تبلور بداهههای عاطفی به شکل هوش هیجانی میباشد، ولی با پیدایش افسردگی حالت بدون پاسخ و سردی در روح و کنش انسانی حاکم میگردد که دیگر مجال و فرصت بروز بداهه عاطفی را به ما نمیدهد. فردی که به محرکها به خوبی پاسخ میدهد دارای تجسم فضائی فیالبداهه است و این نوع دیگری از انواع بداهه است با عنوان بداههپردازی تجسمی فضایی. یک طراح، یک مینیاتوریست یا یک کاریکاتوریست وقتی اثری را خلق میکنند دارای ارزش فطری بسیار بالایی است نسبت به کارهائیکه کلیشهای انجام میشود. خلق یک اثر بسیار با اصل فرد نزدیک است. انواع فیالبداهه در انواع هوشهای چندگانه است فردی به نام هاوارد گاردنر در دانشگاه هاروارد انواع این هوشها را پیشنهاد کرده میگوید اولین هوشی که ما با آن آشنا میشویم هوش تجسمی فضائی است. بدیننحو که با دیدن یک پدیده ما یک نقشهی ذهنی از آن میسازیم و بعد از ترکیب نقشههای ذهنی یک نقشه ذهنی برای خود طراحی میکنیم و با این نقشه تعاملهای خود را تنظیم میکنیم و این همان هوش تجسمی فضایی است که بعضیها در آن قوی و بعضی ضعیفتر هستند. تمرینهای تجسمی فضایی در جامعهی ژاپنی به شدت وجود دارد و مبتنی بر این است که بین تمام پدیدهها یک معنی استقرایی از طریق تفکر پیدا کنند. خیلی جالب است که بدانیم گاهی اوقات سکوت، نگاه کردن، فکر کردن و یا یک رودخانه را دنبال کردن و همین پدیدههای بصری فیالبداهه است که در ما خلاقیت ایجاد میکند. همهی اینها تصاویری است که بداهه تجسمی فضایی را در ما زیاد میکند. نوعی بداهههای رؤیایی وجود دارد و آن زمانی است که ما در خواب هستیم چون وقتی در خوابیم همه چیز بداهه است وقتی خواب به شکل هیجانهای مضطربکننده به سراغ ما میآید فیالبداهه است پس هیجان احساسات فروریخته فیالبداهه در درون ماست. وجود ریشههای درونی و بیرونی میتواند احساسات فیالبداهه را به احساسات منظم و یا نامنظم تبدیل کند. افرادی که دنیای پیرامون خود را به طور منظم حس میکنند دارای ثبات روانی هستند. راهحلهای بداهه از مکانیسمهای تخلیه استرس است. مثلاً گاهی اوقات که عصبانی میشویم با نقاشی کشیدن یعنی این راهحل روانی انتخابی، استرس خود را تخلیهی میکنیم. پس نتیجه میگیریم که مکانیسمهای روانی فیالبداهه است. در اقسام بداههی هوش لفظی زبانی ـ هوش منطقی ریاضی ـ هوش تجسمی فضایی ـ هوش وزنی موسیقیایی ـ هوش بدن حرکتی ـ هوش درون فردی و برون فردی و انواع هوشهایی که هاوارد گارنر به آنها معتقد است اصل اول بروزش داشتن فرصت بداههی فرد است. در حوزه وزنی موسیقیایی تمام انواع موسیقیهایی که ساخته میشوند و دارای وزن هستند از نوع بداههپردازی وزنی ـ موسیقیایی میباشند. در جمعبندی موارد ذکر شده باید گفت بداهه حرکتی است آفرینشی، خلقی و نواندیشی و نوآوری که قبلاً تجربهی آن را نداشتهایم و خود را برای آن آماده نکردهایم و به اشکال مختلف بروز پیدا میکند.