واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: حالات مؤمن در روابط اجتماعي
لینک های صوتی مرتبط را اینجا ببینیدقبل از ورود به این بحث، ذکر مقدمهای ضروری است: مؤمنان با یک واقعیت خارجی روبرو هستند و آن اینکه همه اعضای جامعهای که مؤمن در آن زندگی میکند مانند او، با ایمان نیستند، خواه ناخواه، مؤمن با غیر مؤمنان و غیر مسلمین تماس و روابطه دارد.از این رو، باید رابطهاش را با مؤمنان و کفار جامعه بر اساس اصول و عملی مشخص تنظیم کند.1.محبت به مؤمنان و شدت نسبت به کفار: قرآن میفرماید: مناسبات مؤمن با مؤمنان باید بر اساس محبت، دلسوزی و گذشت باشد اما در برابر کفارنباید بر اساس محبت و ولایت باشد .بلکه باید بر اساس شدت و سطوت برخورد شود در سوره فتح میخوانیم:«محمد رسول الله و الذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم» (1)پیامبر و مؤمنانی که با وی هستند، در برابر کفار غلیظ و شدید و در میان خود مهربان و با گذشت هستند.از نظر قرآن، مؤمن خودسرانه عمل نمیکند و پایبند مشورت با مؤمنان است.این دستور، یک اصل کلی در روابط اجتماعی مؤمنان است که حقوق مؤمنان نباید نادیده گرفته شود.البته، مشورت نسبت به مؤمنان است نه کفار.در دنباله آیه فوق پس از آنکه فرمود: «پروردگار را اجابت میکنند و نماز برپای میدارند» ، بلافاصله میفرماید:«و امرهم شوری بینهم و مما رزقناهم ینفقون (2)کارهاشان را بر اساس مشورت انجام میدهند و از آنچه ما روزیشان کردهایم انفاق میکنند .مراد از «امر» در اینجا، کار شخصی نیست، مربوط به کل جامعه است.البته، کارهایی که به مشارکت مؤمنان باز میگردد نیز مشمول آیه است، مثلا در کوچهای که چند مؤمن در آن زندگی میکنند، امور کوچه میان آن مؤمنان به شور اداره میشود.هر امری که مؤمن دیگری در آن حق دارد، مشمول مشورت است و نباید خودسرانه عمل شود.2.ولایت متقابل: ارتباط مؤمنان با یکدیگر دو محور دارد: محور اول محبت است که پشتوانه ارتباط مؤمنان است.محور دوم، ولایت و سرپرستی است.مؤمنان در بین خود، رابطه سرپرستی متقابل دارند.برای مثال، رابطه میان پدر و فرزند، یا مادر و فرزند را در نظر بگیرید، رابطه جمعی است و بر دو اساس استوار است، پدر یا مادر در عین این که فرزندانشان را دوست دارند، سمت سرپرستی آنان را نیز دارند.سرپرستی در اینجا ریشه در محبت دارد.عشق اولیا به فرزندان موجب میشود تا بر اعمال آنان مراقبت و نظارت داشته باشند و این اصل تنها شامل پدر و مادر نمیشود، هر کسی که به دیگری علاقهمند است، از شخص مورد علاقه، محافظت و مراقبت میکند.این مراقبت و یا محافظت در دو حیطه دفع ضرر و جلب منفعت صورت میگیرد.یعنی او را به سوی منافع خودش ارشاد و هدایت میکند و از مضرات باز میدارد.مؤمنان به دلیل کمال محبتی که بینشان برقرار است، حق سرپرستی و ولایت بر یکدیگر پیدا میکنند.فقها میفرمایند ولایت، امری جعلی است، یعنی از جعل شارع مقدس پدید میآید.البته، این جعل پشتوانه و تکیهگاهش «محبت» است.شارع مقدس بر این مبنا، یک سلسله احکام را جعل فرموده است.