محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846674301
من در برابر خودم مسوولم
واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: جام جم آنلاين: قبول مسووليت در قبال خويشتن با اين فرض شروع ميشود كه من در نهايت مسوول شرايط وجودي خود هستم، اين بدان معناست كه كسي نيست در اينجا به من خدمت كند، از من مراقبت كند يا نيازهايم را برطرف سازد. اين در ضمن بدان معناست كه اگر من به همكاري ديگران نياز داشته باشم تا به هدفهايم برسم بايد به آن دلايلي معنيدار و منطقي بدهم كه سود و نيازهاي آنها را رعايت كند و خواستههاي من باري بر دوش ديگران نيستند. مسووليت در قبال خود يعني بايد پاسخگوي انتخابها، تصميمات و رفتار خود باشم. من مسوول اعمال و رفتار خود هستم. مسوول نتايج اعمال خود هستم. وقتي اقدامي را انتخاب ميكنم كه بتوانم پيامدهاي آن را پيشبيني كنم، نتايج را هم انتخاب كردهام و اين حقيقت را ميپذيرم. يعني من مسوول طرز برخورد خود با همسر، فرزند، همكاران و كساني هستم كه با آنها معاشرت ميكنم. اگر با آنها برخورد بدي داشته باشم، نميتوانم ادعا كنم كه آنها مرا به انجام اين طرز برخورد مجبور كردند. اگر بدرستي رفتار كنم، مسووليت در قبال خود بدين معناست كه من پاسخگوي نقطهنظرها و ارزشهايي هستم كه از آنها در زندگي خود استفاده ميكنم. شايد برخي افراد تصور كنند پذيرفتن مسووليت در قبال خود اين است كه همه نيازها و خواستههايمان را شخصا برآورده سازيم. بايد گفت پذيرفتن مسووليت در قبال خود با خودكفايي كامل و بيچون و چرا يكي نيست. ما در بسياري از موارد به يكديگر احتياج داريم و نميتوانيم اين نياز را منكر شويم. در واقع افراد همان طور كه بايد بدانند در قبال چه چيزي مسوول هستند اين را هم بايد بدانند كه در قبال چه چيزي مسوول نيستند. انسانها مسوول انتخابها و اعمال خود هستند. اما مسوول انتخابها و اعمال ديگران نيستند. فرد ميتواند روي ذهن ديگران تاثير بگذارد. اما نميتواند ذهني را كنترل كند. دانستن اين كه چه چيزي به من مربوط است و چه چيزي به من مربوط نيست نيز موضوعي است كه اهميت بسياري دارد. اغلب اوقات در رابطه ميان والدين و فرزندانشان شاهد اين ماجرا هستيم. گاه پدر و مادر خودشان را عذاب ميدهند زيرا به رغم آن كه تمام تلاش خود را كردهاند، فرزندانشان به آن شكلي كه آنها ميخواهند رشد نميكنند. والدين در اينجا احساس گناه ميكنند چرا كه آنها به اشتباه تصور ميكنند از قدرتي برخوردارند كه ميتوانند روي انتخابهاي فرزندانشان تاثير بگذارند. گاه اين مشكل در روابط زن و شوهر نيز وجود دارد. ممكن است زني از اين ناراحت باشد كه به رغم همه تلاشهايش، شوهرش عادات بد خود را ترك نميكند، يا مثلا مردي از اين ناراحت باشد كه به رغم همه تلاشهايش زنش همچنان تابع تفكرات منفي خود است. ممكن است هر دوي اين زن و شوهر ناراحت باشند زيرا گمان ميكنند كه نميدانند به يكديگر چه بايد بگويند و هر دو به اراده خود معتقدند اما به اراده همسرشان اعتقادي ندارند. افراد بايد بياموزند كه كنترلي روي اذهان و زندگي ديگران ندارند. همه ما در مواقعي تحت تاثير نيروهاي (سياسي، اقتصادي، محيطي و ژنتيكي) هستيم كه ما آنها را انتخاب نميكنيم و اين نيروها بر شرايط ما تاثيرگذارند، براي نمونه، در شرايط نامناسب اقتصادي نميتوانيم درباره اخراج خود از كار تصميم بگيريم، اما درباره اينكه بعد از اخراج چه ميخواهيم بكنيم امكان انتخابهاي فراوان داريم. ميتوانيم دنبال شغل ديگري بگرديم، ميتوانيم تلاش كنيم براي خودمان كار كنيم يا ميتوانيم تسليم ياس و نوميدي شويم و غيره. به همين شكل ميتوان تاكيد كرد كه گاه وقايعي براي اشخاص اتفاق ميافتد كه اشخاص بيآنكه تقصيري داشته باشند، آسيب ميبينند و متضرر ميشوند بنابراين نميتوان گفت من مسوول همه آن چيزهايي هستم كه تجربه ميكنم و اين درست نيست كه ادعا كنيم افراد داراي كنترل نامحدود درباره زندگيشان هستند. مسوول در برابر تحقق خواستههاي خود ما انسانها وقتي كمسن و سال هستيم، به طور طبيعي پدر و مادر را مسوول مراقبت از خود ميدانيم. ما خواستههاي خود را مطرح ميكنيم و اميد داريم پدر و مادرمان اين خواستهها را برآورده سازند. اما وقتي بالغ ميشويم، اغلب به اين نتيجه ميرسيم كه مسوول دستكم برخي از خواستهها و اميال خود هستيم. اغلب ما ميآموزيم اگر خواهان غذا، لباس يا حتي يك خودروي جديد هستيم بايد درآمدي كسب كنيم تا بتوانيم آن را خريداري كنيم. بالغي كه هرگز اين مطلب را نياموزد، در واقع نابالغ است زيرا قرار بر اين است. كه بزرگترها بتوانند خود را تامين كنند. البته نميتوان منكر اين شد كه اغلب اوقات دستيابي به خواستههاي ما بستگي به همكاري و مشاركت ديگران دارد. براي مثال، فردي ممكن است بدون همكاري و مشاركت شريك زندگياش به نتايج دلخواه نرسد. در اينجا بايد به اين مهم توجه داشته باشيم كه اگر هدف ما لازمهاش مشاركت و همكاري ديگران باشد بايد به منافع و علايق آنها هم احترام بگذاريم. به عبارت ديگر بايد ارزشهايي را ارائه كنيم كه براي ديگران معنيدار و انگيزهدهنده باشد چرا كه كسي صرفا براي خدمت كردن به ما زندگي نميكند. شايد بتوان گفت يكي از دلايل اصلي ناراحتي و ناخشنودي اشخاص اين است كه دنبال يك ناجي ميگردند تا مسائلشان را حل كند و خواستههاي آنان را برآورده سازد. ما بايد ياد بگيريم و به خود بقبولانيم كه كسي قرار نيست از راه برسد، كسي قرار نيست ما را نجات بدهد، كسي قرار نيست مسائل ما را حل كند و زندگي را مطابق ميل ما سازد. اگر ما كاري نكنيم، چيزي بهتر نميشود. در واقع امتياز بزرگ اين مطلب كه كسي از راه نميرسد اين است كه قدرت را به ما باز ميگرداند. تا زماني كه ما به ديگران قدرت بيش از اندازه بدهيم و آنها را بزرگ كنيم و فرض را بر اين بگذاريم كه ديگران قادرند ما را نجات دهند، از قدرت و توانمندي خود كاستهايم و با اجتناب ورزيدن از قبول مسووليت در قبال خود، خود را در شرايط انفعالي و ياس و درماندگي قرار ميدهيم. كاملا مشخص است كساني كه در قبال موفقيت خود مسووليت بيشتري به عهده ميگيرند، زندگي بهتري پيدا ميكنند و از كساني كه مسووليتها را به گردن ديگران مياندازند به موفقيتهاي بيشتري دست پيدا ميكنند. پس بايد بدانيم كه: ما مسوول باورها و ارزشهاي خود هستيم: معناي اين جمله اين است كه قبل از هر چيز ما مالكيت باورها و ارزشهاي خود را ميپذيريم. به عبارت ديگر ميپذيريم كه آنها از آن ما هستند. بسياري از ما، از منطق واقع در پس اعمال خود بياطلاع هستيم. براي مثال در بسياري از مواقع بيآن كه متوجه باشيم از جنس مخالف خود بدگويي ميكنيم يا در بسياري از مواقع رفتارهاي تكانهاي داريم و نيازي هم احساس نميكنيم كه ريشههاي اين رفتارها را بررسي كنيم. اگر فكر نكنيم، اگر افكارمان را وارسي نكنيم، نميتوانيم در سطح آگاهي مطلوب به سر ببريم، به همين سبب برايمان دشوار است كه براي باورها و ارزشهايمان قبول مسووليت كنيم و آنها را معين شده ارزيابي نماييم. انسان مسوول در اين زمينه سعي ميكند باورها و ارزشهاي هوشمندانه داشته باشد به طوري كه بتواند درباره آنها فكر كند و در شرايط كنترلي بيشتري قرار بگيريد. متاسفانه بايد گفت طرز تربيت و آموزشهاي بسياري از اشخاص به گونهاي است كه اهميت يا حتي امكان اين فرآيند را آموزش نميدهد. پذيرفتن مسووليت درقبالخود با خودكفايي كامل و بيچون و چرا يكي نيست. ما در بسياري از موارد بهيكديگر احتياج داريم و نميتوانيمايننياز را منكر شويمما مسوول احساسات و عواطف خود هستيم: اصولا وقتي براساس احساسات و عواطف خود رفتار ميكنيم، اغلب معتقديم كاري كه كردهايم كموبيش از سر ناچاري بوده است و اين كه آن احساس و عاطفه رفتار ما را مشخص ميكند. ممكن است متوجه نباشيم يا نخواهيم بدانيم كه در اين جا هم با وجود احساسات و عواطف باز هم پاي يك انتخاب يا تصميمگيري در ميان بوده است. اگر بدانيم و متوجه باشيم يا بياموزيم كه ما در قبال اعمال و رفتار خود مسووليت داريم، اين امكان وجود دارد كه رفتار كمتر تكانهاي را به نمايش بگذاريم و بيشتر روي رفتارمان فكر كنيم؛ اما اگر بر اين باور باشيم كه صرفا براساس احساسات خود بايد رفتار كنيم، اگر براين باشيم كه بايد بدون داوري و انديشه مطابق احساسات خود رفتار كنيم، در اين صورت تبديل به يك انسان بدون توجه و تابع احساسات ميشويم. ما مسوول رفتار با ديگران هستيم: در واقع ما بايد به ياد داشته باشيم كه مسوول رفتار عقلاني يا غيرعقلاني خود با ديگران هستيم، مسوول احترام گذاشتن يا بياحترامي كردن به ديگران هستيم، مسوول رفتار منصفانه يا غيرمنصفانه، مسوول مهرباني يا نامهرباني، مسوول ايستادن بر سر قول و قرار يا شكستن قول و قرارهاي خود با ديگران و مسوول سخاوت و خست خود در قبال ديگران هستيم. اگر ما از شأن و مقام فرزندمان حمايت ميكنيم يا به اين دليل كه از سروصداي فرزندمان كه در حال بازي است، خوشمان نميآيد، بر صورت او سيلي ميزنيم، مسووليتش به عهده خود ماست. اگر در اين حالت بگوييم «او مرا وادار كرد چنين كاري بكنم» از زير بار مسووليت شانه خالي ميكنيم. در واقع اينها دروغهايي هستند كه اشخاص براي توجيه رفتار خود از آن استفاده ميكنند. ما به عنوان انسان بالغ در اغلب موارد درباره كاري كه ميكنيم و رفتاري كه با ديگران داريم، امكان انتخاب داريم و نميتوانيم براي توجيه رفتار خود مثلا بگوييم «او پا روي اعصاب من گذاشت» يا «تقصير او بود كه من...» اگر ما نخواهيم حق انتخاب خود را به رسميت بشناسيم، به خود و به ديگران اين پيام را ميدهيم كه مسوول نبوديم، اين كه امكان انتخاب نداشتيم و مجبور بوديم آن كار را بكنيم. ما در قبال اولويتهاي زماني خود مسوول هستيم: شايد بتوان گفت مسووليت در برابر زمان، اصوليترين موضوع در زندگي ماست كه بيش از همه مورد سوءاستفاده قرار ميگيرد. گاه ما وسوسه ميشويم با زمان مانند يك دشمن رفتار كنيم و به اين نياز خود كه حق انتخاب داشتن است بهايي نميدهيم حال آن كه در اين مورد مسووليت داريم. انتخابها و تصميمات ما مشخص ميكنند آيا زمان و انرژي ما منعكسكننده ارزشهاي مورد نظر ما هستند يا با آنها غيرهمخوان ميباشند. براي مثال ممكن است مادري بگويد فرزندانش براي او بسيار باارزشند، اما بخش اعظم وقت خود را صرف خريد با دوستانش بكند يا با آنها تفريح داشته باشد و تنها اندك زماني از فرصت خود را صرف فرزندانش بكند. اگر ما بروشني بدانيم كه اولويتبندي كردن زمان به انتخاب خود ماست و مسووليت خود ما به حساب ميآيد، بهتر