بداههی موسیقیایی که در هوش وزنی موسیقیایی است. بداههی تصویری که در هوش تجسمی فضایی است. بداههی نوشتاری که در هوش لفظی زبانی است. بداههی ارتباطی که در هوش برونفردی است. بداههی تفکری که در هوش درون فردی است. بداهه دارای نظم و طراحی سازمانی، ساخت یا برنامهریزی که در هوش منطقی ریاضی است همچنین هر رویکردی از این بداههها یک نوع تأثیر عمیق را بر اطراف ما میگذارد. وقتی ما از بداهه صحبت میکنیم یعنی پیدایش حالت، شکل و تصویری که از قبل وجود نداشته ولی این امکان وجود دارد که اصلاً خلاق نباشد. مثلاً خطخطی کردن یک کاغذ بدون هدف ذهنی یک کار بداهه است و ممکن است خلاق نباشد امکان دارد که بینظیر باشد و دارای الگو و ساخت منطقی و حاوی پیام باشد و عناصر سیال بودن، انعطافپذیری و اصالت را داشته باشد در اینصورت خلاقانه است ولی در غیر اینصورت خلاق نیست. ب داهه یکی از راهکارهای حیات سالم بشر است اما تنها راهکار نیست. اگر بشر امروزی تکامل میخواهد و خواهان سلامتی و تعامل است بهترین راه ارتباط بهینه با بداهه است که نتیجهی آن بهداشت روانی بیشتر این افراد است. اگر بداهه اصلی برای کارکردهای هنری باشد، هنر آفرینش و تأثیرگذاری آن برای مخاطب خیلی بیشتر خواهد شد. اصول بداهه درواقع به یک گروه خاص و یک زمان خاص و یک فکر خاص محدود نمیشود و نمیتوان گفت فقط یک رشتهی خاص قابلیت بداههپردازی دارد. امروزه صاحبنظران تعلیم و تربیت بداههپردازی را بیشتر از بحث تعلیم و تربیت مطرح میکنند. رمز موفقیت هر شخصی در این است که از همان دوران کودکی به بداههپردازی توجه کند اگر چنانچه از دورهی خاصی شروع شود کاربرد کمتری در زندگی خواهد داشت و حیطهی عمل فرد محدودتر خواهد شد. بسیاری از برخوردها در بداههپردازی میتواند شخصیت و روان فرد را نشان دهد پس اولین اصل درواقع بداههپردازی از باب خلاقیت و اصل توجه به زمان و بُعد عاطفی افراد است. باید برای افراد موقعیتی را ایجاد کرد که از نظر عاطفی تقویت شوند نه اینکه آنها را با اعمالشان مورد سرزنش قرار دهیم چون در همان ابتدا توانمندی آنان از بین خواهد رفت؛ به نوعی باید خودمان را با هر سن و موقعیتی تطبیق دهیم تا باعث سرکوب توانائیهای افراد نشویم. دومین اصل بُعد انگیزشی است. از نظر روانشناسان مهمترین عامل برای رسیدن به هدف انگیزه است و این عامل از موارد بسیار مهم در بداهه میباشد. اگر قصد ما تربیت بچههایی است که افراد توانمند، خلاق، کاوشگر، باهوش به دنبال راه حل برای مسائل مختلف بشوند باید انگیزه را در این افراد تقویت کنیم. این تقویت انگیزه میتواند مادی باشد یا معنوی که بستگی به شرایط خاص آن موقعیت دارد. اصل سوم اصل موقعیتی است یعنی موقعیت افراد خود، عاملی است برای بداههپردازی. در مواقعی که لازم است باید برای افراد موقعیتی را ایجاد کنیم تا فرد وارد مرحلهی بداههپردازی گردد. اصل چهارم اصل سرایت است. اگر شخصی کاری را انجام دهد که از انجام آن عمل لذت نبرد ولی از این طریق بتواند حس مثبت یا منفی را به دیگران القا کند نشاندهندهی اصل سرایت است. اصل پنجم اصل فضاشکنی است. این بدان معنی است که برای ایجاد جو خلاق و بروز بداههپردازی باید محیط و فضا را به نحوی تغییر داد تا از حالت اولیه به صورتی جدید تغییر یابد. اصل ششم اصل قیاس است. وقتی بچهها خودشان را به جای افراد دیگر قرار میدهند و در بازیهایشان نقشهای مختلف میپذیرند در واقع خود را با دیگران مقایسه میکنند و همین باعث بروز توانمندی در آنها میشود و مسئولیتپذیری آنان را افزایش میدهد. در بداهه یک نظر وجود دارد و آن این است که بداهه امری فردی نیست بلکه بداههپردازی گروهی عامل مهمی در افزایش توانمندی افراد است. بسیاری از تغییر رفتارها و واکنشها و یادگیریها روی حافظهی جمعی اثرگذار است. پس بداهه در درجهی اول فردی و در مرحلهی دوم بیانگر هویت جمع میباشد. صاحبنظران تعلیم و تربیت بداهه را مهمترین اصل برای رشد تعلیم و تربیت میدانند و میگویند بداهه باید در تمام رفتارهای یک فرد به صورت فراگیر مشاهده شود. یعنی هر چقدر افراد از بداهه بیشتر استفاده کنند انسانهایی با توانمندی بالاتر و بیشتری خواهند بود و بهراحتی تصمیمگیری میکنند. اینگونه افراد بدون فکرکردن میتوانند یک فکر عالی و خوب ارائه کنند و این براساس تجربیات گذشته است و در کودکان تا حدودی براساس تصویر ذهنی آنان میباشد. اگر تصویر ذهنیای که ما به کودک ارائه میکنیم خوب باشد بداههپردازی او کاملاً مثبت خواهد بود. در مورد نقش اسطوره در بداههپردازی باید گفت: با توجه به اینکه اسطوره در ذات میباشد براساس تحقیقات اسطوره بخشی از ناخودآگاه جمعی ماست. یعنی در اصل اگر ما اسطوره را به عنوان قسمتهای کهن عمومی رفتار انسانی در نظر بگیریم پیوسته ناخودآگاههای جمعی ما را تحت تأثیر خودشان قرار میدهند. به همین دلیل اسطورهها در بستر اصلی اندیشه، تفکر و رفتار را تحت تأثیر قرار میدهند. چون بداهه با اندیشه، تفکر، رفتار، عاطفه ارتباط متقابل دارد پس این ارتباط یک ارتباط ریشهای است. به همین دلیل هر چقدر ناخودآگاه جمعی یک انسان قویتر، مسلطتر، گستردهتر و دامنهی بروز بیشتری پیدا کند، بداهه و در نتیجه بداهههای ریشهای یا اسطورهای بداهه افزوده خواهد شد. توصیفها، استعارهها و سمبلها و هر چیزی که انتزاع و تفکر انتزاعی را در بداهه مطرح میکند دارای ریشهای در اندیشهها و عواطف اسطورهای ماست. به همین دلیل در جمعیتشناسی، جامعهشناسی، روانشناسی و مردمشناسی و تاریخ تمدنها بداهه بیشتر در اقوامی به چشم میخورد که صفاتی مثل شجاعت، ابراز وجود، جهانگشایی، جهان شمولی، جاودانگی، گیرایی، نفوذناپذیری و تغییرپذیری را در خود داشتند. در تحلیل این موضوع باید بدانیم که بیشترین سهم بداهه در بداهه به خودآگاه اختصاص دارد و آن خودآگاهی است که حالت روان پیدا کرده شخص، خودِ خودش را به سادگی بروز میدهد و تمام قابلیتها و عواطف و ترکیب کلمات، تجسم فکر و نمادهای فکری خود را ابراز میکند. اصل هفتم در بداههپردازی اصل، ابراز وجود است. کسانیکه از توانمندیهای ابراز وجود بالا در بداهه برخوردار هستند در واقع در مرحلهی بالایی از رشد قرار دارند. بداههپردازی به فرد کمک میکند تا بتواند از طریق ابراز وجود کردن جایگاه خویش را در جامعه ارتقاء دهد. پس یک رابطهی تنگاتنگ بین بداههپردازی و ابراز وجود، وجود دارد. در نتیجهگیری باید گفت که کسی که بیشتر توان ابراز وجود داشته باشد یعنی بیشتر از بداهه استفاده میکند و برعکس هر کسی که کمتر توان ابراز وجود داشته باشد کمتر از بداههپردازی استفاده میکند. ۱) اصول بداهه در اصل همان اصول تعلیم و تربیت و رشد فرهیختهسازی جامعه و فرد است. ۲) اصول بداهه به اصول پرورش استعدادهای انسانی نیز برمیگردد بنابراین اصول مشترکی که بین پرورش