در سوره توبه میخوانیم:«و المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض» (3)مردان مؤمن و زنان مؤمن نسبت به یکدیگر ولایت دارند.هر مؤمنی نسبت به مؤمن دیگر (اعم از مرد و زن) سمت سرپرستی پیدا میکند. «ولی» هم به معنی سرپرست است و هم به معنای دوست.دوستی باعث جعل ولایت است.مقتضای این دوستی چیست؟ نظارت و مراقبت.از اینجاست که حکم امر به معروف و نهی از منکر منشأ مییابد.در دنباله آیه شریفه آمده است:«یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنکر» (4)امر به معروف و نهی از منکر میکنند.امر به معروف و نهی از منکر مترتب بر همان ولایت است.امر به معروف یعنی هدایت و ارشاد و نهی از منکر یعنی مراقبت از این جهت که خدای ناکرده مؤمن به بد و منکری گرفتار نشود .این رابطه، مخصوص مؤمنان است اما رابطه میان منافقین به عکس است.نه تنها محبت و دوستی در کار نیست بلکه بین ایشان دشمنی حکمفرماست.در همان سوره توبه میفرماید:«المنافقون و المنافقات بعضهم من بعض یأمرون بالمنکر و ینهون عن المعروف» (5)منافقین و منافقات هم از یک قماش هستند [اقتضای حال این گروه چیست؟] امر به منکر و نهی از معروف میکنند.مؤمنان بر خلاف منافقین، نسبت به یکدیگر کاملا حالت مراقبت و دلسوزی دارند.اگر یکی از آنان مشاهده کرد که برادر یا خواهر مؤمنش دچار لغزش شده است بی تفاوت نمینشیند، همان گونه که پدر از لغزش و خطایفرزندش رنجور میشود.روشن است که نهی از منکر مراتب و شرایطی دارد.3.اطاعت الهی و ولایی: از ویژگی آثار مؤمنان در مناسبتهای اجتماعی، اطاعة الله و اطاعة الرسول است.شایان توضیح است که ما دو صنف احکام داریم:در یک صنف از احکام، رسول الله (ص) واسطه خدا با بندگان است و دستورهایی را ابلاغ میکند .اجرای این نوع دستورها، اطاعة الله است مثلا پیامبر (ص) واسطه ابلاغ دستور نماز بوده است.اگر ما نماز خواندیم، اطاعت از خدا کردیم.در صنف دیگر احکام، رسول الله (ص) واضع است از قبیل: امر به جنگ و بسیج سیاسی اجتماعی جامعه و قضاوت.البته چون خداوند فرموده: از رسول الله (ص) اطاعت کنید، اطاعت از رسول، به اطاعت از خدا باز میگردد.در نتیجه، مؤمن هرگز میان اطاعة الله و اطاعة الرسول تفاوت قائل نمیشود.لهذا در ادامه آیهای که شرح داده شد، آمده است:«و المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکر و یقیمون الصلوة و یؤتون الزکوة و یطیعون الله و رسوله اولئک سیرحمهم الله» (6)مردان و زنان مؤمن نسبت به یکدیگر ولایت دارند، امر به معروف میکنند و نهی از منکر مینمایند، نماز بپا میدارند و زکوة میدهند و اطاعت خدا و رسولش را مینمایند.بزودی خدا اینان را مشمول رحمت خود قرار خواهد داد.از این آیه نتیجه میشود که مؤمن نه تنها به احکام فردی ملتزم است که در امور اجتماعی، سیاسی، حکومتی نیز موظف به مشارکت و تکالیفی است که باید بدانها پایبند باشد. منبع سایت حضرت آیت الله شیخ مجتبی تهرانیتنظیم برای تبیان حسن رضایی گروه حوزه علمیه1.سوره فتح، آیه .292.سوره شوری، آیه .383.سوره توبه، آیه .714.همان.5.سوره توبه، آیه .676.سوره توبه، آیه .71
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 318]