محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826965262
چرا زنها در حق مردها مادري مي كنند؟ : با همسرم مشکل دارم چون ...
واضح آرشیو وب فارسی:آشپز آنلاین: ك اشتباه : زنان در حق مردان مادري كرده و با آنها به مانند بچه رفتار مي كنند.
آيا هرگز چنين مواردي را به همسرتان گفته ايد؟
* عزيزم كيف پولت را فراموش نكني.
* موقع برگشتن فراموش نكني لباس ها را از خشكشويي بگيري.
* قبض برق را پرداختي؟
* مي داني مخزن سوخت تقريبا ديگه تمام شده؟
* يادت رفت ميز رزرو كني؟ خوب اشكال ندارد، خودم تلفني اين كار را برايت انجام مي دهم.
* چند بار بايد گفت اين حوله هاي خيس را روي زمين نينداز.
* اگر با اين لباس نازك بيرون بروي، حتما سرما مي خوري.
چنان چه شما نيز مانند من مرتكب اين اشتباهات شده باشيد، احتمالا پس از خواندن اين جملات احساس گناه مي كنيد. اشتباه شماره يك، يكي از معمول ترين و مخرب ترين عادات ارتباطي ما با مردها است. به گونه اي با آنان رفتار مي كنيم، گويي كودكي بيش نيستند و اين طور فرض مي كنيم كه ناتوان هستند و نمي توانند از خودشان مراقبت كنند و نياز دارند كه ما زندگيشان را بگردانيم.
مي دانم چه فكر مي كنيد بله اين پيش فرض هاي ما در بسياري از مواقع حقيقت دارند و ممكن است حق با شما باشد، اما موضوع اين نيست، موردي كه در اين جا اهميت دارد اين است كه:
هنگامي كه با يك مرد مانند پسربچه كوچكي رفتار مي كنيد، او نيز شما را مايوس نكرده و به مانند بچه اي كوچك با شما رفتار خواهد كرد. هنگامي كه انتظار داريد ناتوان، درمانده و ضعيف باشد او نيز ناتوان، درمانده و ضعيف مي نمايد. چگونه زن ها در حق مردها مادري مي كنند؟
1- در حق آنها زياده از حد مفيد واقع شدن و انجام دادن كارهايي كه مي بايست خودشان انجام بدهند: مثلا: به دنبال كليدش مي گرديم، لباس هايش را پشت سرش جمع مي كنيم، كراواتش را برايش درست كرده، موهايش را مرتب مي نماييم، صبح ها قبل از آن كه به سر كار برود لباس هايش را انتخاب مي كنيم، شب ها بعد از برگشتن از كار لباس هايش را از تنش درمي آوريم.
2- راه انداختن بازي هاي كلامي با آنان، بازي حدس بزن، جهت بيرون كشيدن اطلاعات از آنان، به او مي گوييم: گرسنه اي؟ دوست داري كمي آش برايت درست كنم، نه؟ برايت ماهي درست كنم؟ دسر چطور؟ با اين سوپ چطوري؟ زياد جالب به نظر نمياد؟ خب بذار فكر كنم. با يه ساندويچ گريل شده پنير چطوري؟ اونم دوست نداري؟
3- ما معمولا چنين فرض مي كنيم؛ مردها كم حافظه بوده و يا فراموش كار هستند و اطلاعاتي كه مي بايست خودشان به خاطر داشته باشند را به آنها گوشزد مي كنيم: يادت باشد وقتي رسيدي زنگ بزني، يادت نرود سوزي را از كلاس موسيقيش برساني خانه. يادت باشد آشغال ها را دم در بگذاري! وقت دكترت يادت نرود!
4- آن ها را نكوهش مي كنيم، گويي بچه اند، چطوري مي تواني بدون ژاكت بيرون بروي؟ نمي بيني هواي بيرون سرده؟ چند بار بايد بگويم قبل از اين بخوابيم چراغ ها را خاموش كن، صورت حساب هاي برق خيلي داره بالا ميره. ديشب وقتي داشتي فوتبال تماشا مي كردي، سه تا نوشابه و يك پيتزاي بزرگ خوردي، عجيب نيست اگر دلت درد گرفته باشه.