استعدادهای انسانی و تعلیم و تربیت وجود دارند جزء اصول بداهه محسوب میشوند. ۳) اصل آزادگذاری خویشتن در ابراز اندیشه، ابراز احساسات، ابراز عاطفه یکی از اصول زیربنایی بداههپردازی است. ۴) ایجاد تکنولوژی آموزشی زمینهساز در پیدایش بداهه است. ۵) اصل وجود سرایت و الگوهای محیطی و فضاهای محیطی در پرورش بداهه از دیگر اصولی است که میتواند زمینهی بداههپردازی را به شدت افزایش دهد. ۶) اصل ارتباط انسانی و روابط سیال و اصیل از دیگر اصولی است که میتواند زمینهی پرورش بداهه را ایجاد نماید. ۷) هیجانپذیری و مدیریت هیجان، ایجاد فضاهای هیجانی و زمینههای تخریبی هیجانی در جامعه، خانواده و شرایط آموزشی از دیگر اصول بسترساز و زمینهساز بداههپردازی و افزایش بداهه است. ۸) مقاومتهای فنی، ادراکی، انسانی، سه مقاومت هستند که زمینههای پرورش بداهه را بیشتر میکنند. بداههپرداز کسی است که به جای اندیشیدن به دیگران خود را در مقابل دیگران آزاد میگذارد تا بتواند آزمایش کند حتی اگر خطا کند میخواهد به این نتیجه برسد که توان انجام خطای قطعی را دارد یا نه. ۹) در برنامهریزی آموزشی و تربیتی باید بداهه را به عنوان یک اصل کارکردی در ارزشیابی در نظر بگیرند و هیچ نوع ارزشیابی به غیر از ارزشیابی مبتنی بر تفکر و اگر نمیتواند این کارکرد را مورد سنجش قرار دهد. ۱۰) اصل بداهه براساس تمثیل است، یعنی توانمندی فرد در تمثیل در بداههپردازی ارائه میگردد. ما در هر جامعهای باید سه دوره از انقلاب را طی نماییم تا بتوانیم به تعالی برسیم. اولین انقلاب انقلاب سیاسی اجتماعی است که مردم در آن ساختار قدرت را به هم میزنند تا براساس یک ساختار جدید، قدرت انسانها در یک رابطهی اجتماعی قرار بگیرد رابطهای که تازه باشد تا از آن هویتیابی کنند چون در روابط قدیمی خود احساس گمگشتگی میکنند و هویت خود را در خطر میبینند. دومین انقلابی که تجربه میکنند انقلاب فرهنگی است. در انقلاب فرهنگی به نوعی مفاهیم، ارزشها، معانی، دیدگاهها و برداشتهای انسانها دستخوش تغییر قرار میگیرد مثلاً مفهوم آموختن از اندوختن دور میشود. میگویند هر فردی که زیاد اندوخت فردآموخته و فرهیختهای نیست. اگر کسی واقعیتها را بیشتر حس کند و زندگی و اطرافش را درک کند اوست که بهتر به نتیجه رسیده است. مرحلهی سومی که هر انقلاب برای پایداریش نیاز دارد این است که بعد از انقلاب اجتماعی و فرهنگی به انقلاب فردی و روحی برسد. یعنی افراد باید در این مرحله سعی در تغییر خودشان داشته باشند نه جایگاه اجتماعی و ساختار قدرت و یا حتّی فرهنگشان. پس بداهه به نوعی انقلاب فردی است، که هر فردی باید این انقلاب در درونش رخ دهد. بداهه یعنی خودت یعنی آنچه که از شخص میتراود، به بار مینشیند، به نتیجه میرسد، بروز پیدا میکند و توجه مییابد. اگر فرد برخلاف آنچه گفته شد، باشد و صرفاً تقلید کند و الگوبرداری نماید این ضدبداهه است و این یعنی از بین رفتن هویت فردی که فرد دیگر خودش نیست. در موضع فرهنگ و هنر، بداهه ما را به سوی اینکه خودمان باشیم سوق میدهد. نقاشی و شعر و موسیقی و اثر هنری ما از آنِ خودِ ما باشد. فرهنگ و دیدگاه ما برآمده از خودِ ما باشد. باید در وجود ما حسی وجود داشته باشد تا