ميتوانيم كشمكشها را اصلاح كنيم. اجتناب از قبول مسووليت در قبال خود از جمله شرايطي كه مانع از مسووليتپذيري اشخاص ميشود، اين است كه به آنچه آنها ميبينند و به آنچه آنها ميدانند، توجه نكنيم. در زندگي تجاري و حرفهاي و حتي در زندگي شخصي يكي از راههايي كه از مسووليت اجتناب ميكنيم، تظاهر به جهل و عدم آگاهي است. موقع صحبت كردن با كارمند، مشتري، شريك، همسر، فرزند، مراجع، عرضهكننده و... گاه به مواردي كه ممكن است برايمان اسباب دردسر شود، توجه نميكنيم و بعد وقتي مشكل از راه ميرسد فريادمان بلند ميشود كه «از كجا ميدانستم؟» و بعد خود را قرباني يك بدبياري به حساب ميآوريم. راه ديگر براي اجتناب از مسووليتپذيري اين است كه شرايط را زمينهساز مساله ميدانيم، مثلا ميگوييم «كسي به من نگفت چه كنم» يا «از كجا ميتوانستم بدانم كدام راه بهتر است.» روش ديگري براي اجتناب از مسووليت اين است كه كارمان را بيش از اندازه محدود ميكنيم: «اين كار من نيست.» مثلا كاركنان منفعل يك شركت متوجه بروز يك ايراد و اشتباه ميشوند، اما هيچ اقدامي نميكنند، چه رسد به اين كه بخواهند برايش راهحلي پيدا كنند. راه ديگر براي اجتناب از قبول مسووليت، روحيه «صبر كن و ببين» است يا به عبارتي «دير يا زود خودش درست ميشود» و از ديگر روشهاي طفره رفتن از مسووليت سرزنش كردن است. «تقصير من نيست، تقصير فلاني است.» اينكه برخي افراد يكديگر را متهم ميسازند و سرزنش ميكنند و گناه اشكالات را بر گردن يكديگر مياندازند، ميتوانيم اين را بگوييم كه شرايط و محيط اجتماعي وجود دارد كه در آن فراگيري مسووليت در قبال خود سادهتر است و از سوي ديگر، شرايط و محيطهايي هم وجود دارند كه فراگيري آموزش در قبال خود را دشوار ميكنند. در واقع نگرش مسووليت در قبال خود بايد از درون شخص در او ايجاد شود و اين را نميتوان از بيرون به كسي داد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 250]
صفحات پیشنهادی
من در برابر خودم مسوولم
من در برابر خودم مسوولم-چه وقت پاسخگوي تصميمات و رفتار خود هستيم من در برابر خودم مسوولم جام جم آنلاين: قبول مسووليت در قبال خويشتن با اين فرض شروع ميشود ...
من در برابر خودم مسوولم-چه وقت پاسخگوي تصميمات و رفتار خود هستيم من در برابر خودم مسوولم جام جم آنلاين: قبول مسووليت در قبال خويشتن با اين فرض شروع ميشود ...
وقتي همسرم را خودم انتخاب مي كنم!!!
من در برابر خودم مسوولم-جام جم آنلاين: قبول مسووليت در قبال خويشتن با اين ... وقتي اقدامي را انتخاب ميكنم كه بتوانم پيامدهاي آن را پيشبيني كنم، نتايج را هم .
من در برابر خودم مسوولم-جام جم آنلاين: قبول مسووليت در قبال خويشتن با اين ... وقتي اقدامي را انتخاب ميكنم كه بتوانم پيامدهاي آن را پيشبيني كنم، نتايج را هم .
همسرم با من رفتار مادرانه دارد
من در برابر خودم مسوولم-جام جم آنلاين: قبول مسووليت در قبال خويشتن با اين ... يعني من مسوول طرز برخورد خود با همسر، فرزند، همكاران و كساني هستم كه با آنها معاشرت ...
من در برابر خودم مسوولم-جام جم آنلاين: قبول مسووليت در قبال خويشتن با اين ... يعني من مسوول طرز برخورد خود با همسر، فرزند، همكاران و كساني هستم كه با آنها معاشرت ...
هر چه هست، هر که هست، خدا هست ...
من ماندهام، سرنوشتي موهوم، عاقبتي رو به خير... نميدانم اما هر چه هست، هر که هست، خدا هست و من و زندگي و دعا... شما هم رأی دهید ... من در برابر خودم مسوولم · نقش تخليه هيجان ...
من ماندهام، سرنوشتي موهوم، عاقبتي رو به خير... نميدانم اما هر چه هست، هر که هست، خدا هست و من و زندگي و دعا... شما هم رأی دهید ... من در برابر خودم مسوولم · نقش تخليه هيجان ...
محيط زيست - مردم جامعه ما نزديكبين شدهاند
من همه حرفهايم اين است كه در برابر محيط زيست مسوولم. چون مسوولم پس اين زباله را در دستان خودم نگه ميدارم يا زماني كه بستني ميخرم به فكر زبالهاش هم ميافتم. من ميخواهم ...
من همه حرفهايم اين است كه در برابر محيط زيست مسوولم. چون مسوولم پس اين زباله را در دستان خودم نگه ميدارم يا زماني كه بستني ميخرم به فكر زبالهاش هم ميافتم. من ميخواهم ...
درس نابی که این عکس به من و تو میدهد...؟!!
درس نابی که این عکس به من و تو میدهد...؟!!-درس های نابی که این ... بچههاي من آفريقاي من آماده پخش از تلويزيون است... با تلاش محققان كشورمان ... من در برابر خودم مسوولم ...
درس نابی که این عکس به من و تو میدهد...؟!!-درس های نابی که این ... بچههاي من آفريقاي من آماده پخش از تلويزيون است... با تلاش محققان كشورمان ... من در برابر خودم مسوولم ...
عذر خواهي از آقا سامان -
من خيلي خيلي متاسفم كه اون جمله من باعث ناراحتي بعضي از دوستان و مخصوصا ناراحتي ... در نظرمان بسيار كم اهميت جلوه ميكند البته من روي صحبتم فقط با خودم است. ... راضي كردن و كمك به ديگر دوستان است چرا كه من در مقابل آنچه باد گرفته ام مسوولم و به ... همه يكسان اجرا مي شود من آقابابك آقا مجيد و ساير عزيزان همه در برابر قانون مسوليم و ...
من خيلي خيلي متاسفم كه اون جمله من باعث ناراحتي بعضي از دوستان و مخصوصا ناراحتي ... در نظرمان بسيار كم اهميت جلوه ميكند البته من روي صحبتم فقط با خودم است. ... راضي كردن و كمك به ديگر دوستان است چرا كه من در مقابل آنچه باد گرفته ام مسوولم و به ... همه يكسان اجرا مي شود من آقابابك آقا مجيد و ساير عزيزان همه در برابر قانون مسوليم و ...
مقررات راهنمايي و رانندگي
سخنان کوتاه اما عمیق و پر معنی · تجهيزات ـ بخش اول تجهيزات وسايل نقليه موتوري(ماده54-77). . مطالب پیشین. احمق، احمق تر، احمق تر تر!!! من در برابر خودم مسوولم ...
سخنان کوتاه اما عمیق و پر معنی · تجهيزات ـ بخش اول تجهيزات وسايل نقليه موتوري(ماده54-77). . مطالب پیشین. احمق، احمق تر، احمق تر تر!!! من در برابر خودم مسوولم ...
من فقط گفتم استخر مختلط، آن را كه نشان ندادم
من نمی دانم عرف چیست من کاری به عرف ندارم من کار خودم را می کنم . ... قضات خواستند به بازیگران ایراد بگیرند گفتم نه مسوولش من هستم بعدش هم گفتم به من چه. .... من موضع گیری نمی کنم در برابر بقیه چون بقیه هم همین کار را می کنند دعوا راه می افتد.
من نمی دانم عرف چیست من کاری به عرف ندارم من کار خودم را می کنم . ... قضات خواستند به بازیگران ایراد بگیرند گفتم نه مسوولش من هستم بعدش هم گفتم به من چه. .... من موضع گیری نمی کنم در برابر بقیه چون بقیه هم همین کار را می کنند دعوا راه می افتد.
نئوآمریکائیسم و قرآن
اما خودم... علاقه من به قرآن به سالهای قبل برمیگردد؛ زمانی که ایالات متحده به عراق حمله و آن را اشغال کرد. اگر چه من در ... به عبارت دیگر ما در برابر خدا و دیگران مسوولیم.
اما خودم... علاقه من به قرآن به سالهای قبل برمیگردد؛ زمانی که ایالات متحده به عراق حمله و آن را اشغال کرد. اگر چه من در ... به عبارت دیگر ما در برابر خدا و دیگران مسوولیم.
-
سینما و تلویزیون
پربازدیدترینها