5- به عهده گرفتن كارهايي كه فكر مي كنيد نمي توانيد به درستي انجام بدهند: "اگر اجازه بدم براي شام فردا اون جايي را رزرو كنه، مي دونم مثل هميشه يك اشتباهي مي كنه. يا وقت را اشتباه مي گه، يا يادش ميره كه يك ميز خوب انتخاب كنه، بنابراين هميشه خودم اين كار را مي كنم." "بار آخر كه استيون را فرستادم براي بچه ها لباس بخره، فاجعه بود. بچه ها هرگز نتونستن اون لباس ها را براي مدرسه بپوشند. اين دفعه خودم مي برمشان. نمي تونم اجازه بدم دوباره چنين اتفاقي بيفته." "ماه ها پيش، از جين خواستم يك هتل خوب تو شيكاگو پيدا كنه، اما اون فراموش كرد اين كار را بكنه. حالا برنامه سفرمان سه هفته عقب افتاده و اين منم كه مجبورم همه كارها را انجام بدم. بهتر بود از اول خودم كارها را انجام مي دادم."
6- اصلاح كردن اشتباهاتشان و امر و نهي كردن به آنها: "نه عزيزم اون زن و شوهري كه تو تعطيلات ديديم، اهل ويرجينيا بودند، نه وست ويرجينيا." "عزيزم اون طور كه اين كلمه را در جمله به كار بردي، اشتباه بود." "فكر مي كنم اگر مسير 41 را انتخاب كنيم به ترافيك خيابان گرد بر نمي خوريم." "اگه جاي تو بودم الان از سمت چپ رانندگي مي كردم." "چرا به مادرت زنگ نمي زني بگي بچه ها مريض شدند و سرت خيلي شلوغه و براي يكشنبه ديگه نمي تونيم به اون سر بزنيم. هر چي گفتي اين يكي را نگو كه هفته پيش رفتيم و مادر منو ديديم."
چرا زنها در حق مردها مادري مي كنند؟
مي دانم متنفريد از اين كه بشنويد، شما هم در حق مرد زندگيتان مادري مي كرديد، اما باور كنيد، تنها شما نيستيد كه اين كار را مي كنيد. دليل اين كار چيست؟
• ما زنها براي مادري كردن آموزش ديده ايم و براي آن نيز پاداش مي گيريم. وقتي بچه بوديد، يگانه الگويتان مادرتان بود.
همواره شاهد بوديد كه او چگونه از شما، برادر و خواهرهايتان حمايت مي كرد. بدين ترتيب آموختيد چگونه حمايتگر، مهربان و فداكار باشيد و به نيازهاي ديگران رسيدگي كنيد. اين موضوع نيز حقيقت دارد كه شاهد بوديد، چگونه مادرتان به ويژه در حق پدرتان مادري مي كرده است. پس بياييد به موضوع اين طور نگاه كنيم كه اگر شما شاهد بوديد، به جاي اينكه مادرتان به طرزي رمانتيك با پدرتان رفتار بكند، هميشه در حق او مادري مي كرده است، در نتيجه شما هم در كودكي چنين آموختيد. اين همان رفتاري است كه زن ها بايد با مردها داشته باشند. پس وقتي خودتان بزرگ شديد و ازدواج كرديد، عينا همين كار را با همسرتان كرديد.
هنگامي كه جولي جهت مشاوره نزد من آمد، سه سال از ازدواجشان با فرد مي گذشت. او به تلخي مي گفت: "احساس نمي كنم همسر او هستم، بلكه احساس مي كنم مادرش هستم. او هم هميشه مثل يك بچه كوچك رفتار مي كنه و از من انتظار داره به جاي او فكر كنم، دنبالش راه بيفتم و لباس هاش رو جمع و جور كنم. در واقع مسووليت همه امور با منه. براي همين هم او مدام تنبل و تنبل تر ميشه و در عوض من عصباني و عصباني تر ميشم."
جودي آگاه نبود كه مادري كردن براي او كه يك زن است، طبيعي مي باشد. او از فرد به خاطر اينكه مردي ناپخته و بچه گونه است مدت بود كه شكايت داشت، اما هرگز به سهمي كه خودش در اين رابطه بايد ايفا مي كرد توجهي نداشت. در خلال صحبت هايم با جولي از او راجع به پدر و مادرش پرسيدم و بعد از كمي پرس و جو، كم كم ريشه بازي مادرانه اش آشكار شد. در حالي كه غمگين بود چنين به خاطر آورد: "هرگز به ياد ندارم كه پدر و مادرم با هم صميمي و يا خيلي رمانتيك بوده باشند. پدرم به خاطر شغلش زياد به سفر مي رفت و زنده ترين و معمول ترين خاطراتم از مادرم به زماني تعلق دارد كه چمدان هاي پدرم را قبل از سفر برايش مي بست و بعد از آن كه از سفر برمي گشت، چمدان هايش را باز مي كرد. هميشه با دقت قرارهاي ملاقات پدرم را به او يادآوري مي كرد و هميشه لباس هايش را برايش مرتب مي نمود. پدرم نيز به نوعي مانند يكي از بچه ها بود. مادرم هم به پدرم و هم به ما سركوفت مي زد. شام و ناهارمان را جلويمان مي گذاشت. در آن سنين مي بايست چنين نتيجه گرفته باشم كه عشق ورزيدن به يك مرد، بايد مانند رفتاري باشد كه مادرم با پدرم دارد.
تا همين اواخر مادري كردن يگانه شغل قبول براي زنان محسوب مي شد. به اضافه دو شغل ديگر: پرستاري و معلمي. در بچگي همواره شاهد بوديم كه چگونه مادرانمان به واسطه رفتارهاي حمايتگرانه و مادرانه شان پاداش مي گرفتند و اگر چنين رفتارهايي از ما سر مي زد به ما نيز اين چنين پاداش مي دادند: "سالي خوب و شيرين من، چقدر خوب از برادرت مواظبت مي كني"، يا "جين دختر خوبي باش و دمپايي پدرت را جلوش جفت كن" و "تو دختر عزيز خودم هستي."
هرگاه مي خواهيم مردي ما را دوست بدارد، بايد در نقش مادر براي او ظاهر شويم؟
دارلين كه پانزده سال بود ازدواج كرده، چنين گفت: "هرگاه احساس مي كنم از چارلي عشق و توجه كافي دريافت نمي دارم، فورا در نقش مادر براش ظاهر مي شم. غذاهاي مورد علاقه اش را مي پزم، كشوهاشو مرتب كرده و سعي مي كنم تا اونجا كه امكان داره، براش مفيد باشم. من دوست دارم، او بيشتر در نقش يك معشوق خوب برام باشه تا شوهر. البته چيزي كه نصيبم ميشه، دقيقا برعكس اين خواسته است. او مثل يك پسربچه خوب كه از من به خاطر اين كه اين قدر دقيق و منظم هستم، تشكر مي كنه."
*پس به اين دليل در حق مردان زندگيمان مادري مي كنيم كه آنها را به خود وابسته سازيم. وقتي سخت تلاش مي نماييم تا كليه نيازهاي شوهرهاي خود را برآورده كنيم، او را شديدا به خود وابسته مي كنيم. همه ما چنين صحنه هايي را در فيلم ها و سريال هاي تلويزيوني زياد ديده ايم. مردي كه همسرش خانه نيست، مجبور است خودش به تنهايي تمامي كارها را انجام دهد. او وقتي مي خواهد براي بچه ها غذاي ساده اي آماده كند، درست مثل يك دست و پا چلفتي رفتار نموده، عاجز و درمانده مي شود. در نتيجه هر چه بيشتر از مردي مواظبت كنيد، او بيشتر به شما تكيه مي كند و بدين ترتيب وابسته تر مي شود. ما زنها بدين وسيله با ترس از طرد شدگي خود مقابله كرده و طوري آنها را به خودمان وابسته مي كنيم كه هرگز نتوانند فكر ترك كردن ما را بكنند. گويي ضمير ناخودآگاه ما درمي يابد، اگر به اندازه كافي به ما محتاج باشند، هرگز ما را ترك نخواهند كرد.
*با اين حال مردان به اينكه در حقشان مادري شود، عادت دارند و خواستارند از آنها مواظبت شود. اخيرا در يكي از سمينارهايم كه براي گروهي از زنان ترتيب داده بودم، يكي از حاضرين از من پرسيد: "چرا زنها براي مردها مادري مي كنند؟" يكي از رديف آخر گفت: "براي اينكه مردها دوست دارند" همگي خنديديم، زيرا مي دانستم اين گفته او بدور از حقيقت نيست. آيا هنگامي كه براي مردها مادري مي كنيم، آنها شكايتي مي كنند؟ جواب: بعضي وقتها مخالفت مي كنند، اما اكثر اوقات راضي هستند.
وقتي در حق مردها مادري مي نماييد، آنها احساس عشق مي كنند؟
مردها در كودكي همواره شاهد بودند كه مادرشان از آنها مراقبت مي كرده است. بنابراين برايشان عادي است به همسر خود اجازه دهند، تا كه اين نقش را نيز ادامه دهد. اين موضوع بويژه حقيقت دارد، چنانچه مادر همسرتان مدام در حق او مادري كرده باشد، ممكن است در ذهنش مادر، همسر و حمايتگر تداعي بيشتري از كلمات عاشق، معشوق، بهترين دوست و يا شريك زندگي داشته باشد. چنان چه همسرتان در كودكي محبت و توجه كافي از جانب مادر خود دريافت نكرده باشد، با خوشحالي تمام اجازه خواهد داد، تا اين كار ناتمام او را برايش به پايان برسانيد.
چگونه مادري كردن براي نامزد يا همسرتان موجب تخريب رابطه شما مي شود
در ابتدا مادري كردن براي نامزد يا همسرتان مي تواند جوانب مثبتي داشته باشد، اما در درازمدت اثرات بسيار مخربي را بر روي رابطه شما خواهد گذاشت:
1- همسرتان از شما منزجر شده و بر عليه تان طغيان خواهد كرد. در فصل يك، درباره اين نياز رواني بچه ها كه مبني بر استقلال و تمايز از مادر به منظور كسب هويتي جداگانه ومردانه بود؛ صحبت كرديم. هنگامي كه در حق نامزد يا همسرتان مادري مي كنيد، به طرزي اجتناب ناپذير او از شما منزجر شده و نهايتا بر عليه تان طغيان خواهد كرد. ممكن است از رفتارتان شكايتي نداشته باشد، حتي ممكن است اصرار كند به اين كارتان ادامه بدهيد، اما يك چيز حتمي است: او يك روز بر عليه تان شورس خواهد كرد، همانگونه كه تمامي پسربچه ها دوست دارند روزي از مادرشان جدا شوند و خانه را ترك نمايند.
كارن 52 ساله روزي براي مشاوره نزد من آمد. او نمي توانست درك كند، چرا شوهرش لئونارد به او خيانت كرده و با منشي 24 ساله اش رابطه نامشروع برقرار كرده است.
كارن چنين توضيح داد: لئونارد هميشه راضي به نظر مي رسيد. مي دونم خودم خرابش كردم. اون هميشه مي گفت، مادرش هرگز به اين خوبي با او رفتار نكرده بود و مي گفت كه دوست داره ناز و نوازشش كنم و مواظبش باشم، اما حالا ميگه تمام مدت احساس به دام افتادگي و خفگي مي كنم و مي خوام كمي آزاد باشم. او طي 27 سال گذشته هيچ شكايتي نداشت، نمي تونم بفهمم چه اتفاقي افتاده.
وقتي با لئونارد وارد صحبت شدم شك و ترديدم به يقين تبديل شد. او احساس مي كرد كه با برقراري ارتباط با يك دختر جوان تر، مادرش را با يك معشوقه معاوضه كرده و او كلماتي را كه يك پسربچه كوچك، هنگامي كه براي ترك خانه روزشماري مي كند به كار مي برد. نظير: به دام افتاده، احساس خفگي و تشنه براي آزادي. تمام وقت كارن فكر مي كرد با مادري كردن براي لئونارد، همسر خوبي برايش بوده است، اما نتيجه اي كه عايدش گرديد، اين بود كه اين طرز تفكر باعث شد شوهرش را از دست بدهد.
2- با نامزد يا همسرتان دائما طوري رفتار مي كنيد كه گويي او بي لياقت است. متعاقب چنين رفتاري او نيز احساس ناتواني و بي لياقتي خواهد كرد و در نتيجه اعتماد به نفسش پايين آمده و رفتارش نيز بچگانه تر مي نمايد. اين به نوبه خود باعث به وجود آمدن يك چرخه زندگي معيوب خواهد شد.
هنگامي كه يك مرد احساس خوبي نسبت به خودش ندارد، شما را نيز كمتر دوست خواهد داشت. احساس عزت نفس يك مرد بستگي به احساس توانمندي او دارد. هنگامي كه مردي احساس مي كند كارها را به درستي انجام نمي دهد، به سختي مي تواند با شما و يا خودش مهربان باشد. رفتار با مردها به مانند پسربچه ها و به رخ كشيدن ضعف ها و ناتوانايي هاي آنها روي قابليت عشق ورزي مرد شما تاثير منفي مي گذارد.
جنبه ديگر اين قضيه اين است كه هر چه مردي در نظر شما ناتوان تر و ضعيف تر جلوه كند، از لحاظ جنسي نسبت به او سرد خواهيد شد. توانايي و قابليت هاي مرد باعث تحريك زن ها مي شود. بنابراين هر چه مردي ناتوان تر جلوه كند از جذابيت او براي شما كاسته خواهد شد.
3- عشق، حرارت و شور و حال رابطه خود را خواهيد كشت.
سريع ترين راه ممكن براي كشتن عشق، شور و حال و حرارت يك رابطه، مادري كردن در حق نامزد يا همسرتان است. هر چه با يك مرد بيشتر به مانند مادرش رفتار كنيد، او نيز به شما بيشتر فرزندگونه پاسخ خواهد داد. اما موضوع اين جاست كه هيچ مردي مايل نيست با مادرش همبستر شود. ممنوعيت جاذبه جنسي نسبت به شخصيتي مونث با انرژي مادرانه، چنان در شخصيت برخي از مردها ريشه دوانده كه تقريبا براي آن مرد غيرممكن خواهد بود، بتواند شما را به طرزي شهواني و رمانتيك ببيند. كارهايي نظير: مرتب كردن لباس هايش، يادآوري كارهايش به او و رفتاري مانند پسرتان با او داشتن.
از طرف ديگر اگر با نامزد يا همسرتان رفتاري بچگانه داشته باشيد، اين رفتارتان باعث مي شود كه شما از لحاظ جنسي نسبت به او سرد شويد. آخر مگر چقدر مي توانيد نسبت به مردي جاذبه رمانتيك و جسماني داشته باشيد؟ هنگامي كه در پايان روز وقتي او را مي بينيد پيش خودتان بگوييد: امروز جوراب هايش را نتوانست پيدا كند، كليدهايش را دوباره گم كرده بود؛ دوباره مجبور بودم به لوله كش زنگ بزنم، چون فراموش كرده بود اين كار را بكند. آخر مگر يك پسربچه سه ساله چقدر مي تواند برايتان هيجان ايجاد كند.
به اعتقاد من ارتكاب اشتباه شماره يك، يكي از دلايل عدم رضايت جنسي در بسياري از ازدواج ها مي باشد. بيست سال زندگي مشترك به همراه انواع مشكلات خانوادگي، اقتصادي و غيره، همگي از جمله دلايلي هستند كه در توليد تنش و سرد شدن شور و حرارت روابط، سهيم هستند، اما هيچ يك از اين ها در مقايسه با حالتي كه زن و شوهر به يك مادر و پسر تبديل شده باشند، خطرناك نيست.
راه حل:
چگونه از مادري كردن در حق مردان دست برداريم؟
در زير راه كارهايي ارائه شده كه در تغيير نقش شما از يك مادر به يك معشوق خوب براي نامزد يا همسرتان، مفيد خواهند بود:
1- از انجام دادن كارهايي كه همسرتان مي تواند خودش انجام دهد، پرهيز كنيد. رفتار مادرانه داشتن در حق همسرتان بمانند اعتياد است. همان طور كه در مورد تمامي اعتيادها نيز صدق مي كند و تنها راه نجات، ترك كردن است. اين بدان معناست كه وقتي همسرتان مي پرسد، كليدهايم كجاست؟ به او بگوييد نمي دانم. اجازه دهيد خودش دنبال آنها بگردد. هنگامي كه براي مناسبت ويژه اي مي خواهد خودش لباسش را انتخاب كند، نگوييد كه مي بايست كدام لباس را بپوشد. هنگامي كه لباس هايش را روي زمين مي اندازد، آنها را برايش جمع نكنيد.
چنان كه همسرتان عادت دارد كارهايش را برايش انجام دهيد، ممكن است كمي طول بكشد تا خودش را با اين رفتار جديد وفق بدهد. در ابتدا امكان دارد برايش مشكل باشد. ممكن است ياس ها و سرخوردگي هايش را تحمل كنيد، چرا كه مدتي طول خواهد كشيد تا كارهايي را كه سالها براي خودش انجام نداده انجام بدهد. اگر زندگيتان گيج كننده تر و مغشوش تر به نظر آمد، تعجب نكنيد. احتمال دارد در ابتدا به ميهاني ها ديرتر برسيد، چرا كه او نمي تواند كليدهايش را بيابد. حتي ممكن است در حالي كه كراواتش چروك و نامرتب است از خانه خارج شويد. چنان چه اين اتفاقات به كرات پيش بيايد، به تدريج خواهد آموخت. زيرا خواهد ديد هر بار كه به دنبال كليدهايش مي گردد و آنها را پيدا نمي كند، چقدر سرخورده و مايوس مي شود، لذا مي آموزد هر شب آنها را در جاي مخصوصي بگذارد. وقتي ديگران به او بگويند كراواتش نامنظم است. لذا مي آموزد از اين پس قبل از خارج شدن از خانه در آينه خودش را وارسي كند. به عبارت ديگر بزرگ شده و ياد مي گيرد چگونه از خودش مراقبت كند.
البته اين بدان معنا نيست كه چنان چه همسرتان پرسيد، كليدهايش كجا است؟ شما جواب بدهيد: "خودت پيداش كن، من كه مادر تو نيستم"، حتي در اينجا هم توصيه ام اين نيست كه مي بايست در حق همسرتان مهربان و حمايتگر نباشيد، بلكه هدف صرفا بدين معناست كه چگونه بيشتر به مانند يك همسر و معشوق و كمتر به مانند يك مادر با او رفتار كنيد.
2- با نامزد يا همسرتان به مانند شخصي لايق، دانا، توانا و قابل اعتماد رفتار كنيد. اطلاعاتي كه خودش مي بايست به خاطر داشته باشد را به او يادآوري نكنيد. سعي ننماييد به جايش فكر كنيد و يا تقويمش باشيد. بلكه به گونه اي رفتار كنيد كه دريابد بزرگسالي فهميده و توانا است كه شما هميشه مي توانيد روي او حساب كنيد. به خاطر داشته باشيد از آنجا كه مدت ها در حقش مادري مي كرديد و برنامه هايش را ترتيب مي داديد، كمي تنبل شده است. به طرزي ناخودآگاه ممكن است در به خاطر سپردن قرار ملاقات ها و مسووليت هايش به شما تكيه كند. بنابراين طبيعي است هنگامي كه از اين كار دست مي كشيد، بعضي از كارهايش را فراموش كند. مثلا برخي از صورت حساب ها را نپردازد و يا اينكه آشغال ها را هر شب دم در نگذارد. در اين گونه مواقع سرزنشش نكرده و از او انتقاد نكنيد، بلكه با ياس او همدردي كرده و به دنبال كار خود برويد.
به عنوان مثال فرض كنيد همسرتان روز پنجشنبه يك وقت براي دندانپزشكي دارد. صبج هنگامي كه مي خواهد به سر كار برود. بدون اينكه چيزي بگوييد با او خداحافظي كنيد. عصر هنگامي كه به خانه برمي گردد، مي گويد: "خيلي از دست خودم عصباني ام، منشي دكتر هاپكينز به محل كارم تلفن كرد و گفت: "براي امروز وقت دكتر داشتي"، به كلي فراموش كرده بودم. در اين موقع به او بگوييد: "اوه عزيزم خيلي بد شد اما مساله اي نيست، مطمئنم دوباره مي توني يك وقت جديد بگيري". هنگامي كه به دفعات كافي اين قرار ملاقات ها فراموش شود، همسرتان به طرزي طبيعي مي آموزد كه چگونه برنامه هايش را به خاطر بسپارد.
3- آنگونه كه مادرها با بچه هايشان صحبت مي كنند با او صحبت نكنيد. به خودتان قول بدهيد با نامزد يا همسرتان طوري صحبت نكنيد، گويي او يك پسربچه پنج ساله مي باشد. اين به آن معنا است كه اصلا او را نكوهش نكنيد. اشكالي ندارد اگر بگوييد از دستش ناراحت و عصباني هستيد، اما اين كار را به گونه اي كه يك بزرگسال با بزرگسال ديگر انجام مي دهد، انجام دهيد نه مثل يك مادر عصباني كه از دست پسربچه شيطانش به ستوه آمده است.
حرف هاي بچه گانه زدن چطور؟ به عقيده من كمي با لحن كودكانه حرف زدن كاملا طبيعي مي باشد. چرا كه اين راهي است بسيار صحيح براي درميان گذاشت احساسات آسيب پذيرمان، اما چنانچه با نامزد يا همسرتان حرف هاي بچه گانه مي زنيد، خصوصا در رختخواب و يا در حين رابطه جنسي، اين يك مشكل محسوب مي شود. وقت آن رسيده كه رفتاري بالغانه داشته باشيد.
4- مسووليت هايي را كه دوست داريد به عهده بگيرد به او واگذار كنيد و چنان چه اشتباه هايي مرتكب مي شود، مسووليت ها را از او سلب نكنيد. مي دانم اين كار براي بعضي از شما تا چه خد مشكل است. اين بدان معناست كه كنترل كردن همه چيز را رها نماييد و اعتماد كنيد. همه چيز به خوبي پيش خواهد رفت، حتي هنگامي كه همه موارد آن طور كه مي خواستيد، پيش نمي روند. به عنوان مثال: همسرتان مي گويد براي شام در رستوراني ميز رزرو خواهد كرد؛ اما وقتي براي اين كار به رستوران تلفن مي كند كه تمام ميزها قبلا رزرو شده اند. پس ساعت شش به شما تلفن مي زند و مي گويد موفق نشده ميزي را رزرو كند. شما به او مي گوييد: خيلي بد شد، من طبق قرار قبليمان آمده ام و مطمئنم كه مي توني يك جاي ديگه پيدا كني. ساعت هشت مي بينمت، خداحافظ. همسرتان از اين كه در رزرو ميز شكست خورده، احساس حماقت خواهد كرد، اما از اين كه سرزنشش نكرده ايد از شما ممنون شده و بار ديگر كه قرار است جاي ديگري برويد، اين موضوع را هرگز فراموش نخواهد كرد.
هشدار: ممكن است هنگامي كه همه موارد بد پيش مي رود، وسوسه شويد دخالت كرده و كنترل اوضاع را دوباره خودتان به دست بگيريد. به عنوان مثال: موسم تعطيلات نزديك شده و مي دانيد همسرتان هيچ گونه اقدامي براي تهيه جا انجام نداده و يا نامزدتان موقع درست كردن لازانيا بيش از حد از سس استفاده مي كند، در حالي كه مطمئن هستيد اين مقدار سس غذا را بدمزه خواهد كرد.
هرگز وسوسه نشويد او را نجات بدهيد. به او اجازه دهيد اشتباه كند و عواقب آن را نيز بپذيرد. زيرا تنها از اين راه مي توان بياموزد كه كارها را به درستي انجام دهد.
چگونه خودم موفق شدم اين كار را انجام بدهم
از آنجا كه 15 سال از عمرم را صرف مادري كردن در حق مردان زندگي ام نموده ام، در اين رابطه خودم را يك حرفه اي مي دانم. حال مي خواهم برايتان بگويم كه چگونه موفق شدم اين عادات مادرانه ام را كنار بگذارم: با مردي نامزد بودم كه به طرزي مزمن كم حافظه و فراموشكار بود. قرار ملاقات هايش را فراموش مي كرد، تلفن ها را از ياد مي برد، پرداخت صورت حساب ها را فراموش مي كرد، حتي هنگامي كه مي خواستيم جايي برويم آدرس را فراموش مي كرد و موقع رانندگي به درستي نمي دانست بايد از كدام خروجي بزرگراه خارج و يا داخل شود. دو سال تمام به جايش فكر كردم. كارهايش را به او يادآوري و زندگيش را به جايش گذراندم. هر وقت جايي مي رفتيم، آرام و قرار نداشتم. هميشه چهار چشمي مراقب بودم كه بايد از كدام ورودي بزرگراه وارد شويم و يا سر كدام پيچ بپيچيم، تا اين كه مطمئن شوم به موقع به جايي كه مي خواهيم برسيم.
نهايتا يك روز از مادري كردن برايش خسته شدم و فكر كردم او بايد رانندگي در جاده را بدون دخالت من ياد بگيرد. پس از مدتي براي تعطيلات به نقطه اي در جنوب كاليفرنيا رفتيم. من راه را به درستي مي شناختم، چون قبلا هم به آنجا رفته بودم. علايم رانندگي موجود در جاده نشان مي داد كه خروجي چند مايل جلوتر است. نگاهي به او كردم تا ببينم آيا متوجه علايم رانندگي شده يا نه. احساس دل پيچه مي كردم. به خودم گفتم قول دادي كه چيزي نگويي. هر چه بيشتر به خروجي نزديك تر مي شديم، بيشتر عصبي مي شدم. حال ديگر به خروجي رسيده بوديم و او همين طور رو به جلو رانندگي مي كرد، تا بالاخره از جايي كه بايد مي پيچيديم، رد شد. دندان هايم را به هم فشار دادم تا جيغ نزنم. گويي زمان متوقف شده بود. ما ده مايل ديگر جلو رفتيم. بيست مايل، سي مايل از جايي كه بايد مي پيچيديم، گذشتيم. هوا بتدريج تاريك مي شد ناگهان نامزدم رو به من كرد و گفت: "اين حوالي به نظرت آشنا مياد؟" به نرمي جواب دادم:" نه". او گفت:" به نظر منم آشنا نيست، شايد خروجي را رد كرديم؟" در يك پمپ بنزين توقف كرد و بعد از پرس و جو متوجه شد، چهل مايل از جايي كه بايد دور مي زديم، گذشته. مطمئن بودم كه دير مي رسيم. با تمام قوا خويشتن داري كردم تا چيزي نگويم. او ماشين را سروته و در سمت مخالف شروع به رانندگي كرد. بعد از گذشت چند لحظه در حالي كه مثل يك بره به من نگاه مي كرد، گفت: "تو مي دونستي كه خروجي را رد كردم، نه؟" به او لبخند زدم. او هم به من لبخند زد و هر دو دريافتيم اين بار با سكوت من او درس بهتري آموخته است.
5- از رفتارهاي مادرانه خود ليستي تهيه كنيد. كمي بنشينيد و از تمامي عادت هايي كه در روابط تان نقش مادرانه داشته، ليستي تهيه كنيد. چند هفته مراقب اعمال و رفتارتان باشيد. هر وقت مچ خودتان را گرفتيد، مواردي را به يادداشت ها اضافه كنيد. چنان چه شهامت داريد از نامزد يا همسرتان هم بپرسيد و مواردي كه او نيز اشاره مي كند را به آنها اضافه كنيد. اگر ليست شما طولاني از آب درآمد، تعجب نكنيد."اولين قدم در تغيير رفتارهاي خود، آگاه شدن از آنهاست.
6- با نامزد يا همسرتان درباره اين كه چگونه مادر و پسربازي راه انداخته بوديد صحبت كنيد. با همكاري هم، مانند يك تيم، در جهت خلق رابطه اي بالغ گونه، بزرگسالانه تلاش كنيد. پيشنهاد مي كنم اين كتاب را به نامزد يا همسرتان نيز بدهيد، تا خودش و هم شما را بهتر بشناسد. درباره مطالبي كه در اين فصل مي خوانيد، با يكديگر صحبت نماييد. از او بخواهيد، اطلاعات بيشتري در اين باره به شما بدهد، سپس با يكديگر به توافق هايي برسيد كه به شما در جهت خلق رابطه اي بالغ گونه كمك كند.
7- پشتكار داشته باشيد و در تعقيب روش هاي جديد و برحذر بودن از اشتباه هاي گذشته، ثابت قدم باشيد. به تعهدات خود عمل كنيد و نگران عواقب آن نيز نباشيد. به عنوان مثال: چنان چه توافق كرديد، بعد از حمام كردن شوهرتان پشت سرش حمام را تميز نكنيد و لباس هايش را جمع و جور ننماييد، اما چند هفته بعد اگر ديديد تعدادي لباس كثيف كف حمام است و شوهرتان حوله و لباس تميز ديگري ندارد، همچنان بر سر قول خود بمانيد و به لباس هايش دست نزنيد. صبر كنيد تا خودش متوجه شود ديگر حوله و لباس زير تميز ديگري ندارد. بگوييد حوله و لباس هايش كف حمام، آن جايي است كه آنها را رها كرده بود. ممكن است از اين موضوع خيلي خوشحال نشود، اما پيامتان را خواهد گرفت. چنان چه به خاطر بهداشت و رعايت نظم و انضباط شخصي تسليم شويد، همسرتان تعهد شما را جدي نگرفته و به تعهدات خود نيز عمل نخواهد كرد.
به خاطر داشته باشيد كنار گذاشتن اين عادت ها چندان هم ساده نيست، اما چنان چه موفق شويد اين عادت ها را كنار بگذاريد، احساس زنانگي بيشتري خواهيد كرد و همسرتان نيز به نوعي احساس مردانگي بيشتري خواهد نمود.
ای ول دستت درد نکنه.. خیلی خوندنی بود!
:
پيوست ها: توضيحات فايل: S
15275195820.jpg [ 14.68 KiB | بازديد 54 بار ]
50380.jpg [ 6.83 KiB | بازديد 238 بار ]
پيوست ها:
12bulkishru.jpg [ 148.43 KiB | بازديد 55 بار ]
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آشپز آنلاین]
[مشاهده در: www.ashpazonline.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 801]
-
گوناگون
پربازدیدترینها