ما بتوانیم به گذشتهی اصیل خود وصل باشیم. ما اگر چیزی به نام تحوّل را در نظر بگیریم با بداهه شدیداً در ارتباط است چون بداهه انسان را حیرتزده میکند و با تغییر و تکامل و توسعه در ارتباط است. انقلاب فرهنگی چیزی جز توسعه و تکامل در ساختارهای فرهنگی و هنری جامعه نیست. اگر ما نتوانیم یک تولید فرهنگی هنری داشته باشیم یعنی نتوانستهایم پیام ریشهداری داشته باشیم. اگر پدیدهای به نام فراتر از حس معمول در فرد ایجاد شود چیزی به نام فراشناخت، فرافهم، فرامعرفت، فرادرک، فراشخصیت در او بهوجود خواهد آمد. اگر عناصر گوناگونی را در بحث اخلاق جامعه، هنر جامعه، فرهنگ جامعه، تجارت جامعه، در نظر بگیریم میبینیم همهی اینها به اصل اصیل آفرینندگی درونی که همان بداهه است رجوع میکند و اگر بداهه وجود نداشته باشد انسان نمیتواند پاسخگو باشد. در یک جامعه یکرنگی، صداقت، سادگی، سلامت و احساس آرامش همه تجلّیات یک انقلاب فرهنگی است و باید ایجاد گردد. نهایتاً ما در بداهه به آفریدنِ آفریدن میرسیم. اینگونه انسانها خستگیناپذیرند و پیوسته شاد و فعّال هستند.منبع: پژوهشگاه فرهنگ و هنر اسلامی حوزه هنر
#فرهنگ و هنر#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 472]
صفحات پیشنهادی
بداهه در هنر(2)
بداهه در هنر(2) وقتی بحث از بداهه میباشد و قصد ما این است که بداهه صحبت کنیم باید کار بداهه را با بداهه آغاز کرد، همه بداههپرداز هستند، موسیقیدانهای قدیمی، زندگی و ...
بداهه در هنر(2) وقتی بحث از بداهه میباشد و قصد ما این است که بداهه صحبت کنیم باید کار بداهه را با بداهه آغاز کرد، همه بداههپرداز هستند، موسیقیدانهای قدیمی، زندگی و ...
بداهه در هنر
بداهه در هنر چکیده مطالب سلسله مباحث هنر وقتي بحث از بداهه ميباشد و قصد ما اين ... دو ديدگاه در مورد انسانهاى خلاق و غير خلاق عنوان ميكنند1ـ ديدگاه روانكاوى 2ـ ديدگاه ...
بداهه در هنر چکیده مطالب سلسله مباحث هنر وقتي بحث از بداهه ميباشد و قصد ما اين ... دو ديدگاه در مورد انسانهاى خلاق و غير خلاق عنوان ميكنند1ـ ديدگاه روانكاوى 2ـ ديدگاه ...
هنر عامل تقويت هويت اسلامي و خلاقيت جوانان ايراني است
بداهه در هنر(2) وقتی بحث از بداهه میباشد و قصد ما این است که بداهه صحبت کنیم ... تئوریها تا سی سال پیش بر این اعتقاد بودند که بداههپردازی، بداهه، خلاقیت و .
بداهه در هنر(2) وقتی بحث از بداهه میباشد و قصد ما این است که بداهه صحبت کنیم ... تئوریها تا سی سال پیش بر این اعتقاد بودند که بداههپردازی، بداهه، خلاقیت و .
بداهه در هنر
بداهه در هنر-وقتي بحث از بداهه مي باشد و قصد ما اين است كه بداهه صحبت كنيم بايد كار بداهه را با بداهه آغاز كرد. همه بداهه ... 2- فعاليت هايي كه به عنوان بداهه شناخته شده اند.
بداهه در هنر-وقتي بحث از بداهه مي باشد و قصد ما اين است كه بداهه صحبت كنيم بايد كار بداهه را با بداهه آغاز كرد. همه بداهه ... 2- فعاليت هايي كه به عنوان بداهه شناخته شده اند.
بداهه نداریم
بداهه در هنر(2) همانطور که قبلاً ذکر شد بداهه پدیدهای است که برای آن از قبل آمادگی نداریم و بدون اینکه ساختار و سازماندهی قبلی به ذهن داده باشیم، شروع به پدیدآوردن ...
بداهه در هنر(2) همانطور که قبلاً ذکر شد بداهه پدیدهای است که برای آن از قبل آمادگی نداریم و بدون اینکه ساختار و سازماندهی قبلی به ذهن داده باشیم، شروع به پدیدآوردن ...
برگزاری جلسات هنر، اندیشه و ادب در حوزه هنری
برگزاری جلسات هنر، اندیشه و ادب در حوزه هنری-اخبار ادبی و هنری 2 شهریور ... به گزارش ایسنا، روان شناسی و عصب شناسی، بداهه پردازی، بداهه، خلاقیت و آفرینش های ...
برگزاری جلسات هنر، اندیشه و ادب در حوزه هنری-اخبار ادبی و هنری 2 شهریور ... به گزارش ایسنا، روان شناسی و عصب شناسی، بداهه پردازی، بداهه، خلاقیت و آفرینش های ...
قدرت الله عاقلى در گفت و گو با حيات نورياضت، بداهه هنرى مىآورد
قدرت الله عاقلى در گفت و گو با حيات نورياضت، بداهه هنرى مىآورد-قدرت الله عاقلى در گفت و گو ... مجسمه سازى ايران امروز چنين است برايمان مىگويد و اينكه جوانان بايد باور كنند در هنر بداهه معنا ندارد. ... اين تاملى بود كه من در 2 سال اخير با آن درگير بودم.
قدرت الله عاقلى در گفت و گو با حيات نورياضت، بداهه هنرى مىآورد-قدرت الله عاقلى در گفت و گو ... مجسمه سازى ايران امروز چنين است برايمان مىگويد و اينكه جوانان بايد باور كنند در هنر بداهه معنا ندارد. ... اين تاملى بود كه من در 2 سال اخير با آن درگير بودم.
ارحام صدر صاحب سبك طنز و استاد بداهه گويي بود
ارحام صدر صاحب سبك طنز و استاد بداهه گويي بود خبرگزاري فارس: رئيس سازمان صدا و سيماي مركز ... داشت: درگذشت اين هنرمند ارزشمند ضايعه جبران ناپذيري بود كه بر اهالي تئاتر و هنر شهر اصفهان وارد شد. ... بازیگر هری پاتر به 2 سال زندان محکوم شد!
ارحام صدر صاحب سبك طنز و استاد بداهه گويي بود خبرگزاري فارس: رئيس سازمان صدا و سيماي مركز ... داشت: درگذشت اين هنرمند ارزشمند ضايعه جبران ناپذيري بود كه بر اهالي تئاتر و هنر شهر اصفهان وارد شد. ... بازیگر هری پاتر به 2 سال زندان محکوم شد!
بررسي «خلاقيت در شيوه بداهه سازي» در حوزه هنري
20 آگوست 2008 – بررسي «خلاقيت در شيوه بداهه سازي» در حوزه هنري-بررسي «خلاقيت در شيوه ... خلاقيت در شيوه بداهه سازي » با حضور دكتر مرتضي حيدري پژوهشگر هنر و عضو ... اين همايش از ساعت 30/16 در تالار شماره 2 انديشه حوزه هنري واقع در تقاطع ...
20 آگوست 2008 – بررسي «خلاقيت در شيوه بداهه سازي» در حوزه هنري-بررسي «خلاقيت در شيوه ... خلاقيت در شيوه بداهه سازي » با حضور دكتر مرتضي حيدري پژوهشگر هنر و عضو ... اين همايش از ساعت 30/16 در تالار شماره 2 انديشه حوزه هنري واقع در تقاطع ...
نان بیار، بداهه ببر!
نان بیار، بداهه ببر!-نان بیار، بداهه ببر! انگشتشمار هستند روستاها و شهرهایی كه تولیدات هنریشان از خودشان معروفتر باشند. اما جوشقان و كامو، 2 روستایی كه چند وقت ...
نان بیار، بداهه ببر!-نان بیار، بداهه ببر! انگشتشمار هستند روستاها و شهرهایی كه تولیدات هنریشان از خودشان معروفتر باشند. اما جوشقان و كامو، 2 روستایی كه چند وقت ...
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها