تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 18 تیر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):بهترين اعمال، خداشناسى است، زيرا با وجود علم و معرفت، عمل، كم يا زياد تو را سود مى...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

ثبت نام کلاسینو

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805496306




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گنج درویش


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: گنج درویش
گنج درویش
در روزگاران گذشته دزدی بود که هر شب به سراغ خانهای میرفت و دار و ندارش را با خود میبرد. شبی در بازی یافت. به آرامی وارد خانه شد. اما خانه ،چه خانه، ویرانهای بیش نبود. نه فرشی، نه چراغی، نه پولی، نه بساطی، نه رختی، نه لباسی، سقف ریخته و دیوارها شکافته.در گوشهی خانه درویشی بیخبر از همه جا به خواب رفته بود و لنگ پارهای به سر کشیده بود. دزد هر چه گشت چیزی نیافت. پس آن لنگ پاره را برداشت و پا به فرار گذاشت. اما هنگام فرار پایش به در گیر کرد و بر زمین افتاد. به صدای افتادن او  درویش از خواب بیدار شد و شروع کرد به سر و صورت خود زدن که ای وای دزد آمد و مال و اموالم را برد. هر چه را که عمری جمع کرده بودم غارت کرد. ای خدا به دادم برس که دزد هر چه داشتم برد. مگر امشب پاسبانی در این شهر نبود. الهی که با سر به چاه بیفتد.دزد که این سخنان را شنید خشمگین شد و بازگشت.لنگ پاره را به زمین انداخت و گفت: ای دروغگو تو مگر جز این لنگ پاره چیز دیگری هم داری؟ تو از من هم دزدتری که اینچنین دروغ میگویی. بدبختی  از در و دیوار خانهات میبارد. از کدام مال و اموال سخن میگویی؟درویش گفت: از همهی مال و اموال این دنیا من همین یک لنگ را داشتم. شب لحافم بود و روز قبایم. گاهی برایم فرش بود و گاه حصیر. گاهی چون پرده از در آویزان میکردم. در زمستان پوستینش میکردم و در هر صبح و شام سفرهام بود.برگرفته از دیوان پروین اعتصامی تنظیم: بخش کودک و نوجوان************************************مطالب مرتبطغش نکنی! نقل و نمک چون آشیان لک لک آزاد آزادم،اما کجا بخوابم؟ آدم خیر خواه زنبورهای ریاضی‏دان مرد ناشناس





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 343]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن