واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: ایسکانیوز:خودکشی، جنایت آگاهانه نابودسازی خویشتن است که در بهترین حالت می توان آن را یک ناراحتی چند بعدی در انسان مفهوم سازی کرد و برای مساله خاص او، بهترین راه حل تصور می شود. پدیده پیچیده خودکشی در طول قرن ها مورد توجه فیلسوفان عالمان دینی، جامعه شناسان، روانشناسان و هنرمندان بوده است و هرکدام از این افراد تلاش می کرده اند از دیدگاه خاص خود، پدیده خودکشی را تبیین نمایند. واقعیت آن است که خودکشی پدیده ای چند وجهی است که عوامل مختلف روانشناختی، جامعه شناختی و فرهنگی در بروز آن نقش دارند. پژوهش های انجام گرفته در زمینه خودکشی نشان می دهد هر چند پیشگیری از خودکشی آسان نیست؛ اما امکان پذیر است. پیشگیری از خودکشی مستلزم به کارگیری مجموعه کاملی از فعالیت هاست که از فراهم کردن شرایط بهینه برای رشد کودکان و و جوانان در درمان موثر اختلالات روانی و کنترل محیطی عوامل خطرآفرین گسترش می یابد. تاریخچه و تعریف در دوران قرون وسطی سنت آگوستین خودکشی را جرم اعلام کرد و از آن زمان به بعد، خودکشی عملی خلاف قانون به شمار آمد. سنت توماس آکونیاز نیز در قرن 13 خودکشی را عملی غیراخلاقی می دانست؛ زیرا معتقد بود که زندگی و مرگ انسان تحت قدرت و در ید اقتدار خدایان است. از این رو وی آشکارا خودکشی را ممنوع اعلام کرد. بنابراین در دنیای قرون وسطی خودکشی گناهی بزرگ و جرمی نابخشودنی بوده و مسیحیانی که به خود آسیب می زدند و اقدام به خودکشی می کردند، مورد تمسخر قرار می گرفتند. کارشناسان پس از مدت ها دریافتند که اغلب افراد خودکش بیمار هستند؛ زیرا بسیاری از افسردگان یا اشخاصی که دچار اختلال دو قطبی بودند فکر خودکشی را در سر می پروراندند و گاهی اوقات اقدماتی جنون آمیز در زمینه پایان دادن به زندگی خود انجام می داند. برابر آمار 15 درصد مردم افسرده، بیش تر کسانی که دچار اختلال شخصیت مرزی بوده و الکلی هستند (به ویژه مردان) و نیز 13 درصد از افراد مبتلا به اسکیزوفرنیا اقدام به خودکشی می کنند. سبب شناسی خودکشی به طور کلی نظریه های سبب شناسی خودکشی به 2 گروه عمده شامل نظریه هایی که جامعه را علت می دانند و نظریه هایی که بر فرد تاکید می کنند، تقسیم می شود. دیدگاه جامعه شناختی: این دیدگاه به عوامل فرهنگی و اجتماعی پرداخته و آنها را از عوامل موثر در خودکشی می داند. از منظر این دیدگاه، خودکشی یک آسیب اجتماعی است که از جمله عوامل مختلف اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی در آن دخیل است. از جمله عوامل اقتصادی می توان به مواردی چون فقر، بیکاری و ناامنی شغلی و از عوامل اجتماعی به افزایش جمعیت، جنگ، مهاجرت و بی سوادی اشاره کرد. دیدگاه روان شناختی: این نظریه ها بر نقش فرد در تصمیم گیری به خودکشی تاکید دارند. نظریه های روانکاوی خودکشی را حاصل پرخاشگری و خصومت به طرف خود می دانند. نظریه های یادگیری بر اهمیت رفتار خودکشی در گنجینه رفتاری خاص تاکید می کنند و عواملی مانند انتقام، پیوستن به عزیز از دست رفته و یا آسایش مطلق را مهم می دانند. نظریه های روانشناختی اظهار می دارند: خودکشی نوعی رفتار مساله گشایی است. بر اساس این دیدگاه، خودکشی ممکن است ناشی از ارزیابی و شناخت شخص از موقعیت خود در شرایط ناامیدی باشد و در این حالت است که مرگ را به عنوان راهی برای رهایی از مشکلات بر می گزینند. دیدگاه روانپزشکی: از این دیدگاه خودکشی یک بیماری روانی است که ریشه آن را باید در سایر بیماری های روانی جست و جو کرد. خودکشی فاجعه آمیزترین پیامد افسردگی دو قطبی یا تک قطبی است. افسردگی پیش درآمد اکثر خودکشی هاست. خودکشی بعد از حوادث رانندگی، فراوان ترین علت مرگ در بین دانش آموزان دبیرستانی و دانشجویان به شمار می رود. عوامل موثر در خودکشی تا زمان عملی شدن تصمیم به خودکشی، چندین عامل پیچیده در آن دخیل است. طبق آمارهای به دست آمده، در ایالات متحده آمریکا هر 20 دقیقه یک نفر دست به خودکشی می زند و میزان خودکشی در این کشور در یک سال 31 هزار مورد برآورد شده است. میزان خودکشی در میان کودکان زیر 12 سال نیز به 100 هزار نفر افزایش یافته و بین 75 تا 84 سالگی، 24 هزار نفر بوده است. در آمریکا میزان اقدام به خودکشی نسبت به خودکشی موفق 200 به یک است. در هر سال میزان اقدام به خودکشی به بیش از 6 میلیون نفر می رسد و اغلب کسانی که اقدام به خودکشی می کنند، هرگز اقدام دیگری انجام نمی دهند. بر اساس آمار و اطلاعات، مردان 4 تا 5 برابر بیشتر از زنان خودکشی می کنند و زنان ریسک بالاتری برای اقدام به خودکشی دارند. زنان 3 برابر بیشتر از مردان اقدام به خودکشی می کنند. خطر خودکشی در زنان طلاق گرفته و بیوه 4 تا 5 برابر بیشتر است، به ویژه که این عامل مخاطره آمیز با بالا رفتن سن افزایش می یابد. البته شرایط زناشویی نیز اهمیت دارد. در ایالات متحده آمریکا خودکشی در طول فصل های بهار و تابستان بیشترین شیوع را دارد و در همه سطوح اجتماعی و اقتصادی یافت می شود. طبق آمار، در آمریکا 60 درصد خودکشی ها با اسلحه گرم انجام می شود؛ زیرا وسیله ای در دسترس است. گزارش ایسکانیوز می افزاید: به طور کلی در میان بزرگسالان آمریکا مرگ ناشی از خودکشی در ردیف نهم قرار دارد و در بین 15 تا 24 سالگی، پس از حوادث رانندگی و دیگر کشی در ردیف سوم قرار دارد. همچنین در میان سفیدپوستان این گروه سنی در دومین ردیف است و بین 5 تا 14 ساله ها در ردیف پنجم این عامل مرگ بعد از حوادث رانندگی، ابتلا به سرطان، دیگرکشی و مسایل غیرعادی ژنتیکی قرار گرفته و میزان آن 9/0 درصد در هر یکصد هزار نفر است. هر ساله 10 هزار دانشجوی کالج آمریکا اقدام به کشتن خود می کنند و 20 درصد خودکشی های دانشجویان، در سالیان آخر دانشجویی شکل می گیرد. فراوان ترین میزان خودکشی نیز میان 15 تا 24 ساله های سیاه پوست دیده شده است. گی و لزبین در تحقیقات خود دریافتند نوجوانان همجنس خواه ریسک بالاتری برای خودکشی نسبت به نوجوانان دگر جنس خواه دارند. درنیمی از مبتلایان به بیماری های ایدز و ام. اس خودکشی دیده می شود. گرسنگی و فقر گسترده ترین میزان خودکشی را در جهان در پی دارد. جمهوری چک، هلند، استرالیا و سوئد بیشترین میزان شیوع و کشورهای یونان، مکزیک، نیوزلند، انگستان و ایرلند کم ترین میزان خودکشی را داشته اند. به اهتمام: سوگند قاسم زاده- روانشناس